در خبرها آمده بود که سازمان ملل آماده کمک به کشورهای خاورمیانه برای حل مشکل ریزگردها است و محققان این سازمان نسخههایی برای حل مشکل ریزگردها پیچیدهاند. برای پرس و جوی بیشتر در بعدازظهر یک روز بهاری به دفتر سازمان ملل متحد در ایران رفتیم تا با هماهنگکننده مقیم این سازمان گفتوگو کنیم؛ سازمانی با فضایی آرام با کارمندانی از ملیتهای مختلف و عمدتا ایرانی. با نگاهی به در و دیوار هم میشد فهمید کارهای متنوعی در این سازمان در حال انجام است. بر خلاف آنچه تصور میکردیم اتاق کار لوئیس بهعنوان نماینده سازمان ملل متحد در ایران اتاقی به نسبت کوچک و کاملا معمولی بود. آنچه در این اتاق جلب توجه میکرد، مدالها و تقدیرنامههای پرشماری بود که در قفسهای در کنار اتاق خودنمایی میکرد. لوئیس که اهل جزایر کارائیب در باربادوکس است در نتیجه سالها کار در کشورهای خاورمیانه و پس از به پایان رساندن موفقیتآمیز طرحهایش در قالب برنامههای سازمان ملل متحد از طرف نهادها و سازمانها در کشورهای مختلف تجلیل شده بود. گری لوئیس امیدوار است رویاهایش برای حل مشکل ریزگردها در ایران، پیش از به پایان رسیدن دوران مأموریتش در کشور ما رنگ واقعیت به خود بگیرد. او میگوید سازمان متبوعش آماده است هر نوع کمکی که بتواند به کشورهای خاورمیانه بکند؛ البته به شرطی که مسئولان در این کشورها باور کنند مشکل ریزگردها یک مشکل جدی است و بخواهند از نقش سازمان ملل متحد در حل این مشکلات بهره بگیرند. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگوی یک ساعته با گری لوئیس است.
مردم معمولا سازمان ملل متحد را با موضعگیریها و اقداماتی در مسائل سیاسی و فرهنگی میشناسند. اینکه سازمان ملل متحد در مسائل محیطزیستی هم مداخله کند شاید برای خیلیها موضوع نسبتا جدیدی باشد. اصولا زمینههای فعالیت سازمان ملل متحد در چه حوزههایی است و چه پیشینهای دارد؟
خب این سوال بزرگی است! سازمان ملل متحد در بسیاری از کشورها و از جمله ایران اقدمات متنوعی انجام داده است که عمدتا میتوان آنها را در 6 دسته طبقه بندی کرد. اولین مورد تلاش برای کاهش فقر است. حیطه دوم فعالیتهای ما در بخش سلامت است که در حال حاضر بزرگترین بخش فعالیتهای سازمان ملل متحد در ایران را تشکیل داده و کارهای زیادی در این بخش در حال انجام است. تا به حال تمرکز ما روی بیماریهای واگیردار مثل مالاریا و سل و ایدز بود ولی بتازگی فعالیتهایی را در مبارزه و کنترل سرطان نیز آغاز کردهایم. سومین بخش کار ما مربوط به فعالیت های بشردوستانه و پناهندگان است. بخش های بعدی مربوط به توسعه پایدار زیست محیطی، کاهش و کنترل مواد مخدر و در پایان مدیریت بلایای طبیعی است.
نقش سازمان ملل متحد در کنترل ریزگردها بیشتر به مشورت و ارائه راهکار به دولت ها محدود می شود، یا در عمل هم قرار است سازمان ملل متحد فعالانه اقدامات جدی انجام بدهد و برای بهبود این وضع هزینه کند؟
قبل از اینکه لازم باشد ما کاری انجام دهیم اول باید مشکل را بشناسیم تا ببینیم چه کاری برای حل مشکل از ما ساخته است. درخصوص پدیده ریزگردها کشورهای زیادی در همسایگی ما هستند که همه آنها باید به این نتیجه برسند که مشکلی وجود دارد و پس از پذیرش مشکل است که اقدامات خود را برای حل آن آغاز میکنیم. در حقیقت تمام این کشورها باید برای حل این مساله مشارکت کنند. در حال حاضر ما باید تلاش کنیم بین کشورهایی که عامل بهوجود آمدن ریزگردها هستند و کشورهایی که دریافتکننده این ریزگردها هستند، به توافقی برسیم تا راهحلهای لازم برای حل مشکل را اجرایی کنیم. تنها در چنین شرایطی است که میتوانیم از لحاظ فنی پروژههایی را اجرا کنیم تا مساله ریزگردها به حالت قابل کنترل درآید و مدیریت شود. در این حال، هم در مرحله مشورت و هم در مرحله اجرایی، هر کمکی که از طرف کشورها از سازمان ملل متحد خواسته شود آن کمکها را در اختیار کشور، دولت و مردمی که در آن مناطق زندگی میکنند خواهیم گذاشت.
در مورد اینکه ریزگردها از کجا آمدهاند سناریوهای مختلفی مطرح میشود. با توجه به مطالعاتی که کارشناسان سازمان ملل متحد انجام دادهاند، ریشه ریزگردها در منطقه خاورمیانه کجاست؟
منشا بیشتر ریزگردها به کشورهای غربی و جنوب غربی ایران که در حاشیه خلیج فارس هستند باز میگردد که البته از نظر آماری بیشترین حجم غبار و ریزگردها از سوی عراق وارد ایران میشود.
چه اتفاقی در دهه اخیر افتاده است که حجم ریزگردها در منطقه خاورمیانه و بویژه ایران زیاد شده و حالا حتی میبینیم پای ریزگردها به تهران نیز رسیده است؟
در زمان کنونی علت اصلی بیشتر شدن ریزگردها کمبود آب است. 2 رود دجله و فرات در عراق که نقش مهمی در حاصلخیزی زمینهای اطراف داشتهاند و عامل اصلی بازدارنده برای ورود ریزگردها به ایران میتوانستند باشند اکنون کم آب شدهاند و از اینروست که وخامت این پدیده در دهه گذشته با کاهش آب این دو رود بزرگ ابعاد جدیتری به خود گرفته است. در دوره حکومت صدام حسین در عراق افزایش شهرنشینی در آن دوران موجب شد برای خاک در این کشور وضع ناپایداری ایجاد شود. در واقع زمینهای کشاورزی در آن زمان وجود داشته که به علت رسیدگی نکردن دچار خشکسالی و کم آبی شده، به همین دلیل بدون استفاده رها شدند و به این ترتیب کانونهای خطری که الان در سرزمین عراق به لحاظ زیستمحیطی تشکیل شده و محل تولید ریزگردهاست، همان زمینهای کشاورزی است که متروک ماندهاند. وقتی که در منطقهای رطوبت کافی وجود نداشته باشد، آن منطقه دچار تغییر اقلیم درونی میشود و این باعث میشود ذرات خاک پیوستگی زیادی با یکدیگر نداشته باشند و همین سبب میشود با وزش یک باد یا حتی نسیمی ملایم غبار و خاک در منطقه جابهجا شود و معضل ریزگردها برای آن منطقه و دیگر نواحی اطراف بهوجود آید. این موضوع از طریق تصاویر ماهوارهای بوضوح قابل مشاهده و پیگیری است.
اینها البته در مورد عراق است. در سفری که شما اخیرا به استان خوزستان داشتید، در گفتوگو با رسانهها اشاره کردید که ضعف مدیریت منابع طبیعی در ایران موجب شده تا بحران ریزگردها در ایران وخیمتر شود. برای مثال شنیدن خشک شدن هورالعظیم در سالهای اخیر بر شدیدتر شدن مساله ریزگردها در ایران اثر گذاشته است. لطفا کمی بیشتر توضیح دهید که منظور دقیقتان از سوءمدیریت منابع طبیعی در ایران چه بوده است؟
شاید بشود گفت فقط 10 درصد منشأ ریزگردهای فعلی در ایران ریشهاش مشکلات زیست محیطی داخل خاک ایران باشد و بقیه عمدتا ریشه خارجی دارد. در واقع کمتر از 10 کانون خطر در خاک ایران وجود دارد که بتواند بر معضل ریزگردها دامن بزند. اما همانطور که اشاره کردم مشکل کمبود آب بر این پدیده بیشتر دامن میزند و اینکه باید توجه داشته باشیم از زمینهای کشاورزی در داخل ایران چطور استفاده میشود. دومین مورد این است که باید ببینیم چطور حقابه زمینها به آنها میرسد و در حقیقت شبکه توزیع آب چقدر کارا عمل میکند تا شرایط خشکسالی برای زمینها بهوجود نیاید.
در این بین فرآیند گرمایش جهانی و تغییر اقلیم چطور بر مشکل ریزگردها دامن میزند؟
گرمایش زمین و تغییر اقلیم کل این فرآیند را تسریع میکند. اما قطعا تنها علت نیست؛ زیرا وقتی زمین گرم میشود و تغییر اقلیم رخ میدهد و کم آبی بروز میکند، همه جا خشکتر میشود و به این ترتیب باد میتواند به آسانی ذرات ریز را حرکت دهد تا خاک و غبار مهمان آسمان شهرهای ما شود. اما مهمترین مساله این است که ما از منابع طبیعیمان مانند آب چگونه استفاده میکنیم و چطور آن را مدیریت میکنیم.
اتفاقا در نشست اخیر شورای جهانی آب که در کرهجنوبی برگزار شده بود و وزیر نیرو از ایران در آن شرکت کرده بود، بر تغییر نگاه کلان در منابع طبیعی و مدیریت به هم پیوسته منابع آب به عنوان راهکاری برای مدیریت آب و مقابله با بحران کمآبی در خاورمیانه تأکید کرده بود. براساس مشاهدات کارشناسان سازمان ملل، آیا این نوع مدیریت اکنون در خاورمیانه امکان پذیر است، یا دستکم در ایران اجرا میشود؟
با آقای وزیر کاملا موافقم. ما در ایران دقیقا به چنین مدیریتی در مورد منابع آب نیاز داریم و باید به آن بیشتر توجه کنیم و گامهای عملی برداریم. عوامل متعددی در مدیریت منابع آب وجود دارد و وقتی کمآبی و بحران آب بهوجود میآید، مدیریت پیچیدهای برای کنترل شرایط نیاز است اعمال شود که مسلما در حد اختیارات یک سازمان نیست. از اینرو باید در مقیاس گسترده به فکر مدیریت منابع آب در سطوح مختلف باشیم. در این زمینه هر کاری از سازمان ملل متحد ساخته باشد در صورت درخواست، از دولت حمایت خواهد کرد.
سازمان ملل متحد همیشه تأکید میکند که برای مقابله با شرایط بحرانی و بویژه مقابله با ریزگردها آماده کمک کردن به دولت است؛ سوال من این است که دقیقا سازمان ملل متحد چه کاری میخواهد کند و منظور از این کمکها بهطور مشخص چیست؟
در حال حاضر نمیتوانیم جزئیاتی از طرح را بازگو کنیم، زیرا نوع این همکاری کاملا جدید است و نیاز به گذشت زمان دارد. اما سازمان ملل متحد به طور کلی در 3 محور میتواند به دولت کمک کند: اول اینکه سازمان ملل متحد در زمینه هماهنگی بین کشورهای منطقه وارد عمل شود و از بُعد دیپلماتیک نوعی همگرایی برای پذیرش و حل مشکل میان دولتها بهوجود آورد تا به فکر پیدا کردن راهحل برای آن بیفتند. دوم اینکه در سطح کشورها عمل کرد و به دولتها به صورت مستقل کمک کنیم. برای مثال ببینیم در خوزستان چه اتفاقی در حال رخ دادن است تا از این طریق بتوانیم به مردم کمک کرده باشیم. در مرحله سوم بین کشورهایی که علاقهمند هستند برای حل این مشکل در خاورمیانه کمک کنند کنفرانسی برگزار کنیم تا بتوانند راهکارهای علمی و عملیاتی برای مقابله با مشکل ریزگردها را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
چندی پیش خانم دکتر ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از تأسیس صندوق منطقهای با همکاری سازمان ملل متحد برای مقابله با پدیده ریزگردها خبر داد؛ اما گفته شد کشورهای منطقه همکاری موثری نکردهاند، لطفا بفرمایید چرا همکاری نمیکنند و در چه زمینههایی همکاری نمیشود؟
خانم دکتر ابتکار بدرستی در حال تلاش هستند تا با به وجود آوردن نقطه اشتراکی بین کشورهای منطقه برای حل این مشکل گام بردارند. اما تاریخ نشان داده زمانی که کشورها از انجام کاری سودی عایدشان نمیشود، علاقه و تمایلشان برای همکاری در آن طرح کم میشود. اما وظیفه ما بهعنوان سازمان ملل متحد این است که تلاش کنیم همه کشورها را گرد هم جمع کرده و متقاعدشان کنیم که ممکن است این مشکل امروز گریبانگیر ایران شده باشد، اما فردا ممکن است همین مشکل دامن عراق و عربستان سعودی و کویت را هم بگیرد. مشکل دیگری هم وجود دارد. پیشتر اشاره کردم که عراق اصلیترین کشوری است که باعث شده تا بخش عمده این ریزگردها اکنون مهمان آسمان ایران باشد. این روزها هر کسی که اخبار را از تلویزیون و دیگر رسانهها دنبال کند میداند که عراق با مشکلات امنیتی و جولان داعش و گروههای تروریستی مواجه است و هر کسی هم که امروز وارد عراق میشود میبیند اتفاقاتی آنجا در حال رخ دادن است که شرایط آن کشور را بسیار ناپایدار کرده است. در عراق بین 70 تا 80 کانون خطر زیست محیطی وجود دارد که منشأ ریزگردها هستند. ما اکنون نیاز داریم این مناطق را از نزدیک بشناسیم و تحت نظر بگیریم تا مجموعهای از اقدامات اولیه را در آن مناطق آغاز کنیم تا روند گسترش روزافزون این پدیده متوقف شود و آن وقت است که میتوان گفت برای درمان این وضع چه کارهایی میتوان انجام داد. البته ما الان میدانیم آن کانونهای خطر در کجای سرزمین عراق واقع است؛ اما به علت همان مشکلات امنیتی اصولا نمیتوانیم کاری را از لحاظ عملیاتی در آن کشور آغاز کنیم. کارهایی مثل کاشتن درخت، مالچپاشی، مدیریت بهتر منابع آب و مدیریت موثرتر کشاورزی تا محصولاتی را بکاریم که به آب کمتری احتیاج داشته باشند و بهطور کلی مدیریت یکپارچهای بر محصولات کشاورزی اعمال شود تا آب کمتری به مصرف برسد. ماه راه حلها را میشناسیم، اما باید این امکان فراهم شود که بتوانیم وارد منطقه شویم تا یک سری کارها را به مرحله اجرا برسانیم.
اگر فرض کنیم از همین فردا داعش دیگر در عراق نباشد و همه چیز مهیای شروع اقداماتی برای مقابله و کنترل ریزگردها شود، فکر میکنید چقدر طول میکشد تا اوضاع بسامان شود و همه چیز به روزهای قبل از گسترش ریزگردها برگردد؟
واقعیت این است که نمیتوانم به این پرسش پاسخ دقیقی بدهم. ولی باید توجه داشته باشیم 10 سال طول کشیده تا کار به اینجا برسد و وضعیت ریزگردها به حالتی در بیاید تا به راهحلهای کنترل آن فکر کنیم. بنابراین دستکم باید مدت مشابه 10 سالهای را در نظر بگیریم تا در صورت شروع کارهای عملی برای کنترل ریزگردها شرایط به وضعیت پیش از گسترش آنها برگردد.
بر اساس ارزیابیهای محققان همکار با سازمان ملل متحد آیا از نظر علمی مشکل ریزگردها حل شدنی است، یا فعلا در مسیر تلاش کردن گام بر میداریم و امیدواریم حل شود؟
ما معتقدیم مشکل ریزگردها راهحل علمی دارد، اوضاع در صورت وجود اراده جدی در کشورهای تحت تاثیر قرار گرفته میتواند به روزهای قبل از گسترش یافتن ریزگردها بازگردد و از این رو باید به این فکر کنیم که راهکارها را برای حل مشکل هر چه زودتر عملیاتی کنیم.
در سالهای اخیر میبینیم که بحث محیطزیست در ایران از حالت لوکس خارج شده و برای مثال ما در روزنامه جامجم صفحه محیطزیست داریم که به انعکاس اخبار و مشکلات این حوزه میپردازد، اما نمیبینیم که در عمل اتفاق خاصی بیفتد. فکر میکنید مشکل در کجاست؟
ببینید، خب انسانها در حد خودشان محیطزیست را یاری نمیکنند. بهتر است به جای اینکه سیاستمداران و مسئولان را بهخاطر تصمیماتی که میگیرند سرزنش کنیم، به خودمان نگاه کنیم. بشر این روزها در کره زمین به آینده دوردست خودش نگاه نمیکند؛ فقط کمی جلوتر از خودش را میبیند و سعی میکند ببیند چه چیزی به خودش آسیب میرساند. بشر معاصر بیشتر فکرش مشغول فرستادن بچهها به مدرسه، بازپرداخت وامی که گرفته و اتفاقات دمدستی و شخصی خودش است و کمتر به آن آینده دوردست نگاه میکند که ممکن است بیتوجهی به اصول محیطزیست چه عواقب وخیمی در بلندمدت برایش داشته باشد. بنابراین بهتر است به جای سرزنش دیگران، بیشتر به مشکلات موجود فکر کنیم و ببینیم اگر قرار باشد از خودمان شروع کنیم، چه کارهایی برای حل مشکلات نیاز است که انجام دهیم. باید طرز فکرمان را تغییر دهیم و به این فکر باشیم که مشکلات پیش رویمان را حل کنیم.
در پایان آیا مایلید نکتهای را مطرح کنید که در ضمن گفتوگو درباره آن صحبت نکرده باشیم.
زمانی که از پدیده ریزگردها و توفانهای شن و ماسه صحبت میکنیم و اینکه میگوییم اینها از کشورهای غرب و جنوب غرب ایران وارد این سرزمین میشوند، باید نیمنگاهی هم به شرق ایران داشته باشیم. در آنجا نیز به خاطر نبود آب در رودخانه هیرمند و خشکی تالاب هامون به علت استفاده بیرویه آب در افغانستان و قسمت کوچکی در ایران، توفانهای شن و ماسه رخ میدهد. خیلی وقت است مردم در زاهدان و زابل، این توفانهای شن را تجربه میکنند. با وزش باد این ذرات گرد و غبار به طریق مشابهی از ایران وارد افغانستان میشود که دلیلش خشک شدن تالاب هامون است. از اینرو باید شرایط کشور همسایهمان را هم در نظر بگیریم و فکری به حال اوضاع شرق کشور هم کنیم.
نقش پررنگ مردم
وقتی به چالشهای زیستمحیطی فکر میکنم که این روزها سیاره ما را در بر گرفته است، آن وقت بیشتر مطمئن میشوم دست آخر این مردم هستند که میتوانند این مشکل را حل کنند. بیشک افزایش آگاهی مردم از معضلات زیستمحیطی امروز که بر زندگی یکایک آنها اثر گذاشته میتواند در کاهش اثرات مخرب آن موثر باشد.
ما با آموزش به بچهها به عنوان نسل بعد میتوانیم به آنها یاد بدهیم چطور جامعهای سرسبز بسازند، چطور از آب بهطور صحیح استفاده کنند، میتوانیم آنها را با بحث بازیافت آشنا کنیم، استفاده صحیح از منابع انرژی را به آنها آموزش دهیم و اگر همه این کارها را از سنین کودکی انجام دهیم، قطعا در تربیت شهروندانی متعهد به اصول محیط زیست گامی موثر برداشتهایم.
بنابراین من فکر میکنم آموزش کودکان از درون خانوادهها بسیار مهم است. صاحبان مشاغل، مهندسان و معمارها میتوانند کمک کنند که ما شهرهای سرسبزتر و دوستدار محیطزیست داشته باشیم تا به این ترتیب از انرژی استفاده بهتری ببریم. اگر همه این اتفاقات در کنار هم بتدریج رخ دهد، بسیاری از مشکلات زیست محیطی حل شدنی خواهد بود.
همچنین رهبران و سیاستمدارانی که برای آینده کشورها تصمیم میگیرند، میتوانند با اتخاذ سیاستهای زیست محیطی که در کوتاه مدت هزینه بردار است ولی در آینده هم محیط زیست را نجات میدهد و هم هزینه کمتری خواهد داشت، به سرسبز شدن یک کشور کمک کنند.
رسانههای اجتماعی هر روز نقششان پر رنگتر میشود و مردم میتوانند با مشارکت موثر و استفاده صحیح از قابلیت این شبکهها هم به پیدا کردن راه حلها کمک کنند و هم در مورد مشکلات زیست محیطی که دارند و ممکن است کمتر در رسانههای گروهی از آنها صحبت شده باشد، اطلاع رسانی بیشتری کنند.
کاظم کوکرم / دبیر گروه دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد