*تعریف دین از معروف و منکر
درقرآن بارها از امربه معروف و نهی از منکر بهعنوان وظیفهای ویژه برای امت پیامبر(ص) یاد شده است. به گفته مصطفی محمدیمکی، کارشناس ارشد علوم قرآن، دراحکام دین، به تمام واجبات و مستحبات، معروف و به تمام محرمات و مکروهات، منکر گفته میشود. بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب و نیک، امربه معروف و بازداشتن آنها از کارهای حرام و مکروه و زشت، نهی از منکر و هدف این است که انسان خطاکار به انجام اشتباهات خود ادامه ندهد و کارهای خوب بین مردم و جامعه رواج یابد. هرکس از آحادملت مرتکب گناه و تخلفات قانونی شود یا یکی از تکالیف واجب را ترک کند این فریضه برای او قابلاجراست و همه مردم حق دارند و میتوانند هرکس را در هر مقامی امر و نهی کنند.
*شرایط امر و نهی
امر به معروف و نهی از منکر، صرف توهم اینکه موجب بدبینی برخی از مردم نسبت به اسلام شود ما را از این وظیفه بسیار مهم بازنمیدارد. محمدی میگوید: اگر آمر و ناهی بداند یا احتمال دهد که امر و نهیاش موثر و با تکرار اثرگذارتر میشود، بسته به شرایط در خلوت یا در جمع واجب است تکرار کند. همچنین اگر فرد بداند امر به معروف یا نهی از منکر او تاثیری بر دیگران ندارد یا تاثیر برعکس میگذارد یا اگر به این کار اقدام شود، مورد اهانت، فحش و ناسزا قرار میگیرد، یا برای خود و خانواده و بستگان ضرر جانی، مالی، آبرویی و... داشته باشد، تکلیفی ندارد. اگر آمر یا ناهی احتمال دهد که امر و نهی او هرچند در آینده اثر و نتیجه دارد، واجب است امر و نهی کند؛ هرچند گمان قوی بر عدم تأثیر داشته باشد و اگر انجام این فریضه، توسط آمر، به تنهایی، احتمال اثر ندارد ولی با هماهنگی و کمکگرفتن از دیگران احتمال اثر وجود دارد این واجب مهم را با کمک دیگران انجام دهد. همچنین در نهی از منکر لازم است حسن برخورد، جلب اعتماد و محترمشمردن اعتقاد افراد را در نظر بگیریم تا تذکر موثر واقع شود.
*مراحل امر به معروف و نهی از منکر
در یک تقسیمبندی این فریضه به سه مرحله تقسیم میشود. مرحله قلبی(رفتاری)، مرحله زبانی و مرحله عملی. به گفته محمدی، منظور از مرتبه قلبی این است که ما نسبت به کارهای زشت یا شایسته، از نظر حالت درونی و احساس قلبی، بیتفاوت نباشیم. مثلا از کارهای خوبی همچون عبادت، حجاب، نماز، روزه، ازخودگذشتگی، عدالت، نوعدوستی، جهاد و... خوشمان بیاید و این اعمال و صفات و دارندگان آنها را دوست بداریم و برعکس از اموری مانند دروغ، تقلب، نیرنگ، مردمآزاری، بینمازی، بیحجابی، بیتفاوتی، حسد، بیادبی، قانونشکنی و... بدمان بیاید و دارندگان این خصوصیات را دوست نداشته باشیم. این نشانه سلامت قلب است. اگر شخص، قلبا از منکر انزجار داشته باشد، نسبت به متخلف، ناخوشایندی و عدمرضایت خود را با نگاه، قیافه یا طرز رفتار نشان میدهد. اخم میکند، با او حرف نمیزند، پشت میکند، به صورت موقت ارتباطش را با او قطع میکند و ... تا خلافکار متوجه شود و در او تأثیر بگذارد.
مرحله بالاتر مرتبه زبانی است و به معنای آن است که با زبان و گفتار، طرفدار خوبیها باشیم و به بدیها و تخلفات اعتراض کنیم. وقتی بنای همگان بر این باشد که به خلافکار، تذکر زبانی دهند، او عرصه را بر خود تنگ میبیند و جو عمومی جامعه را برای ارتکاب فساد و گناه مناسب نمیداند و دلیل آنکه در روایات، این همه بر امر به معروف زبانی تأکید شده، نشاندهنده تأثیر آن است. گاهی زبان، برندهتر و نافذتر از شمشیر و اقدام عملی است به شرط اینکه تذکردهنده از روی خیرخواهی، دلسوزی، متانت و بهموقع و سنجیده تذکر دهد تا خلافکار، در موضع لجاجت و دشمنی قرار نگیرد. عفتکلام و سخنگفتن با وقار و احترام، مؤثرتر از تندخویی و پرخاشگری و توهین است. مرحله سوم، مرحله عملی است که انسان با عمل و اقدام خویش، در راه گسترش خوبیها و صفات و کارهای نیک و اجرای احکام دین بکوشد و نیز بهطور عملی جلوی تخلفات را بگیرد که با توجه به وجود حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامی این مرحله را میتوان به نیروهای انتظامی و امنیتی و قوهقضاییه واگذار کرد.