گفتوگوهای هستهای میان ایران و شش کشور عضو 1+5 وقتی در دولت یازدهم از سر گرفته شد که وزیران خارجه ایران و 1+5 در نیویورک با یکدیگر مذاکره کردند. پس از این گفتوگوی پرحاشیه، مسئولیت پیگیری فرجام پرونده هستهای به وزرای امور خارجه ایران و آمریکا واگذار شد تا آنها بتوانند راه را برای رسیدن به یک توافق پایدار هموار کنند.
توافق ژنو، اولین گام عملی در این مسیر بود؛ توافقی که «برنامه اقدام مشترک» خوانده شد و براساس آن ایران و 1+5 متعهد شدند برای افزایش اعتماد طرف مقابل گامهایی بردارند. مهمترین نکته در جریان این توافق، آنگونه که وزیر امور خارجه کشورمان به جامجم گفت، این بود که برای اولین بار واشنگتن پذیرفت ایران در خاک خود غنیسازی هرچند در سطحی محدود داشته باشد. علاوه بر این، آنگونه که رئیسجمهور کشورمان بیان کرد، این توافق دیوار تحریم را در هم شکست و تعداد بسیاری از تجار غربی را به پشت دروازههای ایران رساند تا بر آمادگی خود برای افزایش رونق اقتصادی در کشورمان تاکید کنند. این همان دستاوردهای بزرگ ایران بود که خشم متحدان تندرو کاخسفید در منطقه را برانگیخت و حاشیههای بسیاری را رقم زد.
10 ماه زمان برای حلوفصل پروندهای 10 ساله
با وجود همه این حاشیهپردازیها و گاهی مخالفتهای پنهان و آشکار، ایران و 1+5 گامهایی عملی برای اجرای توافق ژنو برداشتند؛ گامهایی که ایران را به بخشی از داراییهایش رساند و غرب را مطمئن کرد که تهران در پیگیری توافق نهایی جدی است. همین گامهای مثبت عملی باعث شد در نیمه زمستان گذشته، دو طرف کار روی توافق جامع را آغاز کنند؛ همان توافقی که در صورت امضا و اجرای آن، قرار است با پرونده هستهای ایران بسان سایر کشورها برخورد شود. با وجود تقریبا شش ماه فعالیت کارشناسی، دیپلماتیک و سیاسی برای رسیدن به چنین دستاوردی، فرجه شش ماهه توافق ژنو تمام شد، اما امضای توافق نهایی ممکن نشد، چراکه اختلافات تهران و 1+5 ریشهدارتر از آن بود که با شش ماه مذاکره بتوان پروندهای را به بایگانی فرستاد که دستکم 10سال زیر ذرهبین رسانهها و تحت شانتاژ تبلیغاتی دولتهای مخالف ایران بوده است.
دیپلماتهای ایرانی و شش کشور طرف مذاکره در وین6 ، دو هفته در هتلی تاریخی که «قلعه مارچوبه» خوانده میشد خود را محبوس کردند تا بتوانند گام نهایی را مطمئن بردارند، اما اختلافاتی که «عمیق» خوانده شد، مانع از آن گردید تا دود سفید از بام این قلعه برخیزد، با این حال امضانشدن توافق یادشده به معنی شکست مذاکرات نبود و دو طرف با تمدید مدت مذاکره نشان دادند خواهان امضای این توافق هستند، اما چنان که سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تصریح کرد؛ «نه به هر قیمتی».برخی رسانهها شاید تحت تاثیر ادبیات فوتبالی حاکم بر رسانهها بهدلیل برگزاری مسابقات جامجهانی، نتیجه مذاکرات وین6 پس از پایان فرجه شش ماهه توافق ژنو را به «تساوی طرفین» توصیف کردند تا به این ترتیب بازی دیپلماتیکی که قرار بود برد ـ برد باشد، به وقت اضافه چهار ماهه کشیده شود و حالا همه بهجای 29 تیر، منتظر سوم آذر باشند تا ببینند کدام متن پس از ده ماه مذاکره، پایان بخش جدال 10ساله خواهد بود.
بدبینیها و خوشبینیها به «تاکتیک تمدید»
گرچه برخی تحلیلگران بر این نظرند تمدید مذاکرات، روند گفتوگوهای هستهای را دچار فرسایشی مخاطرهانگیز کرده و بعضی دیگر نیز با اشاره به حمایت اسرائیلیها از تمدید مذاکرات با عینک بدبینی به چهارماهه دوم گفتوگوها مینگرند، اما در مقابل برخی دیگر از صاحبنظران بر این عقیده هستند که نباید به دلیل محدودیت زمانی به توافقی تن داد که چنان که باید، ضامن حقوق هستهای کشورمان نبوده یا واجد ویژگیهایی نباشد که راه را بر بهانهجوییهای آینده ببندد. بنابراین برخلاف نظر آن دسته از افرادی که معتقدند توافق نهایی باید بهطور بیشینه از منافع هستهای کشورمان دفاع کند، توافق مطلوب برای تهران باید همزمان با حفظ منافع ملی ایران، کمترین امکان برای بهانهجوییهای بعدی را موجب شود و طرف مقابل را به چنان سطحی از رضایت برساند که انگیزهای برای تنشآفرینی در آینده نداشته باشند.
در همین ارتباط میتوان گفت «تاکتیک تمدید» که نتیجه مهم گفتوگوهای وین6 آن هم پس از چهار دور مذاکره فشرده و جدی وزرای خارجه ایران و آمریکا بود، عملا براساس استراتژی «خرید زمان برای صلح» معنا شده و این دستاوردی نیست که بتوان نادیدهاش گرفت.
اختلاف بر سرچشمانداز صنعتی
اما مهمترین سوالی که پس از تمدید توافق ژنو در وین، میان تحلیلگران مطرح شد این بود که کدام اختلافات مانع از آن شد که پرونده جنجال بر سر برنامه هستهای کشورمان در تیرماه بسته شود؟ رابرت آینهورن مذاکرهکننده سابق آمریکایی در بروکینگز به این پرسش پاسخ داده و نوشته است: «اظهارات ظریف در کنار اظهارات رهبری عالی جمهوری اسلامی و علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نشان میدهد استراتژی ایران درباره غنیسازی در تضاد آشکار با رویکرد آمریکا و شرکای مذاکرهایاش قرار دارد.» او مولفههای مورد نظر ایران برای پیگیری راهبرد غنیسازی را چنین صورتبندی کرده است: «حفظ ظرفیت کنونی سانتریفیوژهای فعال برای دورهای که توافقنامه اجرا میشود، مقاومت در مقابل فشار برای کاهش ظرفیت و ادامه فعالیتهای نامحدود تحقیق و توسعه هستهای و حتی نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، کاهش یا تعلیق ذخایر اورانیوم غنیشده حتی به شکل اکسید شده، کوتاهکردن مدت زمان اجرای قرارداد احتمالا بین پنج تا هشتسال و اطمینان یافتن از این که پس از ملغی شدن دوره اجرای توافق تهران میتواند تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته خود را برای دستیابی به 190هزار سو ظرفیت افزایش دهد.»
در همین ارتباط سیدعباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد کشورمان نیز گفته است: «چشمانداز برنامه هستهای ایران صنعتی است، نه سمبلیک و در هر راه حلی باید حفظ شود» و در واکنش به همین چشمانداز، کالین کال، معاون پیشین وزیر دفاع آمریکا در امور خاورمیانه در فارن پالیسی نوشته است: «تهران مانع بزرگی بر سر راهحل دیپلماتیک قرار داده است: پافشاری بر برنامه غنیسازی در مقیاس صنعتی». به این ترتیب میتوان گفت غنیسازی و تعداد سانتریفیوژها هنوز از جمله مهمترین موارد اختلافات میان ایران و 1+5 بوده و جالب اینجاست دیپلماتهایی که تاکنون خود را نگران فرجام نظامی برنامه هستهای ایران نشان میدادند، حالا بیم صنعتیشدن برنامه هستهای کشورمان را دارند!
بهانههای نخنمای تندروها برای حفظ تحریمها
بجز غنیسازی و تعداد سانتریفیوژها، چگونگی لغو تحریمهای ایران نیز از دیگر موضوعات مورد اختلاف است. در حالی که نیویورکتایمز به کاخ سفید توصیه کرده «با حفظ تحریمها و پیشنهاد کاهش آنها به مذاکره ادامه دهید»، اما کم نیستند سناتورهای تندرو در آمریکا که حتی زیر بار وعده کاهش تحریمها نمیروند و همین امر کار را بر دیپلماتها سخت کرده است. سیانان اما در واکنش به تلاشهای جنگطلبان واشنگتن در گزارشی تاکید کرده است: «به طور قطع جنگطلبان در کنگره آمریکا با اعمال فشار برای تصویب تحریمهای یکطرفه علیه ایران به تلاشهای خود برای از خط خارجکردن مذاکرات ادامه میدهند، اما ما نمیتوانیم ایران را به دلیل خواستههای هستهایاش تحریم کنیم. اگر چنین چیزی کارایی داشت ایران اکنون تسلیم شده بود.»
عراقچی، معاون حقوقی و بینالملل وزیر خارجه در این باره گفته است: «این که چگونه تحریمها لغو میشود، از بحثهای اختلافی است. معتقدیم همه تحریمها باید یکجا لغو شود و نباید تقسیم شود. ممکن است فاصله زمانی برای تعلیق و لغو تحریمها انجام شود، اما باید با تحریمها یکپارچه برخورد شود... بیشترین میزان اختلاف با آمریکاست و بیشترین تحریمها توسط آمریکاییها اعمال شده و بهطور طبیعی بیشترین مذاکرات نیز با آمریکا صورت میگیرد.»
تندروهای آمریکایی و لابیهای صهیونیستی تلاش دارند برای لغو تحریمهای هستهای، پای اختلافات دیگر را به مذاکره باز کنند. برای همینکه براساس گزارش نیویورکتایمز، در مجلس نمایندگان آمریکا که تحت کنترل جمهوریخواهان است، 300 نفر از اعضای این مجلس نامهای را امضا کردند که در آن «مخالفت خود را با لغو تحریمهای آمریکا علیه ایران اعلام کردند و فقط درصورتی با لغو تحریمها موافقند که ایران برنامه موشکی خود را کنار بگذارد و حمایت از حماس و دیگر گروههایی را که آمریکا آن را تروریستی میداند، متوقف کند» اما این موضوعات به هیچ عنوان در مذاکرات هستهای وین در دستور کار طرفین مذاکره نبوده است. بیتردید مرتبط کردن تحریمها با موضوعاتی بجز پرونده هستهای و بخصوص تاکید بر برنامههای نظامی کشورمان چنان که روزنامه گاردین اشاره کرده، بجز پیچیدهکردن روند گفتوگوها نتیجهای در بر ندارد، با این حال افراطیون به همین حاشیهسازیها امید بستهاند.
راهحلهایی جدید برای آب سنگین اراک
سومین موضوع مورد اختلاف که عراقچی گفته در کنار بحث غنیسازی، 80 درصد بحثها برسر آن بوده، رآکتور اراک است. معاون ظریف گفته «چندین پیشنهاد وجود دارد و درباره همه آنها مذاکرات ادامه دارد. هیچ کدام هنوز مورد توافق ششکشور و ایران قرار نگرفته است. درباره اراک گزینههای مختلفی از سوی اعضای 1+5 مطرح شده که برخی از آنها مورد اتفاق همه است... در بحث رآکتور آب سنگین اراک ، هم باید ماهیتش حفظ شود و هم میزان پلوتونیوم آن باید کاهش یابد... خطوط ما مشخص و راهحلهایی را که ارائه میدهیم، سازنده است و نگرانیهای مرتبط با برنامه هستهای را کاملا مرتفع میکند. سعی کردهایم راهحل ارائه دهیم و از بیان مواضع صرف خودداری کنیم. فاصلهها در بسیاری موارد زیاد است و یکی از مواردی که اختلاف نظر وجود دارد درباره بازه زمانی است.»در کنار موضوعات کلانی چون «سطح غنیسازی»، «تعداد سانتریفیوژها»، «برنامه نظامی ایران»، «چگونگی لغو تحریمها» و «دوره زمانی اجرای توافق نهایی»، هنوز اما و اگرهای دیگری نیز درباره برنامه نهایی وجود دارد. عراقچی گفته است: «دوره زمانی گام پایانی و حرکت به سمت صنعتیشدن مورد اختلاف بوده و هنوز در باره آن تصمیمگیری نشده است.»
تهران که فتوای رهبر معظم انقلاب را مهمترین سند برای پرهیز از ورود به باشگاه کشورهای دارنده سلاح هستهای میداند، از هر اقدامی برای اعتمادسازی طرف مقابل که منجر به نادیده گرفتن حقوق هستهای کشورمان نشود، حمایت میکند. هرچند نمیتوان این دست تلاشها را به معنای نزدیکی ایران و کشورهای طرف مذاکره ـ بویژه آمریکا ـ در امور غیرهستهای دانست، اما برخی تحلیلگران میگویند شاید این گفتوگوها مقدمهای بر گسترش همکاریها باشد.
مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد