به نظر شما، اساسا لزوم تشکیل چنین صندوقهایی در سیستم اقتصادی چیست؟
اصولا صندوق برای رفع مشکلات تامین مالی بنگاههای کوچک تاسیس شده است. اصلیترین وظیفه صندوق براساس قانون، فراهم آوردن موجبات توسعه سرمایهگذاری بخش غیردولتی در صنایع کوچک و کوتاه کردن مدت زمان اجرای طرحهای دارای توجیه اقتصادی و اشتغالزا با اولویت مناطق محروم از طریق تسهیل وثیقههای مورد نیاز است. بنگاههای کوچک، شرکتهای خانوادگی هستند که منابع مالی محدودی در اختیار دارند. بنابراین برای تامین منابع مالی به بانکها مراجعه میکنند و بانکها هم برای این منظور نیازمند اطلاعات و وثایق مشخصی هستند که معمولا بنگاههای کوچک، توان تامین آنها را ندارند. اینجا صندوق میتواند شرایط را تسهیل کند.
دائم مطالبی درباره حمایت از جایگاه ویژه بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط سخن گفته میشود. به نظر شما امتیازهای فعالیت اقتصادی بنگاههای کوچک تولیدی در اقتصاد کشورها چیست؟
مهمترین امتیاز این بخش، انعطافپذیری آنهاست که در مقابل تغییرات، بسرعت میتوانند خودشان را منطبق کنند. این امتیاز، بستری مناسب برای خلاقیت و کارهای جدید است. برهمین اساس، بیش از 50 درصد اختراعات به دلیل همین قابلیتها در واحدهای کوچک اقتصادی صورت گرفته است.
نکته دوم این که صنایع کوچک، قابلیت بسیار بالایی در جذب نیروی انسانی دارند؛ مثلا در آلمان بیش از 80 درصد نیروی کار در این بخش مشغول کار هستند. این برای کشورما میتواند حائزاهمیت باشد. به این ترتیب که اگر چرخ صنایع کوچک به حرکت در آید، مشکل اشتغال هم برطرف خواهد شد. از سوی دیگر، این شرکتها یک منبع بسیار قوی برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز صنایع بزرگ هستند.
برسیم به مشکلات این بنگاهها. اصولا چه مشکلاتی دارند؟
اولین مشکل مربوط به تامین مالی است. این معضل مربوط به ایران نیست و در اغلب کشورها دیده میشود، اما دومین مشکل بنگاههای کوچک تکنولوژی پایین آنهاست و محدودیت سوم این گروه از تولیدکنندگان مربوط به دسترسی نداشتن به بازارهای گسترده است. آنها در بدو ورود به فعالیت اقتصادی و تولیدی، بازارهای محلی و داخلی را در نظر دارند. مشکل دیگر را هم میتوان در رقابت این شرکتهای کوچک با تولیدکنندگان بزرگ دانست.
درباره بنگاههای کوچک صنعتی صحبت کردیم. آیا آمار دقیقی از تعداد و شاغلان آنها در اختیار دارید؟
در ایران اگر به آمارهای موجود توجه کنید، تعداد واحدهای صنعتی موجود، رقمی معادل 92 درصد است و نزدیک به 80 هزار واحد صنعتی کوچک داریم. این آمارها در سطح جهان هم این گونه است و بخش قابل توجهی از واحدهای صنعتی در این بخش، واحدهای کوچک و متوسط قرار دارند. این در حالی است که در سراسر دنیا، تقریبا 50 درصد نیروی کار در این گونه بنگاهها مشغول کار هستند و در ایران هم 45 درصد اشتغال صنعتی در بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط است.
سهم صادراتی بنگاههای ایران در مقایسه با کشورهای توسعه یافته چیست؟
در بخش صادرات، عقب افتادگی معناداری تجربه شده و میانگین صادراتی جهان از این گونه واحدها تقریبا 20 درصد است در حالی که ایران، تنها 10 درصد سهم صادراتی را تجربه کرده است.
برخی کارشناسان معتقدند، لازم است تعریف واحدهای کوچک تولیدی متناسب با شرایط فعلی تغییر کند. آیا شما با این نکته موافق هستید؟
بله؛ مدتهاست براساس تعریفی که قانون برای واحدهای کوچک تولیدی داشته، تعداد افراد شاغل در آن ملاک بوده به صورتی که مبنا کارگاههایی هستند که زیر 50 نفر پرسنل دارند؛ اما در شرایط فعلی، معتقدم باید این تعریف بازنگری شود. به همین دلیل پیشنهاد دادیم، برای گسترش فعالیت صنعت و افزایش مشمولان و استفاده از امکانات، هر سال درباره تعریف واحد تولیدی کوچک و متوسط متناسب با متغیرهای موجود تصمیمگیری شود. به این ترتیب انعطافپذیری بیشتری برای ارائه خدمات خواهیم داشت.
آیا واقعا صنایع ما در رکود قرار دارند؟
در شاخصهای کلان، یک اتفاق صورت میگیرد که چه مثبت و چه منفی، همیشه با فاصله زمانی آثارش در اقتصاد واقعی تجربه میشود. بنابراین شرایط اقتصادی فعلی ایران بیانگر رویدادهای گذشته است. درباره رکود بهتر است به شاخصهای کلان اقتصادی توجه داشته باشیم. براساس آمارها در شرایط منفی بودیم که این آمارها از سوی بانک مرکزی یا مرکز آمار ارائه شده است. به هر حال، طی سال گذشته شاخصهای مطرح شده از سوی مجامع بینالمللی و نهادهای قانونی، آمار داخلی بالاترین رشد را مطرح کردهاند. بنابراین اگر رکود بوده، اکنون به سمت بهبود حرکت میکنیم و همان طور که قبلا گفته شد، آثار آن در یکی دو سال آینده دیده میشود، نه حال حاضر.
یکی از بخشهای تاثیرگذار در رشد اقتصادی ایران، بخش کشاورزی است. آیا در این زمینه هم فعالیتی دارید؟
اصولا همه واحدهای صنعتی کوچک میتوانند از این خدمات استفاده کنند؛ حتی آنهایی که کار صنعتی انجام نمیدهند؛ مثلا در واحدهایی که در بخش کشاورزی مشغول کسب و کار هستند، اگر دارای پروانه فعالیت از سوی وزارت جهاد باشند، میتوانند از این ضمانتنامهها استفاده کنند، اما در تمام واحدها اولویت صادراتی یا دانش بنیانی برایمان وجود دارد و براساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی پروندهها را بررسی خواهیم کرد. مثلا در مناطق محروم، وثایق کمتری هم دریافت کنیم. بنابراین در نگاه ویژه به بخش کشاورزی سعی میکنیم رونق را داشته باشیم؛ مثلا وقتی سردخانه بدون ارتباط با صنعت است، سعی کردهایم آن را به صنعت مرتبط کنیم که بتوانیم تسهیلات در اختیار متقاضیان قرار دهیم چون معتقد هستیم با ایجاد یک سردخانه، یک واحد فرآوری و تولیدی نیز کنار آن مرتبط با محصولات موجود بازار شکل خواهد گرفت.
چند درصد از ضمانتنامههای شما مربوط به طرحهای تازه بوده است؟
تقسیم بندی خدمات در سال گذشته، 43 درصد ضمانتنامهها برای طرحهای ایجادی و 39 درصد برای سرمایهدر گردش بوده و باقیمانده هم در بخشهای مختلف ضمانتنامهای هزینه شده است.
ضمانتنامههای صادر شده شما را کدام بانکها میپذیرند؟
سال 95 تقریبا چهار یا پنج بانک بیشتر با ما همکاری نداشتند، اما امسال غیر از بانک صادرات تمامی بانکها با این صندوق تفاهمنامه همکاری دارند. این بانک از ما ضمانتنامه صد در صدی طلب کرده که مخالف قانون و اساسنامه ماست و البته در حال رایزنی با این بانک هستیم.
آیا شما هم در طرح 5/1 میلیارد دلاری برای توسعه صنایع مشارکت دارید؟
بله؛ این طرح برای مناطق کمتر توسعه یافته مطرح شده و در استانهای مرزی بیشتر هزینه خواهد شد. با رویکرد توسعه صنعت پوشاک هم اشتغال را در مناطق محروم مرتفع میکند. در آن طرح صندوق توسعه ضمانت سرمایهگذاری، سازمان صنایع کوچک و معاونت تعاون روستایی درگیر هستند.
آیا شما به سمت فعالیت آنلاین حرکت کردهاید؟
در سه ماه پایانی سال گذشته، کل فرآیند صدور ضمانتنامه از ابتدا تا انتها به دلیل این که گستره متقاضیان ما سراسر ایران است، به صورت آنلاین شده است. تا مراحلی خود متقاضیان، مشغول تکمیل پرونده میشوند و در بخشی با مراجعه به نمایندگان تامالاختیار ما ـ که معاون صنایع کوچک شرکت شهرکهای صنعتی هر استان است ـ باقی فرآیند را ادامه میدهند. البته تمام وثایق و اسناد و مدارک در همان مراکز دریافت میشود. آموزش به نمایندگان شهرستانها در فروردین ماه سال جاری تمام شد و اکنون تمام مراحل درخواست ضمانتنامه تا صدور از طریق درگاه اینترنتی قابل رصد کردن است و میتوانیم در لحظه پرونده را رصد و نتیجه را اعلام کنیم. به نوعی خودمان را در اتاق شیشهای قرار دادهایم.
به تسهیل وثیقهها اشاره کردید. منظور از این تسهیل چیست؟
بنگاههای کوچک، اصولا شرکتهای خانوادگی هستند که منابع مالی محدودی در اختیار دارند. بنابراین برای تامین منابع مالی به بانکها مراجعه میکنند و بانکها هم برای این منظور نیازمند اطلاعات و وثایق مشخصی هستند که معمولا بنگاههای کوچک، توان تامین آنها را ندارند. اینجا صندوق میتواند شرایط را تسهیل کند.
در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
بانک اگر بخواهد تامین مالی واحدی انجام دهد، نیازمند اطلاعات برای اعتبارسنجی مشتری است. این بنگاهها علاوه بر پراکندگی گسترده، اسناد و مدارک مناسبی برای ارائه به بانک ندارند؛ به همین دلیل، بانک از ارائه تسهیلات خودداری یا به دلیل ریسک بالا سود بالاتری مطالبه میکند که هر دو حالت به نفع بنگاه تولیدی کوچک نیست.
ارزیابی اعتبار بنگاههای کوچک برای بانکها به دلیل پراکندگی و نقصهای مدارک، بسیار هزینهبر خواهد بود. اصولا بانکها ترجیح میدهند از این شرایط دوری کنند. به عنوان مثال یک بنگاه بزرگ اگرچه بیشتر برای بانکها گرفتاری ایجاد میکند، اما کار یک بار انجام میشود در حالی که در بنگاههای کوچک همان هزینه و زمان برای یک پرونده کوچک وجود دارد که اقتصادی نیست و در نهایت بنگاههای کوچک در ارائه وثایق مورد نیاز بانکها دچار مشکل هستند. وثایق این بنگاهها محل اجرای طرح است که از نظر بانکها قابلیت استفاده ندارد چون وثیقه بانکها باید خارج از طرح باشد.
این امتیاز است یا نقطه ضعف؟ تربیت نیروی ماهر برای شرکتهای کوچک هزینه خواهد داشت.
در برخی نظریهها این نقطه ضعف در نظر گرفته میشود، به این دلیل که صنایع کوچک با سرمایههای اندکی که در اختیار دارند برای پرورش نیروی انسانی هزینه میکنند و درست زمانی که قرار است از توانمندی آنها استفاده کنند، این افراد جذب صنایع بزرگتر با امکانات بهتر میشوند، اما فراموش نکنیم این چرخه ادامه خواهد داشت و کلان اقتصاد از منافع آن استفاده میکند.
در برخی نظریهها، امتیاز صنایع کوچک، هزینه کمخروج آنها از چرخه تولید است. در این زمینه چه نظری دارید؟
یکی از مهمترین امتیازهای صنایع کوچک، همین است. براساس مفاهیم اقتصادی، همیشه ظهور و نزول بنگاههای تولیدی کوچک در کلان اقتصاد در حال تعادل است. از این رو، اگر لازم باشد، بنگاههای کوچک صنعتی تغییر کاربری بدهند یا از چرخه اقتصاد خارج شوند، هزینه اقتصادی کمی خواهند داشت. شرکت تولیدی لامپ افروغ، نمونه خوبی برای این نوع واحدهای تولیدی است. این شرکت با توجه به کاهش تقاضا برای خرید لامپهای رشتهای با برنامهریزی و مدیریت هزینهها همان خطوط تولید را با کمی تغییر برای تولید لامپهای کممصرف به کار گرفته است، درحالی که بنگاههای بزرگ اقتصادی امکان چنین کاری ندارند یا هزینه سنگینی باید بپردازند.
منظور از رقابت با تولیدکنندگان بزرگ چیست؟
در پارهای موارد، محصول نهایی بنگاههای کوچک در راستای تولید محصولات بنگاههای بزرگتر است. به عنوان مثال، موادی را تولید میکنند که برای تولید محصول نهایی بنگاه بزرگتر لازم است، مثل قطعهسازان برای خودروسازی، اما زمانی که محصول تولید شده در بنگاه کوچک به موازات محصولات بنگاههای بزرگ است، مشکل ایجاد میشود. حجم تولید و قیمت تمام شده محصولات بنگاههای کوچک و توانمندی حضور در بازار آنها با بنگاههای بزرگتر کاملا متفاوت است و رقابت نابرابر باعث خروج از تولید این بنگاههای کوچک میشود.
یکی از مشکلات بنگاههای کوچک در بخش تحقیق و توسعه است. نظر شما در این زمینه چیست؟
براساس مبانی اقتصادی، تحقیق و توسعه به موتور محرکه و رونق بنگاههای تولیدی معروف شده است. بنابراین لازم است درباره تحقیق و توسعه سرمایهگذاری هدفمندی صورت پذیرد در حالی که متاسفانه به دلیل هزینههای بالای این کار، بنگاههای کوچک و متوسط در این زمینه سرمایهگذاری هدفمندی ندارند.
هر وقت از حمایت بنگاههای کوچک صحبت میشود، اولین گزینه ارائه تسهیلات ارزانقیمت است. آیا شما با این شیوه موافق هستید؟
خیر؛ در گذشته تصور بر این بود که اگر بخواهیم به بنگاههای کوچک کمک کنیم، لازم است تسهیلات کمبهره و ارزانقیمت به آنها داد در حالی که این موضوع باعث بروز آمار اشتباه میشد. نکته اینجاست که وقتی متغیرهای اقتصادی دستکاری میشوند و دخالت در بازار توسط دولتها یا سازمانهای دولتی گسترش داشته باشد، این متغیرها سیگنالها و پیامهای اشتباه به بازار ارسال میکنند که باعث تصمیمگیری اشتباه مسئولان یا سرمایهگذاری میشود.
یک واحد اقتصادی، وقتی تصمیم به حضور در بازار تولید میگیرد، سلسله فعالیتهایی خواهد داشت؛ مثل تهیه طرح توجیهی که باید مشخص کند، چه نرخی از بازده برای این واحد پیشبینی میشود که این نرخ بازده را در مقایسه با نرخ تورم مدنظر خواهند داشت و در صورت بالاتر بودن از نرخ تورم توجیه اقتصادی برای طرح وجود دارد. حالا سوال اینجاست که وقتی به صورت دستوری، پول ارزانقیمت در بنگاه تزریق شود، سیگنالهای مثبت از این طرح منتشر میشود و در صورت قطع یارانههای دولت این معادلات دستخوش تغییرات نگرانکننده خواهد شد و حتی ممکن است طرح از توجیه افتاده، زیان ده بشود. بنابراین ارائه سیگنالهای غلط، باعث تصمیمگیری اشتباه خواهد شد. محقق شد به سمت تغییر مدل گذشته برویم که کمکم مدل ضمانت اعتباری شکل گرفت و امروز اساس فعالیت این صندوق است.
یکی از مهمترین نیازهای فعالیت موفق صندوقهای ضمانتی، وجود شرکتهای اعتبار سنجی است. آیا ایران چنین موسسهای در اختیار دارد؟
خیر، ما در ایران چنین موسساتی نداریم، اما فعالیتهای مناسبی برای تاسیس چنین موسساتی از سوی مسئولان شکل گرفته است. اجازه دهید توضیح دهم که راهحل تشکیل صندوق ضمانتی مثلثی است که سه ضلع دارد. ضلع اول موسسههای رتبهبندی هستند که در کشورها وجود داشتند یا توقیت شدند و اگر هم حضور فیزیکی نداشتند با ایجاد زمینه شکل گرفتند و تاسیس شدند. این بخش باید بتواند با بررسی اسناد و مدارک واحدهای صنعتی، رتبه اعتباری آنها را مشخص و به سیستم بانکی ارائه کند. ضلع دیگر مربوط به صندوقهای ضمانتی بود و پس از آن هم نوبت بانکها میرسد تا با تکمیل این موارد، تولید تسهیل شود.
روند شکلگیری این صندوق از چه سالی آغاز شده است؟
در ایران 1383 قانونگذار تاسیس صندوق را مصوب کرد که سال 1384 اساسنامه و آییننامههای اولیه تصویب شد و در نهایت، سال 1385 دستورالعملهای داخلی تعیین و تصویب و اوایل 1386 هم اولین ضمانتنامه صادر شد.
آیا مقایسهای از فعالیت خود در سال 94 و 95 در اختیار دارید؟
بله؛ سال 95 تقریبا به 352 طرح از این طریق کمک شده و رقمی معادل 1800 میلیارد ریال به آنها پرداخت شده است، اما سال 94 فقط 281 فقره تسهیلات ارائه شد و 1100 میلیارد ریال هم کل هزینه پرداختی بوده که با نگاه به آمارها میبینیم، از نظر تعداد 25 درصد و از نظر میزان ارائه ضمانتنامهها حدود 66 درصد افزایش داشتهایم. از ابتدای فعالیت صندوق، دقیقا 4/1 درصد ضمانتنامهها از لحاظ عدد و هم از لحاظ مالی طی سال 95 صادر شده است. در این زمینه، اگر بخواهیم از ابتدای فعالیت صندوق هر چهار سال را ملاک قرار دهیم و برای بررسی آن نموداری مشخص کنیم، بد نیست بدانیم در اولین دوره 404 فقره ضمانتنامه با ارزش اسمی 1819 میلیارد ریال صادر شده که این رقم در چهار ساله دوم از نظر تعداد ضمانتنامه صادر شده 727 فقره با 3370 میلیارد ریال بوده است.
کمترین و بیشترین دریافتکنندگان ضمانتنامه در سال گذشته کدام استانها بودهاند؟
براساس آمارهایی که در اختیار داریم، تهران، گیلان، اصفهان، مازندران، البرز و ایلام بیشترین حجم دریافت ضمانتنامه را به خود اختصاص دادهاند و کمترین دریافتکنندگان عبارتند از: اردبیل، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویر احمد و زنجان.
محصولات اصلی شما در این صندوق چیست؟
محصول سنتی این صندوق، ارائه ضمانتنامه اعتباری است، به این ترتیب که ضمانتنامه اعتباری، سند تعهد آوری است که جایگزین سند وثیقهای نزد بانکها میشود، اما نیازهای بخش تولید هر سال متفاوت است و به همین دلیل سال 1394 مجموعه صندوق مطالعات جدیدی را انجام داد که بتواند محصولات جدیدی را برای متقاضیان در نظر بگیرد. به این ترتیب، ضمانتهای اعتباری خرید که خیلی کاربردی هستند، ایجاد شد و در پی آن ضمانت پیش پرداخت و ضمانتنامه حسن انجام کار در کنار ضمانتنامه شرکت در مزایده به خدمات این صندوق افزوده شد.
ضمانتنامه خرید مواد اولیه چه امتیازی دارد؟
تولیدکنندگان برای خرید مواد اولیه خود نیازمند دریافت وام بودند و باید اسناد و مدارکی را به بانک ارائه میکردند تا بتوانند وام دریافت کنند و در نهایت مبلغ وام را به تولیدکننده مواد اولیه بدهند که تکرار چرخهای معیوب بود. از این رو ضمانتنامه خرید مواد اولیه، روند کار را تسهیل میکرد. به این ترتیب که متقاضی یا تولیدکننده، ضمانتنامه مورد نظر را دریافت و به تولیدکننده مواد اولیه ارائه میکرد و مواد مورد نیاز را به صورت نسیه خریداری و در سررسید، مبلغ را پرداخت میکرد.
این شیوه فساد ایجاد نکرد که ضمانتنامهها به مواد اولیه تبدیل نشود؟
اگر بگوییم خیر، پاسخ دقیق و کارشناسی نیست. در مواد اولیهای که قدرت نقد شوندگی بالایی داشتند، بعضا تخلف دیده شد اما یک تولیدکننده که ماده اولیه را میتواند با تولید به ارزش افزوده بالاتری تبدیل کند، منطقی نیست، مواد اولیه را ارزانتر بفروشد.
آیا در صندوق، محدودیت منابع مالی هم داشتید؟
اوایل تاسیس صندوق، محدودیت منابع داشتیم. به این دلیل که تنها 30 میلیارد تومان در اختیار داشتیم، اما امروز با توجه به دیدگاه مثبت مسئولان و همچنین تاکید رهبر معظم انقلاب برای رونق تولید و حمایت از صنایع داخلی، تمام درخواستهای دارای شرایط به تقاضای خود رسیدهاند.
چطور هنوز این صندوق برای تولیدکنندگان ناشناخته است؟
یک دلیل وجود داشت که ما در جامعه صنعتگران و فعالان شناخته شده نباشیم. یکی این که تا پایان سال 94 سرمایه اندکی در اختیار داشتیم و انجام کارهای زیربنایی بخش قابل توجهی از منابع را به خود اختصاص داده بود. بنابراین همکاران نگران بودند که چگونه به متقاضیان پاسخگو نباشند.
به محدودیت منابع و اهمیت افزایش آن اشاره کردید. آیا افزایش سرمایه داشتید؟
سال 94 با حمایت کامل و تایید دولت افزایش سرمایه خوبی در این مجموعه صورت پذیرفت، طوری که 25 میلیون دلار به صندوق اختصاص داده شد که معادل ریالی آن، تقریبا 75 میلیارد تومان بود. به این ترتیب تقریبا 100 میلیارد تومان است.
براساس اصول اقتصادی درصد و میزان تعهداتی که یک صندوق مثل شما میپذیرد، محدود است. آیا شما هم از این قانون پیروی میکنید؟
این صندوق فعالیت اقتصادی میکند. بنابراین تابع تمام قوانین است، به این صورت که اصولا باید هفت برابر دارایی ضمانت میپذیرفتیم، اما با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و تاکید مسئولان به دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت امروز تا 10 برابر از منابع خود ضمانتنامه صادر میکنیم.
عماد عزتی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد