اینها میلی غریب است که همیشه بوده و هست؛ فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر میکند. این نوشته نگاهی است به سیر تکاملی و روبهرشد میل به دیده شدن در چند دهه اخیر...
سردمدار جراحیهای زیبایی
از قرار، ما ایرانیها قرابت دیرینهای با میل به دیده شدن داریم. اولین نشانههای این میل بیحدومرز هم با رواج عملهای جراحی زییایی آن هم به سرکردگی جراحی بینی خودی نشان داد. این تلاش برای بهتر دیده شدن آنچنان با اقبال جمعی روبرو شد که آمارهای عجیب و غریب آن نه تنها پزشکان و جراحان ایرانی که جهان را شگفتزده کرد.
این میل آنچنان در جامعه ایرانی وسعت یافته بود که دیگر حد و مرزی برای انجام آن یا دستکم سودای انجام آن در جامعه ایرانی وجود نداشت و زن و مرد، نوجوان و جوان همه به نوعی درگیر این خواسته درونی بودند (طبق آمارهای غیررسمی ظرف ۵ سال اخیر میزان گرایش مردان به جراحی بینی ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است).
این ماجرا تا به آنجا رسید که بهزاد خوروش، دبیر علمی کنگره بینالمللی بادی کانتورینگ از ایران بهعنوان «پایتخت جراحیهای بینی» در جهان یاد کرد.
سال گذشته نیز انجمن تحقیقات راینولوژی ایران به استناد تحقیق مشترکی که با همکاری دانشگاه جانهاپکینز آمریکا انجام داد میزان جراحیهای بینی در ایران را ۷ برابر آمریکا اعلام کرد.
مدل شدن؛ مانعی ندارد
جوانی که حالا چهرهاش زیباتر شده باید بیشتر از اینها دیده شود... پس به پیروی از سوپراستارهای سینما تصمیم میگیرد با نشاندن تصویرش روی بیلبوردهای تبلیغاتی، جراید، جلد مجلات و.... خودی نشان دهد و این چنین میشود که این بار در کنار تب زیباتر شدن تب مدل شدن نیز در جامعه ایرانی بالا میگیرد؛ آنچنان که سرانجام به دنبال آمار رو به افزایش جوانانی که در آموزشگاههای غیررسمی تمرین مدل شدن میکنند، دوازدهم اسفند ماه سال ۱۳۹۲ (سال گذشته) حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مدل و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر از قانونمند شدن حرفه مدلینگ در ایران میدهد.
۲۰ تا ۵۰ میلیون ناقابل!
عجله نکنید؛ این تازه اول راه است! جوانی که حالا دیگر به واسطه تیزرهای تبلیغاتی، جراید و پوسترهای کوچک و بزرگ شهری به خوبی دیده میشود به شناخته شدن نیاز دارد؛ اسم و رسم او هم باید درست مانند چهرهاش به گوش همه آشنا باشد و از آنجا که درست یا نادرست در جامعه امروز ما کوتاهترین راه تا شناخته شدن خوانندگی است، همه تلاشها به خواندن و انتشار آلبومهای موسیقی معطوف میشود.
تلاشهایی پرهزینه و اغلب بدون انتظار بازگشت که رقمهای بالای آن زیرزمینی و غیرزیرزمینی نمیشناسد.
براساس گزارشهای منتشر شده برای انتشار یک آلبوم بهطور میانگین در کمترین حالت باید رقمی بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان هزینه کرد. هزینهای که دستکم در ابتدای راه نمیتوان امید چندانی هم به بازگشت آن داشت اما میل عجیب به دیده شدن آنچنان در جوانان ایرانی بالاست که حتی این مبالغ سرسامآور هم نمیتواند سد راهشان شود و این چنین میشود که همه در آرزوی خواننده شدن یا همان دیده شدن، ترانه میسرایند، آهنگساز میشوند و آلبوم موسیقی یا حداقل یک تک آهنگ برای کلیپ شدن و رفتن روی آنتن شبکههای ماهوارهای تولید میکنند.
بنا بر گزارشهای غیررسمی هر سال بهطور میانگین ۱۰۰ تا ۱۵۰ آلبوم موسیقی در ایران منتشر میشود و این یعنی هر ماه باید منتظر انتشار دستکم ۱۲ آلبوم موسیقی از خوانندگان جوان ایرانی که اغلب هم آلبوم اولی هستند، باشیم. قاعدهای که با کمی بالا و پایین در مورد میل به بازیگر شدن هم صادق است!
میانبر، برای دیدهشدن
این روزها بین همه تلاشهای پرهزینه برای دیده شدن جوانان به مدد شبکههای اجتماعی راهی میانبر پیدا کردهاند، راهی بدون هزینه، در دسترس و آسان. حالا دیگر فاصله تا دیده شدن یک سلفی ناقابل است؛ هزینهاش هم پوشیدن لباسیاست و خرجکردن چند فیگور و در عوض خریدن لایکهای فراوان و افزودن به خیل مشتاقان یکی پس از دیگری.
هنوز تحقیقی انجام نشده که به استناد آن بتوان میزان گرایش ایرانیها به این شیوه دیده شدن را با دیگر کشورها مقایسه کرد اما تصویرهای فراوانی که از تمام زوایای زندگی شخصی و خانوادگی افراد روی شبکههای اجتماعی نقش میبندند به تنهایی گویای همه چیز هست و نشان میدهد میل به دیده شدن در جوانان ایرانی این بار در قاب کوچک تلفنهای همراه مهار نشدنی است.
ناامنی اجتماعی؛ مساله این است
حالا سوال اینجاست که این همه عطش برای دیده شدن که آمار آن در سالهای اخیر از قاعده بیرون زده از کجا میآید و از چه نشات میگیرد؟!
روانشناسان و جامعهشناسان مجموعهای از عوامل تربیتی و روانی را زمینهساز این آمار رو به رشد میدانند. از یک نیاز طبیعی که بر پایه میزان مراقبتهای عاطفی و روانی پدر و مادر در دوران کودکی شکل میگیرد تاخودشیفتگی؛ اما این دلایل زمانی قابل تامل میشوند که پای نظریههایی مبتنی بر ضعفهای شخصیتی مانند خودکمبینی، نداشتن اعتماد بهنفس، احساس ناامنی خانوادگی و اجتماعی به میان میآید و اینکه جوان ایرانی که برای به دست آوردن وجهه اجتماعی در جامعه امروز با گزینههای انگشتشماری روبرو است ناگزیر به مهیاترین راه یعنی دیده شدن پناه میبرد.
نگاه دیگری این روحیه را به میل نداشتن به تلاش، پویش و حرکت در جوانهای امروز نسبت میدهد و اینکه جوان امروز برای طی کردن مسیرهای پر نشیب و فراز و خوردن دود چراغ برای رسیدن به موفقیت تربیت نشده است!
در مقابل نظریههایی هم هستند که این رفتار را صرفا نوعی تب اجتماعی تعریف میکنند. تبی زودگذر که مانند سایر پدیدههای اجتماعی مانند موج میآید و دیر یا زود میرود یا دستکم به شکل تازهای بروز پیدا میکند درست مثل ماجرای جراحی بینی در ایران که رفتهرفته میرود که از نفس بیفتد! حالا باید به انتظار ایستاد که تب دیده شدن تا کی جان دارد و آیا زمانی خواهد رسید که از نفس بیفتد؟! (زندگی مثبت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد