البته حکایت عدمتوفیق نمایش فیلمهای این جشنواره بینالمللی درسینماهای کشور فقط مربوط به امسال نیست و میتوان مدعی شد این جشنواره سالهاست نهتنها بدل به رویدادی صرفا نمایشی و بیاثردرکلیت گیشه سینمای کشور بهویژه سینمای کودک و نوجوان شده بلکه درراستای توسعه ورشد فیلمهای این گروه سنی درکشورنیز تاکنون نقش مهمی ایفانکرده است.درچنین وضعیتی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان صرفا هیاهوی بسیار برای هیچ است که جزهزینهتراشی ازسوی بنیاد سینمایی فارابی، آوردهای برای مخاطبان اصلی خودش و فیلمسازان فعال در این حوزه ندارد.
سینمای کودک همیشه مشتری دارد
بینظمی درسیاستگذاریهای مربوط به سینمای کودک و نوجوان ایران از وضعیت اکران فیلمهایش تا مهمترین رویداد سینمایی که در کشور به آن اختصاص دادهاند، هویداست. با اینکه سینمای کودک و نوجوان، ظرفیت وسیعی دارد که میتوانیم هم از نظر تجاری و هم فرهنگسازی برای این قشر،ازآن سود ببریم ولی درهمین تابستان که اوقاتفراغت کودکان و نوجوانان بیشتر است و بسیاری از فیلمهای سینمایی مخصوص این گروه سنی،چشم به فرارسیدن این فصل واکران فیلمشان دوختهاند،میبینیم که ازابتدای سال تاکنون تنها فیلم سینمایی«ایلیا؛جستجوی قهرمان»برای کودکان اکران شده،همچنین یک فیلم سینمایی به نام «نوروز» مخصوص مخاطب نوجوان روی پرده رفته است. این یعنی حدود نیمی از سال گذشته و حتی به تعداد انگشتان یک دست هم برای کودکان و نوجوانان کشور فیلم اکران نکردهایم! طرفه آنکه با نگاهی به فروش این فیلمها میبینیم گیشه موفقی داشتهاند. مثلا فیلم ایلیا؛ جستجوی قهرمان تابهحال بالغ بر هشت میلیارد فروش داشته، همچنین فیلم نوروز نیز توانسته به گیشه نزدیک به چهار میلیاردی دست پیدا کند. این آمارها یعنی سینمای کودک و نوجوان حتی بدون توجه به زمان اکران ودرشرایطی که اکرانهای این سینما متولی مشخصی ندارد، باز هم مخاطب قابلتوجهی بهدست میآورد. پس فراهم نبودن امکان اکران برای این آثار،اجحاف در حق جمع کثیری از تماشاگران آثار این سینماست که از قضا درمواجهه با تولیدات سینمایی غربی وهجمههای فرهنگی، بیش ازهرگروه سنی دیگر نیازمند استفاده از تولیدات سینمایی داخلی و باکیفیت هستند که با اقتضائات فرهنگی ایران اسلامی همخوانی داشته باشند. طبیعتا در وضعیت فعلی اکران فیلمهای کودک و نوجوان و دست خالی پرده نقرهای از این سینما، مخاطبان را به سمت سینمای برآمده از فرهنگ بیگانه سوق میدهد.
آثار جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان خاک میخورند
میدانیم برگزاری جشنوارههای سینمایی درواقع بهادادن به نسل نو وآیندهسازسینماست وباعث پویاتر شدن آثارسینمایی میشود. جشنواره فیلمهای کودک ونوجوان نیزمانند سایرجشنوارههای داخلی وهمچون جشنوارههای سینمایی درهرکشوری با بزرگان و نامآوران این سینما، یعنی فیلمسازان شناختهشده سینمای کودک و نوجوان جان میگیرد و معناواعتبار پیدا میکنند. پرسش اینجاست که لزوم برگزاری جشنواره برای سینمایی که نه فرصت اکران آثارش را دارد، نه فیلمسازان مطرحی در تهیه و تولید فیلمهای کودک و نوجوان حمایت مدونی از سوی نهادهای مربوط و در اینجا بنیاد سینمایی فارابی دریافت میکنند، چیست؟ چرا همچنان به برگزاری این جشنواره که حتی ظرفیت به میدانآوردن پیشکسوتان سینمای کودک و نوجوان را هم ندارد، اصرار میورزیم؟ مگر نه اینکه از بدنه تولید و اکران است که جشنوارهها پدید میآیند، پس چرا بدونتوجه به وضعیت بحرانی سینمای کودک و نوجوان و خروجی ناچیز و بیکیفیت این سینما درکشور بایدجشنوارهای برگزارکنیم که جزهزینه عایدی دیگری ندارد؟ واقعا چه دلیلی موجب عدماکران فیلمهای جشنواره فیلم کودک و نوجوان میشود که ویترین سینمای این گروه سنی است؟ درسالهای اخیر بیشتر فیلمهای کودک و نوجوان حاضر در جشنواره که برای نمایش روی پرده سینما ساخته شدهاند، درخوشبینانهترین حالت از تلویزیون سردرمیآورند و رنگ پرده نقرهای را نمیبینند. لازم به توضیح نیست که این رویه برابراست بامرگ سینمای حرفهای برای کودکان و نوجوانان. ابهام دیگری که در عملکرد فارابی بهچشم میآید، تولیداتی است که این بنیاد تهیه میکند اما محل نمایش آنها نه سینما که تلویزیون است! گرچه تلویزیون نیز میتواند طیف مخاطبان گستردهتری برای این سینما به همراه داشته باشد ولی نکته اینجاست که بنیاد سینمایی فارابی قرار نیست تولیدکننده آثاری با استاندارد و هزینهکرد سینمایی باشد اما سرنوشت آنها ختم به نمایش در تلویزیون شود. تازه این رویه اشتباه همه نوع آثار سینمایی فارابی از فیلمهای کودک و نوجوان تا بزرگسال را در برمی گیرد.
بنیاد سینمایی فارابی رویکردی شلخته دارد
به نظر یکی از عوامل اصلی در از همگسیختگی رابطه جشنواره فیلم کودک ونوجوان واکران این آثارراباید در رویکردهای بیتناسب و شلخته بنیاد سینمایی فارابی نسبت به این جشنواره جستوجو کرد.پیشتر مجید زینالعابدین، مدیرعامل فارابی در مورد مسأله کاهش تولیدات سینمای کودک و نوجوان در سالهای اخیر و ساماندهی اکران فیلمهای مربوط به این گروه سنی در سازمان سینمایی، اذعان کرده بود که گفتوگویی در سازمان سینمایی صورت گرفته و مأموریتی در حال تدوین است و احتمالا با تشخیص سازمان سینمایی، فارابی مسئولیت سامانبخشی به سینمای کودک و نوجوان را بهعهده میگیرد.وی گفته بود: برنامه راهبردی حمایت از سینمای کودک و نوجوان در حوزه تولید و اکران ابلاغ شده و فارابی آماده است حمایتی گستردهتر از سینمای کودک و نوجوان داشته باشد. مشخص نیست این طرحها و وعدهها تا چه اندازه اجراییشده که اگر شده بود نباید شاهد چنین رخوتی در سینمای کودک و نوجوان کشور میبودیم. امروز فارابی برای نمایش فیلمهای کودک و نوجوان و حداقل فیلمهای شرکتکننده در جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان چه بستری ایجاد کرده است؟ اگر اقدامی صورت گرفته پس چرا تاکنون نتیجه یا خروجی ملموسی حداقل از منظر اکران فیلمهای دوره قبلی جشنواره بینالمللی سینمای کودک و نوجوان روی پرده سینما شاهد نیستیم؟
تصور اشتباه از اکران فصل مدارس
تصوری در خصوص بازه زمانی اکران فیلمهای گروه سنی کودکان و نوجوانان وجود دارد مبنی بر اینکه اگر این فیلمها در فصل فعالیت مدارس اکران شوند، به واسطه امکان تماشای گروهی دانشآموزان، گیشه بهتری خواهند داشت در حالی که چنین تصوری در حد فرضیهای تضمین نشده است وحتی اگرفرض درستی هم باشد، باز هم حتی برای همین فرضیه نیز برنامهریزی مشخصی از سوی دستگاههای مربوط صورت نمیگیرد.درواقع اکران فیلمهای گروه کودک و نوجوان به حال خود رها شده، کسی مسئولیت این موضوع را برعهده نمیگیرد و این یلگی در تمام طول سال در جریان است؛ نه از فرصتهای تابستان استفاده میشود، نه از ظرفیت اردوهای دانش آموزی و نه از زنگ سینما.
دلیل برگزاری جشنوارهها را بازنگری کنیم
قطعا فیلمهای کودک و نوجوان نیازمند حمایت جدیتری هستند، اصلا به کلی ما نیازمند احیای سینمای کودک و نوجوان هستیم چه از طریق جشنوارههای موثر و چه از طریق دستگاههای مربوط.سالهاست تعداد تولیدات سینمای کشور برای کودکان و نوجوانان عدد قابل اعتنایی نیست و در زمینه تولید فیلمهای کودک ونوجوان دچاراختلال و کسری تولید هستیم و فیلمسازان هم نیازمند حمایت هستند. از سوی دیگرمحصولات جشنوارههایی مانند جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان نه اکران میشوند نه ازمنظر تجاری در سینمای کشور آوردهای چشمگیر بههمراه دارند.بنابراین لازم است هم درفلسفه برگزاری جشنوارههایی ازاین دست بازنگری کرد و اگر واقعا نمیتوانند و قرار نیست تحولی درسینمای کودک ونوجوان به وجودآورند، هزینههای برگزاری آن را صرف اقدامات دیگری کنند تا حداقل در پایان سال بتوان از آن به عنوان دستاورد سینمای کودک و نوجوان یاد کرد. ضمن اینکه نهادهای متولی تهیه، تولید، حمایت و اکران این فیلمها باید در خصوص انجام مسئولیت و وظایف ذاتی خود پاسخگو باشند.درنهایت اینکه جشنوارهها و در این گزارش جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان باید با ویژگیهای متمایز، بتواند الگویی مثبت برای این گروه سنی باشد. ضمن اینکه ژانر کودک در قیاس با انواع دیگر ژانرها به حمایت و پشتیبانی بیشتری نیاز دارد، زیرا فیلم کودک و نوجوان به سبب شرایط، چه در حوزه تولید و چه در اکران، توان رقابت مستقیم با سایر فیلمها را ندارد.به همین دلیل اگر زیرساختها وسیاستگذاریها و مدیریت در این بخش کارشناسیشده باشد، میتوان نسبت به شکوفایی سینمای کودک ونوجوان امیدواربودوآن زمان برگزاری جشنوارهها توجیه پیدا میکند؛ برگزاری جشنوارهای که صرفا رفع تکلیف کند،بیش از آنکه اعتلا وشکوفایی سینمای کودک ونوجوان را به همراه داشته باشد، نگرانی و نارضایتی دستاندرکاران این سینما را بیشتر خواهد کرد.