شاداب عسگری کارشناس حوزه تاریخ معاصر در گفتگو با جام جم آنلاین در بیان چرایی ایستادگی نکردن ارتش شاهنشاهی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب در برابر مردم خاطرنشان کرد: بدنه نظامیان کشور عمدتا مذهبی بودند و تدبیر امام در مواجه به نظامیان هم باعث آگاهی آنها نسبت به فضای سیاسی کشور شد و آنها به این واقعیت رسیدند که رهبری انقلاب براساس آموزههای دینی و قرآنی رفتار میکردند و از این رو، نظامیان کشور هم مسیر درست حق جویی را برگزیدند
وی با اشاره به قدرت نظامی ارتش در دوران شاه گفت: اینکه در برخی از روایتها آمده است که ارتش شاهنشاهی در رده چهارمین یا پنجمین ارتش جهان محسوب میشود بیشتر متکی بر تجهیزات و آموزش معطوف بود و اگرچه در این زمینه غلوهای زیادی هم صورت گرفته است، اما شاید بتوان گفت این گزاره چندان هم بی پایه نبود. بویژه آنکه تجهیزاتی قرار بود از غرب خریداری شود و قراردادی که ارتشبد شفقت در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ در قراردادی با ژنرال هایزر امضا کرد و قسمت اعظم آن که شامل هواپیماهای اف ۱۶ و موشکهای مختلف، زیردریایی و ناوهای جنگی بود در زمان شاپور بختیار لغو شد و بزرگترین خسارتها را به ساختار ارتش وارد کرد.
این کارشناس نظامی با بیان اینکه برای شناخت هر چه بیشتر ساختار نظامی گری در رژیم گذشته باید هویت ارتش را بازمهندسی شود تصریح کرد: ساختار نیروی نظامی ما در زمان ناصرالدین شاه سر و شکل جدیدی یافت، ولی بیش از آنکه این ارتش در داخل نقش داشته باشد ما با آوردن قزاقها و استخدام فرماندهان روسی، نیروی نظامی ایران بیشتر قالب ارتش اجارهای پیدا کرد.
وی درباره وضعیت نیروی نظامی در دوره پهلوی اول گفت: رضا خان در یک حرکت نمایشی، پلیس جنوب، نیروی قزاق و ژاندارمری که سوئدیها ایجاد کرده بودند با هم ادغام کرد و نام آن را لشکر نوین گذاشت. این نیروی نظامی از دو دسته تشکیل شده بود. مقام ارشد این نیرو که شامل امیران میشد غالبا مثل امان الله جهانبانی یا شاهزادگان قجری بودند که در تغییر حکومت، طرف رضا شاه را گرفته بودند. دسته دوم، قزاقهایی مثل کریم بوذرجمهری بودند که رضا خان را همراهی میکردند. علاوه بر آن یک گروه دیگری هم بودند که نسبت فامیلی با خاندان قاجار داشتند و البته مورد اعتماد پهلوی اول بودند. سپهبد امیراحمدی که معروف به قصاب لرستان است جزو این دسته محسوب میشد.
این کارشناس تاریخ نظامی اضافه کرد: در دوره رضا شاه ارتش به دو قسمت تقسیم میشد. یک دسته اشراف جدید بودند و دسته دیگر هم شامل بدنه ارتش را تشکیل میدادند که اگرچه زمینه رشد آنها به مراحل بالاتر وجود داشت، اما به طور معمول آنهایی که درجات بالا میگرفتند غالبا جزو خوانین بودند. حتی بررسی سوابق برخی از امرای ارتش هم نشان میدهد که بعضی افراد ارتشی خانواده در خدمت نظام بودند و در این زمینه به عنوان نمونه میتوان از خانوادههای جهانبانی و خسروداد یاد کرد.
وی درباره بی اعتمادی مردم نسبت به ارتش رضا خانی اظهار داشت: رفتار و عملکرد ارتش تا سال ۱۳۲۰ از آنجایی که بر اساس زور اعمال ماموریت میکردند باعث شد که این نیروی نظامی در بین مردم از جایگاهی برخوردار نباشد به همین دلیل در کوران حوادث مربوط به اشغال ایران در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم جامعه ایرانی از ارتش حمایت نکرد و کمتر از ۳ ساعت ارتش شاهنشاهی فروپاشید و صرفا تعداد انگشت شماری از نظامیان در برابر روسها ایستادگی کردند.
وی استعفای رضا شاه و روی کار آمدن شاه جوان باعث نابسامانی در ارتش شد خاطرنشان کرد: پهلوی دوم در جریان حضور سران متفقین در ایران، پیش استالین رفت و با توجه به اینکه نیروی نظامی کشور ساختاری بهم ریخته داشت و از تجهیزاتی برخوردار نبود از استالین خواست که نیروهای روسی موقع خروج از ایران تجهیزات یک تیپ را در اختیار ارتش قرار دهند. مشابه همین وعده را انگلیسی ها به شاه جوان دادند.
عسگری با بیان اینکه آشفتگی و بی سروسامانی وضعیت نظامیان باعث جولان بهاییان و کمونیستها در بدنه ارتش شد تصریح کرد: بعد از حوادث سال ۱۳۳۲ و ۱۳۳۴ که ملی گرایان در ارتش امکان رشد پیدا کردند و متعاقب آن با نظامیان هوادار حزب توده برخورد شد و بالغ بر ۶۰۰ نفر آنها دستگیر و ۴۳ نفر آنها هم حکم اعدام گرفتند شاه به این فکر افتاد که بدنه نیروهای حامی خود در ارتش را تقویت کند تا دیگر کمونیستها فرصت عرض اندام پیدا نکنند. به همین دلیل از سال ۱۳۳۶ به بعد برخی از نیروهای مذهبی هم وارد ارتش شدند تا سدی در برابر نیروهای کمونیست باشند.
این کارشناس حوزه تاریخ معاصر با اشاره به سالهای منتهی به افزایش درآمدهای نفتی گفت: محمدرضا پهلوی با این اتفاق به صرافت گسترش ارتش افتاد و در همین دوره بود که نیروهای مذهبی مثل شهید صیاد شیرازی، سرهنگ کتیبه، محمدتقی سهرابی و شهید مصطفی اردستانی از فرصت استفاده کردند و وارد ارتش شدند.
وی ادامه داد: در جریان حوادث سال ۴۳ و تبعید امام، اولین موج مخالفتها در ارتش در سال ۴۲ با اقدام سرباز رضا شمس آبادی برای ترور شاه در کاخ مرمر رخ داد و البته با شهادت وی به پایان رسید.
عسگری با اشاره به حضور پرتعداد بهاییان در بین نیروهای ارتشی تصریح کرد: در این دوره، منعی برای ورود اعضای فرقه بهاییت به کادر نظامی وجود نداشت و البته این استخدام در پوشش مسلمانی انجام میشد. یعنی هر کدام از این افراد زمانی که وارد کادر ارتش میشد خود را مسلمان اعلام میکردند.
وی با بیان اینکه انتشار مقاله توهین آمیز رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات علیه امام نهضت انقلابی مردم ایران را وارد مرحله تازهای کرد اظهار داشت: با وقوع حوادث خونین در قم، زنجیرهای از برگزاری مراسم چهلم برای یادبود و بزرگداشت شهدای این رخدادها در سراسر کشور شروع شد ارتش در وارد یک مرحله بحرانی کرد.
عسگری با اشاره به فروپاشی ارتش شاهنشاهی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی تصریح کرد: در مرداد سال ۱۳۵۷ محمدرضا پهلوی در مصاحبهای که با یک روزنامه آمریکایی داشت گفت من و ارتش ۸۰۰ هزاری نفری اجازه نخواهیم داد که چند نفر در داخل کشور اغتشاش کنند. غافل از اینکه ۷۰ نفر از بدنه این ارتش در پی فعالیتهای سیاسی، دستگیر شده بودند و این آمار در مقایسه با سایر نهادها و سازمانها و وزارتخانههای حکومت پهلوی قرار دهیم تفاوت زیادی وجود دارد؛ بنابراین در درون ارتش آن انرژی، جاذبه و معرفت اسلامی وجود داشت و امام هم با آگاهی بخشی خودشان این بخش را احیا کردند و به همین خاطر بود که وقتی شاه در مرداد ۵۷ از ارتش ۸۰۰ هزار نفری اش سخن میگفت در ۲۲ بهمن همان سال موقعی که شورای فرماندهی ارتش تشکیل شد ارتشبد قره باغی از سپهبد بدرهای فرمانده نیروی زمینی و فرمانده گارد شاهنشاهی سوال میکند که چند نیرو در اختیار داری؟ بدرهای در پاسخ میگوید کمتر از ۷۰۰ نفر و این نشان میدهد که آن ارتش چند صد هزار نفری به صورت ارادی با انقلابیون اعلام همبستگی کردند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد