اعتماد: من می دانم
بوی توافق می آید. بوی توافق خوب می آید و اینکه به هر زور و ضربی هست، دارند غائله هسته ای را ختم به خیر می کنند. پیشگویی نمی کنم، احساس می کنم تیر عربستان و اسراییل به سنگ خورده و عقلاتوانسته اند سنگ تحریم را از چاه تخاصم دربیاورند. یا لااقل در حال درآوردن آن هستند. بحث سیاسی نمی کنم و خبرهای مختلف را به هم ربط نمی دهم که از آنها نتیجه بگیرم که الحمدالله ایران و ١+٥ موفق به امضای توافق شده اند. شاید هم خدایی نکرده نشوند و دوباره تمدید و امروز و فردا کردن. وعده وصلم به فردا آن پری پیکر دهد/ باز می ترسم که فردا وعده ای دیگر دهد... شاید: اما هرچه هست بوی خیر و خوشی در هواست و دماغ خیرخواهان را تر کرده است.
هرچه خدا بخواهد و هرچه برای این مملکت و دنیا خیر باشد. اما نکته قابل تامل این است که این توافق سر ماجراست و تازه از این به بعد است که سرهای بزرگ تر یکی پس از دیگری از لحاف بیرون می آیند و همه را گرفتار می کنند. البته دل مان خوش است، دولتی که از پس توافق هسته ای برآمده باشد از پس آن سرهای نحس و بزرگ نیز برخواهد آمد. واقعا برخواهد آمد. واقعا برخواهد آمد؟ خیلی از مسائل هست که ظاهرا ربطی به هسته ای ندارند اما حل و فصل شان به همان اندازه هسته ای وقت و انرژی می گیرد. گرفتاری های اقتصادی مهم و جدی اند و غلط است اگر فکر کنیم لغو تحریم ها عین دومینو به آنها می رسد و گره شان را باز می کند. عین بدبین ها در این صبح امیدبخش نمی خواهم آیه یاس بخوانم و بگویم «من می دانم» که چقدر روزهای سختی در پیش داریم اما فکر کنم شما هم بهتر از من می دانید که گرفتاری های دولت یکی، دو تا نیست و از فردا منتقدان توافق هسته ای تغییر کمپین می دهند و طلبکار بهبود همه جانبه اوضاع می شوند. طیف وسیع منتقدان توافق از داخل و خارج با این قدرت رسانه ای وحشتناکی که دارند دمار از روزگار دولت درمی آورند که پس چه شد آن وعده ها و وعیدها؟ آنها که در شرایط عجیب و غریب فعلی و در آخرین دقایق توافق چوب حقوق بشر لای چرخ عادی شدن روابط می گذارند، آنها که برای خوشامد عربستان و اسراییل در این روزهای خبرساز در نشریات خارجی مقاله بی ربط می نویسند که ایران سودای امپراتوری در سر می پروراند و عادی شدن رابطه با ایران را خطرناک جلوه می دهند، از همین امروز وارد فاز جدیدی می شوند که مردم را از دولت شان ناامید کنند. منتقدان داخلی هم بدشان نمی آید که طلبکاری از دولت را آنقدر سنگین و اساسی جلوه دهند که دولت به ضعف و ناتوانی متهم شود. اینکه دولت گرفتاری های اقتصادی، سیاسی مهمی پیش رو دارد، طبیعی و قابل پیش بینی است، اما به نظرم جدی تر از آنها موقعیت جدیدی است که مخالفان و منتقدان در آن قرار می گیرند و با برتری رسانه ای خود دولت را در مضیقه قرار می دهند. براساس تجربه این دو سال اخیر عرض می کنم که متاسفانه دولت در کار رسانه ضعیف است و از موقعیت های پیش آمده نمی تواند آنچنان که لازم است بهره برداری کند.
خدا را شکر بدنه رسانه ای کشور خودجوش و خودخواسته، با دولت همراهند اما وقتی مدیریت و سازماندهی و استراتژی و سیاستی در بین نباشد، هرکسی کاری می کند که معلوم نیست چقدر به نفع دولت تمام می شود و چقدرش به حساب دولت واریز می شود. تلویزیون به دولت روحانی عنایتی ندارد، روزنامه های طرفدار دولت، ضعیف و نحیفند و حرف شان شنیده نمی شود. شبکه های ماهواره ای حتی آنها که در ظاهر خود را بی طرف نشان می دهند، سودای دیگری در سر دارند. ممکن است چند تا کارشناس منصفانه حرف بزنند، اما حاصل کار آنها نفعی برای دولت ندارد. سهل است، ضرر هم دارد. تکلیف ضدانقلاب ها هم که معلوم است. منتقدان داخلی هم از روی عملکردشان پیداست که رقابت سیاسی را به هر چیزی ترجیح می دهند. ضمن اینکه عده ای از ایشان نفع خود را در ضعف و فتور دولت می بینند. دولت آنقدر سرش به مذاکره و مسائل کلان اقتصادی گرم بوده که از رسانه ها غافل شده است: غافل نشده بلکه رسما در این حوزه ناتوان است. کارنامه اش را مرور کنید تا ببینید چقدر در یارانه ها، استیضاح ها و غیره ضعیف عمل کرده است. همین الان هم معلوم است که نمی تواند از توافق هسته ای بهره برداری رسانه ای کند.
سیاست روز : تیتر روزنامه های فردای توافق
روزنامه چپ سنتی: این هم از این
روزنامه چپ مدرن: موقع بزن و بکوبه
روزنامه راست سنتی: مملکت را فروختند
روزنامه راست مدرن: کابوس توافق
روزنامه چپ متمایل به راست: با احترام به دلواپسان، تبریک!
روزنامه راست متمایل به چپ: هنوز دلواپسیم ولی مبارک باشد
روزنامه اعتدالگرا: بازی برد - برد را بردیم
روزنامه اعتدالگرای متمایل به چپ: عروسی به کوچهی ما هم رسید
روزنامه اعتدالگرای متمایل به راست: عروسی در دو کوچه آنطرفتر برپا شد
روزنامه سبز: زندانیان ما را آزاد کنید
روزنامه زرد: چه میکنه این جواد ظریف!
روزنامه اطلاعات: مجله اطلاعات هفتگی یکشنبهها منتشر میشود
روزنامه رسالت: توافق هم شد. کمر تورم نشکست
روزنامه شرق: دهن غرب را صاف کردیم
روزنامه کیهان: مذاکرهکنندگان باید به راه راست هدایت شوند
روزنامه سیاست روز: سایه روشنهای یک توافق در فراخنای اقتصاد
شرق: معتادان فعال اجتماعی محسوب میشوند؟
یکی از نمایندههای مجلس گفته است: وضعیت مصرف مواد مخدر و اعتیاد، امروز در کشور اسفبار است و تعداد زیادی از جمعیت فعال و جوان ما به این بلای شوم مبتلا هستند. ما متوجه نشدیم «وضعیت مصرف مواد اسفبار است» یعنی اگر مواد را درست مصرف کنیم وضعیت مصرف مواد دیگر اسفبار نیست؟ خب فارسی را درست مصرف کنیم بهتر نیست که وضعیت مصرف کلمات ما اسفبار نباشد؟
بعد هم اینکه «تعداد زیادی از جمعیت فعال ما معتاد هستند» یعنی چی؟ یعنی اعتیاد نوعی فعالیت اجتماعی محسوب میشود؟
دیالوگ
: سلام. من فعال اجتماعی هستم.
- یعنی چیکار میکنی؟
: مواد میزنم.
همین نماینده مجلس انگشت روی نکته مهمی گذاشته و گفته است: «وقتی برنامه مناسب و ویژه فرهنگی برای ارتقای سطح آگاهی مردم نداشته باشیم، اعتیاد روزبهروز افزایش مییابد. از طرفی برخی مشکلات همچون بیکاری نیز به موضوع اعتیاد دامن میزند». تعدادی از فعالان اجتماعی و معتادان گفتند: نوکر داداش خودمون هم هستیم، ولی اوستا باور کن مشئله اول بیکاریه. ما اگه کار داشتیم خودمون بلد بودیم «برنامه مناشب و ویژه فرهنگی» واشه خودمون برگزار کنیم. شما یه کاری بده دشت ما که ما یه کاری ندیم دشت خودمون. در همین رابطه معتادان گفتند: حالا که ما فعال اجتماعی هشتیم، نمیشه انجیاو بزنیم و حزب بدیم بیرون؟
کیهان: هوادار !
گفت: سایت خبری آنلاین، متعلق به دو مدیر دولتی، با مشاهده تیتر دیروز کیهان، «ارشمیدسوار» بیرون پریده و فریاد «یافتم! یافتم» سر دادهاند!
گفتم: حالا چه کشفی کردهاند؟
گفت: با ذوقزدگی نوشته بودند که بعله! بیا و ببین که کیهان در تیتر اول خود بیانات رهبر انقلاب را تحریف کرده است! چون آقا فرموده بودند مبارزه با استکبار تعطیلی ندارد ولی کیهان به جای «استکبار» نوشته است «آمریکا»!
گفتم: در همان بیانات ایشان تاکید شده بود که آمریکا مصداق اتمّ (کامل) استکبار است. حالا چرا این دو مدیر دولتی از هر حرف و سخنی که علیه آمریکا باشد اینطور عصبانی میشوند و جیلیز و ویلیز میکنند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو الاغش مرده بود، یک عده رفتند به او تسلیت گفتند! و اینکه، هر چی خاک آن مرحوم است، عمر شما باشد و... دیدند یارو خیلی توی فکر فرو رفته! پرسیدند چی شده؟ گفت؛ از شما چه پنهان که من تا حالا نمیدانستم الاغ بنده، این همه هوادار داشته است؟!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد