نکته مهم در بروز این گونه رفتارها این است که فرهنگ رفتار درست در تمام جوامع، اکتسابی است و هیچ جامعهای را نخواهید یافت که فرهنگ رفتارهای اجتماعی در آن ذاتی باشد.
شخصی را در نظر بگیرید که از کودکی آموخته است در شرایط مختلف چگونه باید رفتار کند، در جامعهای رشد کرده که برای شکلگیری شخصیت اجتماعی فرد برنامه داشته و او را به حال خود رها نکرده است. آموخته است از احترام به حقوق دیگران لذت ببرد و لذتی در آزار دیگران نیابد.
با توجه به ناملموس بودن این تیپ شخصیتی مثالی از یک فرد آموزش ندیده بزنیم؛ یکی از شادترین روزهای هر فردی روز جشن ازدواج اوست، مثالی که مطمئنا شاهد آن بودهایم که چگونه کارناوال عروسی شکل گرفته و فارغ از نوع معبر تردد (فرعی، اصلی، بزرگراه، مقابل بیمارستان و ...) بوقهای هماهنگ نواخته شده، از پنجرهها به بیرون خم میشویم و مسلم بدانید که بندآوردن راه را حق خود دانسته و چنانچه با اعتراض از جانب دیگران مواجه شویم با توجه به تعدادمان حق داریم به بهترین نحو معترض را به سزای عملش برسانیم، چرا که فرد معترض درک نمیکند هنگام مراسم ما، دچار سکته مغزی، قلبی، آتشسوزی و امثالهم نشود و خدای ناکرده عیش ما را منقص نکند.
آموزشهای اجتماعی در جوامع دیگر به نحوی است که به مرور، رعایت اخلاق در موقعیتهای مختلف در او نهادینه شده و در صورت عدم رعایت در وهله اول به انسانی بیفرهنگ شناخته شده و در وهله دوم با مجازاتهای متناسب مالی و اجتماعی روبهرو میشود.
در جوامع دیگر شاهدیم که بوق زدن برای عابر یا بوق زدن به نحوی که موجب ایجاد اضطراب در رانندگان دیگر شود، منع شده و آرامش روانی از اولویتهای وضع قوانین و سیستم آموزشی فرض شده است؛ موضوعی که جای خالی آن در رفتارهای مختلف ترافیکی ما خود را به رخ کشیده و موجب فرسایش تن و روان همگیمان شده است.
نقصی که جامعه ما با آن روبهروست و در کنار غفلت سایر سازمانهای موثر در ایجاد فرهنگ ترافیکی، شاهد آن هستیم که افراد به محض ورود به چرخه ترافیک، خود را بدون مهارتهای لازم مییابند و در مواجهه با چالشهای متعدد به واسطه عدم وجود الگوی رفتاری مناسب، از عرف معیوب جامعه تبعیت کرده و با تکرار آن، رفتارهای نادرست در ایشان نهادینه شده و به جرگه کاربران ترافیکی میپیوندند که رعایت حقوق دیگران، زندگی جمعی و حفظ کرامت انسانی در اولویت آنها نیست.
در جامعه ما در این مرحله از پلیس خواسته میشود با اقدامات سلبی، معلول را بدون توجه به علت آن اصلاح کند، رفتارهای ترافیکی را که زاییده علل مختلف است صرفا با حضور فیزیکی، برگه جریمه و ... اصلاح کند و در این راه نیز توفیق یابد.
پلیس راهور با درک ریشههای مشکل سعی کرده است با اقدامات فرهنگساز از جمله برنامههای تلویزیونی، آموزشهای همگانی، سازماندهی همیاران پلیس و ... نقش خود را صرفا با در اختیار داشتن امکانات و منابع داخل سازمانی ایفا کند.
جای خالی سازمانهای مرتبط در این عرصه به قدری ملموس است که نگرانی ما عدم کفایت امکانات پلیس برای رشد اقدامات فرهنگساز متناسب با رشد سایر مولفههای ترافیکی بوده به نحوی که مولفههای موثر در بروز سوانح و حوادث شامل تعداد خودروها و وسایل نقلیه، تعداد رانندگان و .. شتابی چند برابر در مقایسه با رشد اقدامات فرهنگی پلیس داشته و بیشتر شدن این فاصله تهدیدی است که صرفا مشارکت سایر سازمانها و به اشتراکگذاری امکانات و منابع و اقدام در سطح ملی را در جهت برونرفت از آن میطلبد.
در غیر این صورت افزایش خسارات ناشی از سوانح ترافیکی موضوعی خواهد بود که ضمن هدر رفت سرمایههای انسانی و مالی کشور، صدمه جبرانناپذیری بر وجهه میهن اسلامیمان خواهد زد.
سردار تقی مهری - رئیس پلیس راهور ناجا
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد