حالا که سطر هفتم این گزارش، اکنون که واژه نود و چهارم این متن خوانده میشود، دهها نفر مرگ مغزی شدهاند و دراز کش آرمیدهاند روی تختی که لولههای اکسیژن خمیده روی آن، قفسه سینه جسد را بالا و پایین میبرد به امید اهدا.
داستان غریبی است. یکی تمنای زندگی دارد و یکی فرصت زندگی دادن، یکی زندگی گدایی میکند و یکی فرصت از دست میدهد، شبیه دو نقطه که گاهی خط میشوند و به هم بر میخورند و بیشتر اوقات مثل دو خط موازی هرگز به هم نمیرسند.
ماجرای بدی است قصه دفن شدن سالانه هزاران عضو قابل پیوند در ایران و حکایت سرگیجه آور رنجهای بی پایان هزاران آدم منتظر که چشم به راه دریافت عضو، بیمارستانها را کردهاند محرابی برای دعا، هر روز، هرساعت، هر دقیقه و هر آن.
به تقویمها که نگاه کنید چهار روز دیگر میرسید به روز ملی اهدای عضو، به روز اهدای زندگی، به روزی که برای خیلیها کور سوی امیدی است اگر به پا قدمش خانوادهای که عزیزمرگ مغزی شدهای دارد زودتر دل از او بکند و به اهدای اعضایش رضا دهد اما خیلی وقتها این امید ناامید میشود به دلیلی که دیروز رئیس و قائممقام انجمن اهدای عضو ایرانیان با تاسف از آن یاد کردند. آنها گفتند هنوز در کشورمان رضایت ندادن خانوادهها و اطلاعات ناکافی مردم از مرگ مغزی، برای اهدای عضو مانعتراشی میکند.
کتایون نجفیزاده، مدیرعامل، حتی آمارهای ناخوشایندی داد. او گفت هرسال در ایران پنج تا 8000 مرگ مغزی اتفاق میافتد که به طور متوسط 3000 نفر از آنها قابلیت پیوند عضو و حداقل امکان اهدای دو عضو را دارند، درحالی که سال گذشته فقط 926 نفر ازمرگ مغزی شدهها اهدای عضو شدند.
او این آمارها را چید کنار صف طولانی نیازمندان به عضو پیوندی که امروز، در این لحظه آمارشان بیش از 25 هزارنفر است.
نجفیزاده اینها را گفت و خبر داد هر روز هفت تا ده نفر و هر سه ساعت تقریبا یک نفر از بیماران نیازمند به دریافت عضو، جانشان را از دست میدهند فقط به این دلیل که خانواده آنها مرگ مغزی و پایان زندگیشان را باور نمیکنند.
مهدی مهدوی، فوقتخصص پیوند قلب کودکان نیز که بیماران کوچکش هر روز در بیمارستان شهید رجایی تا لبه پرتگاه مرگ میروند و برمیگردند، گفت هفته قبل یکی از کوچولوهای بیمارش در صف انتظار مُرد و 12 کودک بستری در آیسییو شرایط وخیمی دارند.
مرگی برای پایان زندگی
برای مرگ مغزی شدهها، این نوع مرگ پایان زندگی است. وقتی مغز آسیب میبیند و میمیرد شمارش معکوس برای فسادش آغاز میشود. سلولهای مغزی قادرند پس از این فقط هفت تا هشت دقیقه زنده بمانند که اگر نیروهای امدادی زود عمل کنند و به فرد مرگ مغزی شده اکسیژنرسانی کنند عمر این سلولها به سه تا پنج روز میرسد. حکمت وصل کردن لولههای اکسیژن به این افراد نیز همین است تا قلبشان به صورت مصنوعی بتپد و سلولهای بدن را زنده نگه دارد.
اما هر روز که بگذرد شانس قابل اهدا بودن اعضای بدن از بین میرود تا جایی که به گفته کتایون نجفیزاده در روز چهارم پس ازمرگ مغزی شاید فقط دو عضو قابلیت اهدا داشته باشد.
او میگوید، اما بیشتر مردم طلایی بودن این زمان را باور ندارند و باور نمیکنند عزیزشان پس از مرگ مغزی دیگر زنده نمیشود. او میگوید اگر جمجمه یک فرد مرگ مغزی شده را بشکافیم چیزی بجز یک توده متلاشی شده و متعفن نخواهیم دید.
به یمن ماه خدا
امروز روز نخست ماه مبارک رمضان است، ماهی که خانواده بیماران نیازمند دریافت عضو به آن چشم دارند. چهار روز دیگر نیز روز ملی پیوند اعضاست؛ روزی که بازهم این خانوادهها به آن امید میبندند تا شاید فرجی شود. اما امسال تقارن این روز ملی با ماه مهمانی خدا حتما تقارن میمونی خواهد بود، بویژه این که در سالهای گذشته نیز تعداد اهدای عضو از مرگ مغزی در ماه رمضان جهشی ملموس داشته است.
امسال ضیافت نفس در بوستان نفس تهران از 31 اردیبهشت تا نهم خرداد، فرصتی ده روزه را ایجاد میکند برای همه مردم ایران تا مرگ مغزی و اهدای عضو را بهتر بشناسند و اگر روزی درموقعیت تصمیمگیری قرار گرفتند، دودل نشوند.
آمارها میگوید در ایران برای گرفتن رضایت از خانوادهها باید شش تا90ساعت صرف شود، درحالی که مدت رضایت گیری در اسپانیا که کشور پیشرو در اهدای عضو است، فقط سه تا پنج دقیقه است.
گروه جامعه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد