تپش دلایل افزایش خشونت توسط نوجوانان را بررسی می‌کند

چاقو و قمه به ‌جای کاغذ و خودکار

متهم بعد از ارتکاب جنایت زندگی پنهانی را در پیش گرفته بود

خون روی چاقوی جوان خشمگین

ساسان در جوانی به قتل متهم شده است، اما خانواده‌اش می‌گویند او پسر بسیار مهربانی بوده و هست و باور ندارند فرزندشان مرتکب قتل شده‌ باشد.
کد خبر: ۶۹۹۰۵۳
خون روی چاقوی جوان خشمگین

ساسان قتل را قبول دارد و برایش سخت‌ است دوباره ماجرا را بازگو کند. با این حال نماینده دادستان می‌گوید ادله علیه وی زیاد است. این متهم که دو هفته قبل در شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران محاکمه شده می‌داند مجازات سختی در انتظارش است.

ثقوری، نماینده دادستان تهران درباره کیفرخواست صادره می‌گوید: این پرونده سال 90 به جریان افتاد. ماموران از طریق تماس‌های مردمی باخبر شدند درگیری شدیدی بین چند جوان در جنوب تهران اتفاق افتاده‌ و یک نفر بشدت زخمی شده‌ است. این جوان پس از انتقال به بیمارستان براثر شدت جراحات جان خود را از دست داد. تحقیقات ماموران مشخص کرد مقتول با دو نفر به نام‌های ساسان و سیروس درگیری داشته و آنها ضربات متعددی بر بدن مقتول وارد کرده‌اند. پلیس با تعقیب شرکت‌کنندگان در نزاع توانست سیروس را شناسایی کند و بعد از بازداشت او بود که ماموران موفق شدند ساسان را دستگیر کنند.

نماینده دادستان درباره نحوه وقوع درگیری توضیح می‌دهد: درگیری دسته جمعی بود. ابتدا چهار نفر تحت تعقیب قرار گرفتند، اما مشخص شد دو نفر از آنها در قتل نقشی نداشتند و برای آنها قرار منع ‌تعقیب صادر شد. در نتیجه ساسان و سیروس متهم این پرونده شناخته ‌شدند. در ادامه مشخص شد ضرباتی که ساسان بر بدن مقتول وارد کرده، کشنده ‌بوده البته سیروس نیز ضربات زیادی وارد کرده اما کشنده تشخیص داده‌ نشده ‌است.

وی درباره دستگیری متهمان می‌‌گوید: بعد از این‌که سیروس بازداشت شد، تحقیقات برای دستگیری ساسان ادامه یافت و ماموران بعد از یک ماه که متهم فرار کرده بود، موفق به بازداشت وی شدند و ساسان جزئیات را توضیح داد.

نماینده دادستان در پایان گفت: مدارک علیه متهم کامل است و با توجه به اطلاعات به‌دست آمده، قتل، عمد تشخیص داده‌ شده است. اولیای‌دم نیز شکایت خود را مطرح و درخواست قصاص کرده‌اند ضمن این‌که ساسان در پرونده‌ای دیگر نیز جوانی را با قمه زخمی کرده که آن موضوع با پرونده قتل تجمیع و با توجه به مدارک موجود کیفرخواست در این خصوص هم صادر شده ‌است. بنابراین درخواست صدور حکم قانونی داریم.

باید مجازات شود

پدر و مادر مقتول می‌گویند کسی که فرزندشان را به قتل رسانده باید به سزای عملش برسد و حاضر به گذشت نیستند. آنها پیشنهاد دیه را رد کرده‌اند و خواهان قصاص هستند. آن دو بارها در دادگاه اعلام کردند رضایت نخواهند داد. اما شاکی دیگر پرونده که جوانی همسن ساسان است، می‌گوید در صورتی که مبلغ دیه‌ای که دادگاه تعیین می‌کند به حساب یک مرکز خیریه ریخته ‌شود، اعلام رضایت خواهد کرد.

این شاکی می‌گوید: من و دوستم شب حادثه جلوی در خانه ما ایستاده ‌بودیم و صحبت می‌کردیم که ساسان به من حمله کرد. او حالت عادی نداشت. اول جرو بحث کرد و گفت چرا اینجا ایستاده‌ای و چرا قیافه‌ات اینجوری است؟ بعد هم به من حمله کرد و با قمه‌ای که داشت به گردن، پا و دستم ضربه زد. خدا را شکر اتفاق خاصی برایم نیفتاد و توانستم سلامتم را به دست بیاورم، اما در آن زمان به طور دقیق فهمیدم ساسان در حالت عادی نیست.

مرد شاکی توضیح می‌دهد: به نظرم ساسان مست بود. چون بعد از فرار او تحقیق کردیم و متوجه شدیم آن شب او در یک جشن عروسی شرکت کرده و احتمالا آنجا مشروب خورده‌ بود. خوشبختانه من سلامتم را به دست آوردم، البته پدر ساسان به خانه ما آمد تا رضایت بدهم. قبول کردم و گفتم این کار را می‌کنم به شرطی که دیه قانونی را به یک خیریه بدهی به هر حال ساسان باید بداند این کارهایش هزینه دارد. آن‌طور که من شنیده‌ام این اولین ‌بارنبوده که او با کسی درگیر شده ‌است. او درباره ماجرای قتل می‌گوید: پرونده من ربطی به ماجرای قتل ندارد. من در درگیری جداگانه‌ای زخمی شدم اما چون متهم در پرونده شخصی که به قتل رسیده ‌بود بازداشت شد، پرونده من هم با عنوان درگیری در آن پرونده تجمیع ‌شد. اولیای دم مقتول خودشان باید تصمیم بگیرند با ساسان چه رفتاری کنند. آنها در دادگاه گفتند حاضر به گذشت نیستند پدر آن جوان خیلی ناراحت بود. به نظرم متهم برای این‌که بتواند رضایت بگیرد، خیلی باید تلاش کند.

قتل را می‌پذیرم

ساسان اتهام قتل را قبول دارد. او وقتی با سوالات پی‌ در پی قضات مواجه می‌شود، می‌گوید هرچه را که در دادسرا گفته‌ام، قبول دارم. متهم سعی می‌کند کمتر درباره روز حادثه حرف بزند، اما وقتی با تذکر قاضی که شاید این‌بار آخرین جلسه رسیدگی به پرونده‌اش باشد روبه‌رو می‌شود به جزئیات می‌پردازد. مقتول را نمی‌شناختم، من و دوستم سوار موتور بودیم که مقتول ‌خواست تلفن مرا سرقت کند. او جلو آمد تا به زور تلفن را بگیرد که این اتفاق افتاد.

او درباره این‌که دقیقا چه اتفاقی افتاد، می‌گوید: مقتول به سمت من حمله کرد. من و سیروس چاقو داشتیم چند نفر دیگر هم که از دوستان ما بودند، به کمک‌مان آمدند. مقتول سعی داشت تلفنم را به زور از دستم بیرون آورد. مقاومت کردم و ضربه اول را زدم، او هم مرا زد و بعد هم سیروس ضربات بعدی را وارد کرد البته درست به یاد ندارم ضربات را دقیقا به کجای بدن مقتول زدم اما یادم هست دو یا سه ضربه بیشتر نزدم و بیشتر ضربات را سیروس وارد کرد.

متهم می‌پذیرد ضربات کشنده را او زده ‌است: اول فکر می‌کردم ضربات کشنده کار من نبوده، اما طبق اعلام پزشکی قانونی مشخص شد من این کار را کرده‌ام. البته فقط می‌خواستم جلوی سرقت موبایل را بگیرم. اشتباه کردم، قبول دارم نباید این کار را می‌کردم نهایتش این بود که موبایل را می‌برد و من هم شکایت می‌کردم. من چاقوکشی زیاد داشتم و فکر نمی‌کردم این دفعه به قتل منجر شود.

ساسان بعد از ارتکاب قتل به شهرستان فرار کرد و مدتی طول کشید تا پلیس او را بازداشت کند. او می‌گوید: وقتی آن جوان زخمی شد فرار کردم، خون زیادی از بدنش می‌رفت. من هم ترسیدم و فرار کردم اول به شمال رفتم و بعد هم در منطقه‌ای دیگر پنهان شدم. نمی‌دانستم تا کی می‌توانم فرار کنم اما فکر می‌کردم راهی جز فرار ندارم. بازداشت برای من مساوی با قصاص بود.

ساسان در پاسخ به این سوال که چطور متوجه شد جوان مجروح فوت شده ‌است، می‌گوید: چند روز بعد از حادثه با خانواده و دوستانم تماس گرفتم. آنها گفتند او فوت شده و پلیس به دنبال من است. واقعا نمی‌دانستم
تا کی می‌توانم فرار کنم در نهایت هم بازداشت شدم. بعد از بازداشت چاره‌ای جز اعتراف نداشتم. نمی‌توانستم دروغ بگویم شاهدان زیادی آنجا بودند به هر حال باید مسئولیت کارم را به عهده می‌گرفتم.

متهم از زمانی که نوجوان بود، دست به چاقو شد. او می‌گوید: چند فقره سابقه هم به اتهام درگیری‌های قبلی‌ دارم. من بشدت عصبی بودم و خیلی زود هیجان‌زده می‌شدم و حالم بد می‌شد نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. حالا که در زندان هستم خیلی به من سخت می‌گذرد.

هر روز چند قرص آرامبخش می‌خورم پزشکان زندان می‌گویند اگر این قرص‌ها را از مدت‌ها قبل می‌خوردم، خوب می‌شدم اما من حالا که زندانی شده‌ام، متوجه شدم بیمار هستم. البته پزشکی قانونی مرا سالم تشخیص داده اما از زمانی که در زندان هستم، قرص‌های آرامبخش قوی به من می‌دهند. ساسان از اولیای‌‌دم عذرخواهی می‌کند و می‌گوید: قصدم کشتن نبود.

درگیری را هم من شروع نکردم واقعا از اتفاقی که افتاده متاسف هستم و درخواست بخشش دارم با قصاص کردن من بچه‌ آنها زنده نمی‌شود درخواست دارم مرا ببخشند و من هم هرکاری بخواهند، انجام می‌دهم.

مرجان لقایی

newsQrCode
برچسب ها: قتل چاقو جنایت
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
۰
۰
لطفا این شخص را آزاد نكنید تا خانواده دیگری را را گرفتار نكند.

نیازمندی ها