به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، حس مالکیت نسبت به همسر در همه وجود دارد، در واقع هر چه بیشتر همسرتان را دوست داشته باشید احساس مالکیت بیشتری نسبت به او خواهید داشت که میتواند ناشی از ترس درونی از دست دادن همسر باشد. در واقع ترس از دست دادن همسر پشت همه رفتارهای کنترل گر، سوءظن و شک کردن قرار گرفته است.
افرادی که با مشکل ترس از دست دادن همسر دست به گریبان هستند در واقع چیزی در وجودشان کم دارند که میخواهند جای خالی اش را پر کنند، شک آنها نسبت به همسرشان نیست بلکه نسبت به خودشان است و طرف مقابل آینهای است که خودشان را در آن میبینند.
فردی که در رابطه احساس ناامنی دارد مدام در حال شرلوک هلمز بازی است و لحظه به لحظه همسرش را کنترل میکند، گوشی تلفن همراه و جیب هایش را چک میکند، اگر فردی در مهمانی با همسرش گرم بگیرد ذهنش به هم میریزد و همیشه نگران پشت پرده رابطه عاطفی اش است و بهترین لحظات زندگی اش را صرف فکر کردن در مورد این میکند که دل و ذهن همسرش جای دیگری است و هیچ گاه نمیتوند معنی واقعی عشق و آرامش را درک کند.
علت ترس از دست دادن همسرترس از دست دادن همسر یعنی دلبستگی با چاشنی نا امنی، شما نمیتوانید باور کنید مردی که در کنارتان است صد در صد متعلق به شماست.
به خودتان شک داریدوقتی شما به خودتان و توانایی هایتان شک داشته باشید و مطمئن نباشید که خوبی شما به قدری است که طرف مقابل حاضر شود با شما بماند، دچار ترس میشوید و دست به اقدامات کنترل گر میزنید. اگر خودتان را قبول داشته باشید سعی نمیکنید با رفتارهای کنترل گرانه طرف مقابل را مجبور به ماندن کنید، شما خودباوری و اعتماد به نفس کافی دارید و مطمئن هستید که طرف مقابل به خاطر شما در این رابطه میماند.
فکر میکنید خواستنی نیستیدافرادی که فکر میکنند خواستنی نیستند شروع به فرافکنی کرده و ترس از دست دادن همسر باعث میشود که به او شک کنند. چنین فردی تصور میکند به اندازه کافی خواستنی نیست که طرف مقابل به رابطه اش وفادار بماند. این افراد همواره با شک کردن در زندگی به مشکل میخورند و بعد یا مدتی متوجه میشوند که شکشان بی دلیل بوده و فقط زندگی را برای خودشان تلخ میکنند.
داغ عشق قبلیتان سرد نشدهاگر از یک رابطه عاشقانه نافرجام خارج شده باشید به خصوص این که اتمام آن از سوی شما نباشد، اگر زمان کافی برای گذر از این احساسات نا خوشایند را به خودتان ندهید و بدون این که اعتماد به نفستان را بازسازی کنید و برای جبران کمبودها و عقدههای بر جای مانده از رابطه قبلی، وارد یک رابطه جدید شوید احتمال این که دچار اشتباه مجدد در انتخاب و ترس از دست دادن شوید بسیار زیاد است.
اگر دچار این چرخه معکوس خود ویرانگر شوید، زندگیتان پر میشود از آدمهای بی رحمی که قدر محبتتان را نمیدانند. در چنین شرایطی حتی در کنار کسی که برای یک عمر بودن کنارش برنامه ریزی کرده اید، نمیتوانید احساس آرامش داشته باشید و تصور میکنید کسی که قلبتان از عشقش لبریز شده قرار نیست کنارتان بماند.
شاید شما تقصیر نافرجام بودن رابطه تان را گردن دیگران بیندازید و تصور کنید که لایق محبت شما نبوده اند، ولی احساس ناامنی که شما در رابطه با خودتان میبرید باعث میشود نتوانید شخصی مناسب انتخاب کنید یا در کار او عشقی آرام و برابر و بدون باج دادن و همراه با آرامش داشته باشید و در نتیجه نتوانید یک رابطه ماندگار بسازید.
مشکلات کودکیرابطه والدین و اطرافیان در کودکی تاثیر بسیار زیادی بر زندگی و شخصیت فعلی شما میگذارد. اگر در کودکی الگوی دلبستگی ایمن و دوست داشتن بی قید و شرط در شما شکل نگرفته باشد و رابطه تان با والدین و اطرافیان همراه با اضطراب، نا امنی و ترس از طرد شدن باشد، احتمال این که این رفتارها را در بزرگسالی و در رابطه عاطفی تان بروز دهید بسیار بالا میرود.
دنبال تایید شدن هستیدوقتی اعتماد به نفستان پایین باشد و در رابطه احساس ناامنی کنید همیشه نگران قضاوت شریک عاطفی بر حرفها و رفتارتان هستید و همیشه بعد از هر حرف یا عملی میخواهید تایید شوید و مثلا اگر برای خرج کردن پولتان نظری دارید فورا پشت سرش میپرسید " فکرم احمقانه اس؟ " یا اگر در مورد مسائل روزمره صحبت میکنید وسط حرفها میپرسید " حرفهای تکراری ام حوصلهات را سر برد؟ " یا حتی برای انتخاب لباس و آرایشتان باید منتظر تایید او بمانید.
آویزان هستیداگر مثل سریش به طرف مقابل میچسبید و همیشه میخواهید با او باشید و بودن فیزیکی او دلیل شادی شماست و در نبود او احساس ناخوشایندی دارید و تلاش میکنید که ۲۴ ساعته با او باشید، نشان دهنده احساس ناامنی شما در رابطه و ترس از دست دادن همسر است. مثلا شما در ساعات کاری مدام حرف میزنید یا در تلگرام چت میکنید و بدون هم سفر یا مهمانی نمیروید. این رفتارها میتواند هشدار دهنده باشد.
درمان ترس از دست دادن همسرافرادی که مشکل ترس از دست دادن همسر دارند معمولا بسیار شکاک هستند، اگر به همسرتان شک کرده اید قبل از پیدا کردن دلیل منطقی شکتان را به زبان نیاورید. در اغلب موارد بعد از مدتی متوجه خواهید که شد که اشتباه کرده اید شکتان را فراموش کرده و اصلا به روی همسرتان نیاورید.
اگر همسرتان متوجه شک شما شده به اشتباه خود اعتراف کرده و عذرخواهی کنید و به نوعی رفتار کنید که نشان دهنده اعتماد شما به او باشد مثلا کمتر سوال پیچش کنید و به او عشق بورزید.
تنها چیزی که میتواند ترس از دست دادن همسر را کم کند و ناآرامی همسرتان را کاهش دهند محبت بی قید شرط دو نفر به یکدیگر است، در این صورت رابطه دلپذیر میشود و دوباره آرامش و اعتماد به زندگی شما برمی گردد.
گذشته عاطفی شما به صورت ناخودآگاه بر رابطه فعلی شما اثر میگذارد بنابراین اگر شکست عشقی داشته اید باید سهم بسیار بزرگی برای تاثیر در رفتار فعلیتان به آن بدهید و اگر نمیتوانید به تنهایی مشکل را حل کنید حتما از یک مشاور کمک بگیرید.
چه شما دچار مشکل هستید یا شریک عاطفیتان دچار مشکل شده باید به دنبال حل مشکل باشید تا زندگی و عاشقی را برای خودتان راحتتر کنید و بتوانید در کنار هم آرامش را احساس کنید.