این ذهنیت و تجسم دیدن تصاویر نهایی برآمده از یک فیلمنامه، وقتی که کارگردان با گفتن کلمه «حرکت»، کلید شروع یک فیلم سینمایی را میزند، بسیار قوت میگیرد و همه عوامل دخیل در یک پروژه، بیصبرانه منتظر فرا رسیدن این هستند که نتیجه زحمات شبانهروزیشان را روی پرده نقرهای ببینند. در واقع یک فیلم سینمایی اساسا و معمولا برای ارائه در سینماها و نمایش برای طیف وسیعی از مردم ساخته میشود و سازندگان آن دوست دارند فیلمشان بلافاصله پس از طی شدن مراحل فنی و آماده شدن کامل اثر، به نمایش عمومی درآید و فاصله تولید تا نمایش خیلی طولانی نشود.
اما نمایش یک فیلم که با عبارت مشهور (اکران) شناخته میشود، منوط به چه عواملی است و یک اثر سینمایی چه روندی را طی میکند تا روی پرده سینما برود؟
در کشور ما بیشتر اتفاقات به جشنواره فیلم فجر، به عنوان مهمترین رویداد رقابتی سینمای ایران در بهمن ماه مربوط میشود و این جشنواره به عنوان ویترین تولیدات یکساله سینمای ما، به عنوان مبدا و نقطه آغاز نمایش فیلمها دارای اهمیت بسیار است. البته پرواضح است که فیلمهایی هم خارج از این فضا در طول سال ساخته میشوند، اما به دلایل مختلف فنی و محتوایی راهی به بخشهای رقابتی و غیررقابتی جشنواره فیلم فجر پیدا نمیکنند یا کارگردان و تهیهکننده برخی آثار تمایلی به حضور در این رویداد ندارند. ولی میتوان گفت درصد زیادی از تولیدات سالانه سینمای ایران برای نخستین بار در جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود و برای نمایش گستردهتر و اکران عمومی اعلام آمادگی میکند.
گرچه برای عموم فیلمسازان و تهیهکنندگان و به تبع آنها دیگر عوامل سازنده یک فیلم، نظر داوران، نویسندگان و منتقدان سینمایی و تماشاگران پیگیر و خاصتر سینما در ایام جشنواره اهمیت فراوانی دارد، اما آنها به دنبال ارتباط با مخاطبان بسیار بیشتری هستند و اکران عمومی را به نمایشهای محدود و خصوصی ترجیح میدهند.
این میل و علاقه البته ارتباط مستقیمی با کیفیت و فضای خود فیلمهای تولیدشده هم دارد و هر چقدر فیلمها از قوام بیشتری در ساخت برخوردار باشند و عناصر جذابیت را در قصه و ساختمان اثر لحاظ کرده باشند، طبیعی است که متقاضی بیشتری برای اکران عمومی دارند و امکان نمایش قریب الوقوعشان بیشتر است.
با علم به این مساله و با عنایت به ظرفیتهای محدود نمایش عمومی در ایران و تعداد ناچیز سالنهای سینما در سراسر کشور، فضای نامناسبی شکل میگیرد که زمینه را برای رشد و گسترش مناسبات نادرستی فراهم میکند و برخی از آن به عنوان مافیای اکران یاد میکنند. در واقع به دلیل تناسب نداشتن ظرف و مظروف، شاهد رقابت چندان درست و سالمی درخصوص اکران فیلمهای کشور نیستیم و نمیتوان از پیروزیهای مقطعی و فروشهای به ظاهر میلیاردی که به زحمت خرج و هزینه تولید فیلمها را هم درمیآورد، به عنوان رقابت صحیح نام برد.
از سوی دیگر با وجود رغبت بسیاری از فیلمسازان برای اکران در شرایطی مناسب و بدون تبعیض، اتفاقا خیلی از فیلمهای تولیدی از سوی همین کارگردانان، بدون کمترین توجه به مولفهها و معیارهای فروش ساخته شده است و جذابیت آنچنانی برای جذب مخاطبان گسترده ندارد. در چنین شرایطی، میتوان حدس زد که درمجموع و در طول یک سال، با چه اکرانِ بیمار و ناخوش احوالی روبهروییم و فروش بالای چند فیلم که تعدادشان به انگشتان دو دست هم نمیرسد، نمیتواند در مقایسه با حدود هفتاد هشتاد فیلمی که در سال تولید میشود و عمدتا فروش مناسبی ندارند، به عنوان اتفاق و پدیدهای خاص تلقی و آن را حلوا حلوا کرد. با وجود همه این موارد، سازندگان تولیدات سالیانه سینمای ایران همه تلاش خود را برای اکران موفق آثار خود به کار میگیرند و سعی میکنند فیلمهایشان را هرچه بیشتر در معرض نمایش عمومی بگذارند و طبیعی است که این نیت و هدف در بیشتر مواقع در حد یک آرزو باقی میماند و بسیاری از آثار کاملا مطابق با خواسته صاحبانشان روی پرده نمیرود.
در این گزارش نگاهی کوتاه و اجمالی داریم به سازوکار اکران یک فیلم سینمایی؛ اینکه چه اقداماتی نیاز است که یک فیلم پس از آماده شدن و بعضا بعد از نمایش در جشنواره فیلم فجر، راهی به پرده نقرهای بیابد. ابتدا تهیهکننده فیلم، به عنوان صاحب اثر، فیلم تولید شده و آماده شده را به شورای پروانه نمایش یا شورای بازبینی فیلمها در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه میکند و درصورت تائید اعضای این شورا، پروانه نمایش کسب میکند.
پس از این مرحله او برای اکران فیلمش با یک پخشکننده و توزیعکننده سینمایی قرارداد میبندد و یک شرکت پخش، مسئولیت نمایش فیلم او را به عهده میگیرد. دفاتر پخش، نقش بسزایی در اکران فیلمها دارند و آنها هستند که میتوانند با درایت، تلاش، پیگیری و تبلیغات مناسب باعث دیده شدن بهتر آثار سینمایی شوند. بعد از انعقاد قرارداد میان تهیهکننده و پخشکننده، این مسئول پخش و توزیع فیلم است که مراحل جدی اکران فیلم را پیش میبرد و تهیهکننده به عنوان صاحب اثر، بیشتر بر روند کلی کارها نظارت میکند. در مرحله بعد پخشکننده با رایزنیها و برگزاری جلساتی با یکی از سرگروههای سینمایی به توافق میرسد و برای اکران فیلم قرارداد میبندد. سپس این قرارداد به شورای صنفی نمایش (به عنوان مهمترین نهاد تصمیمگیرنده درباره اکران) ارائه میشود و به ثبت میرسد و فیلم در نوبت اکران قرار میگیرد.
روند جایگزین کردن فیلم هم به وضعیت فیلم قبلی در همان سرگروه بستگی دارد و هروقت فیلم قبلی دیگر به پایان ظرفیت فروش خود رسیده باشد و نتواند به رقم فروش خود در گیشه بیفزاید، باید جایش را به فیلم در نوبتِ اکران بدهد. اصطلاح «کف فروش»، عبارت رایج و شناختهشدهای میان اهالی سینما و بخصوص سینماداران است؛ شورای صنفی نمایش ابتدای هر سال برای فیلمهایی که میخواهند اکران شوند، به ازای هر هفته رقمی را به عنوان حداقل فروش تعیین میکند. هرزمانی که یک فیلم نتواند به فروش موردنظر دست پیدا کند به اصطلاح به کف فروش میرسد و زمان اکرانش در آن سرگروه تمام میشود. پس از این مرحله، فیلم در صورت داشتن متقاضی در برخی سینماهای دیگر به صورت آزاد به اکران خود ادامه میدهد تا اینکه ورود فیلمهای جدید کلا آن اثر را از گردونه اکران خارج کند.
البته این وضع مربوط به اکران تهران، به عنوان مهمترین مرکز نمایش فیلمهای سینمایی در ایران است و اکران شهرستانها شامل این وضع نیست و سینماهای سراسر کشور مطابق سرگروههای سینمایی، به نمایش فیلم نمیپردازند. اندک سینماهای پراکنده کشور ترجیح میدهند برای فروش بیشتر و گردش چرخهای سینما، فیلمهای به اصطلاح عامهپسندتر و پرفروشتر را برای اکران انتخاب کنند. در چنین شرایطی بسیاری از آثار سینمایی شانس چندانی برای اکران مناسب در شهرستانها ندارند یا دست بالا در سئانسهایی محدود به نمایش در میآیند. این مساله که ارتباط مستقیمی با تعداد بسیار کم و ناکافی سالنهای سینما در سراسر کشور دارد، باعث میشود تا نتوان از عدالت و انصاف اکران فیلمها سخن گفت و همیشه اطلاق عنوان دقیق رقابت سالم و بدون تبعیض با سوالات و چالشهای جدی مواجه است.
فصول طلایی اکران
فارغ از سازوکار و مراحل مختلف اکران که مختصر سخن آن رفت، باید به نوبتها و فصول مختلف اکران هم اشاره کرد. در کشور ما براساس رسم نانوشتهای برخی از مقاطع سال، ظرفیت و بستر بسیار مناسبی برای اکران هستند و فیلمهایی که در این ایام روی پرده سینما میروند، شانس فراوانی برای جذب تماشاگران و فروش بالا دارند. عید نوروز، تابستان و عیدفطر، بهترین نوبتهای نمایش فیلم در ایران هستند که از آنها به عنوان فصول طلایی اکران یاد میشود. در این ایام بخصوص نوروز و عید فطر، مدارس و دانشگاهها و بیشتر مشاغل دولتی تعطیل است و مردم فراغت زیادی برای تفریح و سرگرمی از جمله سینمارفتن و فیلم دیدن دارند. فصل تابستان هم دستکم برای قشر دانشآموز و دانشجو همین وضع را دارد و سینمارفتن میتواند یکی از بهترین سرگرمیهای اهل درس باشد. بنابراین بیشتر تهیهکنندهها و پخشکنندهها مایل هستند فیلمشان در یکی از فصلهای خوب اکران، بخصوص نوروز روی پرده برود و هر ساله پس از جشنواره فیلم فجر رقابت شدیدی را برای به دست آوردن سهمیه اکران نوروز آغاز میکنند، اما فقط پنج فیلم میتوانند گوی سبقت را از متقاضیان فراوان در این زمینه بربایند. البته همانطور که مسلم است، خود فیلمها هم باید از مولفههای فروش برخوردار باشند و فقط اکران در این زمانهای مناسب نمیتواند به کمک آنها بیاید.
آن روی سکه این ماجرا هم قابل طرح است و فیلم خوب و جذاب در هر فصل و مقطعی از سال که روی پرده برود، قطعا مخاطبان بالایی خواهد داشت. نمایش در فصول طلایی اکران فقط میتواند فروش بالای چنین فیلمهایی را تشدید کند.
در مقابل فصول طلایی اکران هم، مقاطعی از سال هستند که کمتر تهیهکننده و پخشکنندهای حاضر است فیلمش در آن ایام اکران شود. ماه رمضان، دهه اول محرم و ماه پایانی سال از جمله این ایام هستند؛ در ماه رمضان به دلیل روزهداری بیشتر مردم، میل چندانی برای سینما رفتن وجود ندارد و روزهداران به عبادت و بجا آوردن مناسک مذهبی مشغولند. دهه اول محرم هم وضع مشابهی دارد و فیلمها به دلیل عزاداری مردم، با استقبال تماشاگران مواجه نمیشود. روزهای پس از جشنواره فیلم فجر تا پایان سال هم از جمله نامناسبترین نوبتهای اکران است و کمتر فیلمساز و تهیهکنندهای حاضر است، بصورت اختیاری و خودخواسته تن به نمایش فیلمش در چنین زمانی بدهد، چراکه مردم در گیرودار خرید عید و آماده شدن برای استقبال از سال جدید هستند و وقت چندانی برای سینمارفتن ندارند و تماشاگران پیگیرتر سینما هم ترجیح میدهند، منتظر تماشای فیلمهای جدید در اکران نوروزی باشند، نه اینکه فیلمهای تهخط مانده نوبتهای اکران را ببینند.
گروه هنر و تجربه
از مهرماه امسال، گروه جدیدی هم به نام هنروتجربه ایجاد شد که به نمایش محدود فیلمهای موسوم به سینمای هنری، نامتعارف، مستقل و خاص پسندتر سینمای ایران اختصاص دارد. برخی از فیلمها در شرایط عادی شاید هیچگاه امکان نمایش عمومی پیدا نکنند یا درصورت اکران در کنار فیلمهای سینمای تجاری و موسوم به سینمای بدنه، در گیشه حرفی برای گفتن نداشته باشند. یکی از سیاستهای مهم این گروه، دیده شدن چنین فیلمهایی در فضایی آرامتر است. در همین چند ماه فعالیت گروه هنر و تجربه، برخی آثار در همان محدوده خودشان با استقبال بالای مخاطبان مواجه شده و موقعیت این گروه را تثبیت کردهاند.
یکی از ویژگیهای اکران در این گروه سینمایی این است که فیلمها دیگر دارای معیارهای کف فروش نیستند و همه آثار سه ماه و بهصورت شناور در سینماهای مربوط اکران میشود. به این معنی که روز و ساعت نمایش فیلمها در سینماهای هنر و تجربه در طول هفته تغییر میکند و جابهجا میشود تا تقریبا همه مخاطبان در سالنهای مختلف امکان تماشای این آثار را داشته باشند.
مساله مهم اکران همواره یکی از مهمترین دغدغههای اهالی سینمای ایران است و رفع معضلات و مشکلات آن به بررسی کارشناسانه فراوانی نیاز دارد. داشتن اکران موفق در کشور، فقط منوط به اصلاح مراحل پایانی و منجر به گرفتن سالنهای مناسب و عقد قرارداد با سرگروههای سینمایی نیست، بلکه باید مراحل مختلف تولید یک اثر را جدی گرفت؛ یعنی همان زمانی که کارگردان دستور حرکت میدهد یا قبلتر فیلمنامه نویس قلمش را روی کاغذ میگذارد یا شروع به تایپ متن میکند. خالقان یک فیلم سینمایی باید از همان ابتدا علاوه بر تجسم محصول نهایی فکرشان، در اندیشه تولید یک اثر جذاب باشند؛ فیلمی که استعداد و توان کافی را برای کشاندن انبوه مردم به سینماها داشته باشد.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد