تعریف عشق در دنیاهای موازی

در زمانه‌ای که سینمای ایران می‌رود تا به لطف اکران پرتعداد و متوالی کمدی‌های سطحی به سینمای تک‌ژانری در گیشه تبدیل شود، دغدغه‌‌مند بودن و ایستادگی یک سینماگر باتجربه، فضیلتی است کمیاب که باید بیش از اینها قدرش را دانست.
در زمانه‌ای که سینمای ایران می‌رود تا به لطف اکران پرتعداد و متوالی کمدی‌های سطحی به سینمای تک‌ژانری در گیشه تبدیل شود، دغدغه‌‌مند بودن و ایستادگی یک سینماگر باتجربه، فضیلتی است کمیاب که باید بیش از اینها قدرش را دانست.
کد خبر: ۱۴۷۹۰۷۳
نویسنده سیدمحمد سلیمانی - گروه فرهنگ و هنر
 
این‌که فیلمسازی با ویژگی‌های بهروز شعیبی که غالبا مختص خودش است ومی‌توان آن را امضای پای آثارش تلقی کرد، خودش را در عرصه سینمای حرفه‌‌ای به یک گونه و شیوه خاص محدود نمی‌کند و ایده‌هایش را به دیگران هم می‌سپارد تا به فیلمنامه تبدیل شود، نمی‌تواند برای او نقطه‌ضعف یا عقبگرد تلقی شود. این‌که در این وانفسای جذب مخاطبان گریزپا و تنوع‌طلب سینمای حرفه‌ای، سینماگری خواسته یا ناخواسته شیوه‌های مقبول خودش را موقتا کنار می‌گذارد و با نزدیک‌شدن به وجوهی از سینمای بدنه که لااقل سلامت گفتار شخصیت‌های اثر در آن تضمین شده، به فکر گسترش مخاطبانش است، باید ابتدا به نگاه حرفه‌ای‌اش احترام گذاشت و بعد به سراغ نوع استفاده او از قواعد تماشاگرپسند درام‌های خانوادگی با مضامین عاشقانه رفت و عیار آن را سنجید. این‌که به صرف تغییر رویه فیلمسازی در اندازه‌های بهروز شعیبی و بدون شناخت اصول و قواعد سینمایی که همواره در بین قشر متوسط سینمارو طرفداران خاص خودش را داشته است، اثر جدید فیلمساز را از بیخ و بن مردود بدانیم، معنایی جز گریز از نقد و تحلیل اصولی اثر به بهانه کهنگی مضمون و منطبق‌نبودن آن با سلیقه شخصی خودمان ندارد. 
   
تعریف موازی سه زندگی عاشقانه
«آغوش باز» در نمایش دغدغه‌مندی‌های فیلمساز در پرداختن به ناهنجاری‌های اجتماعی و مضمون عشق و خانواده، تفاوت ملموسی با دیگر آثار شعیبی ندارد. پیرنگ اصلی روی تعریف موازی عشق در سه زندگی متفاوت ولی مرتبط شکل می‌گیرد. در اینجا فقط نوع روایت با آثار قبلی شعیبی متفاوت است. ارتباط با مخاطب سرراست‌تر و آسان‌‌تر برقرار می‌شود و اگرچه در جاهایی به‌ویژه در نشان‌دادن نوع رابطه هومن(تهیه‌کننده کنسرت) و نامزدش شادی و پایان پرتنش آن، سرعت اتفاق‌ها و تصمیم خشن هومن برای درس‌آموزی به شادی، تا حدودی از دایره رفتار منطقی آدم‌ها خارج می‌شود، اما به‌درستی سه ضرباهنگ متفاوت برای این سه قصه طراحی شده است. الزامات حرفه‌ای در سینمای بدنه این روزها، ممکن است در لحظاتی پرداخت روایی و بصری را از آنچه فیلمساز به آن عقیده دارد، دور کرده باشد، اما اساس طراحی روایی متفاوت این سه داستان درست و حساب‌شده است و به مخاطبش در مواجهه با سه دنیای خاص و متفاوت کمک می‌کند. 
   
روایتی برای همه مخاطبان
واضح است که بهروز شعیبی به‌عنوان فیلمسازی که حس درونی شخصیت‌های آثارش، خودشان و دنیای اطراف‌شان را می‌سازد، تمرکز بیشتری روی فضای مربوط به زندگی مهوش و مصطفی به‌عنوان زوج‌های عاشق قدیمی داشته و ساختار کلی اثر هم به گونه‌ای شکل گرفته که فیلمساز در پرداختن به زندگی امروز این زوج دست بازتری برای به نمایش گذاشتن دلمشغولی‌های خودش داشته است. نگاه موازی به تلاش دکتر مصطفی برای تداوم زیست عاشقانه با زنی که سعی می‌کند او را به جریان زندگی امروز بازگرداند و دغدغه‌های پیام، خواننده سرشناس پاپ برای باقی‌ماندن در اوج از یک سو و حفظ ارتباط عاطفی در زندگی شخصی از سوی دیگر و دست‌آخر دست‌و‌پا زدن‌های یک تهیه‌کننده جوان کنسرت برای حفظ عشقی که پایه‌هایش روی وعده‌هایی برای کسب درآمد بیشتر و زندگی سعادتمند در آن سوی مرزها بنا شده، می‌خواهد به یک نتیجه اخلاقی برسد و احترام‌گذاشتن به عشق‌های واقعی اصیل و عمیق را ناجی رابطه‌ها معرفی کند. فیلم ظاهرا در انتقال این پیام به مخاطبانی که از چنین فیلمی توقع فلسفه‌بافی ندارند، موفق است وقصه آدم‌هایش را ساده وسرراست تعریف می‌کند و پایان خوشی را هم برایشان رقم می‌زند، اما به گمان نگارنده این نتیجه‌گیری صرفا در جهت ثبت اثر در کارنامه سینمایی فردی که دغدغه‌اش قصه‌گویی صرف و قرار دادن شخصیت‌ها در موقعیت‌های آشنا و شناخته‌شده است، کاربرد دارد. اگرچه آغوش باز ظاهرا قرار بوده حرف و پرداخت پیچیده و غامضی نداشته باشد و در پایان، مخاطبانش را متقاعد و حال‌شان را خوب کند، اما طرح روایتی که فیلمنامه و نوع کارگردانی اثر دارد، آشکارا فیلم را در مسیری قرار می‌دهد که هم رضایت مخاطبان سهل‌پسندش را جلب کند و هم تماشاگران جدی‌تر را که دغدغه‌هایی برای کشف عمق رابطه‌ها به‌ویژه در فرازونشیب‌های زندگی عاشقانه دارند، دست خالی از سالن سینما بیرون نفرستد. 
   
طعم شیرین عشق
گام اول فیلمساز برای رسیدن به چنین هدفی ایجاد امکان مقایسه بین سه دنیاست؛ دنیایی با ضرباهنگی آرام که شخصیت‌هایش در نزدیکی‌های خط پایان یک زندگی لطیف و عاشقانه هستند، اما پرچم تسلیم را بالا نیاورده‌اند و دست‌کم یکی از آنها که هنوز هم خاطرات عزیز گذشته را به یاد می‌آورد، با بازآفرینی لحظه‌ها و خاطره‌ها سعی می‌کند همراه سالیانش را بار دیگر با طعم شیرین عشق که هنوز هم چیزهایی از آن در ذهن او باقی‌ مانده، آشنا کند. 
   
فرازوفرود داستانی به مثابه جذابیت روایی
آغوش باز با اجرای تمرینی پیام و تنش‌های بین شخصیت‌های پشت صحنه آغاز می‌شود و تصویری عصبی و خودشیفته از خواننده سرشناس ارائه می‌دهد. این لحظه‌ها و برخوردهای پرتنش به تلاش آرام و صبورانه یک مرد عاشق و پا‌به‌سن‌گذاشته برای کمک به همسرش و تلاش برای بازآفرینی خاطراتش وصل می‌شود و این روند رفت و برگشت به زندگی مصطفی و مهوش، اوضاع نابسامان آماده‌‌سازی مقدمات کنسرت پیام و بعد اشاره به زندگی تلخ خانوادگی‌اش و ارتباط هومن و نامزدش شادی که به‌نوعی درگیر برگزاری کنسرت پیام هم شده، ادامه پیدا می‌کند. اختلاف ضرباهنگ همه این قصه‌ها نوعی فرازوفرود داستانی را در سراسر اثر ایجاد کرده که نباید به‌اشتباه آن را ناشی از عدم انسجام مضمونی اثر دانست، بلکه در واقع خود عامل به وجود آوردن جذابیت روایی در سراسر اثر برای ترغیب مخاطب به ادامه‌دادن آن است. 
   
عاشقانه اصیل؛ انتخاب اصلی فیلمساز
از بین سه موقعیتی که در متن آغوش باز ایجاد شده، ارتباط عاشقانه قدیمی اصیل و امتحان پس‌داده مصطفی و مهوش که حالا پس از گذشت سالیان به کوششی برای زنده‌ماندن با تصویرهای آشنای گذشته و حال تبدیل شده و هنوز هم به مرد عاشق انرژی می‌بخشد، به‌طور طبیعی و با شناختی که از بهروز شعیبی داریم، سهم بیشتری از فضای ذهنی فیلمساز را اشغال کرده و آشکارا قوی‌تر و تأثیرگذارتر از فرجام دو موقعیت دیگر از کار درآمده است‌؛ نه به این خاطر که کلید حل مشکلات پیام را هم باید در همین موقعیت جست‌وجو کرد، بلکه بیشتربه این دلیل که ورود اثربه جزئیات آن رابطه وجا انداختن آن برای مخاطب پذیرفتنی‌تر از کار درآمده تا قهر و آشتی همسر نادیده پیام که در روز اجرا، او را با دو فرزند کودک و نوجوان تنها گذاشته است. 
   
سهم محدود روایت برای منطق پایان‌بندی
بدون تردید تأمل بیشتر شعیبی روی موضوع پیام و همسرش می‌توانست بستر منطقی‌‌تری را برای پایان خوش اثر ایجاد کند. طرح موضوع هنر همسر پیام در ساختن دستبند، نوعی تلاش برای پرداختن به ابعاد دیگری از مشکلات زیستی پیام و همسرش و نقبی به تنهایی آدم‌ها در نزدیک‌‌ترین رابطه‌های انسانی است.این اشاره غیرمستقیم،به‌ویژه دررفتار پیام و فرزندانش می‌توانست ابعاد دیگری از این معضل اجتماعی را پیش‌روی مخاطب قرار دهد‌؛ بدون آن‌که فیلمساز بخواهد بیشتر از ظرفیت‌های فیلم به موضوع مافیای موسیقی و شخصیتی همچون «سیاهرنگ» بپردازد. البته حضور کوتاه اما مؤثر و برونگرای حسن معجونی در متن اثر، اشاره‌ای کوتاه و بسنده به نقش عوامل بیرون از صحنه در رخ‌دادن اتفاقاتی است که می‌تواند سرنوشت شخصیت‌ها را به‌کلی تغییر دهد. 
   
ضلع پرسروصدای روایت
سومین موقعیت عاطفی که در فیلم طرح شده و به سرانجام می‌رسد،ارتباط بین هومن و نامزدش شادی است که بیش ازدو رابطه دیگر، نمایشی وپرسروصدا از کار درآمده وبه همین نسبت هم شکننده‌تر است.حرکت هردو شخصیت در سطح وقایع زندگی‌شان و وابستگی فراوان‌شان به وعده‌هایی که اساسی غیرازکسب درآمدبیشتر ندارد،فرجامی دور از انتظار را برای آنان رقم نمی‌زند. 
   
بازی‌ها؛ چشم‌اسفندیار اثر
به جز مهدی هاشمی و احترام برومند که مانند همیشه با درک درست نقش‌هایشان بازی‌های خوب و قابل قبولی ارائه داده‌اند، اغلب بازیگران اثر یا در حوالی کلیشه‌های همیشگی‌‌شان باقی مانده‌اند یا اگر هم نقش متفاوتی بازی کرده‌اند ــ به‌طور مشخص حامد کمیلی ــ با ارائه بازی خوب و پذیرفتنی فاصله داشته‌اند. به نظر می‌رسد سطح بازی‌ها در فیلم جدید بهروز شعیبی در قطع ارتباط برخی مخاطبان جدی‌تر فیلم با کلیت اثر بی‌تأثیر نبوده است. بازی‌ها در فیلم جدید شعیبی به نوعی پاشنه‌آشیل اثر است و نشان می‌دهد که احتمالا فیلمساز در این مورد خاص به همه آنچه مدنظرش بوده، دسترسی نداشته است. 

فیلمسازی با ریسک‌پذیری بالا
«آغوش باز» در کارنامه بهروز شعیبی اثری متفاوت است و نشان از ریسک‌پذیری بالای فیلمساز در پرداختن به گونه‌ها و شیوه‌های مختلف فیلمسازی در عرصه سینمای حرفه‌ای دارد. او با دستمایه قرار دادن اتفاقات پشت پرده برگزاری یک کنسرت با حضور خواننده‌ای سرشناس، فضایی برای بازتعریف مفهوم عشق در دو فضای متفاوت ایجاد می‌کند؛ یکی آرام و لطیف و اصیل و دیگری به ضرورت حضور در متن فرازونشیب‌های زندگی امروزی، پربرخورد و استرس‌آفرین. قضاوت نهایی هم به عهده مخاطبی است که همراه غم و شادی شخصیت‌ها با روایت موازی فیلمنامه‌نویس و فیلمساز جلو می‌رود و می‌تواند خودش هم پایان مورد نظرش را برای شخصیت‌ها رقم بزند. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها