سهم سیاست از مجموعه‌های تلویزیونی

فریدون جیرانی این روزها سخت مشغول کار است تا سریال «تعبیر وارونه یک رویا» را به پخش شبکه یک برساند.این سریال که با موضوع ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و جاسوسی درباره تاسیسات هسته‌ای ساخته می‌شود یکی از معدود آثار نمایشی است که می‌توان آن را در ردیف سریال‌های سیاسی قرار داد؛ موضوعی که تاکنون در آثار نمایشی تلویزیون کمتر به آن توجه شده است.
کد خبر: ۸۱۵۷۶۶
سهم سیاست از مجموعه‌های تلویزیونی

کنکاش در فهرست سریال‌های تلویزیونی‌ای که در سال‌های اخیر روی آنتن رفته و به مسائل روز سیاسی پرداخته باشد، شاید جستجوگر را به آثاری کمتر از تعداد انگشتان دو دست برساند؛ سراب، راستش را بگو، پازل، خواب بلند ، ارمغان تاریکی، پروانه و با کمی اغماض، چک برگشتی و ماتادور.همه مجموعه‌های نمایشی تلویزیون است که بر مبنا یا با نگاهی به مسائل سیاسی روز ساخته شده‌ است تقریبا به همین چند اسم خلاصه می‌شود.

حلقه مفقوده

در حالی که در جهان امروز سیاست و مسائل مرتبط به آن حرف اول و آخر را در بسیاری از مناسبات داخلی و فرامرزی کشورها می‌زند و آثار نمایشی متعددی، چه سینمایی و چه تلویزیونی، بر مدار و اساس آن شکل و جان می‌گیرد اما کمتر نشانه و ردی از این سیاست می‌توان در سریال‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی خودمان گرفت.نگاهی هر چند گذرا و کوتاه به روند سریال‌سازی در دهه‌های اخیر موید این نکته است که بسیاری از مسائل و مقولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستمایه ساخت آثار نمایشی تلویزیون قرار گرفته، سیاست اما حلقه مفقوده این ترکیب است و در سریال‌ها و مجموعه‌هایی که تا امروز از رسانه ملی به نمایش درآمده است، کمتر سراغی می‌توان از آن گرفت.

البته همه آنچه گفته شد مربوط به مسائل سیاسی روز است و تاریخ گذشتگان و حتی معاصر را باید از این اشکال قلم گرفت که بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی تلویزیون بر اساس یا با نگاهی به رویدادها و اتفاقات سیاسی- تاریخی ساخته شده است.نمونه‌هایش هم سربداران، امیرکبیر، هزاردستان، تبریز در مه، میرزا کوچک خان، مدرس، در چشم باد، کلاه پهلوی و... از جمله آثار در دست تولید هم می‌توان به سریال معمای شاه اشاره کرد که به یک گستره نسبتا بلند تاریخی، به تخت نشستن تا افول محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران می‌پردازد.

هجمه‌ها مانع ورود است

کارگردان سریال در حال ساخت معمای شاه معتقد است هجمه‌ها و حواشی است که کارگردانان را از ورود به حوزه ساخت سریال‌های سیاسی بازمی‌دارد.

محمدرضا ورزی در این‌باره می‌گوید: خودم هم از این واهمه دارم که پس از نمایش سریال معمای شاه چه حرف و حدیث‌هایی که پشت سر من و بازیگران و عوامل گفته شود. با این حال به کاری که کرده‌ام اعتقاد دارم حتی اگر مورد شماتت واقع شوم. رسانه ملی هم وظیفه دارد از آثار این‌چنینی و کارگردانانشان حمایت و پشتیبانی لازم را صورت دهد.

حسن فتحی که سریال‌هایی مانند مدار صفر درجه و شب دهم را ساخته، چرا باید از تلویزیون کوچ کند و به شبکه نمایش خانگی روبیاورد.

ورزی در مورد لزوم سریال‌سازی درباره تاریخ معاصر و بخصوص دوران پهلوی‌ها تصریح می‌کند: در 37 سال گذشته چه تلویزیون و چه سینما آن‌طور که باید و شاید و به صورت عمیق به این دوران و بخصوص دوره سلطنت پهلوی دوم نپرداخته‌اند. اتفاقا این مهم در حال حاضر ضرورت بیشتری دارد. باید سطح بصیرت نسل چهارم انقلاب را بالا برد. آشنایی این نسل با انقلاب و دوران پیش از آن در حداقل میزان ممکن است.

رهبر معظم انقلاب چند سال پیش در بازدیدشان از سازمان صدا و سیما گلایه داشتند که درخصوص پهلوی دوم کم‌کاری شده است. این گلایه بجا و واردی است. فیلمسازان مختلف باید به این عرصه ورود کنند؛ چه در ساخت آثار نمایشی و چه مستند. این یک نیاز است که در شرایط فعلی بیشتر احساس می‌شود. رسانه‌های بیگانه با پخش مستنداتی به تحریف تاریخ می‌پردازند و باید با آنها مقابله کرد. مثلا در مستند رضاشاه که از یکی از شبکه‌های معاند نظام پخش شد، دلیل زخم صورت او را حضورش در جنگ اعلام کردند، در حالی که رضاشاه اصولا در هیچ جنگی حاضر نبوده و زخمش هم در اثر درگیری در جریان یک بازی قمار بوده است. باید واقع‌بینانه و بر اساس اسناد موجود معتبر به تاریخ پرداخت و واقعیات را گفت.

نباید از بداخلاقی سیاسی واهمه داشت

چرا عوامل سریال‌سازی در رسانه ملی از فیلمنامه‌نویس، کارگردان و تهیه‌کننده کمتر سراغ عالم سیاست رفته و به نوعی از آن غافل مانده‌اند؟ این کم‌کاری به بی رغبتی خودشان بازمی‌گردد و این که سیاست را دارای جذابیت‌های دراماتیک و داستان‌پردازانه نمی‌دانند یا معذوریت‌ها و تنگناهایی را در پیش روی خود می‌بینند و از بیم حواشی و حرف و حدیث‌های احتمالی زمان پخش است که ترجیح می‌دهند سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندند و سراغ سوژه‌ها و موضوعات بی‌حاشیه و کم دردسرتر بروند؟

به نظر مصطفی رستگاری فیلمنامه‌نویس، نپرداختن به موضوعات سیاسی به هراس و واهمه حاکم بر مدیران حوزه‌های مختلف فرهنگی بازمی‌گردد و این‌که هر چیز باید صددرصد تعیین شده و ذیل گفتمان رسمی باشد تا قابلیت پرداخت، طرح و پخش از رسانه‌های عمومی را پیدا کند.رستگاری با تاکید بر این‌که در حوزه سیاست هم آسیب و بداخلاقی وجود دارد، می‌گوید: این معضلات هم جزو واقعیت‌های سیاسی داخلی و خارجی است و نباید از پرداخت به آنها واهمه داشت.البته ممکن است یک مدیر فرهنگی بر این باور باشد که تا راه‌حلی برای یک موضوع سیاسی پیدا نشده بهتر است از طرح آن خودداری شود.این ترس و واهمه مسئولان شاید قابل درک باشد اما برای مخاطب چندان مقبول و منطقی به نظر نمی‌رسد.باید در بزنگاه و زمان مناسب خودش به یک‌سری از مسائل وارد شد و به آنها پرداخت وگرنه از زمانش می‌گذرد و حتی ممکن است از مطالبه در سطح عمومی جامعه به یک سرخوردگی و عقده تبدیل شود.

یک زنگ خطر جدی

طرح و پرداخت یک‌سری از مسائل سیاسی شاید مناقشه‌برانگیز باشد، اما این فقط شامل10درصد از موضوعات می‌شود و 90درصد باقیمانده بدون اشکال است.همه می‌دانند در فضای سیاسی کشور بداخلاقی‌ها، بی‌انصافی‌ها و بی‌عدالتی‌هایی وجود دارد.این یک زنگ خطر جدی است که همین معدود پیشخوان‌های فرهنگی موجود در کشور کالایی ندارند که به درد مردم بخورد و پاسخگوی برخی شبهاتشان باشد.به سخره گرفتن گفتمان رسمی، این روزها در میان مردم طرفدار دارد و این یک تهدید و خطر جدی است.این گفتمان از واقعیت‌ها و مسائل روزمره زندگی مردم فاصله گرفته و فقط دوست دارد با همه چیزی شوخی کند.

رستگاری درباره مصائب و مشکلات فیلمنامه‌های سیاسی توضیح می‌دهد: نوشتن فیلمنامه سیاسی بسیار مشکل است.سیاست از جنس طبیعت نیست که با تصویر بتوان درباره آن حرف زد؛ از جنس درام هم نیست که در آن کنش مشاهده شود.سیاست از جنس اندیشه و کلمه است و به همین دلیل پرداخت داستانی به آن کار مشکلی به نظر می‌رسد.در عین حال به دلیل دردسرساز بودنش، کمتر فیلمنامه‌نویس و کارگردانی تمایل دارد به این حوزه ورود کند.دلیل این‌که تعداد چنین سریال‌هایی به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد هم همین حواشی و تبعات احتمالی بعدی است.سیاست تعریف خودش را دارد و علوم سیاسی با نگاهی آسیب‌شناسانه به تصویر و هویت انسان معاصر می‌پردازد.

تسلط کارگردان، شرط اولیه و اصلی

ارمغان تاریکی یک مجموعه تلویزیونی است که سال 1389 به مناسبت دهه فجر از شبکه سه سیما پخش شد. سریال پروانه نیز در سال 1392 روی آنتن رفت.هر دو سریال هم با نگاهی به تاریخ و حوادث چند دهه اخیر و گروه‌های سیاسی فعال در این مقطع ساخته شده و نویسنده و سازنده هر دو هم جلیل سامان بود.

جلیل سامان، اشراف کارگردان به فرآیند سریال‌سازی و تسلط بر موضوع را اولین مولفه و فاکتور در موفقیت اثر ذکر می‌کند و می‌گوید: در آثار نمایشی سیاست‌محور هم مانند هر کار دیگری تسلط لازم است و در غیر این صورت، فیلمساز دچار مشکل خواهد شد.اولین وجه یک سریال سیاسی داشتن یک داستان جذاب است که بتواند در وهله اول مخاطب را سرگرم کند.در صورت فراهم بودن فاکتورهای سرگرمی و داستان جذاب، محتوای سریال می‌تواند بر آن سوار شده و با مخاطب عام ارتباط برقرار کرده و او را تحت تاثیر قرار دهد.

تلویزیون منعی ندارد

این کارگردان درباره دلایل پرداخت اندک به موضوعات سیاسی در آثار نمایشی تلویزیون بیان می‌کند: در دو سریال ارمغان تاریکی و پروانه برای انتخاب بازیگر با مشکل مواجه بودم.برخی از بازیگران حاضر به همکاری نبودند و با وجود تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران، تصور می‌کردند ممکن است این نقش‌آفرینی برایشان دردسرساز شود.البته تعداد این بازیگران در مجموع زیاد نیست.وی تصریح می‌کند: دلیل اصلی اما این است که خود کارگردانان ترجیح می‌دهند کمتر سراغ چنین موضوعاتی بروند.آنها مایل هستند سراغ سوژه‌هایی بروند که بیشتر جنبه سرگرم‌کننده داشته و آسان‌تر بتوان به آنها پرداخت.کارگردانان زیادی دغدغه موضوعات سیاسی را ندارند و به همین دلیل به آن نمی‌پردازند.گمان نمی‌کنم از سوی تلویزیون و مدیرانش مانعی برای ساخت چنین مجموعه‌هایی باشد.

سیاست درهم تنیده با اجتماع

سال گذشته سریال پازل به کارگردانی ابراهیم شیبانی و با بازی رضا کیانیان، آرش مجیدی، محسن بهرامی، شقایق فراهانی و ماه‌چهره خلیلی از شبکه یک سیما به نمایش درآمد.در این مجموعه به حفاظت از تاسیسات انرژی هسته‌ای کشور و دسیسه‌ها و اقدامات خرابکارانه‌ای که دشمنان و بدخواهان در جهت آسیب رساندن به این مراکز طرح‌ریزی می‌کنند، پرداخته شده بود.پازل را محمد پیرهادی تهیه کرده بود.

پیرهادی تاکید می‌کند، مسائل مهم و جدی سیاسی که ارتباط قطعی با شرایط روز کشور و نسل آینده دارد باید در حوزه سریال‌سازی به شکل ظریف در مسائل اجتماعی تنیده شود تا اثرگذاری لازم را بر مخاطب داشته باشد.

سیاسی شدن همه امور باعث می‌شود، خود مسائل سیاسی هم بدرستی در رسانه‌ها انعکاس پیدا نکند.باید مسائل جدی سیاسی را از امور عادی جامعه تفکیک کرد.به طور مثال، موضوع هسته‌ای را نباید تنها در قالب سیاست ارزیابی کرد و مورد تجزیه و تجلیل قرار داد، بلکه لازم است تا فواید و اثرات آن در زندگی عادی مردم و حوزه‌های علمی، پزشکی، کشاورزی و زیربنایی که به همه اقشار جامعه ارتباط دارد هم بیان شود.

توجه به سیاست داخلی و خارجی

وی تصریح می‌کند: یک کار جدی دیگر، تفکیک مسائل داخلی از خارجی و طرح نکردن این موضوعات در سریال‌ها و آثار نمایشی است.دلیلش هم این است که مسائل داخلی به مقاطع خاص محدود می‌شود و شاید با اتمام سریال و قبل از پخش آن، به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده باشد.آثار نمایشی تلویزیون باید نگاه خود را بیشتر بر اتفاقات سیاسی که در عرصه بین‌الملل و منطقه خاورمیانه در حال رخ دادن است متمرکز کنند.از این منظر، یک خلط مبحث مشاهده می‌شود؛ هم از طرف مدیران و هم از سوی کارگردانان.در عین حال، سیاستی که جدا از اجتماع باشد مساله مردم نخواهد بود.در حوزه نمایش، باید امور سیاسی در مسائل اجتماعی تنیده شود و مردم از نقش و تاثیر آنها در زندگی‌شان آگاه شوند.این اتفاق البته باید خیلی دقیق و هنرمندانه در قالب درام و نمایش اتفاق بیفتد.

تهیه‌کننده پازل درباره ساخت این سریال نیز توضیح می‌دهد: در پازل برای اولین بار به موضوع حفاظت از داشته‌های علمی و هسته‌ای کشور پرداختیم و این‌که چه مشکلاتی بر سر این راه وجود دارد.دشمنان علاوه بر محدودیت‌ها، اعمال تحریم‌ها و فشارهایی که بر فناوری علمی - هسته‌ای کشور وارد می‌کنند، در عین حال با روش‌های بسیار پیچیده و با استفاده از دستگاه‌های اطلاعاتی- امنیتی خود سعی در خرابکاری صنعتی در این حوزه را دارند.

گروه رادیو و تلویزیون

محسن محمدی

آموزش‌ سیاسی همراه با فاکتور سرگرمی

دکتر محمدقلی میناوند

استادیار دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما

رسانه‌ها کارکردهای مختلفی دارند که اطلاع‌رسانی، سرگرمی و آموزش از جمله مهم‌ترین آنهاست. این کارکردهای مهم را با سریال‌های نمایشی و حتی سیاسی هم می‌توان تامین کرد. مجموعه‌های سیاسی از جهات مختلف حساس هستند، زیرا به مساله تولید، توزیع و کاربرد قدرت سیاسی در جامعه می‌پردازند و در این راه، خواهی نخواهی دچار جهتگیری و گرایش‌های خاص می‌شوند که نمی‌توان آن را پنهان و انکار کرد.

مهم‌ترین هدف و کارکرد سریال‌های سیاسی آگاهی‌رسانی در زمینه مسائل سیاسی به مخاطب است. رسانه ملی در اوان انقلاب از سوی امام راحل(ره) دانشگاه عمومی نام گرفته و از سوی دیگر، جامعه ما هم اجتماع سیاسی است. بنابراین باید از رسانه ملی این انتظار را داشت که تلاش خود را برای آگاهی‌بخشی سیاسی به مردم به کار گیرد و در این میان سریال‌های سیاست‌محور نقش ویژه و تعیین‌کننده‌ای دارد. این مجموعه‌های نمایشی از ویژگی و امتیازی برخوردار است که دیگر برنامه‌ها از آن بی‌بهره‌ است. برنامه‌های خبری و میزگردهای سیاسی به‌طور مستقیم و چکشی پیام را به مخاطب منتقل می‌کند، در حالی‌که با سریال‌های نمایشی می‌توان پیام‌ها و آموزش‌های سیاسی را همراه با فاکتورهای سرگرمی و در یک فرآیند نسبتا طولانی در دل و ذهن مخاطب مستقر کرد. به همین دلیل سریال‌های سیاسی گاهی می‌تواند تاثیرات بیشتر و عمیق‌تری به نسبت دیگر برنامه‌های سیاست‌محور رسانه ملی داشته باشد.سریال‌هایی که تا به امروز بر محور سیاست ساخته شده، تاثیرگذاری و پرتوافکنی لازم را نداشته است. علت شاید این باشد که به دلیل جدی بودن موضوع، سازندگان سریال‌های اینچنینی برای این‌که به سوگیری‌های سیاسی متهم نشوند، پیام خود را پرده‌پوشانی و در لفافه مطرح می‌کنند و همین، کار را برای مخاطبانی که تاریخ نمی‌دانند سخت و دشوار می‌سازد. گاهی کارگردان به قدری واضح و گل‌درشت گرایش‌های سیاسی را در اثر منعکس می‌کند که برای مخاطب نوعی شعارزدگی و سطحی‌نگری را تداعی می‌کند.

از معضلات دیگر ساخت سریال‌های سیاسی، نبود پژوهش‌های عمیق و گسترده درباره موضوع و سوژه موردنظر است. شاید آثار نمایشی معمولی نیازی به چنین پژوهش ژرفی نداشته باشد، در سریال‌های سیاسی اما لازم است همه دست‌اندرکاران از تهیه‌کننده و کارگردان گرفته تا بازیگران و حتی عوامل پشت صحنه هم اطلاعات قابل توجه و درک درستی از مفاهیم تاریخی مربوط به سریال داشته باشند. همه اینها باعث می‌شود در سناریونویسی و پردازش صحنه‌ها و دیالوگ‌ها مسائل به‌گونه‌ای ارائه شود که یک باورپذیری را در ذهن مخاطب ایجاد کرده و در عین حال به لحاظ تاریخی هم قابل دفاع باشد. فراموش نکنیم سریال‌های اینچنینی مخاطبانی از اقشار فرهنگی، دانشگاهی و حوزوی دارد و برای وقایع عینی به هیچ عنوان نباید جنبه‌های غیرواقعی و ساختگی در آنها لحاظ شود و همه چیز باید بر مبنای واقعیات تاریخی باشد. هنر یک سریال سیاسی خوب این است که درکی درست و تحلیلی عمیق از مسائلی که در ظاهر روابط می‌گذرد ارائه کند و در عین حال با برملا کردن و پرداختن به روابط تاریخی پشت پرده، مخاطب خود را به یک درک تاریخی رسانده و او را در مقام قضاوت بنشاند. در غیر این صورت، برای مخاطب این شبهه پیش می‌آید که در تاریخ و وقایعش دستکاری شده است و در نتیجه، عوامل سریال به دروغگویی متهم خواهند شد. حتی یک مورد تحریف و دروغ در آثار سیاسی می‌تواند همه ابعاد داستان را مخدوش کرده و ضریب باورپذیری مخاطب را به طرز محسوسی پایین بیاورد. قابل تامل آن‌که، عموما فرهیختگان، علاقه‌مندان تاریخ و مخاطبان خاص بینندگان آثار سیاسی را تشکیل می‌دهند و همین بر اهمیت مساله می‌افزاید. این گروه از مخاطبان به نوعی رهبران فکری و عقیدتی جامعه هستند و مرجعی برای پاسخگویی به پرسش‌ها و شبهات عوام. تاثیرگذاری یک اثر نمایشی سیاسی بر ذهن این مخاطبان خاص می‌تواند تاثیرات مثبت عمومی را همراه داشته باشد. بنابراین، برعکس تصور عمومی که گمان می‌کنند یک سریال باید بر مخاطبان عام تاثیر عمیق بگذارد، مجموعه‌های سیاسی باید مخاطبان خاص خود را تحت‌تاثیر قرار دهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها