گفت‌وگو با محسن میرزاخانی، نویسنده و کارگردان تئاتر

مجبور شدم «هیتلر» شوم

نقد و نظری بر 2 نمایش «جوادیه» و «جشن بزرگ بزرگ بزرگ»

حکایت مسافران دیار باقی

جوادیه نویسنده و کارگردان: کهبد تاراج مشاور کارگردان: رضا بهرامی بازیگران: احمد جعفری، فهیمه معین، امیر عدل‌پرور و هومن بنایی مکان و زمان اجرا: تالار محراب/ ساعت 30/18
کد خبر: ۸۵۹۲۲۰
حکایت مسافران دیار باقی

در وصف نمایش «جوادیه» باید گفت آب دستتان است بگذارید زمین و به تماشای آن بروید. جوادیه بازتابی عینی و دقیق از وضعیت دیروز و امروز جامعه ما و فرهنگ شهری است. نویسنده و کارگردان نمایش تیغ تیز انتقاد را به دست شخصیت‌هایی سپرده که گرچه به دیار باقی شتافته‌اند، اما گویا هنوز حرف‌ها و حسرت‌هایی بر دل دارند.

کهبد تاراج چهار شخصیت هم‌طبقه را از محله‌ای با آداب و فرهنگ سنتی برگزیده تا آداب زندگی و رفتاری یک محله مشهور از کلانشهر تهران را به چالش بکشد، اما او به این بهانه، نگاهی روراست و مستند به خرده‌فرهنگ‌های اقشار مختلف جامعه و فراتر از یک محله خاص داشته است. شخصیت‌های نمایش جوادیه هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند؛ برای نمونه، مرجان که به نظر می‌رسد چون اهل کتاب و شعر است، باید کمی فرهیخته‌تر از دیگران عمل بکند، اما او جایی اعتراف می‌کند که اگر اشعار بزرگان ادبیات معاصر را می‌خواند، فقط به خاطر اَدا درآوردن بوده و بس. مرجان به قول خودش یک آدم الکی زنده است که الکی هم می‌میرد.

دیگر شخصیت‌ها نیز روزگار بهتری ندارند. «شهرام تاکسی» یک لمپن خوشگذران، ولی معتقد به سنت و مذهب است که می‌میرد برای محرم‌های جوادیه. سیامک وجه هنری شهرام است؛ یک عشق فیلم که در سینما متولد شده و زندگی‌اش را وقف فیلم‌ها و شخصیت‌هایشان کرده. گرچه اغلب انتقادهای او متوجه وضعیت فیلم‌های سینمایی و بازیگرانی است که پس از مرگ او ظهور کرده‌اند، اما در حقیقت از دل همین نقدهای سینمایی او می‌توان به دل پرش از روزگار هم پی برد و در نهایت سیف‌الله که یک مداح اهل بیت است که از سر سادگی جز حرف حق نمی‌زند، ولی معتقد است حرف حق خریدار ندارد.

تاراج در نمایش خود از مشکل‌ها و درگیری‌های امروز بشر می‌گوید؛ از فقر مالی و فرهنگی، از عشق به دیگری، عشق به سینما و ادبیات، از دین و سیاست، از اعتقادات شخصی و خانوادگی و در این واکاوی جامعه‌شناسانه تمام توانش را به کار برده تا نکته‌ای از قلم نیفتد. نویسنده جوادیه، با رفت و برگشت‌های زمانی در داستان و ارجاعاتی که شخصیت‌ها در دیالوگ‌هایشان به یکدیگر دارند، نمایشنامه بکر و خلاقانه‌ای پدید آورده است. انتخاب موسیقی‌ها، ترانه‌ها و دکلمه اشعار در نمایش بسیار هوشمندانه و متناسب با فضای اثر و سرشت و سرنوشت شخصیت‌هاست.

بازی‌های خوب بازیگران در طول اجرای یک‌ساعته نمایش، مانع احساس خستگی در وجود مخاطب می‌شود. با این‌ حال، امتیاز ویژه جوادیه، علاوه بر بازی‌ها و کارگردانی، نمایشنامه خوب آن است. مونولوگ‌های انتقادی و تامل‌برانگیز افراد و اشاره‌های درست و منطقی به فیلم‌ها،کاراکترها، جمله‌ها و دیالوگ‌های تاریخ سینمای ایران و شاعران، نویسندگان، هنرمندان و مذهبی‌ها، موجب می‌شود تماشاگر به وجد بیاید و با هیجان نمایش را دنبال کند.

از این منظر می‌توان گفت هر دیالوگ، تلنگری به تماشاگر است تا به خاطر بیاورد آنچه را بر زندگی‌اش در جامعه ایرانی گذشته و قیاس آن با وضعیت امروز. در واقع جوادیه بازتاب مستندی از تقابل سنت و مدرنیته و پاسخ به این پرسش است که در جوامع سنتی و مذهبی، چگونه انسان‌های صادق، خوش‌قلب و کم‌توقع زیر سایه سهمگین قدرت‌طلبان و بی‌عدالتی روزگار له می‌شوند و از پا درمی‌آیند. جوادیه طنزی سیاه است که در مواجهه با آن هر تماشاگری با چهره حقیقی خود و جامعه‌اش روبه‌رو می‌شود.

احمدرضا حجارزاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
افسانه کوهنوردی ایران

گفت‌وگو با افسانه حسامی‌فرد، اولین کوهنورد زن تاریخ‌ساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت ‌هزاری‌ها

افسانه کوهنوردی ایران

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها