این نگاه در انواع مختلف برنامههایی با موضوع سینما نمود پیدا کرده و همواره برنامههایی که سینما محور است با استقبال مخاطبان روبهرو شده است. این برنامهها در دو دسته مشخص قابل تفکیک است.
برنامههای سرگرمکننده
این برنامهها عمدتا با هدف سرگرمی و اطلاعرسانی ساخته میشود. برنامههای رادیویی عمدتا در این دستهبندی قرار میگیرد.
این برنامهها هدف اصلی خود را اطلاعرسانی و درگیر کردن مخاطب عام با مقوله جذاب سینما تعریف میکنند و با برگزاری مسابقه یا حتی بحثهای نسبتا تخصصی سعی میکنند علاوه بر اطلاعرسانی فضای مفرحی به وجود بیاورند.
اما توجه داشته باشیم به دلیل ذات بصری هنر سینما صرفا میتوان در رادیو بر پایه گفتوگو برنامهسازی کرد و به دلیل عدم امکان نشان دادن تصویر مقوله آموزش در حد تئوری باقی میماند.
در تلویزیون هم این گونه برنامهها عمدتا بر پایه مسابقه یا نشان دادن تکههایی از فیلم اتفاق میافتد.
در این حوزه مسابقه سینمایی 4 3 2 1 در شبکه 4 و طنزپیشگان در همین شبکه و برنامه سکانس برتر در شبکه 5 قابل ذکر است.
در مسابقه گفته شده با حضور عموم مخاطبان به صورت شرکتکننده و چند کارشناس ضمن برگزاری یک رقابت هیجانانگیز به نوعی آموزش سینما البته به صورت ابتدایی صورت میگیرد.
در برنامه طنز پیشگان با نگاهی سرگرمکننده و البته علمی به مقوله طنز و کمدی پرداخته میشود و پس از آن تکههای یا حتی فیلمهای کامل کمدینهای عمدتا کلاسیک پخش میشود.
این گونه برنامهها عمدتا سعی دارد در کنار سرگرمی به نکات آموزشی بپردازد که البته به نظر میرسد تمام شبکهها میتوانند با استفاده از همین الگو برنامه تولید کنند.
این گونه مشخص از برنامههای سینمایی همواره طرفداران خود را دارد و طیف مشخص و گستردهای از بینندگان را با خود همراه دارد.
البته این برنامههای با مخاطب عام همواره با دو آسیب جدی روبهرو هستند. آسیب اول تکرار برنامههای موفق قبلی به صورت مشابهسازی و دوم درگیر شدن مطلق در رویههایی سطحی سینماست که البته بدون اغراق طی سالهای گذشته خوشبختانه این اتفاق بسیار کم رخ داده است.
برنامههای تخصصی سینمایی
شاید در سال 70 وقتی اکبر عالمی در برنامه مشهور آن زمان «هنر هفتم» با آن لحن خاصش به علاقهمندان سینما سلام میکرد کمتر کسی میتوانست تصور کند فصل جدیدی از برنامههای تخصصی سینمایی در حال شکلگیری است که هنر هفتم شاخصترینشان خواهد بود.
این برنامه با نمایش فیلمهای مهم تاریخ سینمای جهان با نقدهای کارشناسانه و جدی دروازه جدیدی پیش روی مخاطب ایرانی گشود تا بتواند بر دانش سینمایی خود بیفزاید.
این دانشافزایی پیش از این عمدتا در دانشکدههای سینمایی یا جلسات تخصص صورت میگرفت و این برنامه، سینما و نقد فیلم را هر پنجشنبه شب به میان میلیونها ایرانی آورد و بیاغراق میتوان گفت بسیاری از جوانان فیلمساز یا درگیر با سینمای امروز خاطرات مشترکی از آن برنامه دارند.
از آن پس و در مقطعی کوتاه موج برنامههای این چنینی شکل گرفت که البته خیلی زود و به دلیل خاص بودن موضوع، تلویزیون متوجه شد این گونه خاص از برنامههای تلویزیونی سینمایی صرفا باید در یک یا دو شبکه و به صورت تخصصی تولید شود تا کیفیت آن تهدید نشود.
این روند تا امروز به اشکال مختلف ادامه پیدا کرده و اساسا مخاطب ایرانی به واسطه تجربهای که تلویزیون برایش فراهم میکند بسیار تخصصی با موضوع سینما برخورد میکند.
این برخورد خاص را میتوان در دو مورد مشاهده کرد. اول ویژه برنامههای جشنواره بینالمللی فجر یا حتی پخش اختتامیه که هرسال جزو پربینندهترین برنامههای تلویزیون در روزهای برگزاری جشنواره است و دوم برنامه کاملا تخصصی «هفت» که در دو فصل قبلی پرمخاطب و محل بحث بوده است.
این توجه نشان میدهد به واسطه برنامههای این دوره 25 ساله دیگر با مخاطبان عادی که صرفا دنبال اخبار زرد مربوط به زندگی بازیگران هستند.
روبهرو نیستیم و بینندگان تلویزیونی سینما را مانند بسیاری دیگر از برنامهها جدی دنبال میکنند. این نکته البته برنامهسازی با موضوع سینما را در تلویزیون بسیار سخت
کرده است.
اما پس از موفقیت هنر هفتم یک نوع ساختار مشخص برای برنامههای سینمایی در تلویزیون شکل گرفت به این شکل که در هر برنامه ابتدا فیلمساز و مشخصات فیلم بیان میشود و سپس فیلم نمایش داده میشود و پس از آن نقد فیلم اتفاق میافتد.
البته برنامههایی همچون «سینما یک» با گویندگی جاودانه زندهیاد مهران دوستی به جای استفاده از کارشناس در استودیو بحثهای مربوط به فیلمساز و فیلم را توسط نریشن بیان میکرد.
سینما یک، سینما چهار، هنر هفتم، سینما دو، سینما سینما و سینما ماوراء برنامههایی است که در سالهای گذشته به صورت حرفهای به بحث سینما پرداختهاند که البته به عنوان مثال برنامهای مانند سینما ماوراء به گونه خاصی از سینما میپردازد که همان فیلمهایی با موضوعات ماورایی یا حتی واژه نهچندان صحیح معناگراست.
توجه کنیم وقتی یک گونه یا ژانر سینمایی موضوع برنامه قرار میگیرد حتما نیاز به آن در مجموعه برنامهسازی تلویزیون احساس شده است.
البته برنامههایی همچون سینمای مستند از شبکه 4 که به صورت تخصصی به سینمای مستند میپردازد و همچنین برنامه سینما کلاسیک شبکه نمایش هم ازجمله برنامههای نسبتا جوان تلویزیون است که نگاهی ویژه به گونههای مشخص فیلمسازی دارند
و مثلا در برنامه سینما کلاسیک نقد فیلم به صورت درس گفتار بیان شده و مخاطب ابتدا و انتهایی برنامه دریافتهای خود را از یک اثر شاخص سینمایی در بوته آزمایش قرار میدهد.
اما شاید برنامه سینما 4 که از شبکه فرهیختگان پخش میشود مستمرترین و طولانیترین برنامه تلویزیون در حوزه سینماست.
این برنامه سالهاست جمعه شبها مخاطبان را عمدتا با فیلمهای مهم و در پارهای از اوقات کمتر شناخته شده سینمای جهان که عمدتا هنری و باارزش هم هستند درگیر میکند.
خود نگارنده بسیاری از فیلمهای مهم تاریخ سینمای هنری جهان را در این برنامهها تجربه کرده است.
البته یکی از نکات مهم در برنامهای همچون سینما 4 این است که این مجموعه سعی داشته و دارد از فیلمهای باارزش تمام دنیا استفاده کند.
به عنوان مثال سینمای وحشت و ترس کره جنوبی در سالهای گذشته آثاری تولید کرده که در جشنوارههای جهانی درخشیده و این برنامه و برنامه سینما ماوراء به آنها پرداخته است که با شرایط اکران فیلم در ایران شاید هرگز امکان تماشای آن در سینما وجود نداشته است.
این امکان وسیع و درجه یک به جرات جزو تجربههای خوب تلویزیون حتی در سطح جهانی است که البته با ارتقای سطح دانش بصری و زیباییشناسی سینمایی بینندگان کار را برای فیلمسازان ایرانی سخت کرده است و البته تلویزیون هم با این تجربه سطح انتظار را به شدت بالا برده است.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به همراه پوستاندازی سینمای ایران و درست هنگامی که تلویزیون هم به یک ساختار مشخص رسید همراهی این دو آغاز شد.
این همراهی پر نوسان و با قهر و آشتی یک نکته مهم در خود داشته و آن افزایش سواد سینمایی تماشاگر ایرانی است.
این نکته را میتوان از نظرات مردم و علاقهمندان سینما در مورد فیلمهای ایرانی متوجه شد و مسلما اولین چیزی که به ذهن میرسد تاثیر غیرقابلانکار همان برنامههای سینما محور تلویزیون است که متاسفانه در برخی اوقات با کجسلیقگی مورد هجمه قرار گرفته است.
یک جمله معروف هست که میگوید «دیکته نانوشته غلط ندارد» و این حکایت برنامههای مورد نظر ماست.
تلویزیون نزدیک به سه دهه است با برنامههای هفتگی خود سعی میکند روشهای درست فیلم دیدن را آموزش دهد و عمدتا از همان عوامل سینمایی استفاده میکند که با دیدن همین کلاسیکهای دوستداشتنی فیلمساز و منتقد شدهاند.
گاه فیلمهایی از تلویزیون پخش شده که به دلایل مختلف هرگز امکان نمایش عمومی در سینماها را نداشته و این مهمترین و بزرگترین دستاورد این برنامههاست؛ البته مصداق همان جمله بالا اشکالات و ضعفهایی هم همواره وجود داشته که قابل اصلاح خواهد بود.
سینمای شریف ایران سالهاست با حضور بینالمللی خود باعث مطرح شدن نام ایران و معرفی فرهنگ بالای آن شده است و بیشک بسیاری از همین فیلمسازان علاوه بر تحصیلات آکادمیک از کلاس درس هنر هفتم و سینما 4 و سینما 1 استفاده کردهاند.
اما این برنامههای عمدتا بیسر و صدا و دوستداشتنی هرگز آن طور که باید در جامعه سینمایی مورد تقدیر قرار نگرفتهاند.
هیچکاکبه عنوان کلام آخر به مجموعه سازمان سینمایی و خانه سینما که برخی از آنها از کارمندان تلویزیون هم بودهاند پیشنهاد میشود در جشنواره فجر یا جشن خانه سینما به صورت تخصصی از این برنامهها تقدیر به عمل آورند؛ تقدیری که شاید به پاس 25 سال آموزش سینما به جوانان ایرانی لازم باشد که انجام شود.
بهرنگ ملکمحمدی - قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد