در تقویم جمهوری اسلامی ایران اول ذیالحجه بهمناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س) روز ازدواج نامگذاری شده است. از ماجرای ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نکات بسیار جالبی را میآموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیروی راستین اسلام، باید تا مرز توان تلاش کنیم که مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد،و دوم آنکه سادهزیستی در تمام شئون زندگی جامعه و بهخصوص ازدواج راه یابد، وگرنه قید و بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیراسلامی یا ساخته و پرداخته ذهنهای کوتاه مادی و اشرافی است، چون غل و زنجیر بردست و پای جوانان و والدین آنها میافتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و سنگینتر میشود تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را میگیرد و حیات جامعه را به سوی نابودی میکشاند و بر فساد و نابسامانیهای روانی و مشکلات اخلاقی میافزاید. در همین رابطه خبرنگار ما سراغ حجتالاسلام ابویسانی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل خانواده رفته است. وی درباره نحوه موافقت پیامبر اکرم صلواتا...علیه با ازدواج حضرت فاطمه(س) نقل میکند:پیامبر گرامی اسلام(ص) ازدواج دخترش را به سادهترین و راحتترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه ۵۰۰درهمی برای فاطمه(س) مهتر زنان نیز با همین هدف صورت گرفت. در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریههای معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی میخوانیم که حضرت زهرا از پدر تقاضا کرد از خدا بخواهند تا مهریهاش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه(س) شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت. در ادامه پرسش و پاسخ خبرنگار ما با این کارشناس و استاد حوزه و دانشگاه را میخوانید.
عنصر تمایز بخش تشکیل خانواده مولاعلی(ع) و حضرت فاطمه(س) نسبت به حیات مادی و زندگیهای دیگر کدام است؟ به این معنی که بنیان این خانواده از کجا شکل گرفت که آنگونه نتایج متفاوت و تاریخ سازی را برای بشریت رقم زد؟
سازمان خانواده در نگاه توحیدی بستری برای رشد انسانها در مسیر انسانسازی، تکامل و تشکیل جامعه الگو بهعنوان یک جامعه دینی است. اگر اینگونه نگاه کنیم تمام مراحلی را که تشکیل خانواده شکل میگیرد، مسیرهای مبارکی است. معتقدیم جامعه دینی متشکل از خانوادههایی است که باید با هدفگذاری مشخص در کنار هم قرار گیرند تا سعادت جمعی خود را نشان دهد. اگر این اجزا به هر شکلی نتوانند تکلیف خود را ذیل بحث جامعه دینی انجام دهند همانطور که یک مرکب با از بین رفتن اجزا از بین میرود، جامعه دینی هم از بین خواهد رفت. نکته تمایز خانواده امامعلی و حضرت زهرا هم این بود. وقتی در آغازین روزها ازدواج آن دو عزیز پیامبر نسبت به وضعیت زندگی از آنها پرسید پاسخها شبیه هم بود. هر دوی آن عزیزان جواب دادند که: همسر من بهترین کمک برای بندگی خداست. چنین نظری و عشقی هم لوازمی دارد. آسانگرفتن برای ازدواج و هدفگذاریهای صحیح و تلاش برای معنویت و رشد بسیار مهم است. هرچقدر مزیتهای مادی زیاد شود خانواده از اصول بازخواهد ماند. خانواده حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س) مبتنی بر سنتهای سنجیده ذیل بحث ازدواج آسان تعریف میشود. عدم رقابت، عدم چشم و همچشمی و از همه مهمتر تلاش برای «ما» شدن در زندگی مشترک یک ویژگی طلایی در زندگی خانواده آسمانی اهلبیت است. در زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) عشق واقعی در کمال سادگی خودش را نشان میدهد.
چه میزان تسهیل ازدواج در نزدیکی جوانان به حقیقت و مزیتهای تشکیل خانواده و ضرورتهای آن مفید است؟!
باید این دغدغه در جوانها شکل بگیرد که از جایی به بعد بدون تشکیل خانواده وصول به سکونت و آسایش امکانپذیر نیست. این را همه اذعان دارند که بخش اعظمی از زندگی مستلزم آرامش است. وقتی ما دغدغه جوانها برای تشکیل خانواده را تقویت کرده و مسیر تشکیل خانواده را تسهیل کنیم قطعا جوانان اقدام میکنند. ما نباید ازدواج را به عنوان یک امر روتین جا بیندازیم، بلکه باید از آن به عنوان یک بستر تمدنی و تعبیر رهبر انقلاب که از آن به عنوان مجاهدت یاد میکنند یاد کنیم. مواردی که به عنوان مانع دیده میشود و در واقع گره ذهنی هستند قابل حلشدن است و برخلاف آنچه تصور میشود مانع اصلی نیست که باید آن را باز کرد و تسهیلگری کرد.
انگیزههای ازدواج به سبک حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) در جوانان امروز چگونه باید تقویت شود ؟!
ما باید سیره اهلبیت(ع) را به صورت کاربردی برای خانوادهها و جوانان تشریح کنیم. نباید به شکلی بحث کنیم که این الگوها سختنمایی شود و نباید طوری حرف بزنیم که جوانها فکر کنند این موارد قابل پذیرش نیست. قبل از آن باید برای انها باید تشریح شود که رشد و زندگی صحیح مستلزم زوجیت و تشکیل خانواده است قطعا راهگشا خواهد بود. باید نسبت به الگوگیریها سلبی هم دقت داشته باشیم زیرا با توجه به الگوهای رایج غربی و آسیبهای رسانهای اهمیت روشنگری بیشتر خودش را نشان میدهد.
آسیبهای ازدواجهای تجملاتی متوجه کدام بخش از جامعه است؟! آیا میتواند آثار غیرقابلجبران تاریخی داشته باشد؟!
آسیبهای ازدواجهای تجملاتی در هر سطحی قابل پیمایش است. یعنی نمیتوانید بگویید که زندگی تجملی مختص متمولینی است که میتوانند. تجمع یک مسأله نسبی است. گرفتارکردن خانوادهها در هر سطحی میتواند از تبعات نگاه تجملاتی باشد. متاسفانه فضاهای شهری ما دارای مناطق کمبرخوردار و مرفه است و عامدانه از واژههای بالا و پایین شهر استفاده نمیکنم، در مواردی در همان مناطق کمبرخوردار هم این الگوهای غلط توانسته به واسطه آسیب تجملات اثرات مثبت تشکیل خانواده را مثبت کند، رقابت و چشم و همچشمی را افزایش دهد و آرامش خانوادهها را از بین ببرد و حتی بعضا باعث تصمیمات مثل فرزند نیاوردن و کمفرزندی شود که آسیبی طولانیمدت برای کشور و تمدن است. کما اینکه کاهش جمعیت و تحدید نسل در کشور ما تا سی چهل سال آینده آثار خودش را نجات میدهد و اگر دیر بجنبیم تبعات آن دامنگیر خواهد شد. یکی از مهمترین عوامل آن رفاهطلبی است که باعث بالا رفتن سن ازدواج میشود و این به بهانه پسانداز و مسائلی از این دست است که نشاندهنده ضعف توحید و کمی فهم نسبت به مسأله و ضعف تربیت و آموزش و پرورش است. چه در بعد ازدواج اینکه گمان تامین هزینه زندگی فرزند نداریم از فرزندآوری ممانعت میشود درحالیکه ریختوپاشهایی است که اگر کنترل شود، قطعا مشکلات حل میشود. باید با رویکرد صحیح کاری کنیم که سبک زندگی ما، تاریخ را به سمتی ببرد که تمدن توحیدی ایرانی گسترش پیدا کند و وقتی نگاه میکنیم متوجه میشویم که این آسیبها ذیل سبک زندگیها غلط و ثمره جنگ رسانهای شکل میگیرد که تبعات زیادی را بهوجود خواهد آورد. با ارائه الگوهای اصیل و موفق، جوانها را نسبت به آینده دلگرم کنیم و اینکه ما در جامعه خدماتی بدهیم که جوانان را ترغیب کند. اثرات معنوی و انسانی تشکیل خانواده را برای جوانان تشریح کنیم و به آنها آموزش دهیم که ادراکسازی حول نکات مثبت و مورد تایید هر فطرت یعنی دستاوردهای تشکیل خانواده کداماند که این مسأله بسیار مهم است. باید برای جوانان روشن شود که زن و مرد براساس آیه شریفه قرآن مکمل شخصیت و زندگی یکدیگر هستند و این ظرفیتها باید مرحله به مرحله تشریح شود. اگر بخواهیم انتزاعی صحبت نکنیم، چیزی که در جامعه الان جوانان را دلگرم میکند، امیدواری به آینده است. اینکه بتوانیم شغل جوانان را حل کنیم و آنها را تشویق کنیم که به کسب حلال، فنون درآمدزایی و هنر و کارآفرینیهای صنعتی و تجاری تاکید کنند. باید بتوانیم جوانان را از فرهنگ مصرف زندگی به هنر تولید و خدمت و تجارت سوق دهیم و اینکه در مرحله بالاتر، مسأله ازدواج را بهعنوان یک مسیر برای ساخته شدن انسان مطرح کنیم که اگر کسی میخواهد زیست عفیفانه به همراه کلیدواژه حیا داشته باشد، مسیرش از دل تشکیل خانواده میگذرد و این تنها مسیری است که خداوند بهازای غرایز جنسی برای انسان قرار داده است.
تاثیر ازدواج بر تقویت جایگاه زن به عنوان مادر و مرد بهعنوان پدر و سکاندار جامعه با توجه به شرایط امروز فرهنگ جهانی چه میزان است و ارزیابی و توصیه شما چیست؟
تنها در نگاه توحیدی و خانواده است که مادر، جایگاه مقدسی پیدا میکند و زن در جایگاه مادر، دختر و خواهری چنان جلوهای پیدا میکند که میشود اصلیترین وسیله برای رشد انسان. امامخمینی میفرماید از دامن زن است که مرد به معراج میرود و منظورشان این است که اگر اتفاق مثبتی در جامعه شکل میگیرد از هنر و افتخارآفرینی زنان است و نمیشود مردان را بهعنوان سکانداران صرف جامعه درنظر گرفت. وظایف زنان و تکالیف آنها در جامعه توحیدی مثل آقایان تنظیم شده و هرکدام باید وظایف خود را به همین ترتیب بهدرستی و ناظر به کار ویژههایشان انجام دهند. تنها جریانی که میتواند این را بهدرستی تبیین کند و بعد تربیتی آنها را پیش ببرد، خانواده است. بدون سبک زندگی صحیح و خانواده، این مسأله رقم نخواهد خورد. در فرهنگ امروز دنیا ارتباط زن و مرد صرف خانواده نیست و در جامعه اروپا آزادی را به این سبک تعریف کردهاند که حد و حصر ندارد و فرد وقتی چشم باز میکند، متوجه میشود که همه ظرفیتهایش مصرف شده و فاجعهای که غرب بهواسطه شکلگیری انقلاب جنسی میبیند، بسیار سنگین است. جالب است بدانید بهواسطه چندین نوع سبک خانوادگی در غرب، خودشان توصیه میکنند که انسانها به سمت خانوادههای مستحکم حرکت کنند. در نگاه آنها خانواده مستحکم، خانوادهای رسمی است که به الگوی توحیدی نزدیک است. عمدتا فرزندانی که خروجی خانوادههای نامتعارف هستند بیشترین بار و مشکلات را برای جوامع بهوجود میآورند و برعکس فرزندان خانوادههای مستحکم کمترین هزینه و بیشترین بهرهوری را برای جوامع غربی دارند. این نسخه امتحانشده غرب است و باید مراقب باشیم راه رفته دیگران را تکرار نکنیم.
توصیه شما به نهادهای فرهنگی دولت و نهادهای تامین کننده معیشت و رفاه برای تقویت امر ازدواج چیست؟
با توجه به بحران جمعیت امروز کشور و کاهش رغبت به ازدواج، آمار ضعیف تشکیل خانواده و اطلاعات نگران کننده طلاق، لازم است تصمیم جدی بگیریم و به ازدواج بها بدهیم. فرصت آزمون و خطا نداریم. حتی اگر شده به یک وزارتخانه و یک ساختار عملیاتی سریع برای حل بحران فکر کنیم و مسیرهای انگیزه بخشی را امتحان کنیم. کمتر از ۱۰ سال آینده اگر نرخ رشد جمعیت کشور که متصل به نرخ ازدواج است به همین روال پیش برود و جمعیت کشور ۱۵میلیون نفر افزایش پیدا نکند، قطعا مشکلاتی مثل بحران تامین حقوق بازنشستهها خدمات درمانی، سالمندی جمعیت، هزینه ششبرابری تامین دارو و بهداشت، کمبود دکتر و بهیار و درنهایت زوال تمدنی را تجربه خواهیم کرد. مسئولان باید این را جدی بگیرند. باید تامین مسیر معیشت را جدی بگیریم تا رغبت جوانان را زیاد کند و دغدغهها تشدید نشود. این دغدغه مستقیم رهبر معظم انقلاب است و میفرمایند نسبت به این مسأله شبها خواب ندارند و باید به این سمت حرکت کنیم و هر پیشنهاد را با دقت بررسی کنیم. گاهی لازم است برخی تابوشکنیها را در کشور مورد بازنگری قرار دهیم، مثل ازدواج مجدد. متاسفانه برخی رفتارها تبدیل به تابو شده، مثلا فردی که به یک سن خاصی میرسد، تصمیم میگیرد تجرد قطعی اختیار کند یا در مسیر تجرد قطعی هستند. یا خانوادههای بیسرپرستی که مادر تجرد اختیار میکند و اساسا زندگی بر دوش یک نفر جلو میرود. باید دولت از بسترهای تشکیل خانواده استفاده کند و بسترهای نافی این مسأله را کنار بگذارند. باید دغدغهها کم شود. مثلا وام اگر داده میشود، طوری نباشد فرد از بابت گرفتن آن تسهیلات نگران باشد. اینها باید با هدف تامین امنیت روانی با هدف انگیزه بخشی برای ورود به عرصه تشکیل خانواده باشد.
چرا غرضورزان میخواهند جوانان ما حتی مسأله ازدواجشان آمیخته با ترفندهای سیاسی و کنشگریهای منفی و مخرب باشد؟
اگر بخواهید یک تمدن را تضعیف کنید باید سازمانهای اصلی آن را تضعیف کنید. پایههای اولیه تمدن ایرانی خانواده است. دشمن این را خوب فهمیده است. وقتی خانواده تضعیف شود حتی بهترین مواد اولیه هم محصول مناسب نمیدهد و تمدن رو به زوال میرود.معمولا افراد به واسطه اینکه میخواهند قدرت دست خودشان باشد، فضا را به این سمت میبرند که برخی افراد جامعه با نگاه روشنفکری آنها همراه میشوند و دچار تساهل و تسامح میشوند و به مرور همین موارد موجب تضعیف نهاد خانواده میشود. در نتیجه به مرور زمان ارائه الگوهای ناقص و ضعیف موجب این میشود جوانان به سمت تشکیل خانواده نروند. در حالیکه افرادی که در این جامعه عمده افرادی که درگیر آسیب میشوند مسئولیتپذیر نیستند و این از تبعات الگوهای مخرب است و قدرت تصمیم گیری ندارند که به مرور سرخورده میشوند. بعضی میخواهند از حل مشکلات مردم برای خودشان جایگاه درست کنند و باید مسائل حیاطی مثل ازدواج را در سطح کلان دید. رهبر معظم انقلاب در سخنانی میفرمایند ما دو مسأله حیاطی در کشور داریم که اساسا هیچ ربطی به هیچ جناحی ندارد و بیتوجهی به آنها کشور را به سمت نابودی میبرد؛ یکی ازدواج بهنگام و تشکیل خانواده به موقع و فرزندآوری. باید همه احساس مسئولیت کنند؛ زیرا بسیار مهم و حیاطی است در غیر اینصورت دود کاهش جمعیت و ضعف خانواده به چشم همه خواهدرفت.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد