نه اینکه این عضو ضلع صنعت سینما فقیر باشد نه! ولی در سینمای ایران با این چرخه عجیب اقتصادی حال و روز خوبی ندارند. شاید برخی سینماها خوب بفروشند، اما «همه» که «برخی» نمیشوند. اما وضع سینماداری در ایران چگونه است؟ تا به حال هنگامی که وارد سینما میشوید به این فکر کردهاید که مدیر این بنگاه فرهنگی ـ اقتصادی کیست؟ چقدر درآمد دارد؟ ماشینش چیست و...؟
خود سینمادارها بهعنوان بخشی فعال و مهم از هنر هفتم از شرایط موجود بشدت گلایهمندند، چراکه به قول خود اینها سرمایهشان که سالنها باشد همه به فروش بستگی دارد، اما کدام فروش؟
کاش میگذاشتند فیلم خارجی اکران کنیم
سینماداران همه روی یک موضوع در این آشفته بازار متفقالقول؛ هستند «نبودن فیلم خوب»! گفتوگوی برخی صاحبان سینمای دولتی و خصوصی با جامجم بر این مسأله تأکید یکسان دارد، اما جز این، بازوی اصلی اکران با چه مشکلات دیگری دست به گریبان است؟
محمدقاصد اشرفی، مدیر سینما ماندانا که در جنوب تهران قرار دارد، بر این باور است: سینما هیچ چیزی جز فیلم خوب نمیخواهد که زندگیاش بچرخد. تمام ابهت یک رستوران به غذای خوب است، سینمادار هم به فیلمش. مخاطب از فیلم متوسط و بد فراری است. این را فیلمساز بداند.
رئیس انجمن سینماداران میافزاید: کاش میگذاشتند فیلم خارجی اکران کنیم تا حداقل مخاطب این بخش را از دست ندهیم و در اکران جبران مافات کنیم. سینما ماندانا مدرن است با تمام امکانات، اما بدون گیشه مگر میشود چراغش را همیشه روشن نگه داشت.
بهانهها فراوان
جالب اینکه همین دغدغه را سالندار دولتی هم تکرار میکند، حتی سینمایی که بیشترین فروش سال را در اختیار دارد. پس دست روی مشکل اساسی گذاشتهایم. سعیدیپور، مدیر پردیس بزرگ و پرآوازه کشور یعنی آزادی، مشکل اول و آخر را بیکیفیتی آثار اعلام کرده و میگوید: سینما آزادی ممتاز است، اما وقتی فیلمی نتواند مردم را جذب کند، همین سالن کاملا استاندارد، بدون مردم و نبود درآمد به مرور زمان فرسوده میشود و ما هم میشویم مثل بقیه. فیلم خوب هست، اما انگشتشمار.
او ادامه میدهد: فیلمساز دنبال این است که با حاشیه و ادعای تحریم بودنِ فیلمش و حتی قیمت بلیت، نفروختن و بیکیفیتی اثرش را گردن بقیه بیندازد. بتازگی هم که شبکههای ماهواره و اینترنت و را دلیلی برای نرفتن مردم به سینما اعلام میکنند لابد «شهر موشها 2» با گیشه 11 میلیاردی در عصری دیگر اکران شده و آنها بیخبرند!
اگر سینما را هم مجانی کنید تفاوتی نمیکند
بسیاری از این سینماداران به فروش و گیشه خوب دیگر امیدوار نیستند با اینکه معتقدند بهترین امکانات را در اختیار دارند تا از مخاطب میزبانی کنند اگر فیلمها اشتیاقی برای مخاطب بگذارد.
ابراهیم آزادی، مدیر سینما آستارا واقع در منطقه تجریش و اعیاننشین پایتخت هم همین مساله را اینگونه توضیح میدهد: مردم دلشان به همین 2 ساعت سرگرمی خوش است که فیلم جذاب ببینند. من حتی معتقدم تغییر قیمت بلیت برای مردم تفاوتی ندارد. شما سینماها را در وضع فعلی مجانی کنید، هیچ خبری در افزایش مخاطب نمیشود، چون کسی برای فیلم بد تره خرد نمیکند.
او تاکید میکند: مردم با همین امکانات به سینما میآیند اگر مشکل فعلی ما یعنی «فیلم خوب» و دیگری «تبلیغ» درست و حسابی حل شود.
من سینما دارم، مخالف گرانی بلیت
به هر حال قیمت بلیت در تعداد سینماروها و بعد هم گیشه بیتأثیر نیست. شاید در برخی مناطق مثل سینماهای ممتاز یا شمالنشین تفاوت نکند، اما در کلیت این فرضیه تبدیل به نظریه میشود.
علی رضایی، مدیرسینما فلسطین اعتقاد دارد: نمیدانم چرا تنها چند نفر زور میزنند که هرسال بلیت را گران کنند. شخصا مخالف گران کردن بلیت هستم. این تصمیم چندنفر درونِ انجمن است، نه صد سینمادار. بلیت گران کنید نتیجهاش افت فروش و ریزش مخاطب میشود.
رئیس انجمن سینماداران: سینما هیچ چیزی جز فیلم خوب نمیخواهد که زندگیاش بچرخد. تمام ابهت یک رستوران به غذای خوب است، سینمادار هم به فیلمش. کاش میگذاشتند فیلم خارجی اکران کنیم تا حداقل مخاطب این بخش را از دست ندهیم و در اکران جبران مافات کنیم |
او در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: اینکه میگویند ما کمبود سالن داریم. قیاس سالنها با این همه تولید فیلم در سال است شاید حتی صد فیلم که اکران هم نمیشود؛ ما ظرفیت پخش 30 فیلم در سال را داریم تازه گاه به یک فیلم 30 سالن هم میدهند!
مجید فولادوند، مدیر پردیس کیان هم توضیح میدهد: سینمای دولتی مشکل هزینه دارد، اما نه مثل ما که با چنگ و دندان نیروهایمان را نگه داشتهایم چون درآمدی نداریم. من با هزار صندلی و 5 سئانس روزانه بهجای 30 میلیون، یک میلیون فروش دارم حتی گاه 300 هزار تومان، آن هم با این همه درصد مالیات، فکر کنید چقدرش میماند.
فولادوند هم موافق اکران فیلم خارجی است آن هم برای ایجاد رقابت تا بلکه فیلمساز خودی به خودش بیاید. او میگوید: موافق برنامههای جنبی هستم نه تئاتر، اما کار فرهنگی برای درآمد بیشتر. این سینمای ما فقط به فکر فیلمساز و بازیگرش است و ما تنها مظلومیم که سرمایه میلیاردیمان را خواباندهایم.
ارشاد، شهرداری یا بقیه مسئولند؟
با این تفاسیر چیزی که مشخص است اینکه در تهران بهجای سالنسازی حداکثر باید به فکر تجهیزات و رفاه همین اقلیت تماشاگر بود به عکس شهرستانها که گاهی سینمای مخروبه هم ندارند، اما سوال این است که وظیفه دیگر نهادها چیست؟
رئیس سینما آستارا با کنایه یا بیکنایه تأکید میکند: من نمیدانم منظور از کمک ارشاد یا برخی نهادهای مسئول به سینماداران چیست! گرچه مدیر پردیس کیان حداقل همان کمک نصفه و نیمه ارشاد را مایه دلخوشی میداند و توضیح میدهد: باز هم خدا را شکر که ارشاد بهطور رایگان با هزینه چند ده میلیونی به بازسازی و دیجیتالکردن مشغول است.
فولادوند عنوان میکند: حداقل دیگر نهادها مثل شهرداری هم کمک حال ارشاد باشند، چون فکر نمیکنم به تنهایی از توانش برآید. شهرداری موظف بشود کمک کند یا بقیه نهادها مثلا در پیش فروش بلیت. واقعا سینمادار پشت این هزینهها له میشود.
ما فروشگاه و مغازهدار نیستیم
پیش خرید بلیت شاید روش خوبی باشد، اما ممکن است باعث تنبلی فیلمساز یا فیلمسازانی بشود که دنبال جیب مخاطبند. ولی میشود بحث مالیات بر کار فرهنگی را پیش کشید و حداقل آن را مطرح کرد.
اشرفی، مدیر سینما ماندانا معتقد است: 15درصد مالیات داریم که زیاد است، اما کسی توجه نمیکند. فکر نمیکنند تمام امکانات سینمای ما باید باشد تا چراغش خاموش نشود، اما با کدام فیلم و گیشه؟ صد فیلم میسازند، اما جز 10 موردش، سروته بقیه با فروش حداقلی بسته میشود. پس کو درآمد؟
او تأکیدمیکند: ما فروشگاه نیستیم که جنسمان روز به روز بالا برود و ضرر نکنیم. کار ما فرهنگی است و فیلم الان جوابگو نیست. شهرداری و سازمان امور مالیاتی بدون توجه به سرمایه و هزینه کرد من، کارشان را میکنند. ما سرمایهمان به صفر رسیده و درآمدی برای تأمین هزینهها نداریم.
عمده کمک در تولید، عمده ضرر در پخش
صنعت سینمای ما از نظر تولید فیلم خوب عمل میکند، اما تولید بدون مخاطب است. رودربایستی نداشته باشیم و بگوییم سالنهای ما خالی است. سینمادار خرج و دخلش یکی نیست حداقل به اذعان خودشان. به نظر میرسد عمده حمایت در بخش تولید است تا پخش. این همه فیلم در سال تولید میکنیم تا رنگ پرده را ببیند که شاید یک سومشان موفق به اکران بشوند. بقیه هم یا به آرشیو میروند یا نهایتا شبکه نمایش خانگی و تلویزیون. قوانین پخش هم کم از مشکل نیست. چطور؟ سالنی برحسب قرارداد مجبور است حداقل دو هفته پای اکران فیلمی بایستد حتی اگر هیچ نفروشد! ضرر برای فیلمسازی است که در تولید کمک بلاعوض گرفته یا پخشکننده یا سینمادار؟ مخاطب هم که گردنش از مو نازکتر!
امیدواری به آینده اکران؛ امسال یا نه؟
قرار است سینماداری که سالنهایش نسبتا جز در برخی ایام سال خالی است امسال را چگونه سپری کند. رضایی، مدیر سینما فلسطین تأکید میکند: فیلمهای جشنواره سال93 مخاطبپسند نبود، پس آینده ما هم مشخص است.
سعیدیپور، مدیر پردیس آزادی نیز میگوید: جز اینکه فیلمهای در حال ساخت و آثار خوب جشنواره قبل، با هم جمع شوند. حتی اگر 8 فیلم بفروش باشد گیشه ما تأمین است.
اشرفی، رئیس انجمن سینماداران هم عنوان میکند: سال 93 خوب بود و گلایه نکردیم، اما امسال ریزش مخاطب داشتهایم. وضع بقیه فیلمها هم که واقعا معلوم نیست.
ته خط
درست که بیکیفیتی تولیدات سرمنشأ همه محدودیتهای سینمای ماست، ولی ظاهر هم - که سالن سینماست - اگر درست نباشد، مخاطب از همان اول پس میزند. اکثریت روی مخاطب زوم میکنند که چرا نیست؟ چون کار قابل اعتنایی نساخته و میزبان خوبی نبودهاید که رغبت سینما رفتن داشته باشد. مشکل همین است که فیلمساز کار خوب نمیسازد، سینمادار فیلم خوب ندارد، فیلم خوب نباشد مخاطب نیست و مخاطب نباشد سقف سینما هم بنا نیست!
محسن غلامی/جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد