خط اصلی و داستانکهای این سریال بازخوردهای زیادی داشته و در فضای مجازی هم بخشهایی از آن بارها انتشار یافته است. ماجرای اصلی قصه با کشتهشدن پیمان و درگیری مسعود در این جریان به اوج خود میرسد و رسیدگی به این پرونده در دادگاه به کانون توجه بدل میشود. از زمان ورود قصه به این فاز، بحثهایی درباره بازنمایی قوانین مربوط به قتل و قصاص و نحوه رسیدگی به آن در این سریال مطرح شد و آرای متفاوتی در این خصوص شکل گرفت. برای بررسی مسائل حقوقی که در این سریال نشان داده میشود با مشاور حقوقی آن گفت و گو کردیم و ضمن مرور موارد مطرحشده، نظر یک حقوقدان دیگر را هم جویا شدیم.
درام یا قانون؛ مسأله این استشاهرخ صالحی کرهرودی، حقوقدان و مدرس دانشگاه است. با او برخی از این شبهههای مطرح شده را در میان گذاشتیم و نظر کارشناسیاش را جویا شدیم.
دفاع مشروعدر یکی از سکانسهای سریال «افرا» موضوع دفاع مشروع شخصیت مسعود در دادگاه مطرح شد که شاهرخ صالحی کرهرودی، حقوقدان و مدرس دانشگاه در اینباره توضیح میدهد: «ما موضوعی در قانون تحت عنوان «دفاع مشروع» داریم. در دفاع مشروع چند شرط وجود دارد؛ اول این که دفاع با خطر ایجاد شده تناسب داشته باشد. یعنی اگر کسی با چاقو به کسی حمله کرد، آن طرف نمیتواند با سلاح به طرف مقابل حمله کند. نکته دوم این که دفاع باید با مستند معقول باشد. یعنی صرف این که کسی از فردی بترسد، نمیتواند به او حمله کند و بگوید چون ترسیدم از خودم دفاع کردم.
نکته دیگر این که دفاع یا صحنه خطرناکی که ایجاد شده به واسطه تخلف فرد نباشد. به این معنی که شروع دعوا یا صحنه درگیری با هر کسی که باشد نمیتواند دفاع مشروط محسوب شود و آن شخص ادعای دفاع مشروع کند. نکته آخر این که توسل به قوای دولتی یا پلیس بدون فوت وقت ممکن نباشد یا زمانی که آنها از راه میرسند مداخلهشان موثر نباشد. در غیر این صورت اگر به پلیس اطلاع داده شود نباید خود آن فرد وارد عمل شود. بنابراین در قانون مجازات اسلامی اگر این موارد رعایت شود دفاع مشروع محسوب میشود».
استفاده از سلاحمهمترین نکتهای که در این سریال مطرح شد بحث تیراندازی مسعود به پیمان بود که منجر به کشته شدن پیمان شد. اما در ادامه این موضوع مطرح شد که گلوله از سلاح مسعود شلیک نشده که این حقوقدان در اینباره میگوید: «نکتهای که در قانون به کارگیری سلاح توسط ماموران نیروهای مسلح مطرح است و از دو سال قبل شامل محیطبانان هم میشود این است که در صورتی مامور میتواند از سلاح استفاده کند که ابتدا به شخص فراری با صدای رسا فرمان ایست بدهد. در صورتی که تمکین نکرد، تیر هوایی شلیک کند. بعد از این که تیر هوایی اخطار شلیک کرد اما باز هم موثر نبود، اقدام به تیراندازی به کمر به پایین کند؛ یعنی به پاها شلیک کند. اما اگر باز هم شخص فراری متوقف نشد و همچنان در حال فرار بود میتواند به کمر به بالا شلیک کند. نکاتی که ذکر شد برای ضابط قانونی است که باید درباره استفاده از سلاح رعایت کند. اگر ضابط قانونی این شرایط را رعایت کند و استفاده از سلاح هم ضرورت داشته باشد، یعنی از سلاح برای دفاع از خودش یا دفاع از دیگران باشد یا فرد تروریست مسلحی که اقدام به فرار کرده باشد یا یک شخص زندانی در حال فرار باشد یا برای حفظ یک مرکز نظامی یا حساسی باشد، در این صورت فرد ضابط قانونی میتواند از سلاح استفاده کند. اما اگر بدون رعایت قوانینی که ذکر شد از سلاحش استفاده کند، جرم محسوب میشود. بنابراین اگر ضابط قانونی در این شرایط یک نفر را به قتل برساند، صدور قرار بازداشت موقت توسط دادگاه الزامی است و تا زمانی که به پرونده رسیدگی نشده و حکم نهایی هم صادر نشود، امکان آزادی وجود ندارد. اما اگر احراز شود که آن فرد شلیک نکرده دادگاه باید قرار منع تعقیب صادر کند.»
اولیای دمیکی دیگر از نکاتی که در سریال مطرح شده این است که برادران پیمان دنبال قصاص مسعود هستند و به هیچ عنوان هم کوتاه نمیآیند. این در حالی است که ولی دم مقتول فقط مادر پیمان است. شاهرخ صالحی در این باره هم معتقد است:« اولیای دم به ترتیب طبقات ارث هستند؛ اول پدر بعد مادر و بعد فرزندان که اگر این افراد نباشند، برادران اولیای دم محسوب میشوند. برای مثال در پرونده قتل میترا استاد، پدر و مادر مقتوله هم زنده بودند اما برادرش مدام مصاحبه میکرد. درصورتیکه ولیدم پدر و بعد مادر است. اگر این دو نبودند، برادرها میتوانند ادعا کنند.»
شهادت دروغ جرم استیکی از نکات مهمی که در این سریال مطرح می شود این است که افراسیاب مامانی به عنوان وکیل مسعود مدام از شاهدان میخواهد در دادگاه مطالبی را بیان کنند که به نفع موکلش است و گاهی حقایق را پنهان کنند.
از جمله این که در یکی از قسمتهای این سریال از مائده خواهر مسعود خواست حقیقت را بیان نکند. این حقوقدان درباره این مساله هم توضیح میدهد: «شهادت دروغ جرم بوده و موجب تعقیب و حبس برای شهادتدهنده دروغ است. برای وکیلی هم که ترغیب یا تشویق به دروغ میکند، تخلف انتظامی است.»
یک دادگاه و ۵ قاضیدر دادگاه کیفری مسعود، بیننده مدام با یک قاضی برخورد میکند؛ این در صورتی است که صالحی میگوید: «در مورد قتل، دادگاه کیفری پنج قاضی دارد. اما مخاطبان در این سریال فقط یک قاضی را میبینند.»
مسائل حقوقی در آثار نمایشیاصولا در اغلب آثار نمایشی چه در سینما و چه در تلویزیون به مسائل حقوقی چندان توجهی نمیشود. مشکلی که در حوزه مسائل حقوقی آثار نمایشی وجود دارد این است که کارگردانها یا فیلمنامهنویسها سعی میکنند جنبه درام فیلمنامه را فدای مسائل حقوقی نکرده و فکر میکنند اگر مسائل حقوقی را ریزبهریز رعایت کنند، ممکن است به فیلمنامهشان لطمه وارد شود. علیرغم این که ممکن است آن مشاور حقوقی اطلاعات دقیقی را در اختیار آنها قرار بدهد. متاسفانه این مشکل وجود دارد و باعث میشود اطلاعات حقوقی اشتباهی به مخاطب داده و باعث گمراهی شود. حتی باعث مراجعات اشتباه به دستگاه قضایی شده و همچنین موجب افزایش پروندههای قضایی شود.
انتقادهای حقوقی ، ناشی از کم اطلاعی استتوحید بختیاری، وکیل پایه یک دادگستری یکی از مشاوران حقوقی این سریال است که در مورد ابهامات و نقدهای مرتبط با برخی موارد بیان شده در قصه با او گپ زدیم و چند و چون جریان نظارتش را جویا شدیم.
شما بهعنوان مشاور حقوقی سریال افرا موقع نگارش فیلمنامه و تصویربرداری حضور داشتید؟من مشاور حقوقی فیلمنامه اولیه بودم و نسخه نهایی فیلمنامه برای بازخوانی و اصلاح برایم ارسال نشد. به این دلیل که ابتدا قرار بود این سریال با گروه دیگری از عوامل نگارش و ساخته شود اما در اواسط نگارش فیلمنامه اولیه، مقرر میشود تیم دیگری ساخت این سریال را برعهده بگیرد. به همین خاطر ارتباط من بهعنوان مشاور حقوقی با تیم جدید نویسندگان قطع شد و حتی به دلیل مشغله کاری موفق نشدم سریال را از تلویزیون تماشا کنم و چند روز پس از آغاز سریال، از طریق همکاران مطلع شدم که دوستان لطف کردند و نامم را به عنوان مشاور حقوقی در تیتراژ پایانی آوردهاند.
اگر نسخه نهایی فیلمنامه برایتان ارسال میشد ممکن بود مواردی را اصلاح کنید؟استفاده از مشاور حقوقی، هم در زمان نگارش فیلمنامه و هم در زمان ساخت فیلم یا سریال ضروری است چون بخشی از وظایف مشاور حقوقی، نظارت بر طراحی دادگاه، چیدمان لوازم دادگاه یا دفتر وکیل، پوشش قضات، وکلا، زندانیان، متهمان و ماموران و سایر جزئیاتی است که لزوما هنگام نگارش فیلمنامه به آنها پرداخته نمیشود. در سریال افرا هم با توجه به این که یکی از ارکان اصلی قصه، محاکمه مسعود است، بهتر بود نسخه نهایی فیلمنامه را برای بنده میفرستادند و هنگام فیلمبرداری جلسات دادگاه هم از من یا سایر همکاران بومی استان گیلان دعوت میشد.
خودتان این سریال را دیدهاید؟ تا چه حد به موارد و نکات حقوقی توجه شده است؟بخشهایی از این سریال که به صورت کلیپ در فضای مجازی و صفحه رسمی سریال منتشر شده را دیدهام و ایراد جدی حقوقی که مغایر با قوانین جزایی یا دادرسی کیفری باشد مشاهده نکردهام. البته برخی همکاران به استفاده از شال قضات یا استفاده از واژه اعدام به جای قصاص توسط قاضی پرونده یا طرز برخورد وکیل مسعود انتقاداتی داشتند که به نظر بنده ایراد جدی محسوب نمیشود.
یعنی اشتباهی در استفاده از رنگ شال قضات صورت نگرفته است؟مطابق بخشنامه قوه قضاییه در سال ۱۳۸۷ قضات محترم دعوت به استفاده از شال متحدالشکل قضاوتشدهاند. این شالها با آرم قوه قضاییه در چهار رنگ طراحی شده که شال سفید مخصوص قضات دیوان عالی کشور، شال یشمی مخصوص قضات دادگاه تجدیدنظر استان، شال آبی مختص قضات بدوی و شال زرشکی ویژه دادستانها، دادیاران و بازپرسان است. در سریال افرا، قضات رسیدگیکننده از شال آبی رنگ که مخصوص قضات محاکم بدوی است استفاده کردهاند که لازم به ذکر است دادگاه کیفری یک استان از حیث رسیدگی به پرونده قتل، بدوی محسوب می شود اما از جهت تشکیلات قضایی و همتراز دادگاه تجدیدنظر کیفری استان است، فلذا قضات این دادگاهها از شال یشمی استفاده میکنند.
برخی اظهار داشتهاند دادگاه مسعود باید با حضور پنج قاضی برگزار شود.بعید میدانم فردی که این اظهارنظر را داشته، وکیل بوده باشد! زیرا بیش از هشت سال است قانون آیین دادرسی کیفری اصلاح شده. مطابق ماده ۳۰۲ از قانون جدید آیین دادرسی در امور کیفری مصوب ۱۳۹۲، رسیدگی به جرایمی که مجازات آن سلب حیات (قصاص یا اعدام) است در صلاحیت دادگاه کیفری یک استان است، که وفق ماده ۲۹۶ همان قانون، متشکل از یک رئیس و دو مستشار است و با حضور دو نفر از این قضات، جلسه رسیدگی رسمیت مییابد. در تصاویر منتشرشده از «افرا» هم جلسات دادگاه با حضور یک رئیس و یک مستشار برگزار میشود و مدیریت جلسه با رئیس دادگاه است که از این حیث صحیح بوده و به هیچ عنوان ایرادی به سریال وارد نیست.
در صحنه تیراندازی شکارچیان به مسعود، او دفاع مشروع انجام نداده بود؟اتفاقا یکی از موضوعات اصلی سریال افرا همین مشکلات شغلی و حقوقی محیطبانان حین انجام وظیفه است. اولا موضوع دفاع مشروع مربوط به اشخاص عادی است و ضابطین قضایی حین انجام وظیفه و ماموریت، مشمول قوانین مربوط به یگان سازمانی خود و قانون «به کارگیری سلاح توسط مامورین و نیروهای مسلح در موارد ضروری» مصوب سال ۷۳ هستند. ثانیا مشکل از آنجا آغاز میشود که هرچند مطابق ماده ۱۵ «قانون حفظ و بهسازی محیط زیست» مصوب ۱۳۵۳، محیطبانان در صورت گذراندن دورههای آموزشی زیر نظر دادستان و در راستای اجرای این قانون و قانون صید و شکار، حین انجام وظیفه در زمره ضابطین قضایی برشمرده شدهاند اما همچنان در تشکیلات نظامی و انتظامی جایگاهی ندارند و متاسفانه به پروندههای آنان در محاکم عمومی کیفری رسیدگی میشود. این در حالی است که به پروندههای سایر ضابطین قضایی همچون نیروی انتظامی، در سازمان قضایی نیروهای مسلح و مطابق مقررات آن سازمان رسیدگی میشود. همچنین در جواز حمل سلاح صادره برای محیطبانان، اجازه شلیک به متخلفین داده نمیشود و سلاح صرفا برای پیشگیری از حمله به محیطبانان است و محیطبان مطابق قوانین مربوط صرفا وظیفه دستگیری و تحویل متخلف یا جلوگیری از آسیب به محیطزیست یا شکار غیرمجاز را دارد و نه شلیک به متخلفان. زیرا احتمالا از منظر قوانین موجود، مجازات یک تخریبگر محیطزیست یا یک شکارچی غیرمجاز آنقدر اندک است که محیطبانان اجازه شلیک یا احیانا کشتن فرد متخلف و شکارچی غیرمجاز را بابت این مجازات اندک ندارند. به همین علت، پس از وقوع قتل از سوی محیطبانان، محیطبان فورا بازداشت و پرونده تحت عنوان قتل عمد در دادگاه کیفری یک استان رسیدگی میشود. با یک جستوجوی ساده در اینترنت، با دهها پرونده مشابه مواجه میشوید. یکی از محیطبانان کشور اخیرا و بالاخره پس از بیش از ۱۰ سال زندان، با تلاشهای سازمان محیطزیست و اخذ رضایت اولیای دم و پرداخت دیه از زندان آزاد شد. از آخرین موارد محاکمه محیطبانان نیز پرونده محیطبان همدانی است که در درگیریاش با شکارچیان غیرمجاز مسلح، یک شکارچی کشته و محیطبان تحت عنوان قتل عمد محاکمه و به قصاص محکوم میشود، اما رای صادره پس از سه سال در دیوان عالی کشور نقض و پرونده به علت نقص تحقیقات مجددا به دادگاه کیفری یک عودت داده شده است. سال ۹۹ هم یک محیطبان مازندرانی با شلیک گلوله، یک شکارچی غیرمجاز را از پای درآورد که پرونده او هم تحت عنوان قتل درحال رسیدگی است و نتیجه آن هنوز مشخص نشده.
در خصوص اولیای دم توضیح دهید که آیا برادران مقتول هم اولیای دم محسوب میشوند؟مطابق قانون اولیای دم همان ورثه نسبی مقتول هستند که به ترتیب طبقات ارث، حق تقاضای قصاص دارند. پدر و مادر و فرزندان مقتول طبقه اول، برادران و خواهران طبقه دوم و اعمام و اخوال در طبقه سوم قرار میگیرند. اما در سریال افرا تا جایی که بنده مطلع هستم مادر خانواده تنها اولیای دم زنده مقتول از طبقه اول بوده است که با پیدا شدن پدر مقتول، او هم به جمع اولیای دم میپیوندد و مراجعه به برادران مقتول هم، نه از باب داشتن حق قصاص، بلکه از باب تاثیر ایشان بر روی مادر بهعنوان یکی از اولیای دم و از نظر جنبههای دراماتیک قصه بوده است. البته ظاهرا قبلا برای پدر خانواده حکم موت فرضی صادر شده است. در عالم حقوق، بعد از پیدا شدن این پدر، دادرسی متوقف میشود تا وضعیت اولیای دم مشخص شود.
فلذا باید ابتدا در دادگاه صالح حکم موت فرضی ابطال و سپس دادرسی با حضور پدر بهعنوان اولیای دم جدید، ادامه یابد. اما فیالواقع نیازی به پرداختن به این همه جزئیات حقوقی در سریال نیست و با حضور پدر مقتول در جلسه دادگاه، ابطال حکم موت فرضی، مفروض در نظر گرفته شده است.
پس از نظر شما هیچ ایراد حقوقی به سریال افرا وارد نیست؟!متاسفانه این انتقادات ناشی از کماطلاعی است. تا جایی که بنده متوجه شدم، اظهارنظرهای نادرست حقوقی از جانب افراد غیروکیل بیان شده است. باید توجه داشت صرف مطالعه یک قانون یا اخذ لیسانس حقوق ما را حقوقدان نمیکند و باید سالها در محاکم دادگستری وکالت کرده و ارتباط قوانین مختلف را با یکدیگر درک کرد و از رویههای قضایی مطلع شد تا بتوان در یک موضوع اظهارنظر احتمالی حقوقی کرد! وگرنه نیازی به این همه محاکم تخصصی و قضات و وکلا و دادرسیهای طولانی و زمانبر، برای کشف حقیقت پروندههای وارده به مراجع قضایی نبود. عالم حقوق، عالم استدلال و استنتاج است و هر حقوقدانی هم ممکن است برداشت خود را از قوانین و مقررات داشته باشد. اما قصه محیطبانان محکوم به قصاص، یک واقعیت موجود است که میتوانید به راحتی به سوابق آن دسترسی داشته باشید.
انتقادهایی که نادرست میدانید را بیان میکنید؟بهعنوان نمونه در سریال افرا، وکیل خانواده مقتول یک وکیل معاضدتی (رایگان) است. بنده ذیل یکی از صفحات مجازی حقوقی دیدم که برخی اظهار داشتند مگر در پروندههای کیفری وکیل معاضدتی وجود دارد؟! این در حالی است که آحاد مردم در صورتیکه توان گرفتن وکیل را نداشته باشند، میتوانند با مراجعه به کانونهای وکلا، وکیل معاضدتی و رایگان بگیرند و این از افتخارات کانونهای وکلای کشور است که این خدمت کاملا رایگان را به مردم ارائه میدهند. همچنین برخی عزیزان انتقاد داشتند وکیل مسعود به شهود میگوید به دعوای قدیمی مسعود و مقتول (پیمان) اشاره نکنند و این را به نوعی کتمان حقیقت از جانب وکیل تلقی کردند.
این در حالی است که اتفاقا به نظر بنده این موارد خیلی ظریف توسط فیلمساز و تیم نویسنده در سریال گنجانده شده است. شهادت دروغ با بیاننکردن مواردی که ممکن است جریان محاکمه قضایی را به انحراف بکشاند متفاوت است. این موضوع در تمام دادرسیهای قضایی دنیا رایج و از تکنیکهای دفاع است. طبعا وکیل مقتول (پیمان) بر خصومت قدیمی این دو تاکید دارد و وکیل قاتل (مسعود)، اشاره به این دعوای کهنه را ضروری نمیداند. ضمنا در سریال افرا سعی شده است از به تصویر کشیدن شخصیتهای کلیشهای و سفید و سیاه پرهیز شود، که همین امر بر جذابیتهای سریال و شخصیتهای سریال افزوده است. ما در طرح اولیه فیلمنامه تمام سعی خود را کردیم ضمن احترام به قوانین و مقررات جزایی و تشکیلات قضایی و وکلای محترم، قوانین موجود را در حمایت از محیطبانان نقد کنیم. از طرفی سعی شد بخش حقوقی سریال پررنگ و با پشتوانه قوی حقوقی و با حفظ جنبههای دراماتیک باشد و اگر دقت کنید برای اولینبار قضات و وکلای طرفین از پوشش مناسب و بیان حقوقی برخوردارند و اتفاقا نقش یکی از وکلا را یک بازیگر معروف یعنی آقای پیام دهکردی ایفا میکند، که نشان میدهد این کاراکتر برای فیلمساز اهمیت ویژهای داشته است.
فیلمساز هم تا حد زیادی به نکات حقوقی طرح اولیه فیملنامه پایبند بوده است. در سالهای گذشته حقوقدانان خصوصا وکلای گرامی بابت نشاندادن تصویری نادرست و بعضا شیادگونه از وکلا در سریالها گلایه داشتهاند؛ اما به نظرم طراحان فیلمنامه سریال افرا، آقای حسین دوماری و پدرام پورامیری، همچنین تیم جدید نویسندگان و شخص آقای بهرنگ توفیقی در مقام کارگردان، توجه ویژهای به مباحث حقوقی و بخش مربوط به محاکمه در سریال داشتند و تصویری نزدیک به واقعیت از محاکم ما و وکلا به نمایش گذاشتند، که از این حیث قابل تقدیر است.
قصه یا آینه حقیقت؟عدهای بر این باورند که قصه میتواند دنیای خود را داشته باشد و در این فضا با منطق تعریفشده ماجراها را پیش ببرد. این نظر تا آنجا میتواند صحیح به حساب آید که اساس قصه از وادی واقعیت به دور باشد و در همه ساحتها نگاه رئال را دنبال نکند. در سریال «افرا» قصه از جایی به بعد با طرح مسائل حقوقی درباره کشتهشدن پیمان (یک شکارچی) و شائبه دست داشتن مسعود (یک محیطبان) در این رخداد وارد فضایی تازه شد. این اتفاق و تاثیر تصمیمهای حقوقی و قانونی شخصیتها بر روند قصه باعث شد عدهای به برخی جزئیات آن با دقت بیشتری توجه کنند و خواهان بررسی صحت آنها از منظر حقوقی باشند تا شاید بتوانند سرنوشت شخصیتها را حدس بزنند و با ذهنی روشنتر به پیچوخمهای قانونی بنگرند. در این خصوص مباحثی چون رنگ شال قاضی دادگاه، ترتیب بررسی پرونده در دادسرا و سپس دادگاه، شناخت اولیای دم که برای امر شکایت صاحب حق هستند، تعداد قضات برای پروندههای کیفری، دفاع مشروع و... در بررسیهای ما از اظهارنظرهای کارشناسان و مخاطبان به دست آمد که با پایان سریال و مشخص شدن سرنوشت همه آدمهای قصه، نگاهی به آنها داشتهایم.