تجارب تاریخی مولانا در مثنوی

«روایت سرّ دلبران» بازجُست زندگی و تجارب تاریخی مولانا در مثنوی نگاشته قدرت الله طاهری در 457 صفحه است که از سوی نشر علمی در سال 92 منتشر شده است.
کد خبر: ۷۰۴۴۴۱
تجارب تاریخی مولانا در مثنوی

دربارۀ مولوی و آثار او از جمله مثنوی، بسیار سخن گفته اند و کمتر ابعادی از زوایای زندگی و هنر او باقی مانده است که پژوهشگران قدیم و جدید بدانها نپرداخته باشند؛ با وجود این، شخصیّت، زندگی و آثار وی چنان غنا و عمقی دارد که به جرأت می توان گفت همۀ پژوهش های انجام گرفته تنها بر بخش ناچیزی از حقیقت حال او و ارزش های وافر آثارش پرتویی از شناخت افکنده اند و همچنان باب تأمّل ورزی ها در تمام زمینه های مربوط به زندگی و آثار او مفتوح است.

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، یکی از شاعران و متفکران بزرگ جهان است، و تقدیر، رازآمیزترین شخصیت عرفانی شرق مسلمان؛ یعنی شمس‌الدین محمد تبریزی را در مسیر زندگی او قرار داد و بین آن دو چنان رابطه‌ای شکل گرفت که تقریبا در جهان نمونه‌ای برای آن نمی‌توان سراغ گرفت. زندگی مولانا، از کودکی تا وفات، فربه، غنی و سرشار از «تجربه‌های ناب» بود.

او توانست با تحمل «اضطراب» های بنیان کن، مراحل تغییر و تحول شخصیتی را از «سپهر حسانی» تا «سپهر ایمانی» طی کند و در سایه نبوغ عالی، این تجربه‌های بی‌نظیر را به عنوان «گنگی خوابدیده» و به شکل رویاهایی که در بیداری دیده است، به هنر و شعر تبدیل نماید. در لایه‌های پنهان و چند گانه تمثیلات عرفانی - تعلیمی مثنوی، بازتاب سایه‌وار تجربه‌های فردی مولانا قابل مشاهده است.

این پژوهش، سعی می‌کند بخشی از تجربه‌های فردی و خصوصی مولانا را در تعدادی از روایت‌های مثنوی، کشف و تحلیل نماید.

فهرست مطالب کتاب به این قرار است:

مبانی نظری و پیش فرض ها

فصل نخست تحقیق با توجّه به سه پیشفرض؛ یعنی اصل رابطۀ هنر و تجربۀ فردی هنرمند، شباهت متن ادبی با رؤیا و رابطۀ تجربۀ زیستی مولانا با مثنوی نوشته شده است.

فرآیند و حقیقت تحول روحی مولانا

در فصل دوّم، با اتّکا به نظریه و نظام فلسفی کی یر کگور و با مقایسۀ مراحل و تحوّل زندگی او و عطّار، فرایند تغییر و تحوّل فکری و شخصیّتی مولانا بررسی شده است.

بازتاب زندگی مولانا و نزدیکان او در مثنوی

در فصل سوّم زندگی مولوی و نزدیکان او و بازتاب آن در مثنوی مورد نظر بوده است. این فصل، به ناچار رنگ و بوی تحلیل تاریخی به خود گرفته است. با وجود این، اطّلاعات تاریخی که در منابع قدیم و جدید آمده اند، با نگاهی انتقادی بررسی شده اند و در بسیاری از موارد نتایجی مغایر با منابع گذشته به دست آمده است که می تواند باب گفتگو و تحلیل انتقادی را در این زمینه فراهم آورد.

داستان پادشاه و کنیزک؛ بازنمایی دوران بحرانی زندگی مولوی

داستان طوطی و بازرگان؛ بازنمایی ورود مولانا به سپهر دینی

داستان دقوقی؛ بازنمایی زیست مولانا در سپهر اخلاقی

در تحلیل تعدادِ معدودی از داستان ها و تمثیلات مثنوی، به ناچار وارد حوزۀ «خوانش تأویلگرایانه» گردیده و اذعان می دارد خوانش های ارائه شده تنها یک خوانش از میان خوانش های فراوانِ این متنِ «چندلایه» و رازوارانه است و خوانش موجود، نافی و به چالش کشندۀ خوانش های ممکن گذشته و آینده نخواهد بود.

نکتۀ دیگر اینکه در این اثر، تنها بازتاب معدودی از تجربه های خصوصی مولانا در تعداد محدودی از قصّه ها و تمثیلات بررسی شده است و کاویدنِ همۀ تجارب در تمام تمثیلات عملاً در یک پژوهش ممکن نیست؛ زیرا از یک سو، تمام تجارب فردی و رخدادهای زندگی شاعر به رغم اطّلاعات نسبتاً وسیعی که در قیاس با شاعران دیگر از زندگی و زمانۀ او در اختیار داریم، در منابع تاریخی ثبت نشده اند و از سوی دیگر، در شعر مولوی به معنای دقیق کلمه با «نعل های وارونه» طرف هستیم؛ به گونه ای که مولانا به عنوان یکی از چیره دست ترین شاعران جهان، برای عمق بخشیدن به شعرِ خود، چنان تردستانه «سرّ دلبران را در حدیث دیگران» فرومی ریزد که زندگی خود و نزدیکانش را در لابه لای نُه توی قصّه ها مکتوم می سازد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها