مصرف، این خودخواهی و خودبینی صرف را تا آنجا پیش میبرد که انسان نه فقط به بهره آیندگان از دسترنج تولید امروزیان نمیاندیشد، که حتی منابع مصرفی پیشین برای نیازهای اولیه را نیز از نسلهای آتی دریغ میکند و راه را نه فقط بر مصرف، که بر تولید آیندگان نیز میبندد تا هم خودخواهی را به اوج رسانده باشد و هم امکان هرگونه دیگرخواهی را از اساس منتفی کرده باشد. آیا این رویه «شر»ستایانه جز مکر شیطان ـ که به نابودی خیر و حتی امکان خیرخواهی کمر همت بسته ـ میتواند خاستگاهی دیگر داشته باشد؟
بر مدار خویشتن
ارنست یونگر در مقاله قابل تامل «عبور از خط» که توسط نشر ساقی در کتابی به همین نام به چاپ رسیده است به بیان مختصات نیستانگاری که به باور او بیماری غالب زمانه ماست میپردازد. او این عارضه فراگیر را با ویروس سرطان قابل مقایسه میداند و وجه شبه را این ویژگی عنوان میکند: «آنان که ضعیفترند درهم میشکنند و آنان که قویترند به تخریب آنچه سالم مانده است، میپردازند و بر ارزشهای جهتدار چیرگی مییابند و همچنان میتازند.» (عبور از خط، ارنست یونگر، ترجمه ماریا ناصر، ص۱۴) یونگر همچنین سخنی دارد که موید اشاره نخستین این نوشتار در باب خودخواهی و دیگرخواهی است. مینویسد: «امروزه هر آنجا که زمینهای برای نشان دادن اراده قوی برای انجام فداکاری و جوهر فردی وجود داشته باشد، همواره خطر بهرهبرداری بیهوده از آن هست. استثمار ویژگی بارز دنیای ماشینی و خودکار است.» (همان، ص 44)
استثمار جدید جای آنکه فردیت دیگری را مستقیما به محاق نیازهای خویش ببرد و بر تسلط زورمندانه ببالد، «فرد»محوری و «منیت»گرایی را تبلیغ میکند و با هرگونه «دیگرخواهی» و «گذشت» و «ایثار» به ستیز آشکار برمیخیزد، تا در نهایت با ارزشگذاری وارونه ـ نه با توسل به قدرت و زور ـ افراد را به زیر یوغ خواهشهای نفسانی خودشان سوق دهد. استثمار جدید، نهایتا با انسان کاری میکند تا رفاه امروز را یگانه اصل عقلانی و تنها اصل حاکم بر زندگی تلقی نماید و در نتیجه «بودن» و «زیستن» را مترادف با «مصرف کردن» بداند.
به بیان هانا آرنت: «از آنجا که انسان مدرن زندگی را نخستین و والاترین علاقه خود کرده است، برای فعالیتی که بر پایه خوارشماری منافع شخصی [یا ایثار] انجام میگیرد دیگر جایی باقی نگذاشته است. از خودگذشتگی ممکن است هنوز فضیلتی دینی یا اخلاقی باشد، اما [متاسفانه در دوره مدرن] به دشواری میتوان آن را فضیلتی سیاسی شمرد.» (هانا آرنت، میان گذشته و آینده، ترجمه سعید مقدم، صفحه 74.)
خسته در جستجوی استراحت
این جمله مشهور را که منسوب به لارنس استرن، رماننویس و کشیش انگلیسی ـ ایرلندی است، احتمالا همه شنیدهایم: «آدمها در جستجوی استراحت، خود را خسته میکنند.» این جمله حکایت کار بیوقفه و مداوم انسان امروز است که غایتش فراغت است و نتیجهاش اما ازپاافتادگی. ولی ای کاش کار کردن فقط به قصد برآوردن نیازهای اولیه بود که در آن صورت محدود میشد به حد ضرورت و همه ساحات زندگی را تحتالشعاع قرار نمیداد. حال آنکه تصور انسان امروز از نیازهای اولیه، مصرف بیرویهای است، غیرقابل قیاس با هریک از دورانهای زندگی بشر که طبعا کسب و کاری بیسابقه را نیز اقتضا دارد و به دنبال آن خستگی، ازپاافتادگی و سلب آرامشی غیرقابل قیاس با هریک از دوران زندگی بشر.
مصرفگرایی را میتوان آیین زندگی مدرن دانست که بیش از همه ریشه در همان علاقه افسارگسیخته به زندگی و حرص و ولع زیستن هرچه بیشتر و هرچه بهتر دارد. مشکل ولی آنجاست که رویهای اینچنین نه به طول یا همان کمیت زندگی سودی میرساند و نه به عرض یا همان کیفیت آن. مگر آنکه زیستن را با همه جوانب گوناگون و شورانگیزش فروبکاهیم به رفاه و خلاصه کنیم در مصرف که ناگفته پیداست به چه تعریف حقیر و متنزلی از زندگی خواهد انجامید که شاید تمایزی از زندگی دیگر موجودات داشته باشد، ولی امتیازی بر آنها نخواهد داشت.
تجمل به مثابه نیاز
نیاز در ادبیات گفتاری انسانها معنایی دیگر یافته و بیش از آنکه به معنای اقتضائات ناگزیر زیستن باشد، به معنای انتظارات ساختگی خویشتن به کار میرود. امروزه نیاز از «لازم داشتن» تغییر معنا داده به «لازم دانستن». یعنی مهم نه ضرورتهای طبیعی و عقلانی زندگی انسانی، که خواهشها و تمایلات نفسانی با حداکثر استفاده از تواناییها و حداقل بهره از کمالات است. تو گویی استعدادهای وجودی انسان به ابزاری در مسیر برآوردن نیازهای حیوانی بدل شده است. نه به آن معنا که حیوانات به اشرافیت و تجمل و تظاهر مدام به این دو نیازمندند (حیوانات هرگز چنین نیازهای تصنعیای ندارند)، بلکه به آن معنا که «نیاز»های امروز بشر، از جهت خودمحوری و «منیت»گرایی، نتیجه نگاه حیوانی انسان، به خود است.
نگاهی به سبک زندگی امروز خودمان در جامعه ایران به قدر کافی گواه روشن مدعاست. درست است که جهان رو به پیشرفت و در حرکت است، اما آیا انسان نیز در مسیر رو به جلو در حرکت بوده است؟ پیشرفت، وصفی است که به تناسب متعلق خود معنایی متفاوت دارد، چراکه پیش و پس را جهت حرکت مشخص میکند و همه موجودات اعم از جماد و حیوان و انسان رو به جهتی واحد ندارند و دستکم در معنای اولی و ظاهری هریک بر قبلهای مجزا نماز میگزارند. به بیان دیگر همین تفاوت جهتهاست که کلیتی به نام چرخه حیات را منطقی، منظم، حکیمانه و اصلا ممکن و شدنی میکند.
اگر قرار باشد ما به همان سمتی در حرکت باشیم که تکنولوژی میرود یا به همان جهتی که غرایز طلب میکند، پس کارکرد نفخه روح و موهبت خرد چیست؟ آیا استعدادی اضافی است که میبایست با طرد و منع یا بیاعتنایی مفرط نادیده گرفته شود و کالعدم فرض شود؟ یا اینکه صرفا به ابزاری در خدمت غایات معکوس تنزل یابد و چراغی باشد در دستان دزد برای گزیدهتر بردن؟ نه فقط فطرت که بار مفهومی دینی و معنوی دارد که حتی عقل سلیم نیز به برداشتی اینچنین از هستی انسانی حکم نمیکند. «تجمل» هوسی است که به اشتباه آن را «نیاز» پنداشتیم تا راه را بر چون و چرای «عقلمان» ببندیم و ندای وجدانمان را خاموش کنیم.
اسراف و تبذیر
قرآن به مساله مصرف و الگوی مصرف بیتوجه نیست و «تبذیر» اصطلاحی است قرآنی که به یک خصوصیت ناپسند در ارتباط با مصرف اشاره دارد. تفاوت «تبذیر» با اسراف این است که اسراف، مصرف ناصحیح نیست، بلکه ولخرجی و زیادهروی در مصرف است، حال آنکه مبنای تبذیر، مصرف نادرست است. قرآن تبذیرکننده را برادر شیطان میداند (اسراء، ۲۶ و۲۷) و در برخی منابع دینی، تبذیرکننده، محجور خوانده میشود، یعنی تبذیرکننده از نظر شرع، سفیه است و به حکم حاکم از تصرف در اموالش ممنوع میگردد (جواهر الکلام، ج۲۶، ص52.)
با اندکی تامل در چند و چون زندگی مصرفگرایانه امروزین، میتوان دریافت که بسیاری از وجوه مرسوم و شایع و بهظاهر مشروع این زندگی مصداق بارز اسراف و تبذیر هستند. بیآنکه بر این حرمت، و محجور بودن و ممنوعیت بر تصرف در اموال توجه شود. استغراق در مصرفگرایی تا بدانجا پیش رفته که دیگر نه آن کس که تبذیر میکند بلکه به عکس، هر آنکه از اسراف و تبذیر احتراز میجوید سفیه یا بیعرضه، ضعیف، خسیس، و گداصفت دانسته میشود. میبینیم که در اینجا حقیقت وارونه شده است؛ وارونگی معانی، که از نشانههای آشکار تسلط شیطان است چه آنکه هماو بود که نخستین بار گناه انسان را در نگاهش آراست، زینت داد، و موجه جلوه نمود.
آزاد جعفری / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: