گسترش اعتیاد در بین زنان یکی از دلایل اصلی فرزند فروشی است

دود اعتیاد مادران در چشم کودکان

گفت‌وگو با مادری که فرزند ٥ساله‌اش را برای فروش گذاشته است

زنی فرزندش را به فروش گذاشت: می‌خوام خونه بخرم!

نوشته بود: «یک پسر پنج‌ساله به فروش می‌رسد» یک آگهی چند خطی روی دیوارهای شهر با یک شماره موبایل. شوخی نبود. پشت خط صدایی شکسته انگار که صدای پیرزنی سالخورده باشد اما سالخورده نبود. ماجرا، قصه فروش کلیه نیست، روایت فروش یک بچه است، یک پسربچه پنج ساله که مادر و پدرش او را به فروش گذاشته‌اند، آگهی کرده‌اند و گوش به زنگ تلفن نشسته‌اند که چه کسی پسرشان، پسر پنج ساله‌شان را می‌خرد؟
کد خبر: ۷۲۵۲۱۴
زنی فرزندش را به فروش گذاشت: می‌خوام خونه بخرم!

جام جم سرا: پدر و مادرش، یک زوج زابلی‌اند که پسر‌شان را برای فروش گذاشته‌اند. به این امید که از اجاره‌نشینی خلاص شوند و در مقابل، پسرشان به دست فرد نیکوکاری بیفتد و آینده روشنی داشته باشد. آگهی چند خطی، تکان‌دهنده است اما از آن تکان‌دهنده‌تر، واگذاری یک کودک ٥ساله در ازای یک خانه است، خانه‌ای در زابل. پسرشان را می‌فروشند چون پدر و مادرش، نمی‌توانند از پس هزینه‌های خود و سه فرزندشان بر بیایند، در پرداخت کرایه ماهیانه منزلشان مانده‌اند و نمی‌خواهند هر شب شاهد شب بیداری‌ها و گرسنگی‌های فرزندان دل‌خسته‌شان باشند.

پسرتان را برای فروش گذاشته‌اید؟
برای فروش نه، در ازایش یک خانه می‌خواهیم.

یعنی پسرتان را در ازای یک خانه می‌دهید؟
بله

چرا؟
چون پول نداریم حاج آقا، چون هیچ چیزی نداریم، صاحبخانه جوابمان کرده است. ما پول نداریم، رعیت هستیم.

خب هر کسی که پول نداشته باشد باید فرزندش را بفروشد؟
این کار را برای آینده بچه‌هایم انجام می‌دهم.

کجا زندگی می‌کنید؟
زابل.

خود زابل یا روستاهای اطراف؟
نه خود زابل.

به سازمان‌های مرتبط برای این‌که به شما کمک کنند مراجعه کرده‌اید؟
بله حاج آقا، همه جا رفتیم. قبول نمی‌کنند.

چی را قبول نمی‌کنند؟
این‌که کمکمان کنند.

یعنی خانه به شما بدهند؟
بله، ولی هیچ کمکی هم نمی‌کنند، ما هیچ چیزی نداریم.

دقیقا به شما چه گفتند؟
گفتند که شوهرم باید ٦٠ساله بشود. شوهرم مریض است، بدحال است، عکس از سینه و ریه‌اش گرفتیم و بردیم، شوهرم حتی ناراحتی قلبی دارد، دست و پاهایش شکسته است، اما باز هم می‌گویند وقتی ٦٠سالش شد کمک می‌کنیم. من سه‌سال است که پیگیر کمک هستم.

نامه‌نگاری مکتوب داشتید؟
بله، ولی گفتند شوهرم باید ٦٠سالش شود.

پیش چه کسی رفتید؟
یادم نیست.

چرا شوهرتان کار نمی‌کند؟
مریض است حاج آقا، کاری نمی‌تواند بکند.

اصلا شغل شوهر شما چیست؟
راننده بوده، ولی ماشین نداره.

یعنی قبلا ماشین داشته؟
نه قبلا هم نداشته.

خب چطوری رانندگی می‌کرده؟ برای کجا کار می‌کرده؟
قبلا که مرزها باز بودند، با ماشین گازوییل می‌برد مرز، ولی الان که مرزها بسته شده دیگه نمیشه گازوییل برد.

همسرتان از کجا ماشین می‌آورد؟
ماشین از آشناها می‌گرفت، یک ماشین از داماد خواهرزاده مادرم می‌گرفت و با رفیق‌هایش گازوییل می‌برد. با خود صاحب ماشین می‌رفتند مرز و گازوییل می‌فروختند.

الان پول از کجا میارید؟
از یارانه.

چقدر می‌گیرید؟
٢٠٠هزار تومان.

چرا شوهر شما کار نمی‌کند، به جز رانندگی کار دیگری بلد است؟
زمانی که در تهران بودیم کار می‌کرد، ولی کار برایش سخت بود و نمی‌توانست کار کند.


تهران به چه کاری مشغول بود؟
٢‌سال در کوره کار می‌کرد، ولی کارخانه بیمه‌اش نمی‌کرد، کارش هم سخت بود، دیگر نتوانست کار کند.

شوهرتان چند سالش است، شما چند‌ سال دارید؟
شوهرم ٥٥ ساله است و من ٣٥‌سال دارم.

اسمتان را می‌گویید؟
من آرزو . س و شوهرم عباسعلی. خ.

خب شوهرتان نمی‌تواند مثلا سرایدار شود، نگهبانی بدهد، کارهایی از این دست؟
دست‌ها و پاهای شوهرم شکسته، نمی‌تواند کارهای سنگین انجام بدهد، هیچ جای دیگری هم نتوانست کار نگهبانی و سرایداری پیدا کند. اگر از این کارها پیدا شود حتما کار می‌کند.

دست و پای شوهرتان به چه دلیل شکسته است؟
تصادف کرده، موقعی که رانندگی می‌کرد، تصادف کرد و دست‌ها و پاهایش آسیب دید.

شما چند تا بچه دارید؟
سه تا.

چند ‌سالشان است؟ اسم‌هایشان را می‌گویید؟
پسرم ابوالفضل کلاس ششم است. دخترم زهرا کلاس پنجم است و پسرم آریا...

...که ٥ سالشه و برای فروش گذاشتید.
بله. حاج آقا برای من هم خیلی سخته، از وقتی که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانه‌روز گریه می‌کنم، ولی چه کاری می‌توانم انجام بدهم، گفتم شاید از طرف کمیته امداد کاری بکنند، ولی هیچ خبری نشد.

آریا خودش چیزی نمی‌گوید؟ خبردار شده که می‌خواهید بفروشیدش؟ زهرا و ابوالفضل چطور با این مسأله برخورد کرده‌اند؟
گریه می‌کنه، همه‌شان گریه می‌کنند، زهرا، ابوالفضل و آریا گریه می‌کنند، می‌گویند چرا این‌جوری شد، من هم ناراحت هستم، ولی جایی از خودمان نداریم، این کار را برای آینده خود بچه‌ها می‌خواهم انجام بدهم، برای این‌که معتاد نشوند، من جوان‌های دیگر را می‌بینم که پلاستیک جمع می‌کنند تا بفروشند برای عمل‌شان (اعتیادشان)، نمی‌خواهم بچه‌های من این‌طوری بشوند.

خب شما می‌خواهید یکی از بچه‌هایتان را فدا کنید تا بقیه بچه‌ها سرنوشت بهتری داشته باشند؟
من باید چه کار کنم؟ چه کاری از دست من بر می‌آید؟

خیلی‌ها هستند که خانه اجاره‌ای دارند، باید بچه‌های‌شان را بفروشند؟
ما که پول نمی‌خواهیم، فقط یک خانه می‌خواهیم.

فکر می‌کنید آخر و عاقبت آریا چی میشه اگر بفروشیدش؟
نمی‌دانم حاج آقا.

به این فکر نکردید که آریا دست یک آدم ناجوری بیفتد؟
خب همین جوری که بچه‌ام را نمی‌دهم، به کسی می‌دهم که امکاناتش خوب باشد، نه این‌که شرایطی مانند ما داشته باشد و فردا دوباره بچه‌ام را بفروشد.

چطور می‌فهمید کسی که برای بردن آریا آمده آدم خوبی است؟
خب باید بروم و خانه‌شان را ببینم، کجا زندگی می‌کنند، از چهارتا همسایه‌شان سوال کنم، باید مطمئن شوم بعد بچه‌ام را بدهم وگرنه اگر خوب نباشه من را هم بکشند بچه‌ام را نمی‌دهم.

به نظرتان فروختن پسرتان چه تأثیری هم روی آریا و هم بچه‌های دیگرتان دارد؟
من این کار را برای بچه‌هایم می‌کنم، می‌خواهم یک آدم خیرخواهی پیدا شود و به داد ما برسد. اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم در بیمارستان و موقع زایمان این کار را می‌کردم. من سر آریا سزارین شدم، مریض شدم. شوهرم هم که سکته کرده، من هم مریض هستم.

چه بیماری دارید؟
من بیماری کلیه دارم، یکی از کلیه‌های من کار نمی‌کند، فردا هم من می‌میرم هم شوهرم، می‌خواهم از آینده بچه‌هایم مطمئن شوم، من به آینده امید ندارم، مسئولان هم به داد ما نمی‌رسند، من خیلی وقته که رنگ دکتر را هم ندیده‌ام. چه کاری باید بکنم؟

شوهرتان معتاد که نیست؟
نه نیست.

هیچ‌وقت اعتیاد نداشت؟
قبلا بوده ولی الان رها کرده، معتاد اون‌طوری نبوده، معتاد شیره بوده، ولی چون قند داشته، دکتر گفته که خطرناکه، برای همین رها کرده، الان اصلا معتاد نیست.

شما که وضعتان این‌طوری بود، بی‌پول بودید و بیکار، شوهرتان هم که زمانی اعتیاد داشت، چرا سه بچه آوردید؟
خب قبلا این‌طوری نبودیم، اولش خوب بود. در خانه پدرم زندگی می‌کردیم، ولی بعد مشکلات ما زیاد شد.

شما خودتان نمی‌توانید کار کنید؟
کار نیست اصلا، زابل کار ندارد.

مثلا نمی‌توانید در خانه مردم کار کنید؟
شدنی است. من خیلی وقت‌ها در خانه مردم کار می‌کنم، ولی بیشتر مواقع به جای پول و مزد به من لباس می‌دهند، لباس که به کار من نمیاد. هیچ‌وقت حاضر نیستم لباس‌های کهنه دیگران را ببرم و بفروشم. در خانه‌ها کارگری می‌کردم، بادنجان و گوجه‌فرنگی پاک می‌کردم.

از وقتی این آگهی را پخش کردید چند نفر به شما زنگ زدند؟
خیلی‌ها زنگ زدند. می‌گفتند که بچه‌ات را نفروش، به تو کمک می‌کنیم خانه بگیری، گفتند به تو پول می‌دهیم، ولی دیگر خبری نشد. حتی یک نفر می‌گفت شخص خیری را معرفی می‌کند که کمکمان کند. ولی معرفی نکرد. می‌گفت برایتان با بلوک و آجر خانه درست می‌کنیم، ولی هنوز خبری نشده، من اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم، موقع زایمان این کار را می‌کردم، ولی الان راهی ندارم. الان آب و نان من گلی است.

چند وقت است آگهی فروش پسرتان را گذاشته‌اید؟
دو ماه.

از اقوام و فامیل و دوست و آشنا کسی به کمکتان نیامد؟
فامیلی که بتواند کمکمان کند و خانه بگیریم نداریم.

همسایه‌ها چی؟ همسایه‌ها کاری نکردند؟
نه، هیچ چیزی نگفتند.

چه وسایلی در خانه‌تان دارید؟
ما فقط یک یخچال داریم و یک تلویزیون، چیز دیگه‌ای نداریم. یخچال را هم یک نفر به شکل امانت به ما داده که تابستان را بگذرانیم.

غذا روی چی درست می‌کنید؟
یک گاز پیک‌نیکی دارم.

کرایه خانه شما چقدر است؟
ماهیانه صد‌هزار تومان.

چقدر پول پیش؟
پول پیش ندارد.

خانه‌تان چند متر می‌شود؟
حدودا ١٢٥ متر با یک سالن بزرگ.

خرج مدرسه بچه‌هایتان را چگونه تأمین می‌کنید؟
از طریق یارانه و کمک همسایه‌ها.

همسایه‌هایی که به مدرسه رفتن بچه‌هایتان کمک می‌کنند، نمی‌توانند کاری کنند که پسر ٥ساله‌تان را نفروشید؟
خب کمک می‌کنند ولی ما خانه می‌خواهیم، نمی‌توانند این کار را بکنند.

غذا را چه کار می‌کنید، با این توضیحاتی که دادید چه غذایی به بچه‌هایتان می‌دهید؟
خب بچه‌های من رنگ میوه را نمی‌بینند، گوشت و مرغ نمی‌توانم بخرم، همسایه‌ها کمکمان می‌کنند، دو همسایه قدیمی داریم که خیلی به فکر ما هستند، ولی برای آینده بچه‌هایم حاضرم همیشه گرسنه باشم، ولی در مقابل یک خانه داشته باشم تا بچه‌هایم بدون سقف نباشند.

شوهرتان با فروش پسرتان مخالف نیست؟
نه، مخالفتی ندارد. او کاری به این مسائل ندارد، او وضع خوبی ندارد. من هم چندان وضع خوبی ندارم.

منزل شما کجای زابل است؟
روبه‌روی مصلی، کوچه (...) ، پلاک (...) است. یک آزمایشگاه مرکزی نزدیک خانه ما است. (افشین امیرشاهی/شهروند)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۶ انتشار یافته: ۲۷
زهرا از همدان
Germany
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۱
چقدر دردناك بود این گزارش!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۱
تا سن 60 سالگی بدون خانه ؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۱
سلام من یك مادرم
ترا خدا هیچكس به خاطر مادیات دنیا با بچش معامله نكنه
خواهش میكنم اگه مطمئن هستید از وضعیت این خانواده لااقل شماره حساب یا كارت بدین مردم خوب ما كمك می كنن.
دوستی از اراك
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۱
۱
خیلی متاسفم . لطفا با گزارش تكمیلی موضوع بررسی شود تا در صورت لزوم با اعلام شماره حساب مردم نوع دوست و خوبمان به كمك این خانواده محترم بشتابند . ایییییییییی وایییییییییی بكجار دارییییییییییییم مییییییرییییییم .
ستارآل جلیل
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۲
]با تحقیقات محلی ثابت شود واقعا نیازمند است به یاریش بشتابیم
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۱
یارانه این فرد اگر معتاد نباشند میرسد نه كسی كه پول در بانك دارد دولت باید با برسی زندگی این فرد كمك هزینه بدهداگر اعتیاد نداشته باشد و كار نكند
متاسف
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۲
گریستم تورو خدا كمك ندارم ولی شماره حسابش روبدید توانم میزارم شما رو به انسانیت كمك نذارید باب این موضوع تو كشور باز بشه وحرمتش شكسته شه
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۰
واقعا چه سخت دردناك.........
مهبانو
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۲
برای این خانواده متاسفم حرفش شده فقط خانه خانه ما خانه میخواهیم من خودم دختری 20 ساله هستنم از وقتی به دنیا آمدم مستاجر بودیم گمان نمیكنم هیچوقت هم خانه بخریم
اتفاقا پدرم هم راننده است ولی كسی مارا نفروخت الان دانشگاه دولتی قبول شدم انگار خدا میرسونه روزی مارو از جایی كه باورمان نمیشود چون نیت این زن پلید است خدا هم ازش رو برگردونده میخواهد با این كار چه چیز را ثابت كند
متاسفم متاسفم
اینها بهانه است فقط بهانه
خدا به آن بچه رحم كند
چه مادری دارد
الان چه میكشد؟؟
نیكو
Canada
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۲
۲
خیلی ناراحت كننده بود... بیچاره اون طفل معصوم تورو خدا كمكشون كنید یا یه شماره حساب بزارین هركس به اندازه توانش كمك كنه كه لااقل بتونند خونه رهن كنند اما این كار درستی نیست بچه فروختن یعنی چی!!!!اونم پنج ساله كه همه چیو میفهمه!!!! اینكارا جنایت مادر عزیز میدونی چی به سر روح روان بچت میاری؟؟من نمیفهمم چرا بچه دار میشین چی پیش خودتون فكر میكنید؟؟
سید علیرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۳
این زن مشكل داره از نوع پاسخ دادنش به سوالات مشخصه اون دنبال سر پناه واسه بچه هاش نیست من مطمئنم جز بخودش به چیز دیگه فكر نمیكنه فقط طفلی بچه هاش دلم به حال اونا خیلی سوخت
احسان
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۱
۱
سلام واقعا حق دارند همه ایران میداند زابل را دارند فدا میكنند ابشو دادند به زاهدان هیچ كاری هم نداره.. منم بیكارم داریم با زنم طلاق میگیرم چون دولت بیكارم كرد ارتشی بودم بابهترین پرونده ولی به بهانه پرانتزی بودن پاهام كه اصلا نیست دوسانت فاصله بیشتر نداره چرابیكارم كردند چرابا زندگیم بازی كردند
احسان
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۱
این خانم مهبانو پدری سالم دارد و صاحب كار تو اسایشه از زندگیه مردم خبر نداره به مردم تهمت میزنه زندگی اون بنده خدارو اورده با زندگی خودش كه تو اسایشه مقایسه میكنه
سعید
United Kingdom
۲۱:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۲
۰
خدایااااااااااااااااااااااااااشكرررررررررررررررررررررررررتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
Ali
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۳
من حاضر هستم اجاره خانه این خانواده را تقبل كنم. لطفا در جریان بگذارید
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۱
۰
تازه مجلس قانون تصویب كرده كلیه عوامل و وسائل پیشگیری از بارداری ممنوع
سعیده
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۳
یه راهی معرفی كنید بتوینم كمك مالی بكنیم
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۲
۰
فقط ........
sina
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
۰
۳
همه ی این چیزها درست ، اما آخه كسی كه قدرت اداره خودشو نداره اشتباه میكنه چندین بچه درست میكنه ، كی میخواد آینده اینها رو تامین كنه .
نتیجش میشه بچه های كار یا خلافكار .
جابر
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۲
۱
سلام اگر این داستان واقعی باشه من حاضرم اجاره خانه شان را بدهم
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۱
۲
توكه حاضرنیستی به خاطربچه هات تن به كاربدی چرا 3 تابچه اوردی بچه بفروشی خونه بگیری دوباره بچه درست كنی دولت این بچه هارا ازاینهابگیرد ا ینهاكه عادت كردن به پول مفت كه سالهاازطریق قاچاق بدست اوردن
یوسف
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۱
۱
خبرنگاران در مراسمی سوالاتی از آقای احمدی نژاد پرسیده بودند ولی ایشان با لبخند و احوالپرسی جواب داده بودند.معلوم میشود لبخندها برای چه بوده.
مهبانو موافقم
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۱
۱
مشكل ایشون نداشتنه پوله و نه فقط خونه.ضمنا جناب شوهر گازوئیل قاچاق كردند به مرز؟
غلامشیر
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۱
۰
این خانواده فقط یك نمونه از این خانواده های فقیر است خیلی خانواده های زیاد دیگری نیز همچون این خانواده هستند كه محتاج كمكند ولی رسانه ای نشدند امثال مهبانو و موافقشون هنوز طعم فقر و نداری را نچشیدند و جای گرم و نرمی خوابیدند چه میدانند فقر و نداری چیست گفته های این خواهر زابلی مان خیلی راست و واقعی است فقر و نداری انسان را مجبور به هر كاری میكند وقتی نتوانی نان شبت را پیدا بكنی بچه فروشی كه سهل است انجام به كارهای بدتر از آن نیز خواهد كرد
بهزاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
۰
۱
خیلی دردناك است من كه گریه كردم .
ملیحه
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
۰
۲
خیلی دردناكه ...
اما این مادر هم همش داره میگه خونه میخوام!!!!
خونه خونه خونه ... مگه تمام آدمای این كشور از خودشون خونه دارن؟!!!!
بچتو بدی كه خونه دار بشی؟!!! تا آخر عمر اون بچه عذاب میكشه بخاطر این رفتار مامانتش
دیبا
United States
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
۱
۳
میشه اطلاعاتی از این خانواده اعلام كنید برای كمك كردن به اونها؟!
باید از كجا ادرس یا شماره تلفن رو پیدا كرد؟

نیازمندی ها