سریالی با بیش از 600 تست گریم
مختارنامه یکی از بزرگترین پروژههای تصویری تاریخی تلویزیون در سالهای اخیر است، طراح گریم این اثر مسعود ولدبیگی است که توانست کار بسیار منسجم و یکدستی به لحاظ طراحی گریم انجام دهد. او درباره گریم این اثر بزرگ گفته است: در صحبتی که در شروع کار با داوود میرباقری داشتم، او گفت این فیلمنامه آدمهایی دارد که بخشی از آنها اولیا هستند و بخشی دیگر اشقیا. اولیا اینطور ارزیابی شدهاند که آدمهایی مثبت و اشقیا آدمهایی منفی هستند. این نکته که از سوی کارگردان مطرح شد، در طراحی گریم بسیار راهگشا بود و اساسا شکلگیری گریم بر همین مبنا بود. در نتیجه برای تست زدن گریم هر شخصیتی مراجعه به فیلمنامه و مطالعه آن، از کارگردان سوال میکردیم آیا این شخصیت جزو اشقیاست یا اولیا؟ قرار بود کلیت گریم به گونهای باشد که به محض دیدهشدن آن از سوی مخاطب، بیننده بتواند تشخیص دهد این شخصیت جزو آدمهای مثبت سریال است یا اینکه جزو ضد قهرمانها و اصطلاحا همان اشقیاست. ما برای این کار 600 تست گریم انجام دادیم.
مختار از نظر میرباقری شخصیتی مصمم، جدی و با ظاهری قدرتمند بود. در طراحی گریم این شخصیت باید نوع خطوط چهره و سایههای صورت این حس را القا کند. چنین شخصیت مقتدری باید در بخشهایی از داستان با چشمانش حرف بزند و سکوتش بتواند اقتدارش را عرضه کند. برای اینکه چنین مفهومی روی چهره فریبرز عربنیا خلق شود، هشت بار روی چهره او تست گریم انجام گرفت تا در نهایت نظر کارگردان جلب شد. ضمن آنکه این شخصیت مقاطع سنی مختلفی دارد. او از مقطع حدودا چهل سالگی در سریال دیده میشود. زمانی که ریش و موی سیاهی دارد و چهرهاش شاداب و جوان است، اما به مرور در طول داستان به یک پختگی میرسد که این مساله در چهره او نیز منعکس میشود. تا اینکه در پایان داستان با مو و ریش کاملا سفید، چهره و هیبتی متفاوت پیدا میکند.
به چشمها نگاه میکنم
«نردبام آسمان» یکی دیگر از آثار تاریخی تلویزیون است که از حیث گریم مثالزدنی است. روایت زندگی غیاثالدین جمشید کاشانی و پرداختن به آن برهه تاریخی یعنی اینکه باید از یک طراح کارآزموده برای هرچه بهتر جلوه دادن کار استفاده کنید. از این نظر محمدحسین لطیفی بخوبی توانست از یکی از باسابقهترین گریمورهای سینما و تلویزیون یعنی محسن بابایی استفاده کند.
او با توضیح اینکه بخش عمده ایده طراحی شخصیتهای یک مجموعه با تعامل با نویسنده به وجود میآید، میگوید: این نویسنده است که این شخصیتها را خلق میکند. کسی نمیتواند بگوید غیاثالدین چه شکلی بوده است. هرکس تصور خودش را دارد و براساس آن تصور او را در ذهن نقاشی کرده است. آفرینش شخصیتها با نویسنده است، او درباره شخصیتها و درباره برخی ویژگیهای شخصیتها با من صحبت میکند و آن وقت من هستم که با شناخت و علمی که دارم، از بعد زیباییشناسی جزئیاتی را به آن شخصیت اضافه میکنم؛ چراکه سلیقه تماشاگر را میدانم.
اما به هر حال هر گریموری در زمینه چگونگی خلق شخصیت روشهای خودش را دارد. بابایی در این زمینه میگوید: برای انتخاب بازیگران درجه 2 و 3، گاه میگویم از تمام بازیگرانی که نامزد ایفای نقش هستند، عکس بگیرند؛ بعد روی عکسها را میپوشانم و فقط چشمهایشان را باز میگذارم. بعد از اول تا آخر به این عکسها را مرور میکنم، هرکدام من را برای نقش مورد نظر جذب کرد، آن بازیگر را انتخاب میکنم.
او درباره ویژگیهای گریم سریال نردبام آسمان هم گفته است: دوران غیاثالدین جمشید کاشانی، اوج دوران صوفیگری در ایران بوده است. ضمن اینکه ایرانیانی که به شیعه گرایش داشته و اهل بیت(ع) را دوست داشتند، سبیل بلند میگذاشتند؛ از اینرو من برای وحید جلیلوند سبیل بلند گذاشتم. در این سریال من خیلی راحت نشان میدهم که حاکم با این که فردی مذهبی است، اما آدم خوبی نیست و حکم ارتداد غیاث را صادر میکند. برای نشاندادن این ویژگی چندان در گریم غلو نشده، بلکه سعی کردیم بازیگری را انتخاب کنیم که با اعمال گریم این شخصیت را بهتر تداعی کند...
بزرگ شدن بازیگران نوجوان
سریال «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری تاکنون از منظرهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. یکی از نکات مورد توجه در این سریال، طراحی گریم آن است که با ظرافت و حوصله خاصی روی شخصیتهای این سریال نشسته است. حسین صالحیان، طراح گریم این سریال است که کار گریم را از هزاردستان با عبدالله اسکندری شروع کرد؛ اما پس از آن بیشتر با جلالالدین معیریان کار کرد. صالحیان متولد سال 1337 است و در سریال روزگار قریب، همسرش نیز در طراحی و اجرای گریمها به او کمک کرده است. از آنجا که تصویربرداری این اثر سالها به طول انجامیده و بازیگران مختلفی دوران گوناگون زندگی دکتر قریب را بازی کردهاند، بالطبع باید سختیهای زیادی به طراح گریم و مجری آن باید سختیهای زیادی کشیده باشند. صالحیان در اینباره گفته است: مشکلات خیلی آزاردهنده نبود، اما اتفاقات جالبی در این مدت افتاد؛ مثلا شهاب کسرایی ابتدای کار خیلی جوانتر بود. زمانی که او به گروه پیوست به اصطلاح عامیانه زمان استخوان ترکاندنش بود، بنابراین در این مدت خیلی تغییر کرد و ما مجبور بودیم این تغییرات را با سایهکاری و تمهیدات گریم بپوشانیم. پرهام کرمی هم وقتی به گروه پیوست درست در سن رشد بود.
زمان شروع کار بچه بود و زمانی که کار تمام شد قدش هماندازه قد آقای رجبی شده بود یا کاوه آهنگر ابتدای کار صورتش اصلا مو نداشت، اما این اواخر صورت او را میزدیم، نکته بارز در کارهای عیاری این است که او بشدت به روایت مستندگونه اعتقاد دارد و بجز شباهت نداشتن بازیگران به شخصیتهای اصلی، دوست داشت بقیه اتفاقات کاملا مستند و منطبق بر واقعیت باشد. حساسیت ویژه خود را داشت و تاکید میکرد کارها با ظرافت انجام شود؛ مثلا اگر برای بازیگری ریش گذاشته میشد، تمایل داشت این ریش باورپذیر باشد و مخاطب احساس نکند گریم بوده و متعلق به بازیگر نیست. وی در ادامه میافزاید: در روزگارقریب کار گریم خیلی زیاد بود، اما ما تلاش کردیم گریم به چشم نیاید. بخشی از این کار به حساسیت و نوع کار عیاری برمیگردد. عیاری در این کار از نابازیگران و مردم عادی زیاد استفاده کرد. این افراد چون برای مخاطبان ناشناخته هستند، متوجه نمیشوند آیا واقعا برای این افراد مثلا ریش گذاشته شده یا ریش مال خود آنهاست، در صورتیکه ما روی گریم این گروه از بازیگران هم کار زیادی کردیم، اما همانطور که گفتم عیاری میخواست همه چیز شکل واقعی داشته باشد و گریم به چشم نیاید.
مشکلات گریم در فیلمهای تاریخی
یکی از آثاری که به تاریخ معاصر میپرداخت و چندی پیش هم پخش شد، سریال کلاه پهلوی بود که از جنبههای مختلف و ازجمله هنر گریم کاملا شاخص بود. طراح گریم این اثر مهین نویدی است. او درباره کار روی شخصیتهای مختلف این اثر گفته است: چیزی که در این کار اتفاق افتاد این بود که خیلی از بازیگران به سر کار دیگری میرفتند و وقتی برمیگشتند راکوردشان را حفظ نمیکردند. یکی از المانهای فیلمهای قدیمی این است که آقایان پشت مو نداشته باشند، اما وقتی آنها برای بازی در فیلم دیگری میرفتند و مویشان را بلند میکردند و هنگامی که سر فیلمبرداری «کلاه پهلوی» برمیگشتند، حاضر نبودند مویشان را کوتاه کنند.
او البته به مشکلات دیگری هم در این زمینه اشاره کرده است: ما هیچ وقت نمیتوانیم بازیگران را عین شخصیتهای واقعی تاریخ گریم کنیم و گریمهایمان به این شکل است که مثلا موی آقایان در زمان قدیم را در نظر میگیریم و مقداری تمیزتر و شیکتر از آن زمان گریم میکنیم تا برای بیننده جلب توجه کند، در کل نیز فرم پایه اصلی برای آقایان فرم مو و سبیل و برای خانمها نوع آرایش و مدل ابروست.
در این سریال بعضی از شخصیتها به فراخور نقشی که ایفا میکردند، باید گریمهای مختلفی را تجربه میکردند، چراکه قصه این را میطلبید مثلا شخصیتی که امین حیایی ایفاگر آن بود، باید طبقه اجتماعی و نیز عوض شدن سبک زندگیاش بهتدریج به نمایش گذاشته میشد.
همچنین شخصیتهای زن سریال که به نوعی بار اصلی قصه را به دوش میکشند. نویدی در اینباره گفته است: اغلب آقایانی که بهعنوان طراحان گریم در فیلم و سریالها کار میکنند، روحیه و شخصیت خانمها را نمیشناسند. بیشتر آنها زن را بهعنوان یک عروسک میشناسند و وقتی میخواهند گریم کنند، او را آرایش میکنند، بازیگر هم خوشحال میشود که چقدر خوب شده است. رضایت بیشتر کارگردانها هم وابسته به رضایت بازیگر است، در صورتی که شخصیت یک زن باید آنالیز و طبق روحیاتش گریم شود. مثلا خانمی که در آشپزخانه غذا درست میکند یا بچهاش گم شده همان آرایش را در مهمانی یا جشن تولد بچهاش دارد.
سجاد قهران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد