شالیزار‌های قاتل آب‌وخاک

همین چند روز پیش، درست در ایامی که رویدادهای حوزه کشاورزی اختصاص داشت به اخباری همچون رونمایی از طرح الگوی کشت و هشدار درباره کشت دوم برنج در استان‌های شمالی به دلیل کم‌آبی و خشکسالی،​ گزارشی تصویری از برداشت برنج در استان لرستان روی خروجی یکی از خبرگزاری‌ها نشست؛ استانی که همین حالا هم با کمبود آب مواجه است.
کد خبر: ۱۳۸۳۵۱۱
نویسنده فاطمه مرادزاده - گروه ایران
سررشته این خبر را که می‌گیری و پیش می‌روی، به استان‌های زیادی می‌رسی؛ استان‌هایی در غرب و جنوب و شرق و شمال شرق و مرکز ایران که همچنان در آن‌ها برنج کشت و برداشت می‌شود؛ استان‌هایی که اتفاقا درگیر معضل بی‌آبی و خشکسالی هستند و گاه برای تامین آب شرب‌شان در می‌مانند. با این حال کشاورزان این استان‌ها به دور از نظارت و توجه مسئولان، برنج می‌کارند و برداشت می‌کنند، تا خاک این سرزمین هر روز خشک‌تر و مچاله‌تر شود و احتمال یک زیست طبیعی و پایدار در آن به صفر نزدیک‌تر شود.

حدود چهار سال پیش، یعنی آبان۹۷ با تصوب هیات وزیران، کشت برنج در همه کشور بجز استان‌های شمالی گیلان و مازندران و گلستان ممنوع اعلام شد و هیات وزیران، وزارت جهاد کشاورزی را مکلف کرد تا نسبت به معرفی کشت‌های جایگزین برنج در خارج از این سه استان هر اقدام ترویجی و حمایتی که از دستش برمی‌آید، انجام دهد. بماند که هیچ فعل و حرکت بازدارنده‌ای در طول این سال‌ها از وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر جلوگیری کشت برنج در استان‌های غیرشمالی صورت نگرفت، تا سال ۹۹ که مجلس خط بطلانی بر قانون و مصوبه دولت دوازدهم کشید و کشت برنج در همه مناطق کشور را آزاد و منوط به تشخیص شورای آب استان‌ها کرد؛ شورای آبی که مثل جهاد کشاورزی شیوه انفعال پیشه کرد. برای تماشای نتایج این انفعال و آن قانون به اجرا درنیامده و مصوبه باطل‌کننده آن، بیایید نگاهی به اراضی زیر کشت برنج در سراسر کشور بیندازیم.

کشاورزان لرستانی در نیمه غربی کشور حدود ۶۰۰۰ هکتار زمین‌های زراعی خود را در مناطق چغلوندی، دورود، خرم‌آباد و چگنی، از خردادماه زیر کشت برنج برده‌اند و حالا در حال برداشت خوشه‌های برنج در این اراضی هستند؛ و این حکایت تمام استان‌هایی است که رودی از دل آن‌ها می‌گذرد. در مسیر این رودخانه‌ها کشاورزان کشت و تولید برنج را در دستور کار خود قرار داده‌اند بدون آن که با مانعی مواجه شوند. در استان زنجان، صد‌ها هکتار در اراضی واقع‌شده در حاشیه رود قزل‌اوزن در ۶۰ کیلومتری شهر زنجان و منطقه طارم، در استان قزوین در بیش از ۲۰۰۰ هکتار اراضی در مسیر روخانه شاهرود که نهایتا به سد منجیل می‌رسد و به سپیدرود ملحق می‌شود، در استان کهگیلویه و بویراحمد در حاشیه سرشاخه‌های رود کارون مثل رود خرسان که شیب مناسبی دارد، در استان‌های کرمانشاه، کردستان، ایلام و لرستان هم کشت برنج بسیار رایج است، آنچنان که بیش از چندین هزار هکتار در مسیر رود‌های قره‌سو و گاماسیاب و سرشاخه‌های رود سیمره که به کرخه منتهی می‌شود، ​ شالیزار‌ها خودنمایی می‌کنند. در بیشتر شهرستان‌های خوزستان هم به دلیل وجود پنج تا شش رود​ کشت برنج اتفاق رایجی است، مثل کاشت این محصول در شهرستان کامفیروز استان فارس و شهرستان لنجان استان اصفهان. شاید باور نکنید، اما حتی در برخی مناطق استان‌های خراسان رضوی و شمالی و سیستان و بلوچستان هم برخی کشاورزان به کشت این محصول سفیدرنگ خوش عطر و طعم، اما مکنده آب‌های سطحی و زیرزمینی روی آورده‌اند. آمار تولید برنج در این استان ا را تورج فتحی، کارشناس حوزه آب و محیط زیست به ما می‌دهد که از سال‌های گذشته تاکنون بازدید میدانی از این مناطق داشته است.
فتحی در واکنش به حیرت ما از گستره وسیع اراضی زیرکشت برنج در سراسر کشور و چگونگی اقدام بازدارندگی مسئولان جهادکشاورزی و نیرو دراین خصوص می‌گوید که از طریق گفتگو با شالیکاران و کشاورزان و ارائه پرسش‌نامه‌هایی در این زمینه متوجه شده که هیچ دخالتی از طرف مسئولان دولتی در این مناطق برای جلوگیری از کشت برنج صورت نمی‌گیرد و هیچ‌گونه ارتباطی بین کشاورزان و مسئولان جهاد کشاورزی در راستای ترویج نوع کشت و این‌که چه بکارند و چه نکارند، وجود ندارد.

به اعتقاد وی، شاید دلیل عدم ورود میدانی مسئولان جهاد کشاورزی به این حوزه و امر و‌نهی نکردن به کشاورزان این باشد که باید در ازای نهی از کشت برنج، تضمین برای فروش نوع کشت پیشنهادی آن‌ها را به کشاورزان بدهند که ظاهرا چنین تضمینی درحال حاضر وجود ندارد.

آلودگی شدید آب و خاک

طی چند روز گذشته از برنامه جامع الگوی کشت رونمایی شد؛ برنامه‌ای که قرار است سروسامانی به وضعیت کشت‌و‌کار در مناطق مختلف کشور بدهد و نوع محصول قابل کشت هر منطقه را با توجه به منابع آبی و اقلیم آن منطقه به کشاورزان ابلاغ کند تا دست‌کم در این بحران بی‌آبی و خشکسالی و فرونشست زمین و ایجاد دهشتناک فروچاله‌ها، بیش از این راه به خطا و دره نابودی نبریم. برنج پرآب‌ترین محصولی است که در جای‌جای ایران کشت می‌شود و تاکنون ضربه سهمگینی به منابع آبی این سرزمین وارد کرده است و باید کشت آن در مناطق غیرشمالی به‌شدت محدود شود.

این تمام خطری است که ما از ناحیه کشت برنج در کشورمان احساس می‌کنیم ​اما فتحی، کارشناس حوزه آب و خاک در این خصوص می‌گوید که در کنار مصرف بالای منابع آبی، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های دیگری که شالیزار‌ها به کشور وارد می‌کنند و نادیده گرفته شده، آلودگی آب و خاک است.

شاهد ادعای این کارشناس، اتفاقی است که حدود سه سال پیش در تابستان ۹۹ در گیلان به وقوع پیوست. در آن زمان بارش‌های شدید خرداد و مرداد، باعث پرآب شدن شالیزار‌های حاشیه سپیدرود و سرازیر شدن این آب به سوی رودخانه شد؛ آبی که مملو از سموم و کود‌های شیمیایی به کاررفته در شالیزار‌ها توسط شالیکاران بود. پای کود‌ها و سموم به رودخانه رسید و مرگ چند ده هزار ماهی رودخانه را رقم زد.

فتحی می‌گوید که متاسفانه شالیکاران در غیبت نظارت مسئولان به میزان بالا و بی‌رویه‌ای کود شیمیایی در انواع مختلف و با آسیب‌های متفاوت و جدی در شالیزار‌های خود مصرف می‌کنند که روانه خاک و آب می‌شود. تلخ‌تر این‌که این کود‌ها و سموم با سوبسید و قیمت پایین به کشاورزان ارائه می‌شود. آنچه در این گزارش به آن پرداخته شد، درخصوص گسترش کشت برنج در سراسر کشور که با پیامد‌های تلخ و نگران‌کننده و ویرانگری همچون بلعیدن منابع آبی و آلودگی خاک و آب همراه است؛ واقعیتی که در این کشور در حال حاضر شاهد آن هستیم، گرچه شاید با یک جست‌وجو در گوگل اخباری مبنی بر ممنوعیت کشت در این استان و آن استان توسط برخی مسئولان ببینید، ممنوعیت‌هایی که در حد خبر و شاید توصیه باشد و با هیچ ضمانت اجرایی و تشویق و تنبیهی همراه نیست. البته شاید الگوی کشت جدید بتواند به این آشفته بازار کشاورزی این مملکت خشک و بی‌آب و مظلوم تا حدودی پایان دهد، ​ شاید ....

لغو یک قانون خوب!

ایران هیچ‌گاه سرزمین پرآبی نبوده، اما سبک‌زندگی قناعت‌ورزانه مردمان آن و وجود بارش‌های نسبی، منابع آب سطحی و زیرزمینی به‌ویژه قنات‌ها شرایطی به‌وجود آورده بود که علاوه بر استان‌های پربارش شمالی، در برخی دیگر از استان‌ها هم کشت برنج در پهنه‌های نه‌چندان وسیع صورت بگیرد. از یک زمان، اما دیگر کشت برنج، کار درستی نبود؛ یعنی از همان زمان که آسمان کمتر بارید و زمین خشک‌تر شد و صنایع آب بر یکی‌یکی از زمین روییدند و مصرف بی‌رویه در بخش‌های مختلف بالا رفت و رسیدن به سکوی خودکفایی در تولید برخی محصولات کشاورزی به‌ویژه محصولات آب‌بر، شیره جان زمین را هر روز بیشتر از پیش مکید و خشک کرد.
زنگ‌های هشدار به صدا درآمد و یک تصمیم درست گرفته شد؛ «ممنوعیت کشت برنج در همه استان‌ها به‌جز سه استان شمالی مازندران و گیلان و گلستان» به نظر قانون خوبی بود اگر به اجرا درمی‌آمد، اگر ضمانت اجرایی داشت و ده‌ها اگر دیگر...، اما این قانون هم مثل بسیاری دیگر از قوانین این مملکت روی کاغذ ماند و کشت برنج نه‌تن‌ها به قوت خود باقی ماند که هر سال بر گستره‌اش افزوده می‌شد. یک تصمیم عجیب دیگر، اما آب پاکی روی همین قانون نیم‌بند ریخت و آن را باطل و به کل از فهرست قوانین کشور خارج کرد؛ تصمیمی که نمایندگان مجلس در ۱۳اسفند ۱۳۹۹ روی آن اجماع کرده و آن را در خانه مردم به تصویب رساندند. براساس این مصوبه، موضوع ممنوعیت کشت برنج در مناطق مختلف کشور لغو شد و تصمیم به اجرای آن به تشخیص شورای آب استان‌ها واگذار شد. مخالفت کارشناسان حوزه آب و فعالان محیط‌زیست با تصویب این طرح عجیب هم راه به جایی نبرد. گرچه به نظر می‌رسد مجلس که بنا داشته دل کشاورزان و برنج‌کاران غیرشمالی را به‌دست آورد، در این فقره مرتکب اشتباه عجیبی شده، اما محمد درویش، دبیر کرسی محیط‌زیست یونسکو به جام‌جم می‌گوید که ضعف و سستی وزارتخانه جهادکشاورزی دلیل به تصویب رسیدن چنین مصوبه‌ای بوده که اگر جهاد کشاورزی در آن بازه (که پایان عمر دولت قبلی بود) قاطعیت به خرج می‌داد، شاهد تصویب آن نبودیم. این کارشناس محیط‌زیست گلایه خود را متوجه سیدجواد ساداتی‌نژاد، وزیر فعلی وزارتخانه جهاد کشاورزی هم می‌داند و می‌گوید: وی در زمان تصویب آن لایحه، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس بود و به جای مخالفت با تصویب آن سکوت کرد، گرچه اکنون که بر کرسی وزارتخانه جهاد نشسته، با جدیت درصدد محدود کردن کشت برنج در استان‌های غیرشمالی کشور و افزایش تولید در واحد سطح در استان‌های شمالی است.

کشت برنج، برداشت فروچاله

چه پیش از تصویب قانون ممنوعیت تولید برنج در استان‌های غیرشمالی، چه پس از آن و چه بعد از تصویب رفع ممنوعیت، هیچ تغییری در کشت یا عدم کشت برنج در استان‌های غیرشمالی صورت نگرفت بلکه در برخی مناطق گستره آن وسیع‌تر هم شد. انگار قوانین برای رضای دل تصویب‌کنندگان خود روی کاغذ‌ها رژه می‌روند و پس از مدت زمانی روی آن‌ها را گردی از فراموشی می‌گیرد. تنها آنچه در این میان گاهی صحبت از بود و نبود آن‌ها را به میان می‌آورد، فاجعه‌ای است که هر روز گسترده‌تر و عمیق‌تر و دهشتناک‌تر از پیش دامن این سرزمین را می‌گیرد؛ بلایی زندگی سوز به نام فرونشست زمین که در استان‌های تولیدکننده برنج هر روز ترک‌های عمیق‌تری بر دل زمین می‌کارند.

به گفته محمد درویش، دبیر کرسی محیط‌زیست یونسکو اکنون بدترین وضعیت فرونشست زمین در استان فارس رخ داده که یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان برنج کشور است. در شهرستان کامفیروز این استان، در گستره‌ای به پهنای ۱۳۰هزار هکتار برنج کشت می‌شود که ۱۰هزار هکتار از این میزان پس از ساخت و بهره‌برداری از سد سیوند به شالیزار‌های قبلی اضافه شده است.

به گفته درویش، در پایین‌دست شهرستان کامفیروز و شالیزارهایش، یعنی در مناطق جهرم، استهبان، اطراف دریاچه بختگان، دریاچه طشک، آباده، مرودشت و اطراف تخت‌جمشید و نقش رستم، شکاف‌ها و فرونشست‌های عمیقی رخ داده که حاصل کاهش شدید منابع آب زیرزمینی و کشت محصولات آب‌بری همچون برنج در مناطق بالادست است. این فعال محیط‌زیست یادآور می‌شود که همین شرایط بحرانی کشت برنج را در استان اصفهان داریم که از نظر سطوح فرونشست در صدر فهرست استان‌های کشور است و از طرفی درگیر کشت‌های آب‌بری مثل برنج، پیاز و زراعت چوب است؛ آن هم در شرق حاشیه زاینده‌رود که از خشکسالی و بی‌آبی در رنج شدید است.

در این استان که ۱۲میلیارد مترمکعب تراز منفی آب دارد، در مناطقی مثل لنجان شاهد کشت برنج هستیم که از همان منطقه و زرین‌دشت تا دشت مهیار نیز با فرونشست شدید زمین مواجهیم که ترک‌هایش به‌تدریج در حال رسیدن به مناطق و بافت تاریخی شهر اصفهان است. برنج کاری در برخی دشت‌های خراسان رضوی مثل نواحی شمال شرق آن هم کار دست این استان داده و دشت‌های نیشابور و توس و تربت‌حیدریه آن با بحران عظیم فرونشست روبه‌رو هستند؛ فرآیندی که تقریبا در بیشتر مناطق کشور شاهد آن هستیم.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها