این مشکل بسیاری از مادرها و حتی پدرهاست؛ این که فرزندشان در سنین رشد، لب به غذا نمیزند و اصطلاح «بدغذایی» را به این رفتار فرزندشان نسبت میدهند.
اگر شما هم فکر میکنید که فرزندتان جزو بچههای بدغذاست، گزارش این هفته چاردیواری را بخوانید.
بدغذایی؛ آری یا خیر
قبل از هر چیزی، باید تعریف کنیم که اصلا فرزند شما بدغذاست و یا نه؟ دانستن تعریف بدغذایی میتواند به رفتار غذایی فرزندتان مربوط باشد. شما به عنوان یک انسان بالغ عادات غذایی منحصربه فرد خودتان را دارید، رفتارهایی که برخی از کودکی همراه شماست؛ درست مانند فرزندتان که از ششماهگی میتواند غذای دستپخت شما را میل کند، عادتهای غذایی خودش را کمکم کشف و پیدا میکند.
همین عادتهای غذایی میتواند برای شما به عنوان بدغذایی تعریف شود؛ اما شاید بهتر باشد نام دیگری را برای اصطلاح بدغذایی بگذاریم و به جای بدغذایی از کلمه عادات غذایی استفاده کنیم که در سنین 24 تا 36 ماهگی تثبیت میشود، دورهای که فرزند در حال رشدتان، رفتارهایی انجام میدهد که شما به تعبیر خودتان به آن میگویید: «بدغذایی.» تعبیری که البته ممکن است درست هم نباشد.
دلایل این اتفاق
اعلام استقلال: غذا خوردن یا نخوردن، یکی از داشتههای فرزندتان به حساب میآید و او میتواند با مواد غذایی که در اختیار دارد، رفتاری انجام دهد که برای شما ناراحتکننده است.
اعلام استقلال عموما با دوست نداشتن، غذایی را خوردن و روز بعد نخوردن یک فرزند به وجود میآید. ممکن است فرزند شما یک روز تمام بشقاب پوره سیبزمینی را بخورد و روز دیگر، دست به پورهاش نزند. این رفتار که البته کوتاهمدت است و زود هم برطرف میشود، به این دلیل است که فرزند شما دوست دارد غذای جدیدی را تجربه کند و این دلیلی برای اعلام استقلال به شماست.
یکی از روشهای اعلام استقلال این است که او خودش غذا بخورد، قاشق به دست بگیرد و یا با چنگالش غذا بخورد و اگر شما به او این اجازه را ندهید، از غذا خوردن امتناع میکند.
غذا نخوردن یکی از راهها برای اعلام مخالفت با شماست. گاهی هم فرزندتان میخواهد با شما لجبازی کند و به خاطر همین غذایی را که شما با عشق برای او درست کردهاید، میل نمیکند؛ رفتاری که البته مقطعی است و همیشگینیست.
حساسیت: بسیاری از کودکان حساس هستند، در محیطهای گرم، سرد و یا پرسروصدا نمیتوانند غذا میل کنند و نیاز به آرامش دارند؛ اگر فرزند شما هم اینطور است، اگر غذایش را نمیخورد یا مواد غذایی را به بیرون دهانش تف میکند، این یعنی که از چیزی ناراحت است؛ بنابراین شما باید محیطی را برای او آماده کنید که آرام و مطابق میل اوست، محیطی که میتواند با آرامش غذا میل کند. پس تلویزیون را خاموش کنید، صدای موسیقی را کم کنید و فرزندتان را در یک صندلی راحت قرار دهید و حتی میزی را که از نظر رنگ و طراحی او را آرام کند، بچینید.
در برخی از موارد هم فرزندتان حواسش پرت است. شاید حواسش به آهنگ انیمیشنی است که در حال دیدن است یا شاید در ذهنش هنوز مشغول بازی با دوستانش است. حواس پرتی میتواند دلیلی باشد تا فرزندتان غذا نخورد. بهترین کار این است که تلویزیون را خاموش کنید و در محیط آرام به او غذا دهید و اگر دوست دارد که بازی کند، قول دهید بعد از خوردن غذا، به او اجازه بازی کردن بدهید.
تقلید: فرزند شما در سنین رشد است و البته برای بهتر رفتار کردن، یک چشمش به شما، والدین یا خواهر و برادر بزرگترش است تا رفتار شما را تقلید کند. اگر بزرگترها، غذایی را نمیخورند، رژیم دارند یا در زمان خوردن غذا، رفتاری از خود نشان میدهند که غیرمتعارف است، باید منتظر باشید که فرزندتان هم از او الگوبرداری و همان رفتار را تکرار کند و این رفتار میتواند از نظر شما، تعبیر اشتباهی داشته باشد؛ بنابراین بهتر است در حضور فرزندتان، همه رفتار بهتری داشته باشند و عادتهای بد را ترک کنند.
تفکر اشتباه: اگر شما بهعنوان یک انسان بالغ، یک بشقاب پربرنجی که خورش فسنجان هم روی آن ریخته شده است، میخورید و همراه غذایتان، ماست، دوغ، سبزی، ترشی و سالاد میل میکنید، نباید انتظار داشته باشید که فرزندتان مانند شما یا حتی به اندازه شما، غذا میل کند. فرزند شما نمیتواند این حجم از غذا را بخورد و در هر وعده، شاید تنها بتواند سه قاشق غذاخوری برنج میل کند؛ درست به اندازهای که توان خوردن دارد. پس تعبیر بدغذا بودن یا کمغذا بودن را برای فرزندتان بهکار نبرید؛ چراکه او نمیتواند بیشتر از این بخورد.
دوست ندارد: خیلی پیچیده نیست؛ شما هم ممکن است از طعم یا بوی کتلت حالتان بد شود یا عاشق قرمهسبزی باشید، درست شبیه فرزندتان. فرزند شما ممکن است که کتهگوجه دوست داشته باشد اما از طعم فرنی خوشش نیاید. علاوه بر اینها غذاهایی که ادویه زیادی دارد یا شور است هم برای فرزند شما مناسب نیست و احتمالا دوست ندارد. بنابراین بهترین کار این است که غذایی باب میل او بپزید و البته غذاهایی را به او بدهد که دوست دارد. بهتر است که به فرزندتان از همان غذایی بدهید که خودتان هم میل میکنید اما با ادویه متفاوت و البته باب میل او. فرزندتان که بزرگتر شد، کمکم و مرحله به مرحله، غذایی را به او بدهید که شما هم از آن میل میکنید.
احساس ناامنی: شاید یک روز، زمانی که فرزندتان مشغول غذا خوردن بوده است، بهعلت کثیف شدن پیراهنش او را دعوا کردهاید و این خاطره بد در ذهن او ثبت شده و این دلیلی است که او از خوردن غذا امتناع میکند. مهم نیست که فرزندتان در زمان خوردن غذا، لباسش را کثیف میکند؛ اهمیتی ندارد که ماست، خورش و برنج را با هم مخلوط میکند. مهم نیست که فرزندتان با دست غذا میخورد یا این که میز را بههم میریزد و در نهایت اهمیتی ندارد که همه این عادات غذایی را در جمع یا در مهمانی انجام میدهد. مهم این است که او غذا را آنطور که دوست دارد، میل میکند. زمان غذا خوردن، زمان اکتشاف فرزندتان است. او دوست دارد مزههای مختلف را تجربه کند، غذا را لمس کند یا حتی مزههای جدید را کشف کند. بنابراین به او اجازه دهید این کار را انجام دهد. وقت زیاد است برای اینکه میزتان را مرتب کنید و لباسهای او را بشویید. اگر حساس هستید، میتوانید برای زمان غذا خوردن فرزندتان، چند دست لباس کنار بگذارید، ولی اجازه دهید او از غذا خوردنش لذت ببرد. نگران نباشید که با دست غذا خوردن یا کثیف کردن لباسها جزو عادتهای غذایی او شود؛ در سنین بالاتر میتوانید استفاده از قاشق و چنگال را به او یاد دهید.
سیر است: سیر بودن اتفاق پیچیدهای نیست؛ شاید فرزند شما سیر است و آن زمانی که برای ناهار او، سوپ تهیه کردهاید، میلی به خوردن غذا ندارد. شاید سیبی که دو ساعت پیش، قبل از ناهار خورده، هنوز او را سیر نگه داشته است. شاید تنقلات، پفک و چیپسی که به او دادهاید و به اندازه غذا ارزش غذایی ندارد، او را سیر کرده است. بهترین کار این است که برنامه غذایی مناسبی برای فرزندتان بریزید. بهتر است در ساعات مشخصی و به اندازه کافی به او غذا دهید. صبحانه خوردن در ساعت 30/10 باعث میشود فرزندتان ساعت 12 ظهر میلی به خوردن غذا نداشته باشد. بهتر است مراقب باشید او در طول شبانهروز چه میخورد و با چه چیزی خودش را سیر میکند؛ دوتا بستنی خوردن در روز باعث میشود او کوکویی را که برای شام درست کردهاید، نخورد.
تحت فشار است: هیچوقت با زور و فشار به فرزندتان غذا ندهید. این رفتار کودکتان را ناراحت میکند. سر او داد نزنید یا حتی با زور، قاشق غذا را به دهان او نگذارید. مهم نیست که غذا خوردن او نیم ساعت یا یک ساعت طول میکشد؛ کمی حوصله به خرج دهید و اجازه دهید تا او از خوردن غذا لذت ببرد. غذا خوردن با فشار به او احساس ناامنی میدهد و او با بیمیلی یا امتناع از خوردن غذا، احساس ناامنی را به شما ابراز میکند؛ پس بهتر است با او مهربانتر رفتار کنید تا او هم با خیال راحت غذایش را میل کند.
خسته است: بیمیلی به خوردن غذا شاید به این دلیل است که فرزند شما، در طول روز خیلی بازی کرده است و خسته شده یا شاید زمان خوابش است و اینها دلیلی شده تا او میلی به غذا نداشتهباشد؛ توجه به حالات فرزندتان، توجه به این که در زمان خوردن غذا، توان نگهداشتن قاشق غذا را دارد یا نه، میتواند به شما کمک کند تا احساسات او را بشناسید. اگر فرزندتان خسته است، اجازه دهید استراحت کند و زمان دیگری غذایش را میل کند. تند به او غذا دادن یا فشار آوردن برای خوردن غذا، باعث میشود او میلی به خوردن غذا نداشتهباشد و این عادت هم در ذهنش باقی بماند.
بیمار است: سرماخوردگی، دل درد، تب یا بیماریهای گوارشی، میتواند دلیلی باشد که فرزند شما میلی به خوردن غذا نداشته باشد. در زمان بیماری بهتر است برای فرزندتان غذای مقوی درست کنید و در چند وعده به او بدهید. بعد از بهبود ممکن است فزندتان هنوز به خوردن غذا میلی نداشتهباشد اما کمکم به خوردن غذا رغبت نشان خواهد داد.
رشوه دادن: به خاطر این که فرزندتان غذا بخورد، به او رشوه ندهید. اگر غذا نمیخورد ایرادی ندارد، اجازه بدهید او شب را بدون خوردن شام بخوابد اما عادت بد غذایی را به او یاد ندهید و به حس مادری خود غلبه کنید. زمانی که او گرسنه شد، غذا خواهدخورد اما با رشوهدادن و این که اگر غذایش را بخورد، شما برای او عروسک میخرید یا او را به پارک میبرید، باعث میشوید رشوه گرفتن رفتاری شود برای رسیدن به خواستههای ناحق. بنابراین عادت غذایی او را با وعده و وعید برهمنزنید.
راهکارهایی برای راحتتر غذا خوردن بچهها
مشارکت: بهتر است از فرزندتان بخواهیدکه در طبخ غذا، چیدن میز غذا یا جمع کردن سفره به شما کمک کند. در جریان گذاشتن مراحل غذا، میتواند برای فرزندتان لذتبخش باشد. حتی از او بخواهید در طبخ غذا با شما مشارکت کند و کارهایی را با نظارتتان انجام دهد. آمادهکردن غذا میتواند احساس خوبی به فرزندتان دهد و البته برای آینده و برای این که او در آینده کمک حال شما باشد، خوب است.
غذا بازی: زمان غذاخوردن را برای فرزندتان لذتبخش کنید. برای او شعر بخوانید، داستان تعریف کنید یا با بازی به فرزندتان غذا دهید. مثلا غذادادن شبیه قاشقی که هواپیماست و صعود و پرواز میکند تا زمانی که به دهان فرزندتان میرود یا قاشقی که نقش قطار را بازی میکند و باید به مقصد یا همان دهان کودکتان برسد، میتواند داستانهای لذتبخشی باشد تا از خوردن غذایش لذت ببرد. بازی کردن با غذا، صدای مواد غذایی را درآوردن، با تغییر صدا مخاطب قرار دادن فرزندتان میتواند باعث خوشحالی او باشد و البته باعث شود همه غذایی را که در بشقاب کشیدهاید، میل کند.
حس مالکیت: احساس مالکیت، حس مهمی در کودکتان است و شما به عنوان والدین باید این احساس را ارضا کنید. برای فرزندتان بشقاب، قاشق، چنگال و لیوان مخصوص او را تهیه کنید و اجازه دهید او در همان بشقاب و با قاشق و چنگالش، غذا بخورد. با این کار به او نشان میدهید غذاخوردن مهم است و برای خودش نظمی دارد. فرزندتان هم دوست دارد در بشقابی که عکس انیمیشن موردعلاقهاش روی آن حک شده است، غذا بخورد.
تزئین غذا: استفاده از مواد غذایی رنگی میتواند برای فرزندتان خوشحالکننده باشد. غذا را زیبا کنید تا او هم از رنگ و هم از طعم غذا لذت ببرد. درست کردن غذا به شکل یکی از شخصیتهای انیمیشنی که او دوست دارد، میتواند جاذبه خوبی برای خوردن غذا باشد. برای تزئین میتوانید حتی از هویج یا کلمی که او دوست ندارد، استفاده کنید. کلا مواد غذایی را که بهخاطر تزئین، خوردنش برای فرزندتان جذاب شده، فراموش نکنید.
لیلا شوقی - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد