جام جم کلیک: سال 2014 یکی از سالهای پربار برای صنعت گیم بود. شاید این سال به پررنگی سال عرضهی Wii با آن تکنولوژی جدید یا سال ورود X360 به بازار و تکان خوردن بازی آنلاین کنسولی نباشد، اما حداقل در زمینهی بازیهای ویدئویی، هم در عنوانهای عرضه شده و هم در عناوین معرفی شده، شاهد نوآوریها و پیشرفتهای قابل توجهی بودیم. بازیهای واقعا نابی در این سال عرضه شدند که هرکدام به نوعی دل بازیکنان را برده و سطح استاندارد تازهای برای دیگر بازیها تعیین کردند. لیستی که برای شما انتخاب کردیم، توسط یکی از سایتهای مطرح سرگرمی انتخاب شده است. در این لیست بازیهای بازپرداخت شده مانند Last of Us و GTA V، همچنین بازسازیهایی مانند Halo: Mater Chief Collection لحاظ نشده است.
Far Cry 4
فارکرای بار دیگر بازار بازیها را قبضه کرد. شخصیت منفی مجنون و جذاب، محیط وحشی غیر قابل پیش بینی و بشدت تماشایی، گیمپلی فوقالعاده عمیق و پر افت و خیز... دیگر از یک بازی چه میخواهید؟ چه پیگیر خط اصلی داستان باشید چه درگیر ماموریتهای متفرقه، این بازی از ابتدا تا انتها، سراسر لذت است.
برای انجام هر ماموریت انواع راهها پیش رویتان است که بعضیهایشان واقعا بدیع هستند. چند بازی سراغ دارید که در آن بتوانید با کشاندن حیوانات درنده به محل اختفای دشمن، کار خود را سبک کرده و محض خنده هم که شده یکی از آن حیوانات را به آتش بکشید و شاهد ترس و هلاکت همزمان دشمنان باشید؟ (لازم به تاکید است که ما هر گونه حیوان آزاری در دنیای حقیقی را محکوم میکنیم. هر کار جایی دارد!)
The Walking Dead: Season 2
با اینکه قسمت اول فصل دوم مردگان متحرک در دسامبر 2013 به بازار آمد، از آنجایی که بقیهی قسمتها در سال 2014 منتشر شدند، این بازی را هم جزو عناوین 2014 محسوب میکنیم. این فصل داستان فصل اول را پی میگیرد. بازیکنان این بار در نقش کلمنتاین ظاهر میشوند و قضایا را از زاویهی دید او تجربه میکنند.
درست مثل فصل اول، شاهد نبوغ Telltale Games در روایت هستیم. هر تصمیم بازیکن اتفاقات آینده را دستخوش قرار میدهد. تعداد تصمیمات مشکل در این بازی کم نیست، و همین تصمیمات مشکل است که بازیکن را معتاد به مردگان متحرک میکند.
Shovel Knight
هنوز هم کسانی هستند که باور دارند بازیهای هشت بیتی قدیم صفایی دیگر دارند؛ ما هم از آنها هستیم. این بازی دو بعدی سایداسکرولی به بازیهای مشابه قدیمی ادای دین میکند. این ادای دین از گیمپلی گرفته تا رنگ و روی بازی که با الهام از رنگبندی قدیمی NES کار شده، شامل میشود.
نقش اصلی داستان شوالیهای است که با در دست گرفتن یک بیل تیز شده به جنگ ساحرهی بدطینت و مریدانش میرود. گیمپلی بازی از عناوین قدیمی بهره گرفته و در عین حال یک سری نوآوری واقعا خوشایند رو میکند. این ترکیب جالب بین عناصر کلاسیک این سبک و عناصر مدرن، از این بازی یک اثر جاودان ساخت که با استقبال بسیار گرم منتقدان روبرو شد.
South Park: The Stick of Truth
سریال تلویزیونی South Park مخاطبان خاص خود را دارد. نگارندهی این مطلب تا کنون نتوانسته با کمدی خاص این سری ارتباط برقرار کند، اما اذعانش لازم است که هر که با آن خو گرفته، از هواداران پر و پا قرصش شده باشد. معمولا وقتی سازندگان یک چنین آثار با کمدی بیپروا و انتقادی پا به دنیای بازیهای رایانهای میگذارند، یا اثری عالی خلق میکنند، یا یک افتضاح به تمام معنا.
خوشبختانه سازندگان این بازی توانستند به خوبی کمدی سری تلویزیونی را به دنیای این بازی اعمال کرده و در عین خلق فضایی قابل قبول، با شوخیهای دائم خود با صنعت بازی و عناوین دیگر، از آن یک اثر بدیع و جذاب ساختند.
Mario Kart 8
سری بازیهای ماریو کارت، هم تعداد بالایی دارند و هم قدمت بالایی؛ اما هنوز که هنوز است با انتشار هر قسمت به موفقیت بالایی دست پیدا میکنند. دلیل هم برایش زیاد است: گرافیک عالی، انیمیشنهای خیرهکننده و دوست داشتنی و از همه مهمتر، گیمپلی قوی با استاندارد بالا، آن طوری که فقط از نابغههای نینتندو برمیآید.
در سالی که گذشت، ماریو کارت 8 به تنهایی بسیاری را مجاب کرد که یک WiiU بخرند. نینتندو پیش از این ثابت کرده بود که حتی اگر ساز خودش را هم بزند و سازندگان شخص ثالث را از خود دور کند، به مدد بازیهای انحصاریاش هم که شده گلیمش را از آب بیرون خواهد کشید.
Middle Earth: Shadow of Mordor
استاندارد، استاندارد است. استاندارد امروز بازیهای پارکوردارْ کیش قاتل، و استاندارد بازیهای اکشن زد و خوردی بتمن است. سایهی موردور هم که بر اساس دنیای غنی ارباب حلقهها کار شده از این استانداردها استفاده کرد تا نوآوریهای دیگرش را به رخ بکشد. متاسفانه این بازی و سازندگانش تا پیش از عرضه مورد انتقادات بسیاری قرار گرفتند. با انتشار و گل کردن سیستم "خصم" بود که دهان مخالفان بسته شد.
اگر پایان آببندی شدهی بازی، اصلا داستان کلی آن را نادید بگیریم، با یک تجربهی بشدت غنی طرفیم. حجم سرسامآوری دیالوگ، انیمیشن و ریاکشن برای دشمنان بازی طراحی شده که تجربهی هر فرد را با دیگری کاملا متمایز میسازد. شاید سردار اورکی که شما میکشید را دوست دیگرتان به خدمت خود درآورد یا فردی دیگر با تسلط بر یکی از مریدانش دستور ترور او را بدهد. شاید رویارویی با سردار به کشته شدن شما منجر شود، اما صورتش در این نبرد بسوزد. وقتی دوباره شما را ببیند، با یادآوری روز سوزاندن صورتش، با خشمی دوچندان به سمتتان حملهور میشود.
مکانیکهای گیمپلی با استادی تمام در کنار هم چیده شده و شالودهای تقریبا بینقص ترتیب دادند که باعث شد این بازی برخلاف انتظارات گیمرها، به یکی از ستونها و نمایندگان ایدهآل در نسل هشتم بازیهای رایانهای تبدیل شود.
Dragon Age: Inquisition
هواداران این بازی سر عرضهی این نسخه کمی نگران بودند. نگرانیشان هم به حق بود. عصر اژدهای 2 آن طور که باید انتظارات را برآورده نکرد. خوشبختانه اولین قدم Bioware به نسل هشتم بازیهای رایانهای، نه تنها انتظارات گیمرها را برآورده کرد، آنها را بالاتر هم برد.
با این که ظاهر بازی انگار بین نسل هفت و هشت مستاصل است، تمام آن چیزهایی که از یک بازی نسل بعدی میخواهید را با خود دارد. حجم محتوا فوقالعاده زیاد است. آن هم محتوای غنی به سبک Bioware. این بازی به خوبی نشان میدهد که چرا این شرکت را سلطان نقشآفرینیهای نسل جدید میخوانند.
Super Smash Bros (WiiU)
نمونهی بارز دیگری بر توانایی نینتندو در ادامه دادن فرنچایزهای بزرگش، بدون کش آوردن آنها! درست مانند ماریو کارت 8، این بازی هم محبوبترین شخصیتهای نینتندو را گرد هم آورده و یک بازی معرکه ساخته است. گرافیک بازی واقعا زیباست. شخصیتها؟ کدام گیمر قدیمی هست که از تصور ماریو، سونیک، پک من و مگامن در یک بازی و در حال مبارزه از خوشی غش نکند؟
به این اضافه کنید بخش رقابتی هشت نفره و بازی آنلاین و امکان استفاده از چندین کنترل را تا واقعا متوجه خاص بودن این بازی مبارزهای شوید. نسخهی WiiU این بازی نه تنها موفقیت نسخهی 3DS را تکرار کرد، بلکه آن را در سطحی بالاتر به نمایش گذاشت.
Bayonetta 2
تابحال هیچ شخصیت مونثی در بازیهای رایانهای به حد و اندازههای Bayonetta ظاهر نشده است. این دختر دورگهی نیمه شیطان، نیمه فرشته، با مهارتهای جادویی و تسلطش بر اسلحهی گرم به مصاف بدکاران میرود و آنها را قلع و قمع میکند. بیونتا 2 به سطحی از تعالی و شکوه رسید که عنوانی مانند Devil May Cry باید خوابش را ببیند.
جدای از گیمپلی فوقالعاده پولیش شده و بینقص، شاهد مبارزات و صحنههای حقیقتا حماسی هستیم. تعدد این صحنهها آنچنان زیاد است که میتواند خوراک ده، پانزده بازی مدرن شود، اما این تعدد هیچگاه به ورطهی تکرر نمیافتد. بیونتا از نظر بسیاری از منتقدین نه بهترین بازی اکشن سال، که بهترین بازی اکشن تاریخ است.
Dark Souls 2
ظاهرا در تدوین این لیست رقابت تنگاتنگی بین بیونتا 2 و ارواح ظلمانی 2 وجود داشته است. ارواح ظلمانی 2 همانند بیونتا 2 یک سرمشق برای بازیهای دیگر است و هر آنچه که باید در ساخت یک ادامهی عالی مد نظر داشت را با خود دارد. گرافیک بهتر، شخصیسازی قویتر، بخش مولتیپلیر کمنقص، و همچنین هزاران راه برای مردن که هرکدام به نحوی ترغیبتان میکند کنترل را به دیوار بکوبید!
ارواح ظلمانی 2 واقعا نفس بازیکن را میگیرد؛ اما جوری میگیرد که برایش به دامن خودش دست بیاندازید. شاید به مدد همین سری بازی تحسینبرانگیز است که سازندگان دیگر هم کمکم به فکر سختتر کردن بازیهای خود افتادهاند تا رضایت حقیقیتری به بازیکن بدهند.
در سال گذشته بازی زیبا کم نداشتیم. Bravely Default، جواهر نقشآفرینی 3DS، Call of Duty Advanced Warfare، روح تازهای در بدن یک سری قدمتدار، Divinity: Original Sin، از بهترین نقشآفرینیهای سبک کلاسیک، Hearthstone: Heroes of Warcraft، یکی از بهترین بازیهای کارت مبنا تا کنون، Sunset Overdrive، یکی از بهترین تجربههای اکشن آنلاین و The Wolf Among Us، اثر در خوری دیگر از Telltale Games، تنها تعدادی از این بازیها هستند که به علت کمبود فضا در این لیست قرار نگرفتهاند.
نظر شما چیست؟ کدام بازیها را بهترینهای سال گذشتهی میلادی میدانید؟
سیاوش شهبازی
جام جم کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد