در سالهای اخیر، تصمیمهای توفانی در آموزش و پرورش زیاد گـرفته شده است؛ از معروفترینش که شش سالهکردن دوره ابتدایی بود، گرفته تا به تصویب رساندن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و قرائتهای نادرست از آن که باعث بروز برخی تصمیمات شتابزده شد.
تاسیس مدارس قرآنی نیز یکی از تصمیمات مبتنی بر این سند است چون سند تحول دانشآموزانی میخواهد موحد، معتقد، مومن، متخصص، ولایتمدار، پاسخگو، شجاع، بصیر، حقیقت جو، عدالتخواه، صلحجو، مهرورز، جمعگرا، جهانی اندیش، تلاشگر، دانا، توانا، پاکدامن، بااراده و امیدوار که به باور مسئولان آموزش و پرورش در دولت دهم یکی از راههای تربیت چنین دانشآموزانی راهاندازی مدارس قرآنی است.
وزیر وقت آموزش و پرورش، سرسختانه پای تاسیس مدارس قرآنی ایستاد و شورای عالی آموزش و پرورش نیز از این خواسته حمایت کرد تا آنجا که خرداد 91، مصوبه 861 این شورا مشخص کرد مدارس قرآنی باید چه باشد، چه اهدافی را دنبال کند و پیرو چه قوانینی باشد. طبق این مصوبه، قرآن، حدیث، سیره و سنت پیامبر و اهل بیت، منویات رهبری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند چشمانداز بیست ساله، برنامههای چهارم و پنجم توسعه و منشور توسعه فرهنگ قرآنی پشتوانه این مدارس است و هدفش زمینهسازی برای تربیت قرآنی دانشآموزان، رشد و توسعه سواد قرآنی، فراهم کردن زمینه حفظ آیات، تدبر در آنها و توانایی بهرهگیری از آموزههای قرآنی در زندگی فردی و اجتماعی و نیز ارتقای جایگاه مدرسه به کانون تربیتی محله با هدف اعتلای فرهنگ و تربیت قرآنی در جامعه است. اما دو سال فعالیت بیش از ده هزار مدرسه قرآنی در 32 استان کشور نشان داد در برخی از این مدارس، نه همه این اهداف که حتی نیمی از آنها نیز محقق نشده، به طوری که تصور اولیه از مدارس قرآنی با آنچه دانشآموزان در برخی از این مدارس تجربه میکنند مانند تفاوت روز و شب است؛ به همان اندازه واضح و ملموس.
در مدارس قرآنی چه خبر است؟
برای این که تابلوی مدارس قرآنی بالا برود تاکنون هزینههای زیادی صرف شده است. به گفته مدیر کل قرآن و عترت آموزش و پرورش دولت قبل بیش از 300 میلیارد تومان در سال.
در دو سال گذشته این هزینهها صرف شد و از مهر امسال نیز همچنان هزینه میشود چون عدهای در نظام آموزشی کشور و نیز بیرون از این سیستم باور دارند که صرف این هزینهها ضامن سلامت اخلاقی و رفتاری دانشآموزان است، کسانی همچون مجتبی آقا تهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که یقین دارد این مدارس دانشآموزان را به سمت زندگی قرآنی تشویق میکند و مانع بروز ناهنجاریهای اجتماعی میشود. اما این که در این مدارس باید چه اتفاقی رخ دهد تا دانشآموزان این گونه در مقابل ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری واکسینه شوند موضوعی است که در مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش به آن پرداخته شده است. طبق این مصوبه در مدرسه قرآنی دانشآموزان مستعد و علاقهمند، علاوه بر برنامه رسمی و ساعات مقرر در جداول درسی دورهها و رشتههای مختلف تحصیلی، حداکثر شش ساعت آموزشی در هفته (حداقل دو ساعت در ابتدایی و سه ساعت در راهنمایی و متوسطه)، معارف و شایستگیها و مهارتهای تکمیلی قرآنی را فرا میگیرند و پس از پایان تحصیلات به آنها گواهینامه قرآنی داده میشود.
پس تفاوت مدارس قرآنی با مدارس عادی در میزان ساعات آموزشی قرآن و کیفیت ارائه آن است، به طوری که این آموزشها از سطح کتابهای مرسوم در مدارس بالاتر میرود و از روخوانی صرف به سمت حفظ قرآن و آموختن معارف قرآنی سیر میکند.
همین است که در مصوبات و دستورالعملها تاکید شده است دانشآموز مدرسه قرآنی باید به صورت روان قرآن بخواند و احکام تجویدی را در نماز رعایت کند، قرآن را ترجمه کند و معارف قرآنی را درک کند، جزءهایی از آن را حفظ کند و با قرآن انس بگیرد، با مساجد ارتباط برقرار کند و این ارتباط را در برنامه روزانه خود قرار دهد و بالاخره پس از فارغالتحصیلی در هر تخصص، اشتهار به قرآن و ولایت محرز باشد.
البته مدارس قرآنی به تربیت تکبعدی دانشآموزان تشویق نشدهاند چون برتر بودن آنها از نظر درسی و نیز از نظر ویژگیهای اخلاقی و رفتار اسلامی مورد تاکید است که به گمان عدهای، این دو ویژگی در مورد همه دانشآموزان این مدارس صدق نمیکند.
انتظارات برآورده نشد
مدارس قرآنی در زمره مدارس خاص محسوب میشود و مشخص است افرادی خاص نیز طالب تحصیل در آن هستند و مثل همه مدارس خاص، در برخی موارد خوب عمل میکند و در برخی موارد ضعیف. محمد بنیادی، مدیر کل سابق قرآن و عترت آموزش و پرورش نیز پیش از ترک این پست در گفتوگو با پایگاه خبری اتحادیه تشکلهای قرآن و عترت کشور، این مدارس را در سه وضعیت خوب، متوسط و ضعیف ارزیابی کرد که میتواند قضاوتی واقعبینانه باشد و برای وضع فعلی نیز صدق کند.
واقعیت، کیفی نبودن همه مدارس قرآنی موجود در کشور است، به طوری که برخی از آنها با مدیریت صحیح به سمت آنچه باید باشند پیش رفتهاند و برخی فقط پوستهای شدهاند از آنچه باید باشند.
ایوب مرادی از کارشناسان آموزش و پرورش چنین عقیدهای دارد. او در گفتوگو با جامجم از انتخاب نامناسب مدیران در برخی مدارس قرآنی انتقاد میکند که برخلاف تاکید مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، تحصیلات قرآنی یا معادل حوزوی ندارند، بنابراین در پیشبرد اهداف این مدارس موفق نیستند. او ویژگیهای فیزیکی بیشتر این مدارس را نیز مغایر با پیشبینیهای اولیه میداند چون طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، مدارسی که به عنوان مدارس قرآنی انتخاب میشوند، لازم است از نظر فیزیکی، امکانات، تجهیزات و اصول مدرسهآرایی مطلوب باشند، در حالی که در واقعیت کمتر چنین اتفاقی رخ داده است.
تاکیدات کاغذی بر تبدیل مدارس قرآنی به قطب فعالیتهای مذهبی و دینی نیز که در این دو سال کمتر جامه عمل پوشیده، در زمره انتظارات برآورده نشدهای است که این کارشناس آموزش و پرورش به آن اشاره میکند. به گفته او در بسیاری از موارد ارتباط این مدارس با دنیای بیرون قطع است در حالی که قرار بود مدارس قرآنی، مدرسه را به کانون تربیتی محله و اعتلای فرهنگ و تربیت قرآنی بدل کنند و مدیران مدارس نیز تعاملی سازنده با سازمانهای قرآنی، مساجد محله و حوزههای علمیه برقرار کنند.
خانوادهها فراموش شدند؟
زمانی که چارچوب مدارس قرآنی در جلسات تصمیمگیری بسته میشد تکالیف سنگینی برای این مدارس در نظر گرفته شد تا بیش از هر مدرسه دیگری، خانوادهها را در فعالیتها مشارکت دهد و جامعه را بیش از هر زمان دیگری درگیر خواستهها و نیازهای دانشآموزان کند.
معلم یکی از مدارس قرآنی تهران اما معتقد است این اتفاق در همه مدارس رخ نداده است. او به جامجم توضیح میدهد که قرار بود خانوادهها در آموزش قرآن و انس با آن مشارکت فعال داشته باشند و کلاسهای ویژهای برای آنها برپا شود و حتی بخشی از فرآیند فعالیتهای قرآنی به انجمن اولیا و مربیان سپرده شود که در بسیاری از این مدارس چنین نشده است.
این گفتهها یادآور تاکیدات مدیر کل سابق قرآن و عترت آموزش و پرورش است که میگفت مدیران قرآنی موظفند خانوادهها را در شعاع 500 متری مدارس خود از روند و برنامههای کلاسهای قرآنی در جریان بگذارند، وظیفهای که نه فقط اولیای دانشآموزان بلکه اهالی محلی را که مدرسه قرآنی در آن واقع شده نیز دربرمی گیرد که اکنون شواهد حاکی از جذب ضعیف خانوادهها در برخی مدارس است.
بررسیها و پیگیریهای جامجم همچنین نشان میدهد استعدادیابی ضعیف میان دانشآموزان مدارس قرآنی نیز نقصی مشهود در برخی از این مدارس است چون ابتدای تاسیس این مدارس حرف بر سر این بود که دانشآموزان با استعدادهای ویژه برای برخورداری از فعالیتهای تخصصی گزینش شوند و آموزشهای ویژه دریافت کنند در حالی که این اتفاق کمتر رخ میدهد. البته شناسایی ضعیف استعداد دانشآموزان، برچسبی نیست که فقط به مدارس قرآنی بچسبد چون در این حوزه ضعفی ملی وجود دارد و این نقص در همه انواع مدارس قابل ردگیری است اما از آنجا که هدف مدارس قرآنی تربیت افرادی ویژه با اخلاق و رفتار اسلامی و انسانی است توجه به تفاوتها و قابلیتهای فردی موضوعی با اهمیت است چون چنین افرادی بهتر از دیگران میآموزند و بهتر و مفیدتر از دیگران، جامعه خود را تحت تاثیر قرار میدهند.
البته تلاشهای مستمر جامجم برای گفتوگو با مسئولان قرآن و عترت وزارت آموزش و پرورش و ایجاد فضا برای دفاع آنها از عملکرد مدارس قرآنی و بیان نمونههای موفق، به جایی نرسید، ولی چون تاکنون معاون پرورشی و فرهنگی این وزارتخانهها چندین بار بر لزوم توقف کمی مدارس قرآنی و توجه بر کیفیت بخشی به آنها تاکید کرده (قرار است این موضوع از امسال در دستورکار باشد) میتوان نتیجه گرفت مدارس قرآنی نیاز ویژه به توجه دارند وگرنه این مدارس نیز شبیه همه آن مدارسی میشود که از ابتدا با حرارت زیاد کار خود را آغاز کردند، اما در میانه راه به یک اسم خلاصه شدند.
مریم خباز / گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد