ازاین رمان مشهوربه قلم هاوارد فاست درتلویزیون خودمان اقتباس شدو سریالی بر پایه آن روی آنتن رفت. سریالی با نام «وارش» که قصه مهاجران و آمریکا را به سرنوشت مردی از خطه سیستانوبلوچستان که به گیلان میرسد، گره زد. در ادامه نگاهی به پیوند این کتاب و سریال وارش که از شبکه سه سیما پخش شد انداختهایم.
برگ اول
دهههای یک زندگی
داستان سریال ۳۴ قسمتی وارش به کارگردانی احمد کاوری، تهیهکنندگی محمودرضا تخشید و نویسندگی جابر قاسمعلی از دهه ۳۰ آغاز میشود و بعد از روایت زندگیهای پرفرازونشیب شخصیتهای اصلی به زمان حال میرسد. این سریال نخستین بار سال ۱۳۹۸ ازشبکه سه سیماپخش شد وپس ازآن بازپخشهایی نیز از شبکههای دیگر داشت.علیرضا کمالی، الهام طهوری، بهنام تشکر، علیرضا جلالیتبار، هدایت هاشمی، امیررضا دلاوری، داریوش کاردان، شهرام قائدی، رحیم نوروزی، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، سهیلا رضوی،حدیثه تهرانی،نیلوفر شهیدی،علی سلیمانی،فرخ نعمتی،کوروش سلیمانی، نسرین بابایی، افشین سنگچاپ، آوا دارویت، قربان نجفی، فریبا طالبی، مینا نوروزی، فریده دریامج، سهی بانو ذوالقدر، ساناز سماواتی، وحید شیخزاده، پیام احمدینیا، بهراد خرازی، فرجا... گلسفیدی، انوش نصر، کرامت رودساز، حمیدرضا داوری، مهدیه کوهستانی و...بازیگران وارش هستند. در سریال میبینیم: یارمحمد برای فرار ازگرسنگی وخشکسالی به شمال کشورمیرود تا شغل ماهیگیری را پیشه کند. او که نمیداند ماهیگیری آن منطقه در سلطه گردنکشی به نام تراب است،به دریامیزندومقابل تراب میایستد. وارش، بیوه جواد که سالها تراب در خیال ازدواج با اوست، با دیدن دلاوری یارمحمد دل به اومیبندد وبه تراب جواب رد میدهد. تراب نقشهای میچیند تا یارمحمد را از سر راه بردارد اما اتفاقی که هیچکس انتظارش را نمیکشد از راه رسیده و سرنوشت آدمها را با هم عجین میکند.
برگ دوم
هنر اقتباس ایرانی
مهاجران از پراقتباسترین آثار ادبی و جزو رمانهای پرفروش آمریکاست. سریال وارش اقتباسی آزاد از این اثر داشته است. احمد کاوری در رابطه با داستان سریال که برداشتی از رمان مهاجران است بیان کرده بود: هنر اقتباس این است که ما قصهای را ایرانیزه کنیم که در این اثر سعی کردیم این کار را انجام دهیم. علاوه بر این، این اتفاق سبب میشود که افراد رمان را بخوانند و حتی از آن اقتباسهای دیگری انجام شود که به ادبیات ما کمک کند.
برگ سوم
مهاجرت به آمریکا
مهاجران(به انگلیسی The Immigrants)کتابی ازهاوارد فاست وروایتگر داستان بلندی است که به زیر و بم زندگی شخصیتی به نام دان لاوت (فرزندیک خانواده فقیرایتالیایی که والدینش درآخرین دهه قرن۱۹واوایل قرن۲۰به آمریکا مهاجرت کردند) میپردازد. این کتاب را فریدون مجلسی به فارسی ترجمه کردهاست.
برگ چهارم
عاشق؛ انسانی دلیر و سخاوتمند
«انسانی که محرکش عشق ژرف باشد، دلیر است. با میانهروی انسان سخاوتمند میشود و کسی که آرزومند پیشتاز بودن در جهان نباشد، رهبر جهان میشود.» این جملات تاثیرگذار تنها مشتی است نمونه خروار که در رمان مهاجران آورده شدهاست. در جای دیگر میخوانیم: «زندگی یه بازیه و آدم باید به قصد برد بازی کنه، نه اینکه اونقدر عرق بریزه که جونش دربیاد.» همچنین در بخشی از کتاب آمده است: «تا پیش از آشنا شدن با فنگ وو، هرگز چینیها را بهعنوان اشخاص، بهعنوان افراد انسان و به عنوان مردمانی صاحب احساس دارای درد و لذت و رنج تلقی نکرده بود که در عذابی سهیم بودند که بخشی از بشریت بود. یک چینی اگر کتک میخورد دردش نمیآمد، اگر زخمی میشد، از زخمش خون نمیآمد. اگر میمرد مفهومی نداشت. در گزارشهای روزانه اداره پلیس سانفرانسیسکو یک مرده چینی از لحاظ آماری با یک مرده سفیدپوست فرق میکرد و در نظر سفیدپوستان مرگ یک چینی به معنی آسوده شدن از شرش تلقی میشد.»