یادداشت

نفوذ فرهنگی؛ غایت امپریالیسم‌ رسانه‌ای

بحث ناتوی فرهنگی، استحاله، نفوذ و شبیخون فرهنگی را ابتدا رهبر معظم انقلاب مطرح کردند. نفوذ نه‌تنها در حوزه فرهنگ و رسانه بلکه در بسیاری از حوزه‌ها مانند اقتصاد، سیاست، امنیت، نظامی و علمی هم می‌تواند مطرح شود.
کد خبر: ۸۶۸۷۰۱

در سال‌های اخیر از لحاظ نظامی، کشور ما دستاوردهای بسیاری را در سامانه‌های آفندی و پدافندی داشته است. در بحث اقتصادی، رهبر انقلاب برای جلوگیری از نفوذ و کم‌اثر کردن تحریم‌ها بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. در بعد سیاسی به یمن وجود همبستگی ملی توانسته‌ایم بسیاری از چالش‌های سیاست داخلی و خارجی را پشت‌سر گذاریم، اما حوزه هنر و فرهنگ همیشه دغدغه مسئولان ارشد نظام بوده و هست که نمونه‌های آن را در بیانات روشنگر رهبری در باب نفوذ و مقابله با تهاجم فرهنگی شاهدیم. لذا امروزه محدودیت مرزهای جغرافیایی کم‌رنگ‌تر و کم‌اهمیت‌تر از مرزهای فرهنگی شده است.

یکی از حوزه‌هایی که دشمن با نفوذ خود می‌تواند خیال فرزندان ما را تسخیر و برایشان خیال‌آفرینی کند و از طریق تولیدات جذاب، برای آنها جهان بسازد و در آن جهان، مرزبندی دقیق عقیدتی و فکری نسل انقلاب ما را به هم بریزد، حوزه انیمیشن و کارتون است.

خاستگاه اصلی انیمیشن، خیال است و خیال در حکمت اسلامی اگر معطوف به عقل باشد، عین مکاشفه و اگر معطوف به وهم باشد، توهم‌برانگیز است. در واقع، انیمیشن نسبت مخاطب را با واقعیت دچار تنش می‌کند. یک جامعه‌شناس آمریکایی معتقد است، یکی از دلایلی که کودکان آمریکایی دست به اسلحه می‌برند و همنوع خود را می‌کشند، انیمیشن‌هایی است که این خیال را عینیت بخشیده و به کودکان نشان می‌دهد، اما در جامعه ما که خیال بچه‌ها یک خیال شرقی و متفاوت با خیال بچه‌های غرب است، پشتوانه‌ای دینی و اعتقادی وجود دارد که به طور دائم با خیالپردازی غربی دچار اصطکاک است.

اگر به تولیدات هالیوود و والت‌دیزنی از منظر نفوذ نگاه کنیم،‌ درمی‌یابیم علاوه بر این که این تولیدات جنبه صنعتی دارند، برای بخش فرهنگی و رسانه‌ای آن هم اهمیت فراوانی قائل هستند. همچنین در تولیدات هالیوود و دیزنی یک همخوانی و خویشاوندی، ذیل سیاست‌های آشکار و پنهان پنتاگون و اف‌بی‌آی دیده می‌شود. هر کدام یک هدف مشترک و استراتژیک دارند، اگرچه در جبهه‌هایی جدا کار می‌کنند.

تولید انیمیشن از زمانی آغاز شد که برادران دیزنی، کمپانی خویش را تاسیس و بعد از آن دیگر کمپانی‌ها، تولیدات کارتونی خود را راهی بازار رسانه‌ها کردند. انیمیشن‌های آن زمان با ظاهری بسیار جذاب، اثرگذار و خاطره‌انگیز، طولی نکشید که برای کودکان دنیا به تصویری کهن الگو مبدل شد،‌ در خاطر کودکان و نوجوانان آن زمان ماند و به مرور زمان برخی از آن کهن الگو‌ها به کارکردی تاثیرگذار روی نسل‌ها تبدیل شد. این کارکردهای فرهنگی در ذائقه، شیوه و سبک زندگی و زیباشناسی و حتی روی تلقی افراد از هستی‌شناسی و ارتباطات اجتماعی موثر بود.

در نگاهی کارشناسانه می‌توان دریافت داستان‌ها، موضوعات و قهرمانانی که در انیمیشن‌های غربی دیده می‌شود، از کدام جامعه و خاستگاه فکری می‌آید. این انیمیشن‌ها با شیوه‌ای مرموز و غیرمستقیم برای بچه‌های ما خیال و جهان می‌سازند، افق می‌دهند، زشتی و زیبایی و دوست و دشمن تعریف می‌کنند. انتظار دارید بعد از گذشت چند نسل، روحیه استکبارستیزی و انقلابی‌گری تغییر رنگ ندهد و تعریف دیگری پیدا نکند؟

به عنوان مثال، اگر آواتار را از نظر معرفت‌شناختی تحلیل کنیم، می‌بینیم چوب و درخت به یک عنصر مقدس تبدیل می‌شود. این تقدس از اندیشه کابالیستی و از بحث تابوت عهد است. عناصر طبیعی را مقدس می‌کنند و در قالب یک قصه و انیمیشن مضمون‌سازی، معناسازی، باورسازی و قهرمان‌سازی می‌کنند.

اکثر انیمیشن‌های غربی، عنصر فردیت را در بنیان‌های خانوادگی تقویت می‌کنند. روح عنصر فردیت براساس مکتب اومانیسم است و ارتباطات اجتماعی را به سمت ارتباطات فردی و فردیت حرکت می‌دهد و در نهایت اصالت انسان در برابر اصالت خدا و اصالت سود در برابر اصالت ارزش و اصالت لذت را در برابر اصالت فداکاری مطرح می‌کند. این انیمیشن‌ها هم اعتقادات و هم زیبایی‌شناسی شرقی را نشانه گرفته‌اند و قهرمانانی را به کودکان ما معرفی می‌کنند که هیچ نسبتی با فرهنگ شرقی ندارند.

در انیمیشن‌های غربی، علاقه‌ها ساخته می‌شود برای روزی که کودک می‌خواهد انتخاب کند. به عنوان مثال در کارتون‌ها نشان می‌دهند که دختری با این تیپ و وجنات، یک دختر شایسته برای یک زندگی خوب است. روزی که کودک دیروز و جوان امروز می‌خواهد تصمیم بگیرد و انتخاب کند، ناخودآگاه به دنبال دختری است که سال‌ها در ذهن او با نام باربی و سیندرلا جا خوش کرده است.

در پایان باید گفت، پادزهر مقابله با چنین نفوذی می‌تواند تقویت بنیان‌های فرهنگی و اعتقادی خانواده‌ها باشد. همچنین نهادهای فرهنگی و هنری با ورود جدی به حوزه تولید محتوا باید عرصه را برای نفوذ فرهنگی غیرمحدود و مسدود کنند. باید براساس داستان‌های ایرانی ـ اسلامی به سوی ساخت انیمیشن‌های ملی و بومی برویم. مثنوی، گلستان، شاهنامه و تاریخ مشاهیر اسلامی مملو از شخصیت‌های خوب برای ساخت و پرداخت کارتون است. کوتاه سخن این که نفوذ از طریق فرهنگ، هدف غایی استکبار جهانی و امپریالیسم رسانه‌ای است.

دکتر بهمن حبشی - کارشناس انیمیشن و مدیر دفتر جشنواره‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها