در این میان برگزاری جشنواره فیلم فجر در سال گذشته نمونه و مثال قابلتوجهی است تا بخشی از برکات اغتشاشات در فضای فرهنگی کشور را مرور کنیم؛ نتایجی که البته ارزان به دست نیامد و به قیمت ایثار جانهای عزیز و بصیرت، مقاومت و فداکاری مردم حاصل شد. بدیهی است جشنواره فیلم فجر مهمترین جشن هنری در میان جشنهای بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی است و برخلاف تلاش سه دهه جریانهای ضدفرهنگی برای تضعیف و تخریب و به انحراف کشاندن آن، همچنان به عنوان جشنوارهای راهبردی در پیشبرد اهداف نظام فرهنگی کشور در حوزه سینما مقتدرانه بهحیات خود ادامه میدهد. برای همین جایگاه است که در کنار اهداف اغتشاشات خیابانی۱۴۰۱، یعنی پرچم، حجاب، سرود ملی، تیم ملی فوتبال و... مورد هجمه برنامهریزیشده و همهجانبه قرار گرفت. به دلیل همین موقعیت استراتژیک موج تخریب و تعطیلی جشنواره چهلو یکم ماهها پیشتر آغاز شد، از جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشنواره فیلمهای مستند حقیقت، همپا و همزمان با آشوبسازی توسعه پیدا کرد تا به وقتش بهموج تحریم از سوی سلبریتیهای قشری و دوتابعیتی و...بدل شده وبه خیالی ناپخته به عرصه خودنمایی و جولان اغتشاشگران تبدیل شود. حالا چه کردند و چه شد را همگی میدانیم. در نهایت جشنواره برگزار شد و آنان که باید، آمدند و آنان که نیامدند، بدون دستاورد ماندند. گفته بودیم که این هم بگذرد و در ادوار بعد همه میآیند؛ امسال همه آمدهاند. این ماهیت افسانه سیمرغ است. همه آمدند، آن هم به جشنوارهای که درنتیجه تجربه پربرکت دوره قبل بیش از هر سال موقعیت راهبردی خود را بجا آورده است. این را از تنوع هنرمندان و عوامل تولید و فیلمهای شرکتکننده در مییابیم. علاوه بر این امسال به شکل قابلتوجهی بیشتر از ادوار دهههای اخیر، جشنواره جایگاه راهبردی خود را بجا آورده است. به نحوی که علاوه بر تنوع گونه، بر روایت شخصیتها و موقعیتهای تاریخی از وقایع معاصر تا ادوار کهن متمرکز است. در استقبال و رونق هم متفاوت است؛ چنان که در همان ساعات اولیه بلیتها به فروش رفت و میگویند بازار سیاه هم پیدا کرد. برکت دیگر اینکه فهمیدیم و دیدیم این جشنواره روی دوش آنانی است که دل درگرو آبادانی وطن دارند؛ ازمردم دلداده وهنرمند تامدیر، دبیر، دستاندرکاران برگزاری، منتقد و اهالی رسانه.