
در مقدمه کتاب آمده است: در حقیقت، کلاس شاهنامه و مطالعهی عمیق جهان سیاوش بود که مرا بدان داستان، علاقهمند نمود. اسارت مادر، صداقت پهلوانان ایران، مقاومت سیاوش در برابر مکرهای اهریمنانهی سودابه، تقوای یوسفگونه و امتحان ابراهیموار سیاوش، وفای به عهد و دیگر کمالات او، حس کنجکاوی مرا برای ورود به متن داستان بر میانگیخت.
در واقع، سیاوش بخشی از مجموعهی آرمانهای مطلوب و انسانی ماست که باید باشد سیاوش با گذر از پردهی تاریخ، مرز زمان را درمینوردد و با عبور از لابهلای اسطورهها، به واقعیت اصلی میپیوندد. او نه به تاریخ میماند و نه به اسطوره. خلعت تاریخ به قد و اندازهی او، کوتاه و نازیباست. سیاوش، حقیقتی بر گونهی تاریخ است. اسطوره بدان معنی که افسانهی صرف و خبر کذب و تراوش ذهنی نقّالان و قصّهپردازان برای سرگرمی محض در مقطعی از زمان باشد نیز با مقام حقیقی سیاوش نمیسازد.
سیاوش، یک جریان و یک فکر و آرمان در امتداد خلقت بشری است. سیاوش، جریان آب زلالی است که از زمانی بیآغاز، نشأت یافته و به سوی زمانی بیپایان ره میسپارد. سیاوش، مظهر حماسهی انسانیت است. او مصداق روشن و گواه بارزی بر عصمت و کرامت انسانی است. سیاوش، انسان با کمالی است که در راه خواستهایش، با هیچ چیز و هیچ کس، معامله نکرد.
روش تحقیق این اثر، روش تحلیل محتوایی از نوع اسنادی است که پس از گردآوری دادهها به تحلیل آنها پرداخته شده است.
فهرست مطالب کتاب:
چکیده
مقدمه
کلیات
نکتهها
دیدگاهها و نقدها
سیاوش بر بنیاد شاهنامه
سیاوش در ادب کهن فارسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد