در این میان، مقامات غربی بدون توجه و استناد به آنچه در کشورهایشان میگذرد، درصدد زیر سؤال بردن حقوق زنان در کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران هستند. این تزویر آشکار، از سوی برخی تحلیلگران غربی نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در این خصوص گفتوگویی با خانم روت سیدونچا، رئیس دیوان بینالمللی کودکان و زنان آسیبدیده از جنگ و فقر و فعال ضدصهیونیستی در اسپانیا انجام دادهایم. ارسال این گفتوگو به همت دکتر محمدمهدی احمدی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مادرید صورت گرفته است.
طی سالهای اخیر، شاهد استناد مکرر مقامات اروپایی به فمینیسم و مشتقات آن هستیم. حتی کار به جایی رسیده است که برخی دولتهای غربی از فمینیسم بهعنوان یکی از مؤلفههای سیاست خارجی خود یاد میکنند. آیا واقعا غرب درصدد دستیابی زنان به حقوق خود است؟
همانگونه که اشاره شد، طی سالهای گذشته فمینیسم در جوامع ما اوج گرفته ولی مثل دیگر مبارزهها، این مبارزه دچار تحریف شده و به نقطهای رسیده که فمینیسم رو به نابودی است. دولتها سوار قطار فمینیسم شدهاند بدون اینکه بدانند چرا و اینکه مقصد این قطار کجاست. وقتشان تمام میشود اما با اینکه پروتکلها و عهدنامههایی را امضا کردهاند که باید به اجرا در بیاید، ولی خود دولتها در طول این همه سال آنها را عملی نکردهاند. کاری نکردند و اکنون برای اینکه شامل سرزنشهای سازمان ملل نشوند، بدون کنترل و دیوانهوار دارند آنها را اجرا میکنند که نتیجه آن را مشاهده میکنیم.
در اینجا نکته مهمی وجود دارد که نباید از آن غافل شد. اینکه غرب واقعا در راستای توقف خشونت علیه زنان چه اقداماتی صورت داده است؟ آیا تلاشهایی سیستماتیک برای تامین حقوق واقعی و ذاتی زنان در حال انجام است؟ باید بگویم که پاسخ این سؤال مثبت نیست.
همانطور که در پاسخ به سؤال نخست اشاره کردید، بسیاری از پژوهشگران مستقلی که در حوزه زنان مطالعه میکنند، معتقدند غرب اقدامی واقعی در راستای تامین کرامت و منزلت زنان صورت نداده است. در اینخصوص بیشتر توضیح دهید.
ما نمونه عینی این مسأله را در کشورهای اروپایی مشاهده میکنیم. در اروپا عملا هر روز موارد آزار و اذیت نسبت به زنان رخ میدهد یا زنی بهدست همسرش، همسر قبلیاش، آشنا و غیرآشنا به قتل میرسد. اینجاست که باید از خودمان بپرسیم دولت در این رابطه چه اقداماتی انجام میدهد؟ با مدنظر قرار دادن اینکه قوانینی وجود دارد که به اصطلاح از ما دفاع میکند، دولت چه میکند یا چه کرده تا به این وضع خاتمه بدهد؟ مثلا در سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۰هزار زن قربانی شکایت کردند. این آمار قطعا بیشتر است چون زنان زیادی هستند که شکایت نمیکنند و خیلی از زنانی که به قتل رسیدند نیز قطعا از این فهرست تعیینکننده (فهرست شاکیان) حذف میشوند.
چرا با وجود روی کارآمدن دولتهای ظاهرا فمینیستی در غرب، همچنان تعداد قربانیان زن در حوزههای گوناگون (اعم از قتل، تبعیض و...) بالاست؟
دلیل واقعی این مسأله، مربوط به ارزش واقعی زن در ذهن مقامات غربی است. در این نگاه ذهنی، زنان آسیبدیده صرفا حکم یک ابراز را دارند و دیگر هیچ. وقتی که مثلا انتخابات نزدیک است، تمام سیاستمداران دم از حقوق زنان، خشونت علیه زنان، تعداد تعرضها و کشتهشدگان میزنند اما واقعیت این است که بعدا به آنها عمل نمیکنند. زنان آسیبدیده چیزی بیش از رقمی در جدول آمار انتخاباتی این سیاستمداران نیستند. خشونت علیه زنان در همه کشورهای دنیا هست، یک پاندمی است. ولی همانگونه که گفتم برای خیلی از سیاستمداران و نهادها، زنان قربانی وسیله سودجویی برای مقام و مطامع آنها تلقی میشوند. این قاعده بهصورت جدی در اروپا به چشم میخورد.
طی روزهای اخیر، شاهد هستیم که آمریکا، اتحادیه اروپا و متحدان این دو، درصدد هستند ایران را در حوزه زنان زیرسؤال برده و این کشور را ناقض حقوق زنان تلقی کنند.
وقایع جاری در ایران را شاهد هستیم. همچنین شاهدیم که آمریکا و رژیم اسرائیل چگونه مشغول نقشآفرینی در این ماجرا هستند. قطعا کرامتی که ایران برای انسان و انسانیت قائل است، از غرب بیشتر بوده؛ با این حال، شبکههای قدرت در غرب هدفی جز ایجاد بیثباتی در ایران ندارند. این روند قبلا نیز وجود داشته است. بنابراین، فعالیتهای صورت گرفته در حوزههای اجتماعی، فضای مجازی و تولید پیامهای هدفمند درخصوص حوادث جاری در ایران را باید در همین چارچوب مورد تحلیل قرار داد. این دخالتها (دخالتهای غرب) در کشورهای دیگری مانند سوریه نیز وجود داشته است.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد