تا در دست میآید هزار دلیل برای استفاده از آن پیدا میشود و بعد از اولین استفاده دیگر وحشت استفاده از آن از بین میرود. استفاده از سلاح سرد یا گرم، روشی نهچندان عادی و مرسوم بین خلافکاران است. اغلب در گفتار عامیانه کلمه مسلحانه به دنبال کلمه سرقت میآید ولی باید در نظر داشت که همیشه هم انگیزه به دست گرفتن سلاح سرقت نیست و میتواند انگیزههای مختلفی داشته باشد. یکی دیگر از دلایل اقدامات مسلحانه، دفاع از خود است. افراد زمانی که خود را در معرض خطر میبینند اقدامات غیرمعقولانهای انجام میدهند و در شرایطی حتی برای دستگیر یا کشته نشدن اقدام به قتل میکنند. برخی دیگر هم در سنین پایین با نحوه کار سلاح آشنا نیستند و فقط برای ترساندن مردم از آن استفاده میکنند ولی در شرایطی گرفتار و مجبور به استفاده از آن میشوند و فاجعه میآفرینند. ولی در این بین افرادی هم هستند که برای رسیدن به مقصود خود هر اقدامی را انجام میدهند، حتی صدمه رساندن یا قتل دیگران برایشان آسان است و فقط میخواهند به هدف خود برسند. قانونگذار برای افرادی که در جرایم خود بخصوص سرقت دست به سلاح میبرند مجازات سنگینی را در نظر گرفته که در گفتوگو با حجت کیوان هاشمی، قاضی دادگستری و جرمشناس به بررسی ریشههای جرایم مسلحانه و مجازات آن پرداختهایم.
جرایم در قانون چه تفاوتی با هم دارد؟
در قانون مجازات اسلامی جرایم به دو دسته تقسیم میشود. این دو دسته شامل جرایم علیه اموال و جرایم علیه اشخاص میشود.
در جرایم علیه اموال، سارق با هدف به دست آوردن سود یا مالی به مال یا جان مردم لطمه وارد میکند ولی در مقابل در جرایم علیه اشخاص، هدف مجرم فقط لطمه زدن به جان فرد مقابل خود است. بهطور مثال اگر یک مجرم خودروی فردی را آتش بزند جرمش در دسته جرایم مالی قرار نمیگیرد زیرا با هدف به دست آوردن مال این کار را انجام نداده و آتش زدن خودرو فقط از روی خصومت شخصی بوده است در صورتی که در جرایمی که علیه مال است قصد مجرم برداشت مالی برای خود است. یک مجرم هر چقدر درباره سرقت حرفهایتر باشد، تضمین رسیدن به نتیجه مجرمانه برای او بیشتر است و از هر راهی میرود تا به هدف خود برسد و در این راه از وسایل و نقشههای مختلفی استفاده میکند که انواع سلاح سرد و گرم هم میتواند یکی از همان وسایل باشد.
مجازات انواع سرقت از نظر قانون چه تفاوتی با هم دارد؟
از نگاه قانونی سرقت انواع مختلفی دارد و مجازاتهایی هم برای آنها تعیین شده است که در سطوح مختلفی قرار دارد. انواع سرقت از نظر قانون را از شدید به ضعیف میتوان به دو دسته سرقت حدی و سرقت تعزیری تقسیمبندی کرد.
سرقت زمانی سرقت حدی شناخته میشود که مشمول شرایط تعیین شده باشد. بهطور مثال یکی از شرایط سرقت حدی آن است که سارق راهزن باشد و علاوه بر سرقت، هدف بر هم زدن امنیت جامعه را داشته باشد.
در سرقتهای تعزیری که در سطحی پایینتر از سرقت حدی است شرایط به صورت دیگری است. در هر حال همین که سرقت فاقد جامع شرایط حد باشد، سرقت تعزیری است و سارق طبق مقررات قانون قابل مجازات است، سرقت تعزیری نیز به دو قسم است؛ سرقت تعزیزی ساده و سرقت تعزیری مشدد. اکثر سرقتها چه مسلحانه و چه غیرمسلحانه از این دست سرقتها است.
در حال حاضر سرقتهای مسلحانه چند درصد سرقتها را تشکیل میدهد؟
غالب سرقتهایی که در جامعه رخ میدهد سرقتهای مسلحانه نیست. سرقتهایی مثل جیببری و سرقت بدون سلاحهای سرد و گرم بسیار بیشتر از سرقت مسلحانه رخ میدهد، ولی سرقتهای مسلحانه به علت اهمیتی که برای مردم دارد بازتاب بیشتری در جامعه پیدا میکند و افراد جامعه هم بیشتر آنها را پیگیری میکنند. به همین دلیل ما فکر میکنیم اکثر سرقتها مسلحانه است در صورتی که سرقتها غیرمسلحانه بسیار بیشتر است و به علت عادی بودن برای مردم اهمیت پیگیری ندارد.
منظور از جرایم مسلحانه، ارتکاب جرایم با سلاح گرم است؟
نیازی نیست که سلاح گرم باشد، اگر سارق از چاقو هم استفاده کند باز هم سرقت مسلحانه به حساب میآید. ما بر طبق عادات فکری و زمینه قبلی که از سلاح در ذهنمان داریم هر زمان که دیگران میگویند سرقت مسلحانه، یاد کلت و تفنگ میافتیم در صورتی که سرقت با استفاده از یک چاقوی ساده هم سرقت مسلحانه است.
برای استفاده از این سلاحهای سرد و گرم به خودی خود مجازاتهای مختلفی در نظر گرفته شده است و حمل و نگهداری و توزیع سلاح هم به نسبت مجازاتهای سنگینی دارد.
عوامل گرایش افراد به سرقت مسلحانه چیست؟
در یک جامعه جرایم علیه اموال به طور یقین نسبت مستقیمی با وضعیت اقتصادی آن جامعه دارد. هر چه ناکامیها و فقر اقتصادی در جامعه بیشتر باشد به همان نسبت سرقت در جامعه هم بیشتر میشود.
در یک جامعه فقیر آخرین گزینه مردم برای رسیدن به حداقلها دست زدن به خلاف است که در اکثر موارد نوع خلاف، سرقت است. نوع سرقت در گروههای اجتماعی مختلف و بسته به نیازهای افراد متفاوت است. بهطور مثال یک معتاد فقیر نمیتواند از یک بانک سرقت مسلحانه کند.
هیچ سارق مسلحی هم از ابتدا سرقت مسلحانه انجام نمیداده است. مجرمان سرقت مسلحانه در ابتدا چند فقره سرقت ساده در پرونده خود داشتهاند و بعد از مدتی که در کار خود تبحر پیدا کردند، به سرقت مسلحانه دست زدند.
ارتکاب سرقت مسلحانه عوامل مختلفی دارد که بزرگترین عامل آن را میتوان همان احتیاج مالی دانست. عضویت در یک باند بزرگ موادمخدر و خصومتهای شخصی را هم میتوان از عوامل دیگر دست به سلاح شدن افراد دانست.
برخی از سارقان هم زمانی که برای سرقتهای ساده به زندان میافتند با سارقان حرفهایتر ارتباط برقرار میکنند و روشهای مختلف سرقت از جمله سرقت مسلحانه را از آنها یاد میگیرند. اگر آن ارتباط اولیه با سارقان دیگر صورت نمیگرفت شاید آنها هم دست به سرقت مسلحانه نمیزدند.
در قتل هم مجازات تشدیدی برای افرادی که مرتکب قتلهای مسلحانه میشوند، در نظر گرفته میشود؟
در بحث قتل موضوع قصاص مطرح است و قتل به هر شیوهای انجام شود، در صورتی که شرایط قتل عمد را داشته باشد قاتل قصاص میشود. اما افرادی که مرتکب قتلهای مسلحانه میشوند با دیگر موارد اتهامی مانند حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز روبهرو میشوند. اما همانطور که اشاره شد، در مجازات خود قتل تاثیری ندارد.
دلیل گرایش جوانان به سلاح چیست؟
متاسفانه برخی جوانان همراه داشتن اسلحه یا چاقو را دلیلی برای افزایش قدرت و اعتماد به نفس میدانند در حالی که آنها در زمان استفاده از آن هیجانی عمل میکنند و زمانی که خود را در خطر میبینند از آن استفاده میکنند و مرتکب قتل یا نقص عضو میشوند.
دزدانی که محارب میشوند
شاید تاکنون اصطلاح محاربه را برای برخی دزدان مسلح شنیده باشید؛ عنوانی مجرمانه که برای آن مجازاتی سخت در نظر گرفته شده است. دزدان که با شلیکهای خود در محلهای سرقت و ایجاد وحشت در جامعه به هدف خود میرسند، اغلب با این اتهام روبهرو میشوند که به پرونده آنها در دادگاه انقلاب رسیدگی میشود. در تعریف محاربه باید گفت براساس ماده 279 از قانون مجازات اسلامی، محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال و ناموس مردم یا ارعاب آنها به نحوی که باعث ناامنی در محیط شود. هرگاه فردی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد ولی بر اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمیشود.
براساس ماده 282 قانون مجازات اسلامی حد محاربه الف: اعدام، ب: صلب، پ: قطع دست راست و پای چپ و ث: نفی بلده است. ماده 283 از همین قانون انتخاب هر کدام از این مجازاتها را بهعهده قاضی صادرکننده رای گذاشته است.
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد