اگرچه دنیای قدیم فعالیت افراد بیشتر درحیطههای کشاورزی و دامداری بود وازاین منظر زنان هم درکنار مردان و دیگر اعضای خانواده در مزرعه کارمیکردند یا وظایفی چون شیردوشی و غذا دادن به حیوانات ازجمله کارهایی بود که زنان در آن مشارکتی فعال داشتند اما در عین حال کارهای درون خانه همچون پخت غذا و سایر امور مربوط به خانواده همواره ازجمله کارهایی بود که طبق توافقی نانوشته برعهده زنان گذاشته شده بود و از این منظر تفاوتی میان مردم شرق و غرب وجود نداشت. اما چه شد که زنان وارد بازار کار شدند؟ کار و فعالیتهای اجتماعی زنان در فرهنگ شرقی از گذشتههای دور هم پذیرفته شده بود؛ همچنانکه به طور نمونه حضرت خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر، بازرگانی میکردند یا حضور زنان در جنگها به عنوان پرستار و انجام امور پشتیبانی جبهه امری معمول بود اما در دنیای غرب ورود زنان به بازار کار امری خودخواسته نبود بلکه این ماجرا برای کامل کردن قطعهای از پازل لیبرالیستی اتفاق افتاد و بعدترها با کمک تفکرات فمینیستی به شکل یک حق توجیه شد. ماجرا به انقلاب صنعتی و نیاز به نیروی کار ارزان قیمت بازمیگردد که موجب شد تا زنان را به بازار کار بکشند و از آنها در راستای چرخاندن ارزانتر چرخهای صنعت، بهرهبرداری کنند. اینگونه شد که زنان غربی که حتی حق مالکیت نداشتند به یکباره در ذیل شعارهای فمینیستی خواهان برابری با مردان شدند و این برابری صرفا در بازار کار تعریف شد. اینگونه بود که زنان حتی در مشاغلی که نیازمند قدرت بدنی و زور بازوی مردانه است، به کارگرفته شدند و این ماجرا موجب شد تا زنان از ساختار خانوادگی فاصله بگیرند. این برابری در ایفای نقشهای مردانه اما لااقل به دریافت دستمزد برابر با مردان برای کارهای مشابه هم منتهی نشد! این ماجرا هنوز هم ادامه دارد وهمچنان زنان غربی برای دریافت دستمزد برابر با مردان در کارهای مشابه در حال تلاش و مبارزهاند به گونهای که روز ۱۸سپتامبر ازسال۲۰۱۷ ازسوی مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان روز جهانی برابری دستمزد نامگذاری شده تا از تبعیض دنبالهدار میان زنان و مردان در دنیای غرب سخن بگوید. بیرون کشیدن زن از خانه در دنیای غرب اما بیشتر از دستاورد، چالش داشت و به همین خاطر امروز جریانهای اجتماعی متعددی برای بازگشت زنان به درون ساختار خانواده شکل گرفته است.
زهرا چیذری - سردبیر چاردیواری