چرا بیشتر فیلمهای اجتماعی مردم را کام مردم را تلخ میکند؟
کارگردانی که دغدغههای اجتماعی دارد تا کجا موظف است دردهای اجتماعی را بیان کند؟ معضلات و دردهای اجتماعی که شامل فقر، بیماری، خیانت، طلاق و... میشود تا چه اندازه دامنگیر جامعه است که مضمون اکثر قریب به اتفاق تولیدات سینمایی سالهای اخیر را به خود اختصاص داده؟ چرا تولید فیلمهای اجتماعی که در آنها به شادی و سرخوشی هم توجه شود، در این سالها کمرنگ شده است؟ آیا هیچ رگهای از شادی در جامعه ما وجود ندارد که سینما آن را بازتاب دهد؟ درست است که بیان مشکلات اجتماعی از ضروریاتی است که در سینما حتما باید به آن پرداخته شود، اما آیا مابین این همه غم و درد هیچ رگهای از امید نیست؟
کد خبر: ۱۰۰۸۸۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۶