آن فقیه عالیمقام آیتالله میرزا هاشم آملی لاریجانی بود و فرزندان او هم پنج پسر و یک دختر هستند که هر یک به قول معروف «برای خودشان کسی شدهاند». حالا و در بیست و دومین سالگرد رحلت این عالم جلیلالقدر و فقیه و اصولی برجسته، نگاهی داریم به جایگاه علمی و اجتماعی او و البته خانواده ایشان.
تولد در خانوادهای اصیل
سال 1322 هجری قمری معادل سالهای 1282 و 1283 هجری شمسی؛ سال تولد میرزا هاشم آملی است. برای این که بدانید از چه زمانی داریم صحبت میکنید در نظر داشته باشید که این تاریخ سه سال قبل از انقلاب مشروطیت ایران است. پدرش ارباب محمد اردشیر لاریجانی بود. ارباب روستای «پردمه» و صاحب ملک و اموال بسیار در شمال و تهران که اصلاحات ارضی یا همان انقلاب سفید شاه، او را هم مثل بقیه زمینداران شامل شد، اما میرزا محمد را از اسب و اصل نینداخت. با وجود چنین سرمایهای، پسر، زاهد و اهل سلوک شد به طوری که حتی از پدر هم سرمایهای نخواست و میگفت: «سرمایه زیادی عذاب الهی است.»
روستایی برای کل ایران
تا یادمان نرفته بگذارید کمی از «پردمه» سخن بگوییم. برای این که به روستای لاریجانیها بروید ابتدا باید از آمل گذر کنید و به لاریجان برسید. از آنجا هم مسیری روستایی را گز کنید تا به پردمه برسید. راهی که ظاهرا تا همین اواخر هم درست نشده زیرا ظاهرا برادرها، نمیخواهند کسی بگوید که برای زادگاه پدریشان پارتیبازی کردهاند. حتی علی لاریجانی به یکی از اقوامش گفته «لذت روستا به همین بکری و دست نخوردگی آن است، به تنور و نان محلی، آتش و هیزم.» با این حال روستا در زمان میرزا هاشم رونق بیشتری داشته است. او مقید بوده که چند ماه از سال (حتی شش ماه) را در روستا بگذراند، در مسجد محل نماز بخواند و صله رحمی بجا بیاورد، حتی با وجود این که در آن زمان برای رسیدن به پردمه، یک پیادهروی سه ساعته نیاز بوده است. در مورد پردمه این را نباید از یاد ببرید که این روستا علاوه بر لاریجانیها، افراد صاحب نام دیگری هم دارد. سلیمانیها با شرکت فرآوردههای لبنی و گوشتی «کاله» و دکتر علی رنجبر از بزرگترین تاجران ایران و مالک قبلی شرکت روغن «غنچه» به اضافه برخی دیگر از صاحبان صنایع خرد و کلان.
تحصیلات ابتدایی؛ پردمه، آمل و تهران
حال به زندگی میرزا هاشم برگردیم. او تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه گذراند و بعد از آن به آمل رفت و از شیخ احمد آملی و مرحوم آقا سیدتاج بهره برد. در سن دوازده یا سیزده سالگی به تهران آمد و در مدرسه سپهسالار اقامت کرد. در این دوران است که ارتباط او با شهید سیدحسن مدرس، شکل گرفت. شهید مدرس که در آن زمان مدیر مدرسه سپهسالار بود دست به اصلاحاتی در این مدرسه زده بود و آنگاه که هاشم نوجوان را دید به او گفت که چه میخواند. هاشم جواب داد اسفار (کتابی از ملاصدرا، فیلسوف مسلمان) و وقتی که باورش نشد؛ امتحانی از او گرفت و چون هاشم از آن بهخوبی بیرون آمد؛ حجره مناسبی به او داد که به تنهایی از آن استفاده کند، ماهی پنج تومان هم برای او مقرری قرار داد و به خادم مدرسه هم گفت که در شستن لباسها و تهیه غذا به او کمک کند.
از تهران تا نجف
حدود 9 یا 10 سال بعد بود که از تهران عزم قم کرد تا بتواند از درس مرحوم موسس حوزه علمیه قم یعنی آیتالله حائری و نیز آیات عظام، حجت کوهکمرهای، شاهآبادی و قمی استفاده کند. اقامت میرزا هاشم در قم، شش سال طول کشید و او در آستانه سی سالگی برای کسب علم و البته دوری از فضای سیاسی ایران که با ظهور رضاخان به شکل فزایندهای ضددینی شده بود؛ نزد علمای نجف به شهری رفت که مقبره امیرالمومنین علی(ع) در آن جای داشت. شاید از اینجا بود که ارادت دائم او به حضرت علی(ع) شدت گرفت به طوری که اطرافیانش میگویند در میان همه اهل بیت به این امام همام، تعلق خاطر بیشتر و ویژهای داشت. ولادت سه فرزند ارشد او یعنی محمدجواد، علی و صادق از دامان خانم فاطمه نبوی (اشرفی) ـ که خود از خاندان اهل علمی بوده ـ در این شهر اتفاق افتاده است. میرزا هاشم 30 سال در نجف ماند و از محضر آیات عظام اصفهانی، نائینی و عراقی بهره برد. او البته در این میان به آیتالله سیدضیا عراقی بیش از همه نزدیک و به عنوان شاگرد خاص ایشان مطرح شد.
بازگشت به قم و آغاز تدریس
در آستانه شصت سالگی و در ابتدای دهه 40 شمسی، آیتالله میرزا هاشم آملی که در این زمان به مرجع تقلید تبدیل شده بود به قم آمد تا صله رحمی کند، اما در قم ماندگار شد و درس و بحث خود را به راه انداخت. در این دوره، او به غیر از فعالیتهای فقهی خود کمی وارد سیاست هم شد و مثلا بیانیه اعتراض آمیز 9 مرجع تقلید در مخالفت با سیاستهای انتخاباتی رژیم پهلوی را امضا کرد. او در اعتراض به دستگیری امام خمینی(ره) و برای رسیدگی به وضع خانواده ایشان بخصوص آقامصطفی خمینی فعالیت میکرد. میرزا هاشم در این دوره به نهادسازی هم روی آورد و مدرسه علمیه ولیعصر(عج) را در قم بنا نهاد.
یار امام در سیاست
از این تاریخ به بعد، آیتالله آملی لاریجانی در قم، به درس و بحث و افتاء پرداخت، اما حضور کوتاه و موثری در سیاست هم داشت. بعد از انقلاب، دولت منتخب امام را تائید و از رهبر کبیر انقلاب به عنوان «امامالمسلمین» یاد میکرد و میگفت: «نظر من ـ در مسائل جاری کشور ـ همان است که امام میگویند.»
پس از رحلت حضرت امام و انتخاب رهبر معظم انقلاباسلامی به رهبری هم نامهای از جانب ایشان ارسال شد که در بخشی از آن آمده بود: «... انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلامشناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است. به لسانی رهبری حضرتعالی از ناحیه حضرتآیت الله العظمی امامالمسلمینآقای خمینی است ـ ولو به توسط مجلس خبرگان.»
فقیه منظم
درباره صفات و مختصات اندیشهای و عملی آیتالله میرزا هاشم آملی سخنان بسیاری میتوان گفت. از مجموعه صفات عملی او، آنچه بیش از همه مورد تاکید قرار میگیرد؛ نظم اوست. صادق لاریجانی، فرزند او میگوید: «در بسیاری اوقات که برخی از منسوبین آقا در منزلشان جمع میشدند، مدتی مینشستند و بعد از آن به سوی اتاق خود رفته و استراحت میکردند و حاضر نبودند برنامه تنظیم شده خود را به هم بزنند.» یکی دیگر از شاگردان ایشان هم میگوید در مدت 30 سال تدریس ایشان، ساعت درس تغییری نکرد و حتی برای محظورات شاگردان، زمان درس تغییر داده نمیشد.
درس واجب عینی است
البته نحوه مطالعه و علمآموزی این فقیه هم قابل الگوبرداری برای نسل جوان بوده است. این مرجع تقلید معتقد بود: «تحصیل علم برای طلاب مستعد واجب عینی است و نمیشود به بهانهای، دست از تعلیم و تعلم برداشت. در تحصیل علم نباید کوتاهی کرد.» همین هم بود که در پایان عمر شریفشان که بیماری (دو سکته ناقص) باعث ضعف قوای جسمانی ایشان بخصوص در ناحیه چشم شده بود؛ یکی از شاگردان ایشان در کنار بستر ایشان مینشست و به استاد کمک میکرد تا بتواند همچنان به تحصیل ادامه دهد و حتی تا چند روز قبل از پایان عمر شریفشان، جلسه درس و بحث ادامه داشت. جالب است بدانید با وجود این که ایشان از استادان مسلم فقه و اصول بود؛ قبل از تدریس حتما درس را مطالعه و یادداشت کرده و دفترچهای داشت که بحثها را در آن تنظیم کرده و بعد به جلسه درس میرفت.
روی فقه و اصول کار کنید
از نظر علمی، تکیه این عالم دینی به دو علم فقه و اصول جالب توجه است. به تعبیر یکی از شاگردان «ایشان خود را در فقه و اصول فدا کردند و هر چه داشتند در قالب این دو علم پیاده کردند. همیشه تأکید داشتند که روی فقه و فقاهت ـ که مبنای اسلام و مرکز ثقل علوم اهل بیت است ـ کار کنید.» این موضوع بخوبی در پیام تسلیتی که رهبر انقلاب در پی درگذشت آیتالله هاشم آملی صادر کردند تبیین شده بود.
تعبیر روشنتر را علامه طباطبایی بیان کرده که پس از توصیه به آیتالله آملی مبنی بر نگارش کتاب اصولی خود، به ایشان گفته است: «اگر این کار را نکنی، پس از ارتحال تو اصول تو خواهد مرد.» البته جالب است بدانید که در جو ضد فلسفه آن روزهای قم، آیت الله آملی به فلسفه هم توجه ویژه داشته که این مساله در وضع علمی فرزندان ایشان (سه فرزند با تحصیلات فلسفه اسلامی) بخوبی مشخص است.
هفتم اسفند 1371؛ بعد از یک دوره بیماری، این عالم دینی دار فانی را وداع گفت. پیکرش در حرم حضرت معصومه (س) پس از آن که آیتالله وحید خراسانی بر پیکرشان نماز خواند؛ دفن شد. به این ترتیب عمر یکی از اصولیترین علمای ایران به سر آمد؛ عالمی که خود را وقف درس و فرزندانی تربیت کرد که در ساحت اصولگرایی، سمتهای کلیدی نظام جمهوری اسلامی را در اختیار گرفتند و نام خاندان خود را به عنوان یکی از متنفذترین خاندانهای ایران، به ثبت رساندند.
منابع:
1 ـ گریه آقا صادق: گزارش اختصاصی از پردمه، زادگاه آیتالله هاشم آملی و لاریجانیها، اکبر هاشمی، روزنامه تهران امروز، 3/6/1388.
2 ـ نجوم امت: ستاره فروزان (زندگینامه مرحوم آیتالله العظمی میرزا هاشم آملی)، ناصرالدین انصاری قمی، فصلنامه نورعلم، شماره 52 و 53، مرداد و اسفند 1372؛ صص 195 تا 222.
محمدجواد لاریجانی؛ تئوریسین قدرتمند
بزرگترین برادر لاریجانیها، این روزها، شصت و سه ساله است. او در نجف به دنیا آمده است.
در همان دورانی که پدر برای تحصیل و البته دوری از جور رضاخانی بر علمای مذهبی به این شهر مهاجرت کرده بود. در آغاز راه تحصیل، قدم در راه پدر گذاشت و به حوزه علمیه رفت اما بعد از مدتی، ابتدا از طریق دانشگاه صنعتی شریف و سپس از طریق دانشگاه برکلی در آمریکا پا در دنیای حساب و کتاب و ریاضیات گذاشت و تا دوره دکتری هم رفت.
بعد از انقلاب اسلامی، او نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی و به تعبیری، موسس مرکز پژوهشهای نهاد قانونگذاری در ایران بوده و در وزارت خارجه هم به عنوان معاون علیاکبر ولایتی نقش ایفا میکرده است. در سالهای دهه 60 او نقشی در نظریهپردازی و تئوریسازی سیاسی هم ایفا میکرده که نتیجه آن کتابی در زمینه حکومت اسلامی و نیز نظریه امالقری در سیاست خارجی ایران بوده است، اما دهه 70 برای لاریجانی طور دیگری آغاز شد. او ابتدا به مرکز تحقیقات فیزیک نظری رفت و نقشش کمی حاشیهای شد.
دیدارش با یکی از مقامات انگلیسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هفتم حاشیهساز شد، اما بعد از آن بود که تلاش کرد در برابر هجمههای سیاسی و نیز تئوریک جناح اصلاحطلب ایستادگی کند.
محمد جواد لاریجانی بعد از انتخابات سال 1388 با تمام قوا به میدان دفاع از نظام آمد و در این راه نقشی پررنگتر ایفا کرد مخصوصا به دلیل این که چند صباحی بود دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه هم شده بود. نام محمدجواد لاریجانی، چند بار هم به دلیل پروندهای که درباره زمین زراعی اش در ورامین تشکیل شده، مورد توجه رسانهها قرار گرفت. با این حال، او هنوز هم یکی از برادران قدرتمند لاریجانی است. مردی که رئیس دو مجموعه حساس کشور است؛ مرکز فیزیک نظری که متصدی دامنههای آی.آر. است و ستاد حقوق بشر که در صف مقدم مقابله با هجمه جهانی علیه کشور ماست.
علی لاریجانی؛ آقای رئیس
دومین پسر آیتالله میرزا هاشم آملی، در آستانه شصت سالگی به اوج فعالیت سیاسی خود رسیده است. او تحصیلات خود را در رشته ریاضی و کامپیوتر و نیز فلسفه انجام داده و این روزها عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز هست.
داستان سیاسی علی لاریجانی را باید از زمان وصلت او با دختر آیت الله شهید مطهری آغاز کرد. پس از این وصلت بود که داماد به فرموده پدر همسر، مدتی در سازمان صداوسیما فعالیت کرد، اما پس از آن و به مدت بیش از ده سال کار فرهنگی را کنار گذاشت و به سپاه رفت. او در سپاه تا سمت معاونت ستاد کل سپاه پاسداران هم پیش رفت تا این که به وزارت فرهنگ و ارشاد رفت و دوباره مسئولیتی فرهنگی پذیرفت.
بعد از مدتی هم به حکم رهبر انقلاب وارد سازمان صداوسیما شد. دوره حضور او در سازمان صداوسیما دوره تحول این سازمان بود که طی آن هم سازمان از نظر استانی و بینالمللی رشد چشمگیر پیدا کرد و به اقصی نقاط ایران و با شبکههایی همچون العالم و خبر به نقاط مختلف جهان رفت و هم محتواهای خوبی مانند سریال امام علی(ع) به منصه ظهور درآمد.
وقتی که دوره ریاست سازمان به پایان رسید؛ او وارد عرصه دیپلماسی شد و به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، مذاکرات هستهای را در دولت محمود احمدینژاد به پیش برد. با این حال کمتر از دو سال بعد، آب او و محمود احمدینژاد در یک جوی نرفت و استعفا کرد.
حدود یک سال بعد هم به عنوان نماینده از شهر قم، به مجلس وارد شد و کرسی ریاست مجلس را هم از آن خود کرد. در میان این سمتها البته لاریجانی یک بار هم شانس خود را برای ریاست جمهوری امتحان کرد و سمتهای دیگری چون عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم تجربه کرد، اما حالا و در آستانه شصت سالگی او در مسئولیت ریاست مجلس شورای اسلامی، حساسترین دوران فعالیت سیاسی خود را سپری میکند.
صادق لاریجانی؛ قاضی القضات
صادق لاریجانی، سومین فرزند میرزا هاشم آملی است. او نیز مانند دو برادر دیگر خود، نخست راه تحصیلات جدید را پی گرفت و حتی توانست بورس خارج از کشور خود از دانشگاه صنعتی شریف را هم بگیرد.
با این حال در آستانه سفر خارج از کشور، گویا وصیت پدر باعث میشود که راه زندگی او متحول شود. در سال 1356 وارد حوزه علمیه و از همان ابتدا هم به عنوان طلبه فاضل و درسخوان شناخته شد. او حدود 12 سال بعد، تدریس در حوزه و دانشگاه را هم آغاز کرد. صادق لاریجانی در حوزه علمیه دارای نظریههایی است که باعث گفتوگوهای زیادی شده است. نظریه او در مورد نقش مردم در مشروعیت نظام اسلامی و نیز نظریه اجتهاد متوسط و نیز کتب معرفت دینی او از این دسته است. وی در این دورهها بشدت با افکار و نظریات افرادی چون دکتر عبدالکریم سروش که تئوری قبض و بسط شریعت را مطرح کرده بودند، مقابله کرد و دو کتاب در رد این تفکر نوشت. پیوند او با فقه و مرجعیت وقتی محکمتر شد که او داماد آیتالله حسین وحید خراسانی، مرجع تقلید هم شد، اما صادق لاریجانی نخستین بار سال 1377 وارد دنیای سیاست شد و به عنوان نماینده مجلس خبرگان رهبری نقشآفرینی کرد. سه سال بعد هم با حکم رهبر انقلاب، عضو شورای نگهبان شد ولی عالیترین سمت خود را در مرداد 1388 از رهبر انقلاب گرفت. وقتی که به عنوان قاضیالقضات و ریاست قوه قضاییه منصوب شد. مسئولیت او در این سمت سال 1393 تمدید شده است. صادق لاریجانی در قوه قضاییه اقدامات مهمی انجام داده است. در دوره ریاست او، توجه به فقه و حوزه علمیه در قوه قضاییه بیشتر شده و این موضوع بخصوص در انتخاب قضات دادگستری، خود را نشان داده است. در زمان او بوده که دادگاههای مهمی درباره انتخابات سال 1388، فساد 3000 میلیارد تومانی و پرونده بابک زنجانی و ... مطرح شده است.
به نظر میرسد یکی از مسائلی که برای صادق لاریجانی بسیار مهم است؛ اقتدار و قاطعیت دستگاه قضا در پروندههای قضایی است و همین موضوع از او نیز رئیسی پراقتدار و جدی ساخته است.
باقر و فاضل لاریجانی؛ برادرانی در حاشیه
باقر لاریجانی، پسر چهارم میرزا هاشم آملی لاریجانی است. او متولد 1340 در قم است و کمتر از دیگر برادران وارد سیاست شده است. او تحصیلات پزشکی دارد و در سال 1372 توانسته تخصص خود در غدد درونریز و متابولیسم را از دانشگاه علوم پزشکی تهران اخذ کند. البته او دورههایی را هم در چند کشور خارجی دیده است. مهمترین سمتهای باقر لاریجانی معاونت وزارت بهداشت و ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است؛ همان سمتهایی که یکی از دلایل اختلاف مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت دولت دهم با محمود احمدی نژاد بود و در نهایت به عزل وزیر بهداشت وقت انجامید. او که بعد از عزل وحید دستجردی، استعفا کرد اکنون در دانشگاه آزاد اسلامی مشغول فعالیت است. گفته میشود باقر لاریجانی، داماد آیتالله حسنزاده آملی است.
فاضل لاریجانی، پسر آخر میرزا هاشم آملی هم در دانشگاه آزاد مشغول فعالیت است. او اکنون رئیس واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد واحد آیتالله آملی است. او که متولد سال 1342 است در رشته فیزیک تحصیل خود را آغاز کرده و بعد از گذراندن دورهای در دانشگاه صنعتی شریف به ایالات متحده آمریکا رفته و در آنجا دوره دکترای خود را به پایان رسانده است. او در ایران به تحصیل فلسفه ادامه داده تا عملا راه برادران بزرگ خود را طی کرده باشد. نام فاضل لاریجانی بیش از هر جای دیگر در جریان استیضاح وزیر کار و امور اجتماعی محمود احمدینژاد مطرح شد. جایی که رئیسجمهور وقت با پخش فیلمی، فاضل لاریجانی را در حال گفتوگو با سعید مرتضوی نشان داد و اتهاماتی را به وی وارد کرد. پرونده این اظهارات همچنان در دادگاه مفتوح است و چند جلسه بازپرسی از فاضل لاریجانی و نیز سعید مرتضوی برگزار شده است.
مصطفی مسجدی آرانی / جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد