Bloodborne
گیمرهای هاردکور، یعنی آنها که دوست دارند در بازیها به چالش کشیده شده و طعم حقیقی لذت پس از موفقیت را بچشند، علاقهای انکارناشدنی به سری بازیهای معرکه From Software (ارواح اهریمنی، ارواح ظلمانی 1 و 2) دارند. قطعا برای بسیاری از این گیمرها عرضه نسخه بعدی از این تیم محترم، انحصارا برای PS4 عرضه خواهد شد، ولی این حقیقت چیزی از ستایش ما برای این بازی کم نخواهد کرد. این بازی مشترکات زیادی با عناوین قبلی From Software دارد. مبارزات بازی سرعتی است و برای مغلوب کردن دشمنان فراوان خود باید رویکردی تهاجمی اتخاذ کنید. سیستم خطر در برابر پاداش هم که در ازای حملات بموقع، مقداری از سلامت بازیکن را برمیگرداند، او را بیشتر به خطر کردن ترغیب میکند.
اسلحه سرد بازی دو حالت مختلف دارد که هر کدام بازیکن را به رویکردی متفاوت تشویق میکند. از همه مهمتر در این قسمت سلاح گرم هم در دسترس است که از آن برای گیج کردن دشمنان و حمله موثرتر استفاده خواهد شد. خاطرات خوبی که گیمرهای هاردکور از این سری بازیها دارند، آنها را کاملا مجاب میکند که با اشتیاق منتظر بازی جدید From Software باشند. این از معدود عناوینی است که با اطمینان میتوانیم موفقیت زمان عرضهاش را پیشبینی کنیم.
Metal Gear Solid V: The Phantom Pain
به نظرتان شخصیتهای بازیهای ویدئویی تا چه اندازه میتوانند غنی و محبوب باشند؟ من به شما میگویم تا جایی که به پای سالید اسنیک برسند! افرادی مثل من، کودکی خود را با مجموعه Metal Gear Solid سر کردهاند، با سالید اسنیک و بیگ باس کبیر بزرگ شدهاند و برای آنها احترام و ارزشی بسیار بالا قائل هستند و حتی این شخصیتها با این که وجود فیزیکی ندارند، اما از افراد تاثیرگذار زندگی ما به شمار میروند.
هیدئو کوجیما در The Phantom Pain مخفیکاری معروف مجموعه را با مراحل دنیای باز ترکیب کرده تا در هر یک از ماموریتهای بازی، محیطی بسیار بزرگ پیش رو داشته باشید که آزادانه میتوانید مسیر رسیدن به اهداف خود را در آن پیش گرفته، فعالیتهای جانبی انجام داده یا نقشههای جایگزین را برنامهریزی کنید و در تمام این مدت از گرافیک و قدرت بصری فوقالعاده بازی لذت ببرید. شما میتوانید علاوه بر پای پیاده از انواع و اقسام وسایل حمل و نقل از موتور و ماشین گرفته تا نفربر، تانک، هلیکوپتر و حتی اسب برای تردد در محیط استفاده کنید. به نظر میرسد در تعدادی از ماموریتها نیز یارانی شما را همراهی میکنند و تنها نیستید. این بازی از دید تمام سایتها و مطبوعات خارجی نیز یکی از مهمترین بازیهای مورد انتظار سال انتخاب شده و از آنجا که داستان آن 9 سال بعد از وقایع Ground Zeroes اتفاق میافتد، اگر تا به حال آن را تجربه نکردهاید هرچه زودتر چارهای بیندیشید.
Uncharted 4: A Thief’s End
سری بازیهای آنچارتد از آن دست ملغمههایی است که غرق شدن در آنها واقعا شیرین است. سازندگان این سری بازی (Naughty Dog) در کمال صحت حرفهای قادرند عنوانی پر فراز و نشیب و سرشار از تنوع را با کمترین خلل تولید کنند. فیلمهای به نمایش درآمده از قسمت چهارم ماجراهای دریک، همگی گواه این مدعاست. گرافیک بازی محشر است. همه چیز از چهره و ریش دریک گرفته تا انیمیشنهای او و محیط اطرافش چشمگیر کار شده است.
اما چیزی که بیش از همه جلب توجه میکند، به اوج رسیدن هنر ناوتی داگ در انتقالهای انیمیشنی باورپذیر است. اگر دموهای نمایش داده شده از بازی را دیده باشید، قطعا با ما هم عقیدهاید که با تماشای صرف این پیشنمایشها، واقعا نمیتوان فرق بین گیمپلی و انیمیشنها را تشخیص داد. البته شکی نیست «پایان یک سارق» از افتادن به ورطه آن افتضاحی که Ryse بر آن حکم میراند، اجتناب خواهد کرد؛ زیرا دخالت مستقیم بازیکن در بیشتر صحنههایی که معمولا با یک QTE بسته میشود، مشهود است. اگر برداشتهای ما از این پیشنمایشها صحیح باشد، آنچارتد 4 تکانی عظیم به سبک اکشن خواهد داد.
The Witcher 3 Wild Hunt
مجموعه بازیهای «ویچر» را میتوان از بهترین عناوین سبک نقشآفرینی در چند سال اخیر به شمار آورد که از سوی استودیوی لهستانی CD Projeck Red و بر اساس افسانهها و قصههای فولکلوریک مشهور این کشور ساخته شده است. مدتهاست منتظر قسمت سوم این مجموعه هستیم و تریلرهایی که از بازی عرضه میشود، دل ما را ربوده و عطشمان را برای تجربه آن دو چندان کرده است. قهرمان اصلی یک متخصص هیولاکشی است و علاوه بر سالها تمرین، جادوها و افسونهای منحصر به فردی برای این کار دارد. در ویچر 3 ما با اصلیترین دشمنان گرالت یعنی وایلد هانت مواجه میشویم، گروهی که او نیز خود زمانی عضوی از آنها بوده ولی بعدا جدا میشود و به دشمنان خونی یکدیگر تبدیل میشوند.
اگر نسخه دوم را تجربه کرده باشید قطعا میدانید آن بازی هم وسعت کمی نداشت ولی جالب است بدانید ویچر 3 چند برابر نسخههای گذشته وسیع است، جهانی بسیار پهناور و زیبا و مملو از فانتزیهای روشن و تاریک را پیش روی شما قرار میدهد که آزادانه میتوانید در آن به گشت و گذار و انجام ماموریتهای اصلی و فرعی فراوان بپردازید. متحدان و دشمنانی که طی نسخههای گذشته به دست آوردهاید، در اینجا حضور دارند. ساختار مبارزات بازی بسیار نرمتر و زیباتر شده و گرالت همچنان دو شمشیر معروفش را برای از پا درآوردن انسانها و هیولاها در اختیار دارد.
Tom Clancy’s The Division
انسانیترین روایت از آخرالزمان قرار است انسانهای سراسر دنیا را در رقابتی تنگاتنگ به جان هم بیندازد. در دنیای وسیع Division قانون جنگل حکمفرماست و تنها کسانی که قادرند نظم را به این آشفتهبازار برگردانند یا دستکم امید میرود بتوانند، گروهی از ماموران دولتی هستند که به قصد مقابله با چنین شرایطی گرد هم آمدهاند. در این دنیای پررنگ و عمیق که به مدد موتور گرافیکی اسنودراپ به یکی از قدرترین بازیهای گرافیکی تاریخ تبدیل شده، بازیکنان سراسر دنیا به رقابت برای بقا میپردازند. اقدامات بازیکنان برای بقا از جمعآوری بطریهای آب تا تلاش برای یافتن خزانهها و زرادخانهها را شامل میشود. در این دنیای پر هرج و مرج دشمنان بسیاری دارید که مرگ شما را میخواهند و از این رو باید همیشه هوشیار بوده و با اتخاذ بهترین استراتژیها، از نابودی کامل خود جلوگیری کنید.
چرخه شب و روز بسیار دقیقی برای بازی اندیشیده شده است. آب و هوا به زیبایی روی محیط اثر میگذارد. چند لایه برای برف تعیین شده که به باورپذیری دوچندان آن میانجامد. اصابت گلوله با محیط و اثر پدید آمدهاش هوش از سر میپراند. نورپردازی بازی کاملا پویا بوده و شاهد عبور نور از روزنهها هستیم. پیش از این دو پیش نمایش مفصل از این بازی نوشتهایم و هنوز هم حرف برای گفتن داریم. اگر Division مانند بازی بزرگ 2014 یوبیسافت، یعنی The Crew به مشکل نخورد، شاهد یکی از بزرگترین بازیهای دوران خواهیم بود.
Quantum Break
سَم لِیک فردی است که خیلی از ما بخشی از خاطرات خود را مدیون او هستیم. بازی جدید خالق Max Payne و Alan Wake آن طور که حدود دو سال پیش رونمایی شد،Quantum Break نام دارد. گیمپلی استاندارد بازی تیراندازی سوم شخص مبتنی بر سنگرگیری است که قهرمان داستان میتواند از قدرت دستکاری در زمان نیز حین مبارزات بهره بگیرد. همه جا گفته شده این بازی میخواهد مرز بین بازی و فیلم را باریک کند و این قضیه فقط به افزودن گرافیک عالی و جلوههای سینمایی خلاصه نمیشود. همزمان با بازی یک سریال کوتاه نیز برای آن در دست تولید است که به گفته تیم سازنده کیفیت بازی شما روی وقایع سریال تاثیر میگذارد و از آن طرف هم سریال به شما اطلاع میدهد که بهتر است چگونه بازی کنید.
گیمپلی بازی به چند جزء تقسیم شده که بعد از اتمام هر کدام از آنها قسمتهای سریال به نمایش درمیآید. کلیت داستان بازی در مورد حادثهای است که هنگام آزمایش دستگاهی برای سفر در زمان در یکی از دانشگاههای آمریکا ایجاد میشود و نتیجه آن به وجود آمدن شکستی در ساختار زمان است. علاوه بر این سه نفر درگیر این پروژه قدرتهایی برای دستکاری زمان به دست میآورند. مثلا آنتاگونیست قصه که پائول سِرین نام دارد میتواند آینده را دیده و براساس آن تصمیمهای حال را تغییر دهد و پروتاگونیست اصلی یعنی جک جویس توانایی توقف زمان را دارد.
Batman: Arkham Knight
کمتر گیمری با سری بازیهای بتمن آشنایی ندارد. قسمت اول این بازی که با حضور جدی برادران وارنر در صنعت بازیهای ویدئویی همراه بود، یکی از بهترین اقتباسهای تمام دوران از سری بازیهای بتمن بهشمار میرود. واقعا هم اغراق نیست اگر بگوییم بهترین و نزدیکترین تجربه به شالوده داستانهای بصری بتمن، همین سری بازیها بوده و هست. قسمت چهارم این سری بازیها با عنوان Arkham Knight یا شوالیه آرخام در دست تولید است و امسال به دست بازیکنان مشتاق خواهد رسید. در این قسمت بازیکنان برای اولین بار میتوانند سوار اتومبیل بتمن شده و در شهر آرخام بگردند. توانایی گلاید کردن به بتمن اجازه میدهد مسافت بیشتری را با شنلش طی کند.
مبارزات هم عمق بیشتری یافته و در عین تجهیز دشمنان به حرکات جدیدتر و خطرناکتر، مهارتهای بتمن نیز افزایش یافته و صحنههای مبارزات به مراتب جذابتر خواهند شد. درست مانند سری بازیهای Rocksteady ،From Software هم ثابت کرده در تولید بازیهایش تبحر دارد و از همین حالا میتوان کیفیت ممتاز این بازی را پیشبینی کرد. حضور شخصیت انحصاری شوالیه آرخام به عنوان بدلی از بتمن که نقش منفی اصلی داستان است، اشتیاق ما را برای تجربه این بازی دوچندان میکند.
Overwatch
این روزها بازار بازیهای Free to Play هاردکور حسابی در حال داغ شدن است و بعد از این که عناوینی چون DOTA2، League of Legends و Team Fortress2 موفق شدند سهمی بسزا در شکلگیری سبک و مفهوم eSports داشته باشند، بدیهی است توجه شرکتهای دیگر نیز به این سمت جلب شود. منتها سازندهها از آن روزی که بلیزارد وارد گود شود میترسیدند! جایگاه و توانایی این شرکت بزرگ و محبوب در دنیای بازیها به اندازهای است که نمیتوان تحت هیچ شرایطی آن را قبول نداشت. به هر حال بعد از نمایش تریلرهای استثنایی بازی Overwatch در سال گذشته، به نظر میرسد بلیزارد میخواهد به طور جدی بازار Valve را هدف قرار داده و با TF2 رقابت کند.
بازی در سبک MOBA و از دید اول شخص است که در آن بازیکنان به دو تیم پنج نفره تقسیم شده و در نقشههای مختلف بازی باید دنبال از پا در آوردن یکدیگر و به دست آوردن بیشتر تعداد کشتن تیمی باشند. تعدادی کاراکتر در کلاسهای کلی مختلف برای بازی معرفی شده که هر کدام سلاحها، قدرتها و تواناییهای منحصر بهفردی دارند. همچون دیگر عناوینی که در سبک MOBA قرار دارند به نظر میرسد همکاری تیمی دقیق و تسلط کامل بر تواناییهای قهرمانی که انتخاب میکنید بسیار سرنوشت ساز بوده و یک اشتباه کوچک تنها یک نفر در نقطهای حیاتی از زمان بازی نهتنها خود او را به کشتن میدهد، بلکه میتواند کل تیم را به شکست بکشاند.
Tom Clancy’s Rainbow Six Siege
سری بازیهای Rainbow Six همیشه از عناوین مطرح سبک شوتر بودهاند. این سری از بازی Rainbow Six: Vegas دچار تحولی دیدنی شد و بشدت به سمت تاکتیکی شدن رفت. در عین تاکتیکی بودن، سری جدید R6 همیشه اکشنی غوغاوار و پرهیجان به بازیکنان عرضه کرده است. طبق آنچه از پیشنمایشها برمیآید و ما را هم مجاب کرده که به عنوان یکی از عناوین مورد انتظار امسال از آن یاد کنیم، این قسمت هم موید تغییری شگرف، اما خوشایند در این سری بازی است.
Siege، تمرکز خاصی روی بخش چند نفره گذاشته است. در نمایشی که از بازی ارائه شد، دو تیم در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. یکی از تیمها گروگانگیری کرده و دیگری در نقش مامورهای ویژه برای نجات گروگان به محل اعزام میشد. فضاسازی و تعامل بین بازیکنان در صحنههای نشان داده شده واقعا ستودنی بود. طبق چیزی که ما دیدیم، شاهد تحولی واقعی در سبک شوتر تاکتیکی خواهیم بود. یوبی سافت برای تولید این بازی از موتور گرافیکی AnvilNext استفاده خواهد کرد. این موتور گرافیکی قابلیتهایی مانند آنچه در سری بازی Battlefield دیدهایم دارد. به عبارتی فیزیک قوی و محیط قابل تخریب جزئی ثابت از قسمت جدید R6 خواهد بود. درگیریهای پرتنش و پر افت و خیز بازی ما را مجاب کرد این بازی را به عنوان یکی از خوشساختترین بازیهای سبک شوتر تاکتیکی (حداقل طبق آنچه از نمایشهای برمیآید) در این فهرست بگنجانیم.
Rise of the Tomb Raider
در دو سه سال گذشته شاهد رشد چشمگیر روند بازسازی یا بازآفرینی عناوین و مجموعههای قدیمی بودهایم. یکی از محبوبترین فرنچایزهای قدیمی Tomb Raider است که تقریبا دو سال پیش توسط شرکت Crystal Dynamics بازآفرینی شد. شاید خیلیها انتظار نداشتند ولی بازآفرینی توم ریدر یک موفقیت بینظیر بود، هم نظر منتقدان را جلب کرد و هم رضایت طرفداران قدیمی را نسبتا به دست آورد، ولی با وجود فروش نزدیک به 3.5 میلیون نسخه، از لحاظ تجاری برای سازنده چندان سودآور نبود و خطر بزرگ توقف ساخت دنباله آن احساس میشد تا اینکه به نظر میرسد نسخههای بازسازی و ویژه بازی که برای کنسولهای نسل هشتم طراحی شدند، این کمبود را جبران کرده است.
حالا منتظریم Rise of the Tomb Raider از راه برسد تا بار دیگر با هنرمندی و ذکاوت در طراحی مراحل، گیمپلی روان و جذاب، داستان فانتزی و ماجراجویانه و البته گرافیک چشمنواز ما را ساعتها به خود مشغول کند. توم ریدر نیز طبق استاندارد جدید بازیهای اخیر، بازیکن را در محیطی پهناور قرار میدهد تا آزادانه در آن گردش کرده و با معماها و پازلهای مختلف نیز برای به دست آوردن گنجینههای ویژه سر و کله بزند. اگرچه بعید به نظر میرسد ولی شخصا دوست دارم بار ماجرایی و معماهای بازی بیشتر از اکشن و کشتنهای فراوانش باشد.
سیاوش شهبازی ـ مجید رحمانی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد