رفتار و رویکردهای این سه کشور در طول این دوره کاملا روشن است و کاملا مطیع سیاستهای ایالات متحده هستند و در جریان مذاکرات هستهای و حتی گفتگوها برای احیای برجام هم بگونه پروژه را بین خود تقسیم کردند و در این بین با نقش آفرینی در بازی چماق و هویج با با تعیین هر کدام از نقشها برای یکی از کشورها در پی آن بودند که خواستههای خود را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند.
صدور قطعنامه اخیر بخشی از پازل بندی این طرح است و البته این نکته را نیاید از نظر دور داشت که اجماعی در خصوص صدور قطعنامه شورای حکام صورت نگرفت و در این میان روسیه و چین از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند و به تروئیکای اروپایی این نکته را یادآور شدند که راهکار برون رفت از این چالش انجام تعهدات برجامی مغفول از سوی انگلیس، فرانسه، آلمان و در راس آنها آمریکا است و باید آنها به قول و قرارهای خود عمل کنند. این موضوع کاملا روشن است که ایران از برجام خارج نشده بلکه آمریکا زیر میز توافق زد و از این قرارداد خارج شد.
در واقع ما در قضیه برجام با کشورهایی وارد توافق شدیم که به هیچ وجه قابل اعتماد نبودند و کاملا محتمل بود که هر لحظه قواعد بازی را برهم بزنند و حتی همان زمانی که متعهد شده بودند تحریمها لغو خواهد شد به هیچ کدام از شروطشان پایبند نبودند و انجام تعهدات از سوی ایران هم به ضرر کشور تمام شد مجبور شدیم که برخی از امتیازات خود را از دست بدهیم و برغم این پایبندیها نه تنها تحریمهای برطرف نشد بلکه بر حجم آن هم افزوده شد؛ بنابراین باید به این نکته توجه داشت که این سه کشور به طور مشخص برای تسلیم سازی ایران ماموریت داشتند و حتی این هدف به صورت آشکار در اظهارات رسمی آنها هم آمده و به این موضوع اذعان کردند که توافقنامه برجام آغاز یک راه بود نه پایان یک اتفاق و در این مسیر قرار بود که بعد از توافق، سلسلهای از توافقات برجامی را بر کشورمان تحمیل کنند.
با این وصف و برغم خساراتی که بواسطه برجام بر ایران وارد شد خوشبختانه با ابتکار عمل و هوشیاری رهبر انقلاب و مجلس شورای اسلامی و ایستادگی مردم زنجیره خسارات پاره شد و در حال حاضر ما چیزی به نام برجام داریم و نه این موضوع قابل برگشت است.