آب باریکه پشت میز!

امروز در تقویم‌های ایرانی روز ملی کارمند ثبت شده است! قشری که شاید دو سه دهه پیش چنان ارج و قربی در میان جامعه ایرانی داشت که با پزشکان کنونی برابری می‌کرد اما حالا این جایگاه به شکل محسوسی تنزل پیدا کرده است! البته تنها ذهنیت و تفاوت در سبک زندگی نیست که باعث چنین تنزل جایگاهی شده بلکه اگر پیش از این کارمندی را با «آب باریکه» می‌شناختند حالا اغلب کارمندان برای دور نماندن از وضعیت معیشتی به‌دنبال شغل‌های دیگری هم هستند! گرچه همین حالا هم اظهارنظرهایی از برخی از مسئولان به گوش می‌رسد که آنها هم از تعداد بالای کارمندان ایران ناراضی هستند اما مگر ایران چقدر کارمند دارد؟
کد خبر: ۱۴۲۰۷۲۴

آب باریکه پشت میز!

یافتن آمار مستند درباره تعداد رسمی کارمندان شاغل در ایران کار آسانی نیست. هرنهاد و هر مسئولی در میانه حرف‌ها و مطالعات منتشر شده‌شان عددی را مطرح کرده‌اند. پایه آماری هر کدام‌شان هم متفاوت بوده و همین یکی از دلایل تناقض آماری تعداد کارمندان است. بازه عددی این آمار چنان گسترده است که نمی‌توان آن را مبنای استدلالی کرد. به‌عنوان مثال، سال گذشته مصطفی میرسلیم، عضو کمیسیون اصل۹۰ مجلس گفته بود: «در حال حاضر در ایران، ۳.۵میلیون کارمند وجود دارد که درش مقایسه با کشورهای دیگر با این تعداد می‌توان تمام آسیا را اداره کرد!» چند هفته بعد اما گزارشی در خبرگزاری فارس منتشر شد که در آن به تبعات ناگوار افزایش حقوق ۱۲میلیون کارمند پرداخته بود، از۳.۵میلیون تا ۱۲میلیون نفر. در داده‌نمای امروز به برخی از این آمارها پرداخته‌ایم و جالب این‌که نه آن ۱۲میلیون صحت دارد (چرا که احتمالا با احتساب تمام کارمندان بخش خصوصی و کارگاه‌ها لحاظ شده) و نه ۵/۳میلیون مورد اعتراض نماینده مجلس زیاد است که میان آمارهای مرکز داده‌های سازمان جهانی کار جایگاه ایران در رابطه با تعداد کارمندان چندان بالا هم نیست اما چه سه میلیون باشد چه ۱۲میلیون نفر، سؤال این است آیا شکل‌گیری سبک زندگی کارمندی به تعداد کارمندان در یک جامعه مربوط است؟
به این معنا که آیا تعداد بالای کارمندها باعث پیدایی یک نوع سبک زندگی شده یا نسبت و ارتباطی بین این دو مؤلفه نیست. سیدابراهیم رئوف‌موسوی، پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی فرهنگی است که سال گذشته از او کتاب سبک زندگی کارمندی منتشر شده است. پاسخ اولیه او به سؤال جام‌جم منفی است. از سوی دیگر در فرهنگ جامعه ایرانی تا دو دهه پیش زندگی کارمندی در مرتبه بالاتری قرار داشت و همواره از سوی خانواده‌ها به فرزندان‌شان توصیه می‌شد. به تعبیری همان مثال معروف آب باریکه برای این نوع زندگی. اما با طی شدن دو دهه اخیر و آوار مشکلات اقتصادی بر سر کارمندان، نه‌تنها دیگر این سبک زندگی توصیه نمی‌شود، بلکه به‌نوعی در باور عموم مذموم است. تغییر جایگاه زندگی کارمندی طی دو دهه اخیر شگفت است. از جایگاهی که به آن حسرت می‌خوردند رسیده است به جایگاهی که هر کسی در آن دایره باشد، مظلوم است. نویسنده کتاب سبک زندگی کارمندی، معتقد است دنیای کارمندی از دور ظاهر جذابی دارد. او می‌گوید: «درست است که خانواده‌ها این موضوع را به آب باریکه تعبیر  و ویژگی آن را حقوق ثابت و مستمر عنوان می‌کنند اما واقعیت این است این یک نوع فرهنگ نیست و در واقع محصول جذابیت کاذبی است که از بیرون زیبا به‌نظر می‌رسد.» 

newsQrCode

نیازمندی ها