در حدیثی آمده است که حضرت رسول (ص) مردی از طایفه بنیحنیفه را که شمامه بن آثال میگفتند و بزرگ طایفه بود در مسجد مدینه حبس کرد.
آن حضرت همواره زنجیر کردن اسرا و زندانیان را نهی میفرمودند و در صدر اسلام زن و مرد زندانی از هم جدا نگهداری میشدند. در روایات آمده است که رسول اکرم (ص) افراد را در اتهام خون حبس میکردند. روش مذکور همان روش نیمه آزادی است که امروز در بسیاری کشورها اجرا میشود. نخستین زندان در اسلام را حضرت علی (ع) در کوفه از بوریای فارس ساخت و آنجا را «نافع» نامید و سپس زندان دیگری از خاک و گل بنا کرد اسم آنجا را «مخیس» (خار کردن – نرم کردن) گذاشت. در واقع باید گفت محدود بودن مجازات زندان در اسلام مورد تائید بسیاری از مراجع و علماست. از حضرت علی (ع) نقل شده است که آن حضرت به افرادی از زندانیان که قصد حضور در نمازجمعه را داشتند، اجازه میدادند به نمازجمعه بروند و پس از نماز دوباره به زندان برگردانده میشدند.
نقل است یکی از بازاریهای اهواز به امام خیانت کرد و آن حضرت به رفاعه زندانبان نوشت: «چنانچه کسی برای او غذا، نوشیدنی یا رختخوابی آورد از آن جلوگیری مکن. دستور بده زندانیان بجز «ابن هرمه» را هنگام شب برای تفریح و هواخوری به حیاط زندان بیاورند، چنانچه در مورد ابن هرمه نیز احتمال خطر ندادی او را هم همراه دیگران به خارج زندان بیاور». حضرت علی (ع) مرتبا از زندانها بازدید میکرد و از احوال زندانیان جویا میشد. در زمان عمر بن خطاب که سرزمین مسلمانان وسعت یافت و بر تعداد امت مسلمانان افزوده شد نیاز جامعه به زندان بیشتر مشهود شد. عمردرمکه خانهای را از سفوان بن امیه به 4000 درهم خرید و به زندان اختصاص داد. بعدها زندانهایی هم درشهرهای مختلف بنا گردید که به نام همان شهر نیز نامیده میشد. ویژگی زندانهای آن زمان، تفکیک زندانیان به شرح زیر بود:
- زندان بدهکارانی که به دلیل نپرداختن بدهی بازداشت میشدند
ـ زندان سارقین
ـ زندان خطاکاران
در زمان خلافت امویان زندانهای متعددی در حجاز، عراق و شام احداث شد که شهرتشان در شخصیتهایی بود که در آن زندانی بودند. در این دوران بود که زندان که پیش از آن ودر زمان صدر اسلام نگاه محدودی به آن میشد و با هدف اصلاح و توبه بود به محلی برای شکنجه و انتقام تبدیل شد. زندانی شدن بسیاری از امامان معصوم شیعه و حتی شهادت آنان در زندان گواهی بر این مدعای تاریخی است.
توجه به شخصیت انسانی و حقوق شهروندی مبنای مجازاتهای جایگزین
اسلام درعین توجه به مصالح اجتماع، به شخصیت مجرم نیز توجه خاصی دارد و گرچه ممکن است تأمین هر دوی اینها به صورت توام نا ممکن به نظر برسد؛ چرا که حمایت از جامعه همراه نادیده گرفتن شخصیت مجرم است و توجه به شأن و مقام مجرم به کوتاهی در حمایت از جامعه میانجامد؛ اما بدیهی است اسلام به هر دوی این جهات توجه دارد.
در پارهای جرایم فقط به حمایت از مصالح جامعه پرداخته میشود و شخصیت مجرم مورد توجه نمیشود. با نگاهی در مجازاتهای مقرر در اسلام میتوان دریافت در بعضی جرایم نظام جامعه و در دیگر جرایم، شخصیت مجرم و شرایط حاکم برارتکاب جرم مورد توجه قرار میگیرد.
جرایم نوع اول خود به دو دسته تقسیم میشوند:
دسته اول: جرایمی که مجازات آن حدود مقرر شرعی دارد و عبارتند از: ارتداد، محاربه، بغی، سرقت، شرابخواری، زنا و قذف. در این نوع مجازاتها در پاره موارد شرایط شخص مجرم در شدت و ضعف مجازات مؤثر است. مثلاً مجازات زنا کار محصن بسیار متفاوت است.
دسته دوم: جرایمی چون قتل و جرح که به جامعه آسیب میرساند و مجازات قصاص و دیه دارد. در این جرایم نیز قاضی نمیتواند از این دو نوع مجازات تعیین شده تجاوز کند و حاکم نیز نمیتواند مجرمان را در مورد عفو قرار دهد، بنابر این شخصیت مجرم به هیچ وجه قابل توجه نیست.
غیر از مجازاتهای حدود و قصاص و دیات، بقیه جرایم مجازات تعزیری دارد و در آنها شخصیت مجرم لحاظ میگردد، زیرا این جرایم اهمیت نوع اول را ندارد. بنابراین شریعت در تعیین نوع کیفری و مقدار آن و ملاحظه شخصیت مجرم دست قاضی را باز گذاشته است و اینجاست که پای مجازاتهای جایگزین به میان میآید.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت اندیشه دینی درباب مجازات جامع تمام نظریات حقوقدانان، جرمشناسان و جامعهشناسان است که از ابتدای قرن هجدهم مطرح کردهاند. مجازاتها در اسلام برای اصلاح افراد، بازداری از ارتکاب جرم، حفظ منافع عمومی و توانمندسازی جامعه دردفاع از خود در مقابل بزهکاری تشریع شدهاند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد