پرونده «جام‌جم» برای سریال‌هایی با محتوای اقتباس از کتاب در گفت‌وگو با نویسندگان و پژوهشگران

کتاب‌هایی که قاب شدند

کتاب همیشه راوی خوبی است. روایت قصه از طریق کتاب، همیشه راهی برای انتقال آن به مخاطبان مختلف در سنین متفاوت است؛ روایتی که می‌تواند برای هر گروه سنی و هر مخاطبی، یک معنا داشته باشد. شاید به همین دلیل است که مقوله اقتباس کار ساده‌ای نبوده و موفق درآمدن آن هم کار هر کسی نیست. این مسأله چه در مورد فیلم و چه سریال مصداق دارد.
کد خبر: ۱۴۱۸۴۹۴
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه

چه بسیار فیلم‌هایی که نتوانستند آن‌طور که باید محتوای اقتباسی مورد نظر خود را به مخاطب منتقل کنند و چه بسیار فیلم و سریال‌های دیگری که توانستند محتوایی موفق‌تر از کتاب به مخاطب ارائه کنند.

در این میان تلویزیون هم تلاش کرده با اقتباس از برخی کتاب‌های موفق، محتوای موردنظر را به مخاطب بدهند. سریال‌هایی که گاهی بسیار وفادار به محتوای کتاب هستند و گاهی هم برداشتی آزاد از یک کتاب است و صرفا موضوع آن را روایت می‌کنند.

درست مثل سریال‌های «میرزا کوچک خان»، «در چشم باد»، «قصه‌های مجید» و...  که توانست مخاطبان بسیاری را با قصه اقتباسی خود همراه کند.

سال گذشته هم سریال «کاتب اعظم» بر اساس اقتباس روی آنتن سیما رفت و حالا این روزها شاهد پخش سریال «سوران» هستیم. علاوه بر سوران که در ادامه دیگر مجموعه‌ها و با دست فرمان اقتباس پخش شده، مجموعه «قرارگاه سری نصرت» هم در مرحله پیش تولید قرار دارد که باز هم یک اثر اقتباسی است. به بهانه پخش سریال سوران که برگرفته از کتاب عصرهای کریسکان است و این شب‌ها روی آنتن می‌رود، برخی سریال‌هایی که از کتاب یا رمان اقتباس شده را مرور کردیم و با فیلمنامه‌نویسان آثار اقتباسی همچون مهدی سجاده چی نویسنده قرارگاه نصرت، محمد میرکیانی نویسنده، عباس ریاحی نویسنده سریال سوران، قدرت‌ا... صلح میرزایی نویسنده و کارگردان، محمدرضا رسولی، پژوهشگر رسانه و جبار آذین، منتقد گفت‌وگو کردیم.

یک قصه عاشورایی
از جمله مجموعه‌های اقتباسی باید به کاتب اعظم اشاره کرد که به شکل یک تله تئاتر روی آنتن رفته بود. مجموعه تله تئاتر هفت قسمتی کاتب اعظم به نویسندگی و کارگردانی هنری مهدی غفوری و کارگردان تلویزیونی علی عبادی، اقتباسی از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» نوشته ساسان ناطق بود که داستانی عاشورایی داشت و اتفاقات شب تا عصر عاشورا را از خیمه دشمن روایت می‌کرد. از جمله بازیگران این مجموعه می‌توان به امین زندگانی، سیامک صفری، نازنین فراهانی، نادر فلاح، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز، امین میری، امیرحسین هاشمی، امیر شهرابی، محمدمحسن شفیعی، محسن علیخانی، آرش رحیمی، محمدرضا تاجیک، امیر تک‌فلاح و وحیدرضا قناعتیان اشاره کرد. 

روایتی از مجید 
وقتی پای اقتباس از قصه و رمان در میان باشد، قصه‌های مجید جزو اولین مجموعه‌هایی است که به ذهن مخاطب می‌رسد. قصه مجید روایتی از پسر اصفهانی و برگرفته از رمانی با عنوان قصه‌های مجید اثر هوشنگ مرادی کرمانی بود. قصه‌های مجید در محیط کرمان نگارش شده و روایتگر سختی‌های زندگی مجید با مادربزرگش بود. بعدها مجموعه تلویزیونی مجید از روی این کتاب ساخته شد. ساخت این سریال با انتقال محیط قصه به اصفهان بود که اوایل دهه ۱۳۷۰ در برنامه کودک و نوجوان شبکه یک پخش شد. کاراکترهای اصلی این کتاب و مجموعه «مجید» و «بی‌بی» هستند. مجموعه تلویزیونی قصه‌های مجید در زمان خود از محبوبیت خاصی در میان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان برخوردار شد. البته کتاب هم بسیار در میان مخاطبان دیده شد و توانست برگزیده سال ۱۳۶۴ شود که تا سال ۱۳۷۳ نزدیک به ۱۲بار تجدیدچاپ شد. قصه‌های مجید روایتگر لحظاتی از زندگی نوجوانی به نام مجید و مادربزرگش (بی بی) است. در این سریال داستان‌های متعددی را برای مخاطبان به نمایش می‌گذارند که از آن جمله می‌توان به ملخ دریایی، امتحان ورزش، زنگ انشاء، اردو و ... اشاره کرد. بازیگران اصلی این سریال پروین‌دخت یزدانیان و مهدی باقربیگی بودند که نقش یک پسر نوجوان با مادربزرگش را به‌خوبی روایت کردند.

حکایت‌های آقا کمال
سریال حکایت‌های کمال به کارگردانی قدرت‌ا... صلح میرزایی بود که سال ۹۸ از شبکه دوی سیما پخش شد. این سریال یک مجموعه ۳۳ قسمتی بود که بر اساس کتابی از محمد میرکیانی روایت شد. میرکیانی، نویسنده مطرح حوزه ادبیات کودک و نوجوان است که کتابش دستمایه ساخت این سریال شد. او در یک مصاحبه گفته بود: «الان بچه‌های این نسل همه چیز را می‌خواهند، ولی در سریال «حکایت‌های کمال» هم می‌بینید که کمال دارد کار و تلاش می‌کند، کمک می‌کند و فکر نمی‌کند همه چیز را باید پدر و مادر به او بدهند... سریال «حکایت‌های کمال» که از کتاب برگرفته شده، همین است. واقعا بچه‌ها فکر می‌کنند در نسل گذشته همه‌چیز این‌طوری بوده، مترو بوده، امکانات بوده و همه‌چیز بوده! بچه‌ها در گذشته خیلی چیز‌ها را نداشتند و باید ببینند و قدر زندگی‌شان را بدانند آن فقر و نداری و تلاش برای زندگی بهتر. تکه‌کلامی هم مادر کمال دارد که فیلمنامه‌نویس‌ها آوردند که «ما می‌خوایم سری بشیم تو سرها» البته این داخل کتاب عنوان نشده و این را فیلمنامه‌نویس‌ها آوردند ولی واقعیت این است که به‌واسطه آن فقر و نداری و تحمل نداری‌ها بوده که این جمله را می‌گوید و این خودش نماد و نشانه است که واقعا آدم‌ها فقیر بودند و چیزی نداشتند. قصه‌های کمال به‌واسطه اقتباسی که از کتاب داشت، توانست بخشی از محتوای مورد نظر خود را به مخاطب منتقل کند. قهرمان سریال، پسری نوجوان به نام کمال بود که قصه او در فضای دهه ۴۰ روایت می‌شود. فضای کلی سریال هم طنز و نوستالژیک بود. 

برداشت آزاد در سریال وارش
سریال وارش از آن دست مجموعه‌هایی بود که قصه آن کاملا به روش بومی بیان شد. البته بنیان آن براساس کتاب مهاجران نوشته هاوارد فاست بود. وارش برخی الگوهای روایی این کتاب را داشت و در بسیاری موارد بازسازی در متن انجام داده بود. در حقیقت می‌توان آن را برداشت آزاد رمان دانست. گفته می‌شود این اولین رمان خارجی بود که سریالی بر همین اساس از آن ساخته می‌شد. قصه وارش از جایی آغاز می‌شود که یارمحمد سیستانی با بازی علیرضا کمالی برای گریختن از گرسنگی و خشکسالی به همراه همسر باردارش به شمال ایران پیش همشهری و دوست قدیمی‌اش میرولی می‌رود تا حرفه ماهیگیری را پیشه کند. بازیگرانی مثل علیرضا کمالی، بهنام تشکر، هدایت هاشمی و نسرین بابایی در این سریال نقش‌آفرینی کردند. 

در چشم جنگ
در چشم باد از‌جمله سریال‌هایی بود که به‌شدت مورد پسند مخاطبان تلویزیون قرار گرفت به‌طوری‌که بارها بازپخش آن هم روی آنتن رفت. شاید کمتر کسی این مسأله را بداند که این سریال برداشتی از یک رمان بوده است. کتاب جاده جنگ به قلم منصور انوری است که روایتگر ماجرای هجوم روس‌ها به کشور و اشغال ایران توسط متفقین است. موضوع رمان ۱۰ جلدی «جاده جنگ» بر‌اساس واقعیات تاریخی شکل گرفته و گویای نیم‌قرن از حوادث تاریخ ایران است. فضای اصلی این رمان هم کل کشور، به‌خصوص جاده شاهرود است که نقشی کلیدی در وقایع اصلی ابتدا و انتهای رمان دارد و به نوعی سمبلی از جنگ بی‌پایان است. هرچند که سریال در چشم باد را هم باید با قدری تغییر نسبت به کل قصه اقتباس شده دانست اما کلیت قصه سریال، همین کتاب بود. در چشم باد با بازی پارسا پیروزفر، کامبیز دیرباز و سعید نیک‌پور بود که از سوی مسعود جعفری‌جوزانی نوشته و کارگردانی شده بود. 

چشم‌هایی از بانو
چشم‌هایش نوشته بزرگ علوی رمانی پرکشش و عاشقانه است که به باور برخی، در زمان خود برجسته بوده و نمی‌توان لزوما آن را با دیگر کتاب‌ها مقایسه کرد. سریال بوم و بانو که در سال‌های اخیر روی آنتن تلویزیون رفت، برگرفته از همین اثر ادبی یعنی چشم‌هایش به قلم بزرگ علوی بود. بوم و بانو در دوره پهلوی اول روایت شد و بزنگاهی از تلاقی عشق، سیاست و مذهب بود. البته عوامل بوم و بانو به مسأله اقتباس از این کتاب اشاره نکردند و به نوعی تلاش شد برداشتی آزاد از کتاب صورت گیرد. بازیگرانی مثل مسعود رایگان، دیبا زاهدی و ساغر قناعت در این سریال به کارگردانی سعید سلطانی بازی می‌کردند. 

روایتی از میرزا کوچک‌خان
سریال «کوچک جنگلی» به‌واسطه پرداختن به یکی از قهرمان‌های اصیل ایران، استقبال زیاد مخاطبان تلویزیون را به همراه داشت. این سریال برگرفته از کتابی با همین محتوا بود که در نهایت به کارگردانی بهروز افخمی روی آنتن رفت. در این سریال تلاش شد زوایایی از قیام میرزا کوچک‌خان و مردم گیلان به نمایش درآید. این سریال تنها دوره اول قیام میرزا کوچک‌خان را به تصویر می‌کشد که از شروع قیام و شکل‌گیری هیات اتحاد اسلام شروع می‌شود و تا ورود نیروهای تیمور تاش به رشت و راهپیمایی طولانی جنگلی‌ها به سمت شرق گیلان ادامه پیدا می‌کند. 
بهروز افخمی از فیلمنامه ابتدایی که بر‌اساس داستان مردی از جنگل اثر احمد احرار، نوشته شده بود راضی نبود، زیرا معتقد بود که کتاب مذکور چندان به تاریخ وفادار نیست و یک روایت خیالی و داستان‌گونه از جنبش جنگل است؛ بنابراین ترجیح داد فیلمنامه جدید را بر‌اساس کتاب سردار جنگل نوشته ابراهیم فخرایی بنویسد، چرا که آن کتاب را از جهات تطابق با واقعیات تاریخی مناسب‌تر می‌دید. 

گذشته گمشده
عشق گمشده را هم باید ازجمله مجموعه‌های تلویزیونی دانست که برداشتی از یک رمان بود. این سریال به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و در سال ۱۳۸۳ روی آنتن شبکه سه رفت. قصه مربوط به زنی به نام سیما بود که در زندگی زناشویی‌اش به بن‌بست می‌رسد. او تصمیم می‌گیرد برای خروج از بحران، مدتی را نزد پدر و مادرش (با بازی جمشید مشایخی و بهناز توکلی) و به دور از همسرش امیر (فرهاد مهادیان) بگذراند. در اینجاست که او با وقایع گوناگونی روبه‌رو و متوجه می‌شود که ریشه این همه مشکل در گذشته است و او ناگزیر برای حل مشکلات، باید سفری به گذشته بکند. گفته می‌شود که این سریال براساس رمانی با عنوان «سیب‌بلورین» به قلم مینو کریم‌زاده ساخته شده است. 

ضرورت تولید آثار تلویزیونی در حوزه اقتباس نکته‌ای است که بیشتر فیلمنامه‌نویسان به آن معترف هستند.  همین ضرورت  نشان می دهد که باید تولیداتی  از  این دست افزایش یابد. البته باید قبول کرد ساخت چنین آثاری دشواری های خودش را دارد، چرا که سازندگان اثر و نویسندگان آن بیشتر زیر ذره بین  قرار  می‌گیرند و با قضاوت  رو به رو می شوند زیرا هر فردی نسبت به کار اقتباس، دیدگاه خودش را دارد.

ضرورت توجه به اقتباس
مهدی سجاده‌چی، فیلمنامه‌نویسی است که این روزها فیلمنامه‌اش با عنوان «قرارگاه‌ سری نصرت» در مرحله تولید قرار دارد. این مجموعه جزو آثار اقتباسی است که مرکز فیلم و سریال سوره سراغ آن رفته است. او در خصوص ضرورت تولید کارهای اقتباسی به جام‌جم می‌گوید: با توجه به این‌که داستان‌هایی که در تلویزیون برای سرگرم‌سازی، آگاهی‌بخشی و ارتباط معنوی رسانه با مخاطب روی آنتن می‌رود با استقبال بالایی همراه می‌شود، طبیعی است که حجم فعلی داستان‌هایی که فیلمنامه‌نویسان طراحی کرده و می‌نویسند، برای یک رسانه بزرگ مثل تلویزیون کافی نباشد. رسانه‌ملی مثل دیگر رسانه‌های جهان نیاز دارد که از ادبیات ــ چه داستانی و چه بیوگرافی‌ها یا خودنگاری ــ استفاده کند تا بتواند از آنها قصه‌های بیشتر و بهتری را به شکل فیلمنامه به مخاطب ارائه کند.   
وی ادامه می‌دهد: شاید پیش از این این‌طور به تلویزیون نقد می‌شد که سریال‌های شبیه به هم را روی آنتن می‌برد. در این میان سریال‌هایی که در یک جغرافیا و مردم‌شناسی متفاوت شکل می‌گیرد، بسیار مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد. نه این‌که لزوما کیفیت خیلی بالایی داشته باشد بلکه همین که متفاوت از قبل شکل گرفته بود باعث می‌شد فصل‌های بعدی آن ساخته شود. به نظرم هرچقدر بیشتر از داستان‌های دیگر  اقوام ایرانی ــ حتی آنهایی که به زبان‌های دیگر  صحبت می‌کنند ــ استفاده شود  کار بزرگی است.
سجاده‌چی عنوان می‌کند: به نظر می‌رسد که راه اقتباس در تلویزیون باز شده. اگر یک ایرانی باشید که به زبان دیگری صحبت می‌کنید، قطعا دوست خواهید داشت که صدا و زبان خود را از تلویزیون بشنوید. وقتی نمی‌شنوید احساس غربت می‌کنید و تصور می‌کنید که انگار در این جغرافیا نیستید. حضور همه مردمی که ایران را تشکیل می‌دهند در قاب سیما باارزش و ضروری است. 
 
ملاحظات تولید آثار اقتباسی
محمد میرکیانی، نویسنده حوزه کودک‌ونوجوان است که تاکنون آثار بسیاری از او به شکل اقتباس تبدیل به محتوای رسانه‌ای در تلویزیون شده است. آثاری مثل قصه ما مثل شد، شب‌های شیرین و روزی بود روزی نبود برخی از آثار اقتباس‌شده از قلم میرکیانی است. او برنده کتاب سال نوجوان در سال ۱۳۶۵ و جشنواره‌های دیگر داخلی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و از نویسندگان برگزیده ۲۰ سال ادبیات کودکان توسط انجمن نویسندگان کودک‌ونوجوان است. همچنین در سال ۱۳۷۰ ترجمه مجموعه پنج‌جلدی «قصه ما همین بود» میر کیانی، به زبان اردو و در پاکستان منتشر شد. به بهانه بررسی آثار اقتباسی تلویزیون، با او گفت‌وگو کردیم.
محمد میرکیانی، نویسنده در خصوص ملاحظات اقتباس در سریال به جام‌جم می‌گوید: در همه جای دنیا، هم در بخش تلویزیون و هم سینما، یکی از مورد توجه‌ترین آثار مربوط به آثار اقتباسی است. در بسیاری از جشنواره‌های معتبر جهان هم جایزه ویژه بخش اقتباس وجود دارد. ارزش اقتباس این است که به جریان تولید فکر و فرهنگ کمک می‌کند. یعنی یک اثر وقتی تولید می‌شود، نتیجه تفکر کسی است که سال‌ها در آن حوزه پژوهش و تحقیق کرده و آن را به یک اثر مکتوب رسانده است.
 وی در خصوص الزامات اقتباس از آثار ادبی عنوان می‌کند: نکته مهم این است که وقتی اقتباس می‌کنیم، درها را به روی اهالی فکر و اندیشه باز می‌کنیم. یعنی غیر از آنچه مجموعه آثار تولیدی تصویری در رسانه است که مورد تصویب قرار می‌گیرد، کسانی که خارج از حوزه رسانه در جریان تولید فکر و فرهنگ سهم اصلی دارند هم مورد توجه قرار می‌گیرند و به‌نوعی به این حوزه دعوت می‌شوند. نکته دیگر این است که قدردانی از آثار اهالی فکر و فرهنگ با تبدیل این آثار به تولیدات اقتباسی شکل می‌گیرد. مثلا برای قدردانی از شاهنامه، داستان رستم و سهراب را به یک عنصر اقتباسی برای یک مجموعه تلویزیونی تبدیل کنیم. این موارد در تولید اقتباسی اهمیت ویژه‌ای دارد. البته اقتباس در حوزه ادبیات بسیار گسترده است. گاهی اقتباس از آثار نویسندگان معاصر و گاهی هم از آثار نویسندگان کهن صورت می‌گیرد. 
میرکیانی تاکید می‌کند: اتفاقی که باید در اقتباس یک اثر ادبی بیافتد این است که زبان آن اثر تبدیل به زبان رسانه شود. یعنی زبان نوشتاری به زبان رسانه و قابل فهم برای مخاطب تبدیل شود. معمولا آثاری که اقتباس می‌شوند باید ویژگی‌هایی داشته باشند که از جمله آن داشتن خصوصیات کار تصویری است. یعنی آمادگی تبدیل به اثر تصویری را داشته باشند. ما آثار ادبی خیلی خوبی داریم اما ذاتا نمی‌توانند تبدیل به یک اثر تصویری خوب شوند. این از مواردی است که باید به آن توجه کرد.
این نویسنده در خصوص ارزیابی خود از آثار اقتباسی سیما می‌گوید: آثار خوبی در این حوزه تولید شده. من نزدیک به ۲۶۰ اثرم تبدیل به آثار اقتباسی  از پویانمایی و تله‌فیلم تا سریال – شده است. نکته مهم این است که وقتی اثر می‌خواهد به تصویر تبدیل شود، باید ویژگی‌های آن اثر را مورد توجه قرار داد و نویسنده‌ای که این اقتباس را قلم می‌زند، باید ابتدا لایه‌های عمیق آن را شناسایی کند. در عین حال، نویسنده اگر در قید حیات است باید در کنار اثر حاضر باشد. چون معمولا در آثار اقتباسی شاهد هستیم که افرادی که آن را می‌سازند کمتر از حوزه ادبیات اطلاع دارند. همراهی با نویسنده اثر به ارتقای آن کمک می‌کند. 
 
اقتباس نیاز به جسارت دارد
به طور کلی اقتباس از کتاب ملاحظات خاص خود را دارد. برخی معتقدند که سازندگان کارهای اقتباسی باید به متن کتاب وفادار باشند. سریال سوران را باید از دیگر کارهایی دانست که به شکل اقتباس آزاد تولید شده و به تازگی روی آنتن شبکه یک رفته است. سوران برگرفته از کتاب عصرهای کریسکان است و در نمایشگاه کتاب امسال هم بحث و صحبت‌های بسیاری درباره آن شد. ریاحی پیش از این گفته بود که سریال سوران به دلیل جذابیتی که دارد، می‌تواند ادامه داشته باشد. از نظر او، اقتباسی موفق است که وفادار بماند. نویسنده باید چیزهای مهمی را در قصه در نظر بگیرد تا به آنها وفادار بماند. قصه سعید سردشتی قصه جالبی است. عباس ریاحی نویسنده سریال «سوران» درخصوص چالش اصلی تولید کار‌های اقتباسی و ملاحظات آن، به جام‌جم می‌گوید: اقتباس نیاز به جسارت دارد. این روحیه‌ای است که تمام اضلاع تهیه و تولید سریال باید واجد آن باشند. منظورم داشتن یک نگاه پرسپکتیو و دراماتیزه است. این نگاه است که به ساخت سریال‌های مهیج، با اقتباس از روی کتاب‌ها، گزارش‌ها، جستار‌ها، ویدئوگیم‌ها، کمیک‌استریپ‌ها و… منتهی می‌شود. نگاهی که اهمیت «قصه و قصه‌گویی» برای نوع‌بشر را درک کند. تمام ملاحظات در فهم اولیه ما نسبت به این موارد خلاصه می‌شود. بعد از این تازه پای موارد فنی و تکنیکی وسط می‌آید.
وی همچنین در خصوص جوایز ویژه جشنواره‌های جهانی برای کار‌های اقتباسی و تأثیرگذاری آن در تولید کار‌های رسانه‌ای هم عنوان می‌کند: در رابطه با اختصاص جایزه‌های ویژه، باید بگویم شاید این تخصیص‌ها برای تشویق و ترویج اقتباس باشد. برخی در درون‌شان به تشویق احتیاج دارند و عده قلیلی نه. این بحث دیگری است. اما به‌نظرم هر مدیر، تهیه‌کننده، سرمایه‌گذار و درکل هر هنرمندی که به اقتباس اهمیت می‌دهد، کسی است که ارزش «تعامل برد-برد» را درک کرده.
ریاحی درباره سختی‌های تبدیل زبان یک اثر مکتوب به تولید تلویزیونی و نحوه نزدیک شدن به آن هم می‌گوید: سختی‌های نوشتن سناریو، همیشه معطوف به «فرامتن» است تا «متن». اقتباس هم همین‌طور. یک‌سری ظرایف و چالش‌های فنی و دراماتیک هنگام نوشتن متن وجود دارد که اینها در ذات خلق اثر وجود دارد و اتفاقا من به عنوان نویسنده با اشتیاق وارد رینگ می‌شوم. نویسنده خوب، زورش به «متن» می‌رسد اما معمولا از «فرامتن» شکست می‌خورد. این نویسنده همچنین درباره راز ایجاد توازن میان وجه‌نمایشی یک اثر اقتباسی و وجه‌داستانی آن هم تأکید می‌کند که رازی در میان نیست و نویسنده در هر مدیومی، وظیفه‌ای جز «قصه‌گویی» ندارد.

آثار اقتباسی را ترویج دهیم
تولید کارهای اقتباسی به همان میزان نوشتن این آثار، با چالش‌ها و ملاحظاتی همراه است. تولید یک اثر بر اساس قصه یا رمان و آنچه با عنوان اقتباس شناخته می‌شود، باید به دقت انجام شود تا هم اثر اقتباس شده اشتباه روایت نشود و هم بتواند ارزش نمایشی برای مخاطب داشته باشد. شاید نمونه بارز این اقتباس را باید قصه‌های مجید دانست که توانست در زمان پخش در تلویزیون، مخاطبان بسیاری را به سمت خود بکشاند. در عین حال، حکایت‌های کمال هم نمونه‌ای از همین آثار اقتباسی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرد. قدرت‌ا... صلح‌میرزایی کارگردان مجموعه حکایت‌های کمال است که توانسته بعد از قصه‌های مجید، الگویی برای آثار اقتباسی باشد. به بهانه بررسی ملاحظات و سختی‌های کار اقتباسی، با این کارگردان گفت‌وگو کردیم. 
 قدرت‌ا... صلح‌میرزایی کارگردان مجموعه حکایت‌های کمال در همین رابطه به جام‌جم می‌گوید: اقتباس از یک کتاب یا اثری که درخشیده و مطرح است و حتی ممکن است به شکل رمان باشد، وظیفه هنرمندان به‌خصوص فیلمسازان است. البته در کنار آن باید در حوزه ادبیات کودک و نوجوان مطالعه زیادی داشته باشند. در واقع باید این آثار را مطالعه کنند. وقتی اقتباس صورت می‌گیرد، به معنای خوب و ارزشمندبودن رمان است و باعث می‌شود مخاطب به سمت آن برود. تولیدکنندگان برای این‌که سراغ یک اثر بروند، ابتدا باید آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در مرحله بعد سراغ اجازه نویسنده می‌روند تا یک اثر اقتباسی از آن بیرون بیاورند. 
وی ادامه می‌دهد: وقتی یک رمان برای اقتباس انتخاب می‌شود، یک پشتوانه پژوهشی دارد. چرا که به طور قطع نویسنده برای رسیدن به این اثر تلاش کرده تا همه شخصیت‌ها به صورت قوی شکل بگیرد. به همین خاطر است که می‌توان از آن اقتباس کرد و به طور قطع این قبیل کارها برای مخاطب قوی‌تر خواهد بود و به یک اثر ماندگارتر تبدیل می‌شود. درست مثل بینوایان که فیلم خوبی هم از آن ساخته شد. البته در ایران کمتر سراغ اقتباس می‌روند. اگر بتوان اقتباس را ترویج داد، به طور قطع می‌توان چندگام جلوتر رفت و یک سریال قوی با شخصیت‌پردازی نمایشی خوب ساخت. در زمان اقتباس، فکر نویسنده هم در تولید شریک شده است. فکر فردی که یک سال روی شخصیت‌ها پژوهش و با آنها زندگی کرده است. اهمیت اقتباس بسیار ویژه است. 
صلح‌میرزایی در خصوص سختی‌های تولید آثار اقتباسی تاکید می‌کند: شاید از جمله سختی‌ها این باشد که باید کاری کرد که یک اثر ادبی در تبدیل‌شدن به آثار نمایشی غنی‌تر شود. باید این مسأله را در نظر داشت که چقدر باید تلاش کرد تا بتوان آن اثر را نسبت به قصه اصلی پیش برد تا ضعیف‌تر نشود. همین مسأله، نیاز به این دارد که تحقیق بیشتری صورت گیرد. در این صورت وقتی کار اقتباسی تولید شود، دیگر افسوس و امایی برای بهترشدن کار نخواهیم داشت. در حقیقت یک چارچوب در اختیار تولیدکننده است که براساس آن و اجازه نویسنده، باید جلو رفت. باید از اثر یا قصه‌ای که انتخاب می‌کنیم، یک برداشت عمیق صورت گیرد. در این صورت به نتیجه خوب می‌رسد. قصه‌های مجید نمونه بارز این مسأله است. حکایت‌های کمال هم توانست موفق شود. به نظرم فیلمسازها باید تا می‌توانند مطالعه کنند. 
وی همچنین به لزوم پرداختن عمیق به آثار ادبی و توجه به وجه نمایشی آن اشاره کرده و تصریح می‌کند: وقتی فیلمساز اثری را انتخاب می‌کند تلاش خود را بر این می‌گذارد که اثری قوی تولید کرده و بر همان اساس باید تلاش و شخصیت‌ها را تجزیه و تحلیل کند. در عین حال باید بار نمایشی بیشتری را به کار خود بدهد. گاهی نویسنده اشاره کلی به یک موضوع کرده و فیلمساز باید عمیق‌تر به آن وارد شود. شاید تلویزیون بتواند آثار خوب ادبی را طی یک تحقیق لیست کند تا تولیدکنندگان بر اساس آن سراغ ساخت فیلم و سریال بروند. 

الزامات ساخت کارهای اقتباسی
محمدرضا رسولی، پژوهشگر رسانه و استاد دانشگاه است که پژوهش گسترده‌ای در حوزه آثار اقتباسی انجام داده است. او در خصوص ملاحظات ساخت آثار اقتباسی برای تلویزیون به جام‌جم می‌گوید: من شخصیت‌پردازی حضرت یوسف را با آن چیزی مقایسه کردم که طبق گفته کارگردان کار، برگرفته از تفسیر المیزان بود. در کار پژوهشی‌ام، شخصیت‌پردازی داستانی فیلم را با شخصیت‌پردازی تفسیر تطبیق دادم و میزان پایبندی کارگردان به متن را ارزیابی کردم.من درباره آثار اقتباسی و اقتباس‌های صورت‌گرفته از قرآن، کار کرده‌ام و یک پژوهش گسترده درباره قصه حضرت یوسف داشتم که در حد یک رساله کار شده است. اثر اقتباسی از آن جهت که باید متعهد به متن باشد و آن متن اصلی باید محافظت شود، این نکته را دارد که آثار اقتباسی از آثار فاخر و کتاب‌ها و نوشته‌هایی که از منابع اصلی هستند اخذ می‌شود. به همین دلیل مسأله تعهد به متن اهمیت زیادی دارد.
وی ادامه می‌دهد: نکته دیگردر موضوع اثر اقتباسی این است که چون در مدیوم تلویزیون ارائه می‌شود، باید جذابیت‌های بصری و داستانی لازم را هم داشته باشد. یعنی هم تعهد به متن و هم نگاه هنری کارگردان مهم است. نویسنده باید به گونه‌ای سناریو را طراحی کند که به متن اصلی آسیب وارد نشود و متن اصلی تحت تأثیر کار هنری، قرار نگیرد. در حقیقت باید ملاحظه کرد جذابیت‌های اثر ادبی از بین نرود. رعایت این نکته بسیار سخت است. در واقع اثر اقتباسی، امری سهل و ممتنع است. یعنی از یک جهت ساده است چون تم داستانی را دارد اما این‌که بخواهیم آن را در قاب رسانه با تعهد به متن ارائه کنیم، بسیار سخت است. آنهایی که جرات کردند کاری مثل مرحوم سلحشور در این حوزه انجام دهند، کم هستند. هر کاری نقاط ضعف و قوت خود را دارد اما مثل مرحوم سلحشور کم پیدا می‌شود که تعهد به متن را داشته‌باشد و تم داستانی کار از دست کارگردان خارج نشود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها