یکی از رازهای زندگی لودویگ فان بتهوون تاریخ تولد اوست.مدرک تولد او تنها تاریخ روز غسل تعمید او را 27 دسامبر 1770 در اتریش نشان می دهد. وی در کودکی نواختن پیانو، ویلون و ارگ را آموخت و در هفت سالگی اولین کنسرت خود را اجرا کرد.
دوازده ساله بود که قطعاتی با اسامی خنده دار می نوشت مانند آوازی برای نوزاد یا مرثیه مرگ سگ. سگی که در زندگی بتهوون نقش مهمی داشته اما هویتش نامعلوم است. وی در سال 1792 به شهر وین رفت و تا زمان مرگش در این شهر زندگی کرد. وی در 26 مارس 1827 و در سن 56 سالگی به دلیل نارسایی کبد درگذشت.
*زندگی عشقی مرموز
فرانتس وگلر دوست صمیمی بتهوون می نویسد که در میان کاغذهای شخصی او نامه های عاشقانه ای به یک زن دیده شده که هویت او هرگز معلوم نشده است.
* نامرتب؛ اما جدی
بتهوون که در جوانی آهنگسازی شاد و شوخ بود در میان سالی به فردی بداخلاق تبدیل شد. او در نامه ای به یکی از دوستانش ناشنوایی را دلیل تند مزاجی دانسته است. وقتی بعد از مرگ برادرش حضانت فرزند او یعنی کارل را قبول کرد به اندازه ای با این نوجوان خشن برخورد می کرد که او اقدام به خودکشی کرد.
* موسیقیدان انقلابی
دوران موسیقی کلاسیک در وین با بتهوون به پایان رسید، او آهنگساز انقلابی و آغازگر رمانتیسم در موسیقی بود. وی برای سمفونی شماره 9 چکامه ای نوشت که پیش از آن هرگز این امر روی نداده بود. وی برای قطعات نمایشی خود نیز مشهور است. بتهوون 240 اثر از جمله سمفونی، کنسرت های پیانو، قطعات چهارتایی برای سازهای زهی و یک اپرا ساخته است.
* بینش آینده
بتهوون یک کمال گرا بود، او برای معاصران خود موسیقی نمی نوشت بلکه برای نسل های آینده می نوشت. بارها تا نیمه های شب آنچه را ساخته بود جرح و تعدیل می کرد.
* سرنوشت قطعه اپرا؛ سطل زباله
بتهوون در سال 1805 برای اولین بار اپرای فیدیلیو مربوط به انقلاب فرانسه را اجرا کرد. در اولین اجرا منتقدان به شدت از وی ایراد گرفتند، اما بتهوون در سال های بعد بارها این قطعه اپرا را بازنویسی کرد.
* علاقه مند و عصبانی از ناپلئون
بتهوون تنها به موسیقی عشق نمی ورزید، بلکه به فلسفه، ادبیات و سیاست نیز علاقه داشت. در اولین مراحل کار موسیقی اش او به قهرمان پروری بسیار توجه می کرد، همچنین به انقلاب فرانسه نیز بسیار علاقه داشت و سمفونی سوم خود را به ناپلئون تقدیم کرد. اما وقتی ناپلئون خود را امپراتور نامید، از این تصمیم منصرف شد.
* هرچه کمتر بهتر
پیش درآمد سمفونی پنجم وی بسیار مشهور اما تنها از چهار آهنگ تشکیل شده است. با انکه بتهوون 9 سمفونی نوشته است. سمفونی های بتهوون آهنگی شگرف دارد که بسیاری از آهنگسازان بعد از او به سختی توانسته اند از آنها رمزگشایی کنند.
* توسعه دهنده لوح فشرده (CD)
مومان نهایی در سمفونی نهم بتهوون از همه مشهورتر است و تاثیر بسیاری بر شاعران آلمانی از جمله فردریش شیلر و شعر سرود شادی وی داشته است. اما بتهوون زمانی این قطعه را به پایان برد که شنوایی خود را تا حد زیادی از دست داده بود.
وقتی برای اولین بار این سمفونی را در مارس 1824 اجرا کرد نتوانست صدای تشویق دیوانه وار حضار را بشنود. این سمفونی تا امروز بر موسیقیدانان تاثیر دارد و به عنوان الگوی اصلی ترانه پاپ 'آوازی از شادی' در دهه 1970 بود.
* آهنگسازی ناشنوا
بتهوون از اواخر دهه بیست زندگی خود به تدریج شنوایی را از دست داد. در سن 48 سالگی اصلا نمی شنید اما با مشکل وزوز گوش روبرو بود. بر اساس مطالعات جدید، ناشنوایی وی از نوعی حصبه ناشی شد. با وجود این بیماری به آهنگسازی ادامه داد. او از استعداد خوبی بهره می برد بنابراین می توانست صداها و هارمونی آلات موسیقی را به خوبی در مغزش مجسم کند. در پایان عمر انسانی منزوی و بدخلق بود که محققان زندگی بتهوون معمولا ذکر این سال های زندگی او را ناعادلانه می دانند.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد