آیا این جا ماندن به واسطه گناه و خطایی است ؟ چه کردهایم که دیگر لایق حضور در مشایه نیستیم؟
این در حالی است که همیشه رفتن به معنای رسیدن نیست ! خیلی وقتها ممکن است جسم ما در جایی حضور داشته باشد اما آن حضور قلب و آن ارتباط معنوی با کیفیت را نتوانیم برقرار کنیم و بالعکس؛ موارد بیشماری وجود دارد که بهرغم آنکه در جایی حضور فیزیکی نداریم اما آنچنان ارتباط قلبی برقرار میکنیم که انگارشش دانگ وجودمان آنجاست که «بعد منزل نبود در سفرروحانی »
گرچه اینجا جایگاه و مسیری است که بهشت روی زمین است و شاید حتی مقامش از بهشت بالاتر باشد و بهشتیان در چنین روزهایی به زمین بیایند و فرشتهها بالهایشان را روی این خاک بکشند تا بهواسطه نشستن گرد پای زائران حسینی و قدم نهادن بر قدمگاه حسین و یاران و خاندانش به عرشیان فخر بفروشند. اما مایی که جا ماندهایم و سعادت حضور در این بهشت را نداشتهایم هم میتوانیم به نگاه مهر اماممان امید داشته باشیم.
اگر حسینی و عاشورایی و اربعینی هستیم باید زمینهساز ظهور امام عصرمان باشیم و به گونهای رفتار کنیم که دل امام زمانمان را شاد کنیم. شاید برای ما رسالت دیگری تعیین شده است. رسالتی که آنرا بشناسیم و بهدرستی انجامش دهیم کمتر از حضور در کربلا و زائر امام حسین شدن نیست. همچنانکه بودند افرادی که سعادت حضور در واقعه عاشورا و کربلا را نداشتند اما خداوند رسالت دیگری را برایشان مقدر کرده بود. افرادی همچون مختار ثقفی که بعدها قیام بزرگ علیه امویان را رقم زد.
چشمهایمان را میبندیم و خود را در بین الحرمین تصور میکنیم. در زیباترین دو راهی دنیا که در هر دوطرفش عشق و رسیدن است. یک سوی این دو راهی حضرت عباس است و سوی دیگر امام حسین و مایی که از همان نخستین لحظات تولد کاممان را با تربت امام حسین تبرک کردهاند تا هیچگاه از قافله عشاق حضرت اباعبدا... جا نمانیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد