داستان جنایی(قسمت پایانی)
در شمارههای گذشته خواندید که در یک نیمه شب پاییزی ماشین سیاهی توقف کرد و جسد مردی به نام مرتضی احدی را روی زمین انداخت. سرگرد احمدی و ستوان محمدی مسئول پرونده رسیدگی به این قتل شدند. آنها با همسر و همکاران مقتول صحبت کردند. مقتول دوست و همکاری به نام جمشید داشت که بسیار با هم صمیمی بودند و رفت و آمد خانوادگی داشتند. سرگرد به او و همسرش مشکوک میشود و از آنها بازجویی کرد و بعد از جلسه بازجویی از همکارش خواست که آنها را تعقیب کنند. و حال ادامه ماجرا...
کد خبر: ۱۴۰۸۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۷
داستان جنایی(قسمت سوم)
در قسمتهای گذشته خواندید که نیمه شب پاییز ماشینی در یک خیابان خلوت توقف کرد و جسد مردی را روی زمین انداخت و رفت. رفتگر محله جسد را پیدا کرده و به پلیس خبر داد. سرگرد احمدی و سروان محمدی پیگیر پرونده شدند. مرتضی احدی مقتول این پرونده، به شیوه خفگی به قتل رسیده بود. او کارمند یک شرکت تبلیغاتی بود و با همسر و پسرش زندگی میکرد. سروان و دستیارش مهدوی برای یافتن حقیقت به محل کار مقتول رفتند و همکارانش را بازجویی کردند.
کد خبر: ۱۴۰۶۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳
داستان جنایی(قسمت دوم)
پیش از این خواندید که نیمهشب پاییز جسد مردی در خیابان توسط یک رفتگر پیدا شد. سرگرد احمدی و سروان محمدی تحقیقات این پرونده را آغاز کردند.
کد خبر: ۱۴۰۵۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
داستان جنایی(قسمت اول)
نیمهشب پاییز، خیابان در سکوت فرورفته بود. تازه باران قطع شده و هوا هنوز سرد و زمین خیس بود. دو گربه روی سطل زباله سر خیابان نشسته بودند و برای پسماندههای غذای داخل سطل زباله با صداهای عجیبی کلکل میکردند که یکباره ماشین سیاهی توقف کرد و با صدای ترمزش، گربهها فرار کردند.
کد خبر: ۱۴۰۴۷۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۰
داستان جنایی(قسمت پنچم)
در قسمتهای گذشته با خبرنگار جوانی به نام ناهید آشنا شدید که برای راضی کردن سردبیر و گزارش از موسسات غیرقانونی بازیگری، خودش دست به کار شد و به عنوان طعمه وارد یکی از همین دفاتر شد. مردی که خودش را صاحب آنجا معرفی کرد، قصد داشت ناهید را مورد آزار و اذیت قرار بدهد. چند بار هم به او حمله کرد ولی ناهید با ضربات محکمی که با کیفش به آن مرد زد، باعث شد زمین بخورد و سرش با شومینه برخورد کند و دچار خونریزی شود. ناهید با ترس آنجا را ترک کرد و ماجرا را برای دوستش مریم شرح داد. مریم این مسأله را با پسرعمویش رضا که وکیل است مطرح کرد و قرار شد ناهید خودش را به پلیس معرفی کند. او به کلانتری رفت و اطلاع داد یک نفر را کشتهاست. حال ادامه ماجرا...
کد خبر: ۱۳۹۹۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
داستان جنایی(قسمت چهارم)
در قسمتهای گذشته خواندید که خبرنگاری به نام ناهید برای تکمیل گزارشی درباره شیادیهای برخی دفاتر متقلب سینمایی، خودش را طعمه قرار داد و با نام مستعار هنگامه با مردی که خودش را صاحب یک دفتر سینمایی معرفی کرد، قرار گذاشت و همراه او وارد آپارتمانی شد که بهظاهر دفتر سینمایی بود؛ دفتری پر از پوسترهای بازیگران و فیلمهای سینمایی. مرد برای ناهید شربت آورد اما او با ترفندی حتی جرعهای از آن را ننوشید. مرد تلاش کرد خودش را به بهانه تست بازیگری به ناهید نزدیک کند. چند بار هم به سمت او حمله کرد اما ناهید ممانعت میکرد و یکباره با کیف به او حمله کرد و باعث شد سر مرد با شومینه برخورد کند. ناهید سراغ دوستش، مریم رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد و قرار شد دو نفری به آنجا بروند و سرنوشت آن مرد را بررسی کنند. حال ادامه ماجرا...
کد خبر: ۱۳۹۸۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
داستان جنایی(قسمت سوم)
در قسمتهای گذشته خواندید که خبرنگاری به نام ناهید برای تکمیل گزارشی درباره شیادیهای برخی دفاتر متقلب سینمایی، خودش را طعمه قرار داد و با نام مستعار هنگامه، با مردی که خودش را صاحب یک دفتر سینمایی معرفی کرد، قرار گذاشت و به همراه او وارد آپارتمانی شد که بهظاهر دفتر سینمایی بود؛ دفتری پر از پوسترهای بازیگران و فیلمهای سینمایی. مرد برای ناهید شربت آورد اما او با ترفندی حتی جرعهای از آن شربت را ننوشید. مرد تلاش کرد خودش را به بهانه تست بازیگری به ناهید نزدیک کند. چند بار هم به سمت او حمله کرد اما ناهید ممانعت میکرد و یکباره با کیف به او حمله کرد و باعث شد سر مرد با شومینه برخورد کند. حال ادامه ماجرا...
کد خبر: ۱۳۹۸۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
داستان جنایی (قسمتپایانی)
در شمارههای گذشته خواندید که لیلا توسط عده ای مقابل خانه اش ربوده شد و همین اتفاق باعث شد تا مادرش را که ناراحتی قلبی داشت، از دست بدهد. پلیس برای کشف این معما وارد ماجرا شد. از طرفی ربایندهها با پدر لیلا تماس گرفته و از او درخواست دو میلیارد پول کردند. این در حالی است که به تازگی این مبلغ وارد حساب پدر لیلا شده و پلیس درصدد تحقیق برای یافتن سوالات خود است. مبادله انجام شده و لیلا به خانه بازمیگردد و با دیدن بنرهای تسلیت به هم میریزد. از طرفی پلیس که در تعقیب ربایندهها بود، شاهد تصادف و واژگونی ماشین و سپس آتش گرفتن پولها و ربایندهها میشود.
کد خبر: ۱۳۹۴۰۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۱
داستان جنایی(قسمت اول)
کد خبر: ۱۳۷۴۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۵