با حذف سه بازیکن دیگر، آرش باید به تنهایی بازی را ادامه دهد اما بهتدریج متوجه میشود که این یک بازی ساده نیست و پای خانوادهاش هم به این بازی کشیده شده است. فیلم «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» با شبیهسازی فتح قلعه خیبر به دست امامعلی(ع) در بستر یک بازی واقعیت مجازی، به دنبال بیان حقیقت برای کودکان است. این فیلم با استفاده از فرم بازیهای رایانهای، سعی دارد کودکان را با تاریخچه و علت دشمنی صهیونیسم با اسلام و مسلمانان آشنا کند و در جنگ تبیینی به کودکان ایرانی، بصیرت دهد. کارگردان فیلم سیدعلی موسوینژاد، اثرش را فیلمی ضداسرائیلی در ژانر کودک میداند. همین موضوع بهانهای شد که با این کارگردان گفتوگو کنیم.
چطور برای ساخت اولین کارتان که ترکیبی به عنوان یک اثر انیمیشن-فیلم است به شما اعتماد کردند؟
معمولا به این تکنیک رئالانیمیشن میگویند؛ دربخشهایی ازاثر، بچههاعینک میزنند ووارد بازی میشوند که این قسمتها انیمیشن است و قسمتهایی که عینک را برمیدارند، لایو اکشن و به شکل زنده است. ما از هیچ سمتی حمایت نشدیم و کاملا از طرف بخش خصوصی بود و در زمان تولید یک ریال هم کسی به ما کمک نکرد. وقتی در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان فیلم توانست خودش را نشان دهد و بدرخشد؛ از ما حمایتهایی شد و کار به شکلی پیش رفت که توانستیم در سبد اکران نوروزی قرار گیریم.
باتوجه به کمبود بودجه و گرانی تولید انیمیشن، چه ضرورتی را احساس کردید که به سمت ساخت فیلمی مرکب از انیمیشن و فیلم زنده پیش رفتید؟
من یک پسر ۹ساله و دختر ۱۲ساله دارم ومیبینم که درچه فضایی غرق شدهاند.اگربگوییم در حوزه فیلم و انیمیشن نظارت ضعیف است، در مورد بازیهای رایانهای که اصلا نظارتی وجود ندارد و حتی اگر پدر و مادر بخواهند نظارت کنند، نمیتوانند چون باید پا به پای بچهها بازی کنند و مرحله به مرحله بازی را ببینند. این بازیها لحظه به لحظه از گیمرها بازخورد میگیرد و میخواهد عکسالعملی را نشان دهند. چنین چیزی بهشدت تأثیرگذار و رفتارساز است و آسیبهای این موضوع را در ناآرامیهای سالهای قبل هم دیدیم. نمیدانم چرا عدهای چشمشان را روی این موضوع بستند ومیگویند دیگر تمام شده است اما این یکی از ضرورتهای خطیر است که به آن توجه نمیشود. معتقدم بهشدت باید در این حوزه کار کنیم و ما در حد توانمان سعی کردیم این پرچم را بالا نگه داریم.
فرآیند شخصیتپردازی در این انیمیشن به چه نحوی بود و چه دلایلی برای اینکه شخصیتها سه یا چهار نفر باشند و نام شخصی اصلی «آرش» باشد؛ داشتید؟
قصه فیلم با این دغدغه نوشته شد که بحث مهم آسیبشناسی بازیهای رایانهای که نوعی قالب رسانهای قدرتمند و ناشناخته است، مغفول مانده و در سینما کار زیادی برای آن انجام نشده است. از جهتی موضوع قهرمانشناسی و قهرمانپروری برای کودکان و نوجوانان خیلی اهمیت داشت و نمود اسلامی- ایرانی قهرمان برای ما میتواند حضرت علی(ع) باشد که ویژگیهای قهرمانی ایشان در بحث خیبر بیشتر خودش را نشان میدهد و به همین دلیل باید ترکیبی از این فضاها نوشته میشد. ما چهار گیمر از نقاط مختلف جهان داریم که به تناسب قصه وارد داستان شدند و آرش شخصیتی از ایران و درواقع یک نوجوان ایرانی تعریف میشد. به این دلیل که آواتار او در بازی به عنوان سلاح، تیر و کمان را انتخاب کرده بود، بهترین نام برایش آرش بود و رفیق صمیمیاش حبیب هم از کشور فلسطین است که سلاح نمادین او هم تیر و کمان سنگی است که ما در خراسان به آن پَلَخمان میگوییم. همچنین یکی، دو شخصیت دیگر از فرانسه و چین به عنوان نمایندگان شرق و غرب جهان داریم که وارد بازی میشوند. به این ترتیب، شخصیتها کنار هم قرار گرفتند و علاوهبر یک کار نمادین، بینالمللی بودن فضای فیلم هم احساس میشود.
شما در اولین تجربه فیلمسازی از لحاظ محتوایی به سمت مسائل راهبردی رفتید که از لحاظ اعتقادی، سیاسی و فرهنگی اهمیت فراوان دارد. ازاین نمیترسیدیدکه ازدحام اینهمه مضمون،نوعی دافعه رادرذهن کودکانیکه باایناثرمواجه شدند،به وجود بیاورد؟
ما ابتدا مخاطبان اصلی را که کودکان بودند، برای ساخت این انیمیشن مدنظر قرار دادیم و تکلیف این فیلم مشخص است که درباره کودک نیست، بلکه برای کودکان است. به عبارتی، اگر در بخشهایی میبینید که در بازیها غلو شده و روی موضوعی تأکید میشود، به همین دلیل است. نقدی که در جشنواره فیلم اصفهان نسبت به این فیلم وارد میکردند، این بود که همه دوست داشتند مفاهیم موجود در فیلم را به شکل غیرمستقیم بشوند اما به دلیل اینکه برای مخاطبان کودک بود، نیاز به چنین زبانی برای تعریف فیلم داشتیم. اتفاقا بازخوردهایی که از کودکان دریافت کردیم، فراتر از انتظار ما بود و بسیار فیلم را پسندیدند. ما در فیلم درباره اسرائیلی صحبت میکنیم که ریشه آن برای بچهها مشخص نیست و برای همین، درباره قوم یهود و تشکیل اسرائیل در فیلم توضیح میدهیم. درواقع ممکن است پدرومادرها فیلم را نپسندندونسبت به محتوای ضداسرائیلی آن گارد داشته باشندونخواهندکه بچههایشان این فیلمها را ببینند، اما بچهها این فیلم را دوست داشتند.بیشتر بزرگسالانی که فیلم را میبینند، فکر میکنند که صد جای مختلف برای ساخت این فیلم بودجه گرفتیم، اما واقعا این طور نبود و کار کاملا دلی بود و همراه با دغدغه طی دوسال ساخته شده است.
با توجه به آنچه گفتید، بسیاری از منتقدانی که فیلم شما را دیده بودند، معتقدند با اینکه تلاش میکند جزئیات ماجراهای تاریخی را به خوبی توضیح دهد و ریشه مسائل را بررسی کند، دچار شعارزدگی شده است. نگاه شما نسبت به این موضوع چیست و آیا از این دیدگاهها برای ساخت فیلم بعدیتان استفاده میکنید؟
البته، هنوز زود است که درباره فیلم بعدی صحبت کنیم و باید بازخوردها را ببینیم چه اتفاقی برای ایلیای یک میافتد تا نیت کنیم و شماره دو را بسازیم. به نظرم باید به تمام این مسائل از زاویه دید کودکان نگاه کنیم که متأسفانه این طور نیست. حتی این اختلاف نظر در هیأت انتخابی که داوران آن بزرگسال و کودک هستند، در جشنواره کودک دیده میشود و نظر داوران بزرگسال منطبق با داوران کودک نیست. بچهها دنیای متفاوتی از این فیلم دیدند و شعارزدگی که منتقدان دیدند را بچهها نمیبینند، چون واقعیت را ملموس و راحتتر میخواهند. متأسفانه منتقدان ارتفاع نگاهشان را کم نمیکنند تا از زاویه کودکان به فیلمهای کودک نگاه کنند.
چه بازخوردهایی از کودکان بعد از تماشای فیلم دریافت کردید؟
ما قبل از اکران سراسری ۲۰ اکران آزمایشی در شرایطی با ترکیب تماشاگرانی با سن، جنسیت و مقطع تحصیلی متفاوت داشتیم. ما از همه اینها فیلم گرفتیم که بازخوردها فراتر از انتظار ما بود. هرجا افقمان را روی کودکان تنظیم کردیم، میتوانیم متوجه شویم که فیلم متعلق به کودکان است یا خیر. ما جایزه هیأت داوران کودک و نوجوان را در جشنواره کودک و نوجوان گرفتیم. در آنجا ۹۰۰ بچه را انتخاب کردند و آموزش دادند که چطور فیلمها را ببینند و رأی بدهند و خدا را شکر با فاصله، ایلیا اولین فیلم شد. حتی خود هیأت داوران گفتند کاش میدانستیم رأی بچهها ایلیاست! بنابراین، مشکل اصلی ما این است که ما درکی از فضای فکری بچههای امروز که دائم گوشی و وسایل الکترونیکی به دستشان است، نداریم. اگر هم درکی از فضای فکری کودکان برای من به وجود آمده، به واسطه حضور بچههای خودم است. بنابراین، شناخت بچههایی که برایشان فیلم میسازیم خیلی مهم است. ما فیلمهایی «برای کودک» و «درباره کودک» داریم؛ درباره کودک مربوط به بزرگسالان است که باید این قبیل فیلمها را ببینند، اما «برای کودکان» متعلق به این قشر است که دوست داریم لبخند رضایت را روی لبشان ببینیم.
فکر میکنید چه جاذبههایی باید ایجاد کنیم که بچههای نسل امروز بیشتر سراغ بازیهایی بروند که بازیسازان کشور خودمان ساختهاند؟
نمیدانم تصمیمگیران این حوزه چه کسانی هستند، چون فضای مهم و حساسی برای کودکان محسوب میشود. در حال حاضر بچههای ایرانی، بازی ایرانی انجام میدهند که بحث کیفیت و بازینامه خیلی در این زمینه مهم است و در کشور ما خیلی نوپاست. بازیسازی نوعی صنعت های تک محسوب میشود و صرفا نباید به بازیهای ایرانی تکیه کنیم، چون گاهی بعضی بازیهای خارجی هم آموزنده است و معتقدم در سالهای آینده تار و پود بازیهای بچهها را بازیهای رایانهای و هوشمصنوعی میگیرند و سیستمهای آموزشی ما هم به همین شکل(از راه بازی) پیش میروند.
قول اکران را تا پایان خرداد گرفته بودیم
در خبرها آمد که اولین جلسه شورای صنفی نمایش با حضور اعضای شورا روز شنبه ۱۸فروردین تشکیل شد و در این جلسه بدون آنکه درباره تغییر آییننامه صحبتی شود، تنها قرارداد دو فیلم «سال گربه» و«مست عشق» ثبت شد. محمد احمدی، نماینده تهیهکنندگان درشورای صنفی نمایش که دراین جلسه حضور داشته به «جامجم» گفته بود که طبق آییننامه، فیلمهایی که کف فروششان نیفتاده باشد، اکرانشان ادامه پیدا میکند و دو فیلم اکران میشوند و اکران یک فیلم(ایلیا؛ جستجوی قهرمان)که کف فروشش افتاده بود، از گردونه اکران خارج میشود و جایگزینش فیلم سال گربه به کارگردانی مصطفی تقیزاده و تهیهکنندگی سعید خانی با پخش «خانه فیلم» به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال میشود. سیدعلی موسوینژاد، کارگردان فیلم ایلیا؛ جستجوی قهرمان در این رابطه به جامجم گفت: «با توجه به اینکه ماه رمضان برای فیلمهای روی پرده دو هفته حساب میشود، ما از همان ابتدا قول اکران ایلیا، جستوجوی قهرمان را تا پایان خرداد ماه گرفته بودیم. ازطرفی هم هیچ فیلم کودکی رغبتی به اینکه جایگزین فیلم ما در فصل بهار شود، ندارد.»