جایزه ملی‌ برای «ماجرای نیمروز»

سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با درخشش ماجرای نیمروز، دومین ساخته سینمایی محمدحسین مهدویان به پایان رسید. این فیلم خوش ساخت و استاندارد به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی که به موضوع مقابله با جنایات گروهک تروریستی منافقین در سال 60 می‌پرداخت، موفق شد در مراسم اختتامیه این جشنواره، جوایز ارزشمندی چون سیمرغ بلورین بهترین فیلم، سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد. ماجرای نیمروز همچنین سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس را هم دریافت کرد تا با چهار سیمرغ، بیشترین جوایز را کسب کرده باشد. البته فیلم فراری، ساخته علیرضا داوودنژاد هم موفق شد در تعداد جوایز کنار ماجرای نیمروز قرار بگیرد. فیلم‌های بدون تاریخ بدون امضا، رگ خواب و ویلایی‌ها هم هرکدام با سه سیمرغ بیشترین جوایز را از سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به‌دست آوردند.
کد خبر: ۱۰۰۰۵۸۳
جایزه ملی‌ برای «ماجرای نیمروز»

به گزارش جام‌جم، مراسم اختتامیه یکی از پرحاشیه‌ترین و جنجالی‌ترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر، شامگاه پنجشنبه در سالن مرکز همایش‌های برج میلاد و با حضور اهالی سینما و اصحاب رسانه و تماشاگران دیگر برگزار شد. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، حسین فریدون دستیار ویژه رئیس‌جمهور و معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از مهمانان ویژه مراسم بودند و سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، شهیندخت مولاوردی معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم از جمله چهره‌هایی بودند که در این مراسم حضور داشتند. اجرای مراسم را هم احسان کرمی به عهده داشت.

پرواز مشکوک سیمرغ‌ها

همان‌طور که انتخاب و انتخاب نشدن برخی فیلم‌ها برای بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر حاشیه‌هایی به همراه داشت، از زمان اعلام نام نامزدها هم هیات داوران و مسئولان جشنواره فجر با انبوهی از انتقادات روبه‌رو شدند. این واکنش‌ها و ابراز شگفتی‌ها را با نتایج پایانی و در شب اختتامیه کامل شد تا یکی از عجیب‌ترین دوره‌های جشنواره رقم بخورد.

تقریبا بجز ماجرای نیمروز و فراری که تا اندازه زیادی شایسته جوایزی بودند که دریافت کردند، برخی جوایز به فیلم‌های دیگر چندان با وحدت نظر مردم و منتقدان روبه‌رو نشد و شک و تردید فراوانی درباره برخی سیمرغ‌ها وجود دارد. نمونه‌اش جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد که به اعتقاد خیلی‌ها باید به هادی حجازی‌فر، بازیگر ماجرای نیمروز می‌رسید، اما در نهایت تعجب (کمال اسم شخصیت حجازی‌فر در فیلم هم بود) جایزه این بخش به نوید محمدزاده رسید.

اهدای دو سیمرغ بلورین در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن به لیلا حاتمی و مریلا زارعی هم موجه به نظر نمی‌رسد و هیات داوران باید جرات و جسارت اهدای فقط یک سیمرغ را در این بخش می‌داشت. به اعتقاد خیلی‌ها، سیمرغ تنها باید به حاتمی برای بازی‌اش در رگ خواب می‌رسید. ظاهرا طبق بند 8 مقررات عمومی در آیین‌نامه جشنواره فیلم فجر که در فراخوان هم آمده، داوران با این انتخاب به کاری خلاف قانون هم دست زده‌اند. چرا که در این بند نوشته شده: هیچ جایزه‌ای در بخش رقابتی به‌طور هم ارزش میان دو یا چند اثر تقسیم نمی‌شود.

ماجرای نیمروز محبوب همه

محمدحسین مهدویان با ماجرای نیمروز نشان داد که موفقیت او در ایستاده در غبار اتفاقی نبوده است. او با کمک افرادی چون سیدمحمود رضوی به عنوان تهیه‌کننده و مرتضی اصفهانی به عنوان مشاور فیلمنامه، سراغ برهه حساسی از تاریخ معاصر می‌رود و ترورها و اقدامات جنایتکارانه گروهک تروریستی منافقین در سال 60 را به تصویر می‌کشد. تلاش استاندارد او و گروه سازنده‌اش به بار نشست و بخوبی توسط تماشاگران و منتقدان دیده شد. کار به‌قدری خوب و جذاب است که هیات داوران این دوره که تصمیمات بحث‌انگیزی در نامزدی‌ها و انتخاب‌ها گرفتند هم نتوانستند چشمشان را روی آن ببندند. نتیجه اهدای چهار سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه ملی و بهترین طراحی صحنه و لباس بود. ضمن این‌که مردم هم قدر این فیلم انقلابی خوب را دانستند و در نهایت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران هم با داشتن رقبایی چون خوب بد جلف و آباجان، به ماجرای نیمروز رسید.

منافقین، داعش دهه 60

مرتضی اصفهانی، مشاور فیلمنامه فیلم «ماجرای نیمروز» درباره برخی هجمه‌ها و مخالفت‌ها علیه فیلم و انتقاداتی که درباره نگاه یکسویه اثر مطرح شده، به جام‌جم گفت: اگر منظور منتقدان عزیز معطوف به این نکته است که چرا دوربین سمت منافقین نرفته تا حرف آنها را بشنود، باید بگویم اولا این روش کار آقای مهدویان بود که از ابتدا به آن اصرار داشتند و البته برای من هم نظر ایشان محترم بود، ثانیا درخت را باید از میوه‌اش شناخت. اگر در طول فیلم جنایات منافقین را می‌بینیم که همه آنها متناظر تاریخی دارد براحتی می‌توانیم جهان‌بینی آنها را به مخاطب تفهیم کنیم. درواقع ایدئولوژی منافقین را در عملکرد آنها نشان دادیم، اگرچه معتقدم منافقین فاقد ایدئولوژی هستند و به جرات می‌گویم آنها متدلوژی را با پوشش ایدئولوژی جاری می‌کنند .

یکی از فیلمنامه‌نویسان «امکان مینا» در این خصوص ادامه داد: تضاد اصلی همه فرقه‌ها با مردم است، به همین دلیل عبور از مردم را در تئوری و عمل به پیروانشان می‌آموزند. وقتی قرار است این تضاد و تناقض تصویری شود، بی‌تردید باید بخشی از جنایات آنها بیان شود و این کاری است که در فیلم امکان مینا، سیانور و ماجرای نیمروز بخوبی اتفاق افتاد.

اصفهانی افزود: در فیلم سیانور هم همین‌طور بود و برخی می‌پرسیدند که چرا ایدئولوژی تقی شهرام چندان برای مخاطب باز نشد؟ پاسخ ما این بود که وقتی شما می‌بینید شهرام دستور ترور شریف واقفی و صمدیه لباف یعنی قتل دو نفر از همرزمان خود را می‌دهد، نشان‌دهنده منحط بودن ایدئولوژی اوست. وقتی ما نتیجه ایدئولوژی شهرام را در عملکردش می‌بینیم، به نظرم راحت‌تر می‌توانیم کنه و بن یک ایدئولوژی را تفهیم کنیم.

وی یکی از دلایل موفقیت ماجرای نیمروز را نگاه بی‌طرفانه آن دانست و گفت: دقیقا برعکس برخی منتقدان، معتقدم ما در ماجرای نیمروز بی‌طرفانه حرف زدیم. به نظرم کسانی که این فیلم را یکسویه می‌دانند، حجم جنایات منافقین را نمی‌دانند. اگر واقعا می‌خواستیم قصه 12 هزار نفری را که منافقین ترور کرده‌اند، بگوییم باید سریالی صد قسمتی می‌ساختیم. تازه به این حجم از جنایات، اضافه کنید رفتارهای غیردموکراتیک آنها در مناسبات درونی‌شان که قربانیان بی‌شماری حاصل این رفتار است.

اصفهانی ادامه داد: جنگ مسلحانه را منافقین شروع کردند. این واقعیت تاریخی را در اوایل فیلم ماجرای نیمروز بخوبی متوجه می‌شویم. مشخص است کسی که تهاجم می‌کند در ابتدا پیروزی به دست می‌آورد، چون با برنامه‌ریزی قبلی وارد جنگ شده است. شخصیت رحیم در ماجرای نیمروز، بعد از شنیدن خبر شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی می‌گوید: «خدایا شاهد باش که اینها جنگ را شروع کردند.» به نظرم این جمله خیلی کلیدی است و در فهم تاریخ اهمیت فراوانی دارد. تاریخ گواهی می‌دهد که منافقین اصلا فاز سیاسی نداشتند و از ابتدا دنبال براندازی بودند. به نظرم آنها در 30 خرداد 60 این موضوع را علنی کردند. او گفت: با کارگردان و نویسنده و تهیه‌کننده همه وقایع سال 60 از 30 خرداد تا 19 بهمن را نوشتیم، بعد دیدیم حجم این جنایت‌ها خیلی بالاست، ولی آقای مهدویان با اتکا به هوش کارگردانی خود عنوان کردند می‌توان این بُرش تاریخی را به یک فیلم سینمایی تبدیل کرد؛ اتفاقی که به نظرم بخوبی ایشان از عهده‌اش برآمدند. وقایع مهم را استخراج کردیم تا نقد مناسبات درونی و جنایات بیرونی منافقین را بتواند در قالب تصویر به مخاطب نشان دهد. برای نمونه می‌توان به ترور طاهره توسط خواهرش اشاره کرد که در جریان یک عملیات انتحاری رخ داد و مبین آن است که در درون سازمان این روش کار همواره به عنوان اصل تشکیلاتی به نام تسویه‌حساب کارکرد داشته است. نمونه بیرونی هم در فیلم وجود داشت و نشان می‌دهد که حتی این افراد در میان خانواده‌های خود هم جایگاه ندارند. همه این صحنه‌ها نمونه واقعی دارد و هیچ چیز در فیلم ساختگی نیست. واقعا رجوی یک اپورتونیست و ماکیاولیست واقعی است.

اصفهانی برنده شدن توامان جایزه نگاه ملی و سیمرغ مردمی در جشنواره فیلم فجر را هم نکته مهم و ارزشمندی خواند و گفت: انطباق نگاه مردمی با دریافت جایزه سیمرغ زرین از نگاه ملی خیلی خوب است. کسانی که ماجرای نیمروز را دیدند و دوست داشتند، از طیف‌های مختلفی بودند و نقطه مشترک همه آنها این است که با منافقین مساله داشتند و فیلم خوب آقای مهدویان در واگویی این جریان منحرف تاثیر بلامنازعی داشت. این فیلم برش خیلی خوبی از سال 60 است و توانست به مخاطب تفهیم کند که اگر دنیا امروز با داعش روبه‌رو شده، مردم ایران سال 60 داعش را تجربه کرده‌اند.

داوران به هفت نیامدند

میزگرد بررسی سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر با حضور بهروز افخمی، مسعود فراستی و سعید قطبی‌زاده و برخلاف وعده قبلی حجت‌الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی بدون حضور هیچ یک از داوران سودای سیمرغ در برنامه اخیر هفت برگزار شد. افخمی در این برنامه گفت: علی‌رغم پیگیری‌ها و وعده‌ها، هیچ یک از داوران حاضر به شرکت در برنامه نشدند. اما من معتقدم همچنان داوری جشنواره سی و پنجم بی‌اعتبارترین داوری در سی و پنج دوره جشنواره بوده است.

فراستی هم گفت: من شدیدا خوشحالم که برنامه هفت از اصول دفاع کرد نه هیچ چیز دیگر. مخاطبان نیز معتقدند که هفت حرف و نظر ما را منعکس می‌کند. این بنظرم موفقیت هفت است و آنهایی که از این موضوع ناراختند، کمی باید به خود برسند.

«ماجرای نیمروز» سفارشی نیست

سیدمحمود رضوی سال گذشته فیلم سیانور به کارگردانی بهروز شعیبی را با موضوع منافقان ساخت و اکران کرد و امسال هم با فیلم ماجرای نیمروز بخش دیگری از جنایات این گروه تروریستی را به تصویر کشید. با این تهیه‌کننده درباره فیلمش گپ کوتاهی زدیم که در ادامه می‌خوانید.

تاثیر رسانه ملی و این که فیلم ماجرای نیمروز بتواند مورد توجه قرار گیرد و جایزه ملی جشنواره را از آن خود کند، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رسانه ملی همواره در نوع تفکر زاویه دید مردم نسبت به مسائل مختلف تاثیر داشته و دارد. در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر بخش‌های خبری، برنامه هفت و دیگر برنامه‌های رسانه ملی که جشنواره را پوشش می‌دادند به دیده شدن این فیلم کمک کردند، بخصوص بعد از این که فیلم در برج میلاد و برای اهالی رسانه به نمایش درآمد، پوشش خبری خوبی صورت گرفت و نقدهای مثبتی درباره این فیلم منتشر شد. بعد از اعلام نامزدها هم موضعگیری خوبی از سوی صدا و سیما صورت گرفت که هر چند در آرای داوران تاثیری نداشت اما مهم‌ترین کاری که به واسطه آنها صورت گرفت، حساس کردن مسئولان بود که فیلمی با این موضوع و کیفیت در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. معتقدم همین حرکت باعث شد جایزه ملی به فیلم ماجرای نیمروز تعلق گیرد.

نظرتان درباره نقدهایی که منتقدان درباره این فیلم داشتند، چیست؟

بیش از 80 درصد منتقدان نظر مثبتی به کل فیلم داشتند، هم درباره موضوع و هم بخش‌های فنی اعم از بازی‌ها، موسیقی، فیلمبرداری، تدوین و. ..

ماجرای نیمروز، جایزه بهترین فیلم از نگاه مردم را هم گرفت و از معدود زمان‌هایی است که نظر منتقدان به نظر مردم نزدیک است.

منتقدان به بخش‌های فنی و کیفی توجه بیشتری دارند اما مردم بیشتر به داستان توجه می‌کنند و حسی که فیلم به آنها منتقل می‌کند. در فیلم‌هایی که تاکنون ساخته‌ایم تلاش کرده‌ایم هم سطح کار از نظر فنی و کیفی بالا باشد که نظر منتقدان را جلب کند و هم داستان خوبی داشته و روان روایت شود تا مردم هم آن را بپسندند. این رویکرد باعث نزدیکی نظر مردم و منتقدان به یکدیگر شده است.

نظرتان درباره صحبت‌های دکتر صادق زیباکلام و این که گفته فیلم ماجرای نیمروز فیلمی حاکمیتی است که نظر حکومت را یکجانبه روایت می‌کند، چیست؟

آقای صادق زیباکلام استاد دانشگاه است اما نمی‌دانم چه اصراری دارد درباره همه چیز نظر بدهد. ایشان به برج میلاد آمد و فیلم را دید اما نه به دعوت من!‌ اما درباره فیلم نظری داده که هیچ‌کس دیگری آن را نگفته و تائید نکرده است. به نظرم آقای زیباکلام دوست دارد برخلاف جریان آب حرکت کند و همیشه حاشیه‌ها برایش مهم‌تر از اصل است. ما در سینما دو ساعت زمان داریم تا داستانی را بازگو کنیم. فیلم ماجرای نیمروز بازگوکننده تلاش نیروهای امنیتی برای مبارزه با منافقان است و از ابتدا هم تصمیم نداشتیم درباره دیدگاه منافقان چیزی بگوییم، قرار بود اثرات ترورها و کشتار آنها در سطح جامعه را روایت کنیم، حالا اگر آقای زیباکلام تمایل دارد درباره نظرات و دیدگاه‌های منافقان فیلم بسازد، خودش وارد عمل شده و سرمایه‌گذاری کند. ما تولید فیلم را در بخش خصوصی آغاز کردیم اما در ادامه با مشکلات مالی روبه‌رو شدیم به همین دلیل از بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری و شهرداری کمک خواستیم تا بتوانیم فیلم را تمام کنیم. اما هیچ‌کدام از این نهادها و سازمان‌ها تفکر خاصی را به ما القا و سفارش نکردند. ماجرای نیمروز دغدغه خودمان بود و آن را ساختیم.

علی رستگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها