نخستین گالری ایران
سال 1328 آغاز تاریخ گالریها در ایران است. در آن سال محمود جوادیپور و چند نفر از دوستان هنرمند نوگرای او، نخستین گالری ایران را به نام آپادانا؛ کاشانه هنرهای تجسمی در خیابان انقلاب، نبش خیابان بهار تاسیس کردند تا محلی برای نمایش آثار هنری، معرفی هنرمندان و حضور هنردوستان باشد. تولد نخستین گالری ایران، محصول وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن روزگار بود. هنر نوگرا در کشور پا گرفته بود و هنرمندان دنیا دیده و آشنا به جریانهای هنری دنیا، آثار مدرنی با نگاه به فرهنگ و هنر و تاریخ بومی خود تولید میکردند. برای شناساندن این جریان هنری به مردم و آشنایی جامعه با آثار هنری به فضایی نیاز داشتند و آپادانا پاسخی به همان نیاز بود. آن روزها جوادیپور و دوستانش سودا و فکر فروش آثار هنری را در سر نداشتند و میخواستند آثار دیده شود. در واقع موضوع اقتصاد هنر در آن روزگار دغدغه موسسان گالری آپادانا نبود، اما امروز اقتصاد هنر و فروش آثار هنری محور اصلی فعالیت گالریهاست. عمر آپادانا کوتاه بود و بعد از یک سال و نیم تعطیل شد. گالریهای استتیک مارکو گریگوریان، کبود پرویز تناولی و گیلگمش هانیبال الخاص پس از آپادانا تاسیس شدند، اما آنها هم چندان پایدار نبودند. موسسان و مدیران این چند گالری، از هنرمندان تاثیرگذار بودند. گویی در آن روزگار هنرمندان علاوه بر تولید اثر، ناگزیر بودند خودشان فضایی هم برای نمایش آثار فراهم کنند و غیر از حرفه هنر، نقش و حرفه دیگری را هم به عهده بگیرند. آن زمان نقشها و تخصصها مثل امروز تفکیک نشده بود، اما امروز نسبت هنرمندان نام آشنایی که گالریها را اداره میکنند، در مقایسه با تعداد گالریها اندک و ناچیز است و افراد دیگری که لزوما هنرمند نیستند، اما با راه و رسم اقتصاد و خرید و فروش آثار هنری آشناترند، گالری تاسیس و اداره میکنند. اینها مصداقهایی از تغییرات و تحولات در گالریداری است که اقتصاد هنر را در آن اولویت داده است. برخلاف روزگاری که جوادیپور و دوستانش میخواستند گالری فضایی باشد که مردم آثار هنری مدرن را ببینند.
موفقترین گالری تاریخ کشور
گالریداری در ایران به مرور ثبات بیشتری پیدا کرد و گالریها هر چند معدود، اما سالها به نمایش آثار هنرمندان پرداختند. هنرمندان بسیاری از مسیر همین گالریها به جامعه معرفی شدند، اما هنوز اقتصاد هنر و فروش آثار هنری محور اصلی فعالیت گالریها نبود و گالری بیشتر محلی برای نمایش آثار بود. مهمترین نمونه این نوع گالریها، گالری سیحون بود که سال 1345 تاسیس شد و اکنون نزدیک به نیم قرن سابقه دارد و در معرفی هنرمندان و آثارشان نقش موثری داشت.
پررنگ شدن اقتصاد هنر
تا حدود یک دهه قبل که هنوز فروش آثار هنری رونق چندانی نداشت، قیمت آثار هنرمندان ایرانی رشد نکرده بود و اقتصاد هنر کمتر مورد توجه بود، گالریها در روند معمول و تاریخی بر نقش خود در معرفی هنرمندان و آثارشان و آشنایی بیشتر مردم با هنر و ارتباط هنر و جامعه تاکید میکردند و فروش آثار هنری در بعضی گالریها بندرت دنبال میشد؛ اما تحولات یکی دو دهه اخیر جایگاه ویژهای برای اقتصاد هنر ایجاد کرد و تاثیر زیادی بر جای گذاشت. آثار هنرمندان ایرانی در حراجهای بینالمللی عرضه شد و با قیمتهای بالا به فروش رسید، حراجها و نمایشگاههای فروش آثار هنری شکل گرفت و سرمایهگذاران عرصه هنر را جای مناسبی برای سرمایهگذاری و کسب سود دیدند. در این دوره، متقاضیان تاسیس گالری هم افزایش یافته و نسل جدیدی از گالریها وارد عرصه شدهاند که تمرکزشان بر اقتصاد هنر و خرید و فروش است. گروهی از گالریهایی که از قبل فعالیت داشتند و نمایش آثار هنری دغدغهشان بود با درک شرایط و مقتضیات سعی کردند از قافله عقب نمانند و به خرید و فروش آثار روی آورند و وارد رقابت با دیگران شوند و گروه دیگر منفعل به راه خود ادامه دادند که یا حضورشان کمرنگ شد یا از میدان هنر خارج شدند. تحولی که در گالریداری در ایران امروز میبینیم نتیجه ضرورتهایی است که شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده که البته بیارتباط با شرایط بینالمللی و جهانی نیست.
رغبت شدید سرمایهداران که مانند موسسان و مدیران نخستین گالریهای ایران لزوما هنرمند یا اهل هنر نیستند، افزایش قابل توجه تعداد گالریها در تهران در چند سال اخیر و رویکردهای نو با محوریت فروش آثار هنری و اقتصاد هنر، فضای متفاوتی در گالریها ایجاد کرده است. گرچه نظرات مخالف و موافقی درباره افزایش تعداد گالریها میان مدیران آنها وجود دارد؛ اما رشد این فضاها، نمایش آثار هنرمندان بیشتری را ممکن میسازد و از سوی دیگر فضای رقابت را فراهم میآورد تا اقتصاد هنر در فضای رقابتی حرکت کند.
تفاوت گالریهای پایتخت و دیگر استانها
اکنون در تهران، 191 گالری مجوز دارند و نمایشگاه برگزار میکنند که بیش از 90 درصد گالریها متعلق به بخش خصوصی است و براساس آمار در سال گذشته 20 گالری به تعداد گالریهای تهران افزوده شده است؛ در حالی که بنا بر اعلام دفتر تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حال حاضر بیش از 40 متقاضی مجوز تاسیس گالری درخواست کردهاند که مراحل اداری آن در حال انجام است.
در استانها شرایط با تهران متفاوت است. از میان 185 گالری در استانها و شهرستانها هنوز بیشتر گالریها به نهادهای دولتی یا عمومی وابسته هستند و گالریهای خصوصی نیز هنوز نتوانستهاند نقش جدی در حوزه اقتصاد هنر داشته باشند. هرچند در این سالها گالریهایی در استانها تاسیس شدهاند که سعی دارند در خرید و فروش آثار نقش ایفا کنند. واقعیت آن است که جریان گالریداری با رویکرد اقتصادی که در سالهای اخیر در تهران فعال است هنوز در شهرستانها جای خود را باز نکرده و سهم گالریهای استانی در خرید و فروش آثار ناچیز است. در این میان استانهای فارس، خراسان رضوی، اصفهان و مازندران بیشتر از دیگر استانها گالریدارند و هنوز استانهایی هستند که گالری ندارند و هنرمندان ساکن آنجا فضایی برای نمایش آثارشان نمییابند.
جستجوی هدف فرهنگی در جشنواره ها
مجید ملانوروزی، مدیرکل هنرهای تجسمی که از موافقان افزایش تعداد گالریهاست و آن را ضرورت میداند معتقد است با توجه به تعداد فراوان هنرمندان کشور هنوز به نسبت کافی برای نمایش آثار هنرمندان گالری نداریم. او میگوید: باید از افرادی که شرایط قانونی برای تاسیس گالریدارند و دوست دارند در این عرصه حضور داشته باشند، استقبال کرد. به گفته او در یک فضای رقابتی، گالریهایی که میتوانند ارتباط موثری با هنرمندان و مخاطبان برقرار کنند و در فروش آثار و اقتصاد هنر موثر باشند، پابرجا میمانند و در غیر این صورت از عرصه کنار میروند. ملانوروزی اعتقاد دارد نگاه و هدف فرهنگی در هنر را باید در دوسالانهها و جشنوارهها برنامهریزی کرد و گالریها بر نقش اقتصادی و فروش آثار هنری متمرکز شوند؛ چراکه در گالری اقتصاد است که اهمیت و اولویت دارد.
چند دهه قبل هنرمندانی که گالری تاسیس کردند میخواستند نقش فرهنگی ایفا کنند. دغدغه آنها فروش آثار نبود. بلکه با نمایش آثار، ارتقای فرهنگی جامعه را دنبال میکردند؛ اما امروز، هم مسئولان هنری و هم فعالان تجسمی به نقش اقتصادی گالریها اهمیت میدهند. با این نگاه، دیگر ضرورت ندارد نمایشگاههایی را که در گالریها برگزار میشود، حتما تعداد زیادی از مردم ببینند و با دیدن آنها سواد بصری و نگاه فرهنگیشان ارتقا پیدا کند. در این دیدگاه آنچه مهم است، این که گالری تا چه اندازه میتواند تعداد خریداران را جلب و به خرید آثار ترغیب کند. وضعیت گالریها در حال حاضر نتیجه شرایط و مقتضیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهان و جامعه است؛ وضعیتی که دیگر گالری را فاقد رسالت فرهنگی میداند و نقش اقتصادی را به گالری سپرده است. نقشی که گالریها، امروز نه فقط در کشور، بلکه خارج از کشور و حراجهای بینالمللی دنبال میکنند و بخش مهم و عمده اقتصاد هنر ما توسط گالریها رقم میخورد، اما این ابهام هم وجود دارد که گردش اقتصادی هنرهای تجسمی و خرید و فروش آثار هنری در سال چقدر است و برای رفع این ابهام هم گالریها میتوانند روشن و شفاف به طور مستمر، آمار و اطلاعات فروش خود را اعلام کنند. در کنار گالریها که رویکرد اقتصادی، محور اصلی کارشان است بخشهای هنری دولتی و دوسالانهها و جشنوارهها میتوانند نقش فرهنگی را در هنرهای تجسمی بازی کنند تا رویکرد فرهنگی و اقتصادی در هنرهای تجسمی با هم پیش برود.
مجید فروغی/ جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد