به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایرنا ، زهرا عبدالملکی : حریم خصوصی در دوران کودکی برای کودک مفهوم چندانی ندارد. او از این که پدر و مادر اتاقش را مرتب کنند، در انتخاب لباسهایش دخالت کنند، همراهش به مدرسه بروند و کیفش را بازرسی کنند، ناراحت نمیشود. اما از آغاز نوجوانی و با شروع میل طبیعی به استقلال، نوجوان در برابر این رفتارها مقاومت میکند و نیاز به حریم خصوصی دارد.
وی اضافه کرد: اگر پدر و مادر این نیاز طبیعی نوجوان را نادیده گیرند و با کنترل دورادور و نامحسوس بر رفتار او آشنا نباشند، نوجوان احساس تحت کنترل بودن پیدا کرده و از پدر و مادر و حتی از خانه دوری میکند.
این روانپزشک ادامه داد: پدر و مادرهایی که فرزند نوجوان دارند باید بدانند در دوره نوجوانی داشتن آزادی، آنقدر برای فرد مهم است که نداشتن امنیت به آن اندازه برای او اهمیت ندارد، یعنی حتی اگر بیرون از خانه خطراتی متوجه او باشد، ترجیح می دهد تا در معرض خطر قرار گیرد اما در خانه مدام تحت کنترل خانواده نباشد.
کاهش اثربخشی تربیت بعد از ۱۲ سالگی
عبدالملکی گفت: والدین هرچه دانش و انرژی برای فرزندپروری دارند تا ۱۲ سالگی آنان به کار گیرند چراکه پس از آن، اثربخشی تربیت به شدت کاهش مییابد.
وی افزود: پدر و مادرهایی که با مشاهده بحرانهای رفتاری نوجوان، تازه به فکر تربیت او میافتند، کمتر نتیجه میگیرند. چراکه پس از گذشتن از سنین دوره نوجوانی فرزند، هرچه دانش و انرژی برای آنان بهکار گیرند، اثربخشی کمتری خواهد داشت.
این متخصص اختلال رشدی کودکان و نوجوانان، با بیان اینکه خودمحوری نوجوانی بطور معمول به دو دلیل تماشگر خیالی و افسانه شخصی به وجود میآید، اظهار داشت: در بخش تماشاگر خیالی، نخست نوجوان فکر میکند به دنیای بزرگسالی وارد شده و به دلیل تغییرات جسمی، همهجا در مرکز توجه قرار دارد و به عبارتی دیگران تماشاگر او هستند. به همین دلیل به شدت خودخواه میشود و بدون احساس شرمندگی، هر کار که دوست دارد انجام میدهد.
عبدالملکی افزود: در بخش افسانه شخصی، برخی نوجوانها احساس میکنند بسیار استثنایی و بینظیر هستند. آنها به دلیل تغییرات تازه، خود را قهرمان زندگی میدانند و تصور میکنند هرکاری را میتوانند انجام دهند و از هر آسیبی هم مصون هستند. دست زدن به کارهای آسیبزا مانند سیگار کشیدن، نتیجه چنین تفکری است. این دوره مدت زیادی طول نمیکشد.
وی گفت: در میانه نوجوانی و سالهای پایانی، از خودمحوری نوجوان کاسته شده و کسب تائید دیگران اهمیت پیدا میکند. آنها بیرون از خانه دنبال خوب به نظر رسیدن در دیدگاه دیگران هستند و این کار را گاهی با وسواس بیش از حد درباره ظاهر خود انجام میدهند. این مسأله ریشه عاطفی دارد و نوجوان را برای آغاز مسیر جدایی از پدر و مادر و برقراری روابط اجتماعی آماده میکند.
این روانپزشک اظهارداشت: همانطور که اضطراب جدایی در دوران ۹ ماهگی تا ۲ سالگی کاملاً طبیعی است و اختلال محسوب نمیشود، در دوره نوجوانی همزمان با بلوغ جنسی و سرعت رشد بدن و احساس قدرت، استقلال طلبی افراطی و ماجراجویی، خطرپذیری و ریسک کردن را اختلال محسوب نمیکنیم بلکه بحران طبیعی نوجوانی به حساب میآید.
عبدالملکی افزود: اما همانگونه که اگر کودک پس از دوره طبیعی اضطراب _ جدایی، همچنان به مادر و پدر بچسبد، اختلال محسوب میشود، در نوجوانی هم اگر بحران ادامه پیدا کند و فرد تا بزرگسالی هم بهدنبال ماجراجویی و تجربههای جدید باشد، مدام شغل عوض کند، رشته تحصیلی را تغییر دهد، محله یا شهرش را عوض کند و روابط دوستانه ناپایدار داشته باشد، به اختلالی موسوم به وضعیت «نوجوان ابدی» دچار شده است.
وی ادامه داد: اصطلاح «نوجوان ابدی»، اختلالی است که فرد هیچگاه جایگاه و پایگاه روشن و دقیقی در دنیای واقعی ندارد و پیوسته مشغول امتحان کردن کارهای جدید است.
عبدالملکی گفت: والدین توجه داشته باشند در این موقعیت، نوجوان در یک دوره بحران هویتی طولانی قرار گرفته که میتواند به عنوان اختلال شناخته شود.
وی تاکید کرد: والدین با شناخت درست نیازها و استعدادهای فرزند و راهنمایی او در مسیر مختص خودش، نه با تحمیل خواسته ها و عقاید، در یافتن هویت مستقل و رهایی از بلاتکلیفی آنها کمک خواهند کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد