گفتوگوی ما با این بازیگر جوان را در ادامه میخوانید.
کار کردن با آقای ابراهیمیان چگونه بود؟ چطور برای بازی در این نقش به ایشان معرفی شدید؟
فوقالعاده بود. ایشان برای من فیلمنامه را فرستادند که وقتی آن را خواندم خیلی دوستش داشتم. از نزدیک هم با ایشان آشنا بودم و میدانستم آدم بسیار خلاق، خوش ذوق و با اخلاقی است. بنابراین هر چند نقشم کوتاه بود، اما با توجه به عوامل گروه، فیلمنامه و... این کار را پذیرفتم. حتی نقشم آنقدر کوتاه است که میتوان گفت به نوعی مهمان این کارم...
وقتی فیلمنامه را خواندید و متوجه روحیات شخصیت دختر دانشجو شدید، اولین مواجههتان با این نقش چگونه بود و چه برداشتی از این شخصیت داشتید؟
وقتی فیلمنامه را میخواندم تا اواسط داستان تصورم این بود که این کاراکتر وسیلهای است برای ادامه دادن قصه، اما هر چه جلوتر میرفتم این شخصیت برایم پیچیده میشد. در واقع بازی کردن دو پهلوی این کاراکتر برایم جذاب بود. چون در ابتدا فکر میکنیم که خیلی ساده است، اما این تمام ماجرا نیست و... من پیچیدگی این شخصیت را دوست داشتم.
یعنی اگر بازیگران مقابل تان چهرههایی مانند (هدیه تهرانی، محمدرضا فروتن، ساره بیات و حمیدرضا آذرنگ) و آقای ابراهیمیان هم کارگردان کار نبودند، باز هم این نقش را میپذیرفتید؟
خب، هر بازیگری برای انتخابی که میکند معیارهای خودش را دارد. من هم برای پذیرش این نقش دلایل متعددی اعم از کارگردان، بازیگران کار و... را دارم.
قبل از بازی آیا به دنبال ما به ازای بیرونی برای نقش هم بودید که از او الگوبرداری کنید؟
ببینید این یک بحث کلی است که در واقع روش کلی هر بازیگری برای ایفای یک نقش را شامل میشود، اما واقعا فشردگی کار ما به قدری زیاد است که معمولا فرصت این کار را نداریم. در چنین مواردی باید از بانک عاطفی مان استفاده کنیم. یعنی در روند زندگیمان اتفاقاتی میافتد که از آنها الگو برداری و ذخیره شان میکنیم تا در چنین مواردی از آنها استفاده کنیم.
بازی در کنار بازیگران چهره چه تجربهای برایتان داشت؟
خیلی لذتبخش بود. قطعا وقتی در کنار بازیگران باتجربه و حرفهای قرار میگیرید آرامش خاطری پیدا میکنید که درگیر خیلی از مسائل نمیشوید و همین روی بازیتان تاثیر میگذارد.
بازی در کنارشان برایتان ترسناک نبود؟
(میخندد) ترس ندارد که، افتخار دارد. همه بازیگرها کار میکنند که به اینجا برسند. ضمن این که من جزو بازیگران خوش شانسی بودم که عموما با بازیگران خوب و پیشکسوت بازی کردم.
«عادت نمیکنیم» را خیلی راحت میتوان در زمره فیلمهای سینمای بدنه قرار داد. چون نمادهای این سینما را دارد. تعریف خود شما از این فیلم چیست؟
من کلا سینمای درام و اجتماعی را دوست دارم. چون فکر میکنم لازمه هر جامعهای این است که در کنار تمام گونههایش گونه اجتماعی هم داشته باشد.
ژانر اجتماعی به اعتقاد من ثبتکننده رویدادها و وقایعی است که در هر دوره از تاریخ در جامعهای میافتد. «عادت نمیکنیم» هم داستان خوبی داشت و سارا سلطانی فیلمنامهنویس توانایی است. در کل با توجه به خط اصلی داستان و عوامل مجموعه این کار، کار آبرومندی شده که الان متاسفانه کمتر در سینما دیده میشود.
ساناز قنبری - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد